به گزارش خبرگزاری «حوزه» از تهران، اخیرا مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب حوزه های علمیه منویات مهمی را ایراد کردند و جمعی از طلاب حوزه های علمیه نیز نکات و دغدغه های خود را در محضر رهبر انقلاب ایراد کردند..
حجت الاسلام افشاری از طلاب دیدار کننده با رهبر انقلاب اسلامی و از مبلغان جهادی در گفت و گو با سرویس استان های خبرگزاری حوزه گفت: محوریت بحث مقام معظم رهبری در توصیه به طلاب حرکت پیامبر گونه بود و ما چون ادامه دهنده راه انبیاء هستیم باید بدانیم جا پای انبیا گذاشتیم و اگر ایشان روی تقوای طلاب تاکید کردند به خاطر این بود که حرکت نبی گونه با نماز شب و نماز اول وقت و رعایت تقوا میسر می شود .
وی ادامه داد: طلاب بایستی با جایگاه حقیقی خودشان آشنا شوند و ما متوجه این باشیم که جا پای چه بزرگانی گذاشتیم و اگر اهمیت این جایگاه را درک کنیم طبیعتا تلاش می کنیم متناسب با این جایگاه عمل کنیم، نکته ای که ایشان برای طلاب تاکید داشتند درک موقعیت خطیر و با اهمیت روحانیت بود.
حجت الاسلام افشاری با اشاره به متن نامه های قرائت شده در محضر رهبر معظم انقلاب گفت: صحبت ها و ساز و کار انتخاب نامه ها خوب بود و دوستان زحمت کشیده بودند و بهترین متن ها انتخاب شد و خود حضرت آقا از این بابت خیلی ابراز رضایت کردند، چراکه مطالب عالی و امیدوار کننده بود و فرمودند «من این طلبه ها را نهال های قد کشیده بوستان ولایت و اهل بیت(ع) می دانم».
وی خاطر نشان کرد: حضرت آقا تمام متن ها را گرفتند و فرمودند من دوباره این متن ها را می خوانم و بررسی می کنم که این امر نشان دهنده آن است که متن ها خوب بوده و روی آن زحمت کشیده بودند که واقعا از توجه همه عزیزان جای تشکر دارد و به طور کلی جلسه خیلی خوب بود و ایشان ابراز رضایت کردند .
متن نامه حجت الاسلام افشاری که در محضر رهبر انقلاب قرائت شد بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر لایق باشم لحظاتی را به عنوان نماینده طبقه مستضعف جامعه، در محضر رهبر عزیزی هستم که خود، امید و پناه مستضعفین جهان است؛ آنان که سوار بر کشتی نوح شدند؛ همانان که به خاطرشان رود نیل شکافت. آنان که خاطرخواهشان، شخص علی مرتضی است که به عثمان بن حنیف فرمود: شنیده ام به مجلسی رفتی که اغنیا در آن دعوت شدند و فقرا را راهی به آنجا نبوده!
گروهی که خداوند گرده هایشان را برای تحمل بار سنگین امانات خویش آماده کرد.
همانان که صبح و شام خدایشان را می خوانند تا جایی که خدا به رسولش فرمود:
"واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداه و العشی"
پس پیامبر به آنها فرمود: زندگی من با شما بود، مرگ من نیز با شما باشد
گروهی که خمینی کبیر با آنها انقلاب کرد و به آنها سفارش کرد و فرمود: «تنها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند؛ فقرا و متدينين بى بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند»
آری! این انقلاب و اهداف عالی آن جز بواسطه محرومین و مستضعفان پیش نرفته و نخواهد رفت
مگر جز این است که اکثر یاران انبیا، از قشر مستضعف جامعه بوده اند؟ مگر به انبیا نمی گفتند: «وَ مَا نَرَاک اتَّبَعَک إِلا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِی الرَّأْیِ»
انبیا این طعنه ها را می شنیدند و باز هم دست از این فقرا بر نمیداشتند چرا که این قشر، آماده ترین و اصیل ترین مخاطبان پیام های بزرگ و کارهای خطیرند..
*
فدایتان شوم ای سید و آقای ما!
ما به عنوان طلبه هایی که در راستای دغدغه های شما، کلاس درسمان و دفتر کارمان را با افتخار در محله ی هرندی قرار داده ایم می دانیم که اگر دنبال ردپایی از مهدی فاطمه در این شهر باشیم باید آن را در کوچه پس کوچه های محروم محله ی هرندی و آجرپزخانه های اطراف تهران جستجو کنیم.
حوزه و روحانیت عزیز، باید علمداران این میدان باشند و همانند مولایشان امیرالمومنین علیه السلام در صف اول خدمت به دردمندان بایستند، مگر نه این است که اهل بیت علیهم السلام، که الگوی رفتاری ما حوزویاناند، این بار را به دوش خود میکشیده اند و هر شب با فقرا حشر و نشر داشتند؟
سیره اهلبیت علیهم السلام این بوده است که در ابتدا به محرومین توجه و محبت میکردند، سپس به آنها کمک مالی میکردند. فقرا به عنوان کم هزینه ترین و پرفایده ترین قشر جامعه، با اندک توجهی به سمت اهداف عالی اسلام و انقلاب میل پیدا میکنند ولی ما، بیش از توجه به نیازهای عاطفی و معرفتی آنان، فقط به آنها کمکهای مالی خود را رساندیم.
کم توجهی به این قشر، به این معناست که ما از اهداف عالی این انقلاب عزیز فاصله گرفته ایم و الا کیست که نداند اهداف متعالی انقلاب، جز به دستان اینان محقق نخواهد شد
ما طلاب علوم دینی باید توجه مان را به این عرصه بیشتر کنیم. بنا بر سیره اهل بیت و با تأسی بر سنت سلف صالح، باید در کنار مردم باشیم؛ کنار آنها بنشینیم و با دردهای آنان، درد بکشیم. آن وقت چه از دین برایشان بگوییم یا نگوییم، به سمت ما خواهند آمد.
تجربه نشان داده است، هر زمانی که روحانیت همراه با فقرا و گروه مستضعف جامعه شده، این همراهی باعث حرکت ها و جریان های عظیمی شده است. باید ممنون طلاب و روحانیون عزیز جهادی و با اخلاصی باشیم که در جای جای این کشور، و با کمترین امکانات، بیشترین آورده ها را برای این انقلاب و نظام داشته اند و هر کدام به سهم خودشان در این جریان مستضعفین، نقش های بسزایی ایفا کرده اند.
برخی از مردم، ممکن است پای منبر و مسجد ما نیایند؛ اینها را چگونه باید متوجه معارف دین کرد؟ به نظر می آید فقط و فقط، راه همین است؛ شناسایی مناطق و لحظات دردخیز اجتماعی و حضور فعال در این مراکز. مثل بیمارستانها، دادگاه های طلاق، محله های فقیرنشین، و ... .
شاید همه به مسجد نیایند، اما همه مردم مریض میشوند، مرگ و میر دارند و لحظات سخت زندگی، آنها را آزار می دهد. اگر درد مردم برای ما مهم نباشد، حق دارند به ما بگویند که به شما چه ارتباطی دارد جهنم رفتن ما؟
باید با درد مردم زندگی کرد. درد کودکان یتیمی که شبها به جای آغوش مادر با قطعه عکسی خوابشان می برد، درد کودکان طلاقی که هر شب و روز دنیا روی سرشان خراب می شود و باری که مرد چهل ساله زیر آن کمر خم میکند را به دوش میشکند؛ درد مردمی که عزیزانشان روی تخت بیمارستان اند و درد خانواده هایی که گرسنه سر به بالین میگذارند و حتی طمع سیر شدن را در سر نمی پرورانند.
باید از کارهای سطحی و شعاری در این میدان، به کارهای عمیق و اساسی روی بیاوریم. پیشنهاد ما تاسیس یک قرارگاه جهادی و یک مهندسی فرهنگی دقیق در این جریان است.
باید این جریان سازی با دقت و ظرافت بالایی صورت گیرد و تمام حوزه های علمیه ، مساجد ، دانشگاهها ، دبیرستانها و دبستانها در این جریان و در یک نقشه ،و با محوریت طلاب فهیم و جهادی بتوانند سهیم باشند.
حضور در بیمارستانها در غرفه هایی با زیباترین فضاسازی های معنوی، جهت تسکین درد دردمندان و حضور روحانیت برای خدمت به بیماران، روحیه دادن به آنها، همدردی با آنها و در پایان مناجات با آنها. چه بسا، آنگونه که خداوند در بیمارستانها خوانده میشود در مساجد خوانده نشود. بیمارستانها فضاهایی بسیار معنوی و الهی دارند..
ما باید بهترین مدارسمان را با پیشرفته ترین رویکردهای آموزشی و تربیتی در محله های فقیرنشین تاسیس کنیم و بهترین معلمان و روحانیان مان را در این عرصه فعال کنیم.
چرا مساجد ما نباید همانند مسجد پیامبر پناهگاهی برای مستضعفان باشند و صفه ای نداشته باشند برای تربیت یارانی همچون سلمان و ابوذر و مقداد؟و وای بر ما اگر خدای ناکرده مساجد و ائمه ی جماعات از همنشینی و همراهی با فقرا و محرومین غافل شوند.
در عرصه مشکلات خانواده، اگر مشکل یک زوجی که هر روز با هم مشاجره دارند را حل کنیم، آن زندگی را تا ابد شیرین کرده ایم و در تک تک لحظات خوب زندگیشان سهم خواهیم داشت. در عرصه مشکلات خانوادگی باید با خانواده ها جدا از ارائه مشاوره، همراه شد و تا به ثمر رسیدن توصیه ها و حل شدن مشکلاتشان پشتیبان آنها بود.
دوستان و همرزمان طلبه ی ما به عنوان گروه هایی که اردوهای جهادی را به مسافرت جهادی و مسافرت جهادی را به زندگی جهادی بدل کرده اند حرف های ناگفته زیادی دارند و تمام سعیشان این است که بتوانند مضامین عرایض بنده را در سطوح گسترده به انجام برسانند ، و در پایان عذرخواه رهبر مستضعفان جهان اند، بابت همه قصورها و کاستی ها.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته