به گزارش خبرگزاری «حوزه»، عدم تمرکز در مطالعه و حواس پرتی و همچنین ندانستن راه های مطالعه صحیح از جمله مشکلات امروز علاقمندان به کتاب و کتابخوانی است که در این نوشتار به ارائه راه حل هایی در این موضوع خواهیم پرداخت.
«عدم تمركز حواس»، موضوعي است كه بسياري از جوانان، به دلايل مختلفي، از آن رنج مي برند. تمركز حواس در هر كاري از جمله مطالعه و درس خواندن - از ضروريات است. تمركز حواس، حالتي ذهني و رواني است كه در آن تمام قواي حسي، رواني و فكري انسان، روي موضوع خاصي متمركز مي شود و تضمين كننده امر يادگيري و انجام دادن صحيح كارها و رهايي از خطرات احتمالي است. در يك جمع بندي كلي، بيشتر افراد به دلائل زير، با عدم تمركز فكر و حواس پرتي روبه رو مي شوند:
1. كساني كه خود را به انجام دادن كار يا مطالعه درسي مجبور مي كنند؛ در حالي كه تمايل دروني چنداني به آن ندارند. در اين صورت قواي ذهني و رواني شان، به طور خودكار از آن موضوع دور شده و دچار حواس پرتي مي گردند. این افراد ممكن است مدت ها با بي علاقگي، كارهايي را انجام دهند و يا به دنبال درس و رشته تحصيلي خاصي، تلاش هايي كنند و به عبارت ديگر خود را مجبور به انجام دادن آن كار يا مطالعه ببينند!
2. فشارهاي رواني، از عوامل عمده پراكندگي فكري است. بيشتر افراد در مواجهه با موضوعي، اگر معتقد باشند زمان كافي براي حل آن ندارند و يا توانايي حل مسئله و كسب توفيق را در خود نبينند، دچار نگراني و اضطراب مي شوند و در نتيجه اين ترس از شكست، افكار منفي، عدم اعتماد به نفس و خيال بافي هاي منفي گرايانه، توان عمل و ابتكار و خلاقيت را از آنان سلب مي كند و به جاي اينكه روي موضوع خاص متمركز شوند، بر ترس و احتمال شكست خود تمركز مي كنند و يأس و نااميدي بر آنها چيره و موجب حواس پرتي مي گردد.
3. گاه بعضي از حوادث و اتفاقات، فضاي رواني فرد را دچار اختلال مي كند. مسائلي نظير آنچه در زندگي شخصي، تحصيلي، خانوادگي، اجتماعي، اقتصادي و ... رخ مي دهد، تمركز حواس را از بين مي برد.
4. گاهي عدم رعايت بهداشت مطالعه و اصول و قوانين آن و بهره نگرفتن از روش مناسب، باعث خستگي جسمي و رواني شده و آمادگي رواني لازم براي مطالعه و درس را از بين مي برد؛ در نتيجه احساس بي علاقگي و به دنبال آن عدم تمركز حواس، بر شخص مستولي مي شود.
5. گوناگوني فعاليت هاي فرد - به خصوص اگر در توان او نباشد - باعث عدم تمركز حواس مي شود.
* راه هاي مقابله با عوامل حواس پرتي
براي مقابله با هر يك از عوامل ياد شده، بايد به راه كار خاص و مناسب آن توجه كرد. نكات زير مي تواند به عنوان راه كارهاي كلي، مؤثر واقع شود:
1. در ابتدا و قبل از هر چيز، براي تمام فعاليت هاي درسي و غيردرسي، برنامه ريزي كنيد. اوقات شبانه روز را در يك جدول زمان بندي شده - از هنگام بيداري تا موقع خواب - يادداشت و براي هر كاري، زمان خاص و مناسب معين كنيد. بكوشيد طبق همان برنامه تنظيم شده، به فعاليت هاي مشخص (كلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و ...) بپردازيد.
زمان معيني را در طول روز، براي انديشيدن درباره موضوعات مختلف با تخيلات و افكار مزاحم، اختصاص دهيد. اين كار حداقل دو فائده مهم دارد: نظم و انضباط در تمام فعاليت ها - حتي در انديشه ها و افكارتان - راه پيدا مي كند كه خود بسيار ارزشمند است و نيز اگر افكار مزاحم در غير زمان معين، به سراغتان آمد و باعث حواس پرتي شما شد، مي توانيد به خود وعده بدهيد كه زمان انديشيدن در اين باره، فلان زمان خاص و معين است.
پس براي هر كار و فعاليتي وقتي، مشخص كنيد و در آن زمان به هيچ امري، غير از آن نپردازيد.
2. اصول و قوانين لازم براي يك مطالعه سودمند را بشناسيد و آن را به دقت رعايت كنيد. در اينجا به چند مورد اشاره مي شود:
الف. با تبيين هدف خويش از مطالعه و درس خواندن، احساس نياز و انگيزه براي مطالعه را در خود افزايش دهيد.
ب. به هنگام مطالعه يا حضور در كلاس، از افكار يأس آفرين، كسل كننده و غيرمنطقي بپرهيزيد و همواره اميد، قدرت و توانايي را در ذهن خود حفظ كنيد.
ج. هنگام مطالعه يا سر كلاس، كاغذ و قلمي داشته باشيد و يادداشت برداريد يا مطالب را خلاصه كنيد تا در فضاي رواني درس و مطالعه قرار داشته باشيد؛ نه اينكه به دنبال افكار و ذهنيات خود باشيد.
د. با پيش مطالعه وارد كلاس شويد و پرسش هايي كه درباره درس به ذهنتان مي رسد، بلافاصله از استاد بپرسيد. به خود اجازه ندهيد سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدريج از فضاي رواني كلاس خارج شويد. با اين روش ساده، مي توانيد فرايند تدريجي و محتواي درسي كلاس را پي گيري كنيد و خود را در فضاي درسي يا مطالعه قرار دهيد.
ر. زمان و مكان مطالعه، بايد از نظر فيزيكي و رواني، از شرايط مناسب برخوردار باشد و عامل حواس پرتي (نظير سر و صداها، سرما و گرما و نور كم يا خيلي شديد) از محيط مطالعه حذف شود.
3. در صورتي كه گوناگوني كارها و فعاليت هاي غيردرسي، باعث عدم تمركز مي شود، آنها را به حداقل ممكن برسانيد و به خود بگوييد: در اين دوره و زمان، مهم ترين وظيفه و كار من، مطالعه و درس خواندن و ارتقاء سطح علمي است و فعاليت هاي جانبي متعدد، مزاحم وظيفه اصلي من است.
4. اگر مشكلات شخصي، اجتماعي، خانوادگي و ... باعث عدم تمركز حواستان مي شود؛ بدانيد كه:
الف. زندگي فردي هيچ شخصی، خالي از مشكل و ذهن هيچ فردي، به طور كامل خالي نيست. از طرف ديگر با صِرف فكر كردن و مشغوليت ذهني درباره چنين مشكلاتي، هيچ دردي دوا نخواهد شد؛ پس به خود تلقين كنيد كه هنگام درس يا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانيد.
ب. به هنگام مزاحمت آن افكار، به خود قول بدهيد: در اين باره خواهم انديشيد (و زماني را براي اين كار در شبانه روز اختصاص دهيد).
ج. در صورت امكان به اتفاق يكي از دوستان خود، مطالعه يا مباحثه كنيد.
5. در صورتي كه موضوع يا موضوعات خاص و محدودي، باعث حواس پرتي شما مي شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشيد؛ چراكه اين در حكم علت عدم تمركز حواس شما است. پس براي مقابله با آن، ابتدا علت و عامل اصلي را شناسايي كنيد و در پي حذف يا تقليل آن برآييد؛ ولي اگر موضوعات مختلف، باعث حواس پرتي شما مي شود؛ به نكات چهارگانه بالا حتماً توجه كنيد.
* روش مطالعه:
افرادي كه كتاب هاي متفرقه بي ترتيب مطالعه مي كنند؛ امروز كتابي تاريخي، فردا كتابي روان شناسي، پس فردا كتابي سياسي و روز ديگر كتابي ديني، هرگز استفاده ای نخواهند برد.
روش صحيح و متد صحيح در مطالعه اين است كه:
اولا، انسان آگاهانه كتاب مورد مطالعه خود را بر حسب نيازمندي هاي شخصي خود انتخاب كند و مطالعه را در اختيار تصادف قرار ندهد كه كتابي به دستم افتاد و مطالعه كردم.
ثانيا، در مطالعه آن را به حافظه بسپارد_به مفهوم واقعي سپردن_ يعني مطالب كتاب را بعد از مطالعه، از حافظه بخواهد ببيند تحويل گرفته يا خير.
ثالثا، براي اين كه مطالب خوب به حافظه سپرده شود، كافي نيست يك بار مطالعه ولو آن كه حافظه خيلي قوي و نيرومند تر باشد. حداقل دوبار مطالعه پشت سر هم براي يك حافظه قوي و بيش از دوبار براي حافظه هاي ضعيفتر، پشت سر هم لازم است.
رابعا، بايد موضوعي باشد؛ يعني هر چندي يكبار، موضوعي را براي تفكر انتخاب كند و در اطراف آن، يك سلسله مطالعات انجام دهد؛ كتابهاي مربوطه را انتخاب كند، يادداشت كند، خلاصه و نتيجه مطالعات خود را بنويسيد. پس از آن خلاصه و نتيجه را در يكي از قفسه هاي حافظه بگذارد. آن وقت است كه حداكثر بهره برداي را از حافظه كرده است، آن وقت است كه مي توان گفت از نظر شخصي، در يك قسمت از نيروهاي شخصي تحت اختيار خود، استعداد رهبري و مديريت دارد. جمله معروف اميرالمومنين كه در نهج البلاغه است: «ان هذه القلوب تمل كما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحكم» بيان نوعي متد و مديريت، در مطالعه و تفكر است. (امامت و رهبري، صص 223 و 224)
منبع: نشریه الکترونیکی پرسمان