سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ |۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 5, 2024
آیت الله علوی بروجردی

حوزه/ کره شمالی یا ایران برای دنیای امروز مصیبت نیست. مصیبت دنیای امروز، تفکر افراطی موجود است که متأسفانه منشأ همه حوادث شده و تمام قدرت‌ها هم سعی می‌کنند به متحدبودن با آن افتخار کنند و به این جریان کمک نظامی برسانند. دست این جریان هم برای هر کاری که می‌خواهد انجام دهد باز است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در دیدار شورای جهانی کلیساها  در سخنانی به ارتباط با ادیان، نقش قدرت ها درشکل‌گیری جریان‌های تکفیری و  مصیبت دنیای امروز اشاره کرد که متن آن به این شرح است:

امروز این فرصت برای بنده فراهم شد که در زمینه ارتباط ادیان و مسائل و مشکلاتی که متدینان با آن مواجه‌اند درد دلی بکنم. همه ادیان، به‌خصوص ادیان ابراهیمی و ادیان الهی، از روز اول برای صلح، تعالی انسان و ترویج فضایل اخلاقی آمده‌اند. چه شده که ما به بهانه دین دست به کشتار همدیگر می‌زنیم؟ چه در مذاهب مختلف و چه در داخل یک مذهب چه اتفاقی افتاده است که جان انسان‌ها و حقوقشان به نام دین و به نام خدا در معرض تهدید است. امروز دنیای اسلام با این مسئله مواجه است و خودتان هم گرفتار داعش، تند‌روی‌ها و حرکت تکفیری هستید. حرکت‌های تکفیری نه فقط ما، بلکه شما را هم تهدید می‌کند. امروز این تحرکات به اروپا هم رسیده است. بین ما و بین شما، یعنی بین دنیای اسلام و دنیای مسیحیت فاصله چندانی نیست. ما سالیان دراز در کنار همدیگر زندگی کرده ایم. همین امروز در جمهوری اسلامی ایران یهودی‌ها زندگی می‌کنند. تنها کشوری که یهودی‌ها در آن آزادانه زندگی می‌کنند اینجا است. ما در کنار زرتشتی‌ها، مسیحی‌ها، ارمنی‌ها و مذاهب مختلف زندگی می‌کنیم و با هم مشکلی نداریم. مسئله در اینجا تضاد اسلام با مسیحیت نیست. داستان داستان دیگری است. شکی نیست که عقیده‌های تکفیری و انحرافی، چه در بین ما مسلمان‌ها و چه در بین شما مسیحیان، از «قرائت نادرست از دین» نشئت می‌گیرد. خوش‌بختانه در دوره‌ای که گذرانده‌اید همین موضوع محل بحث بوده است. البته نباید مسائل پیش‌آمده در سطح جهانی، اعم از حادثه 11 سپتامبر، حوادث اخیر اروپا و حوادث شنیع واقع‌شده در منطقه ما را که همه محکوم‌شدنی است، صرفاً به «برداشت نادرست از دین» مستند کنیم. این خطایی راهبردی و اشتباه است. برداشت‌های نادرست هم بین ما مسلمان‌ها و هم بین شما مسیحیان در قرون مختلف بوده است، اما هیچ‌وقت این‌گونه منشأ کشتار و خطر نشده است. علت اصلی آنجا است که دست سیاست به میان می‌آید و دخالت می‌کند و این برداشت‌های نادرست را در جهت مصالح و منافع خودش تقویت و حمایت می‌کند.

نقش قدرت‌ها در گسترش جریان‌های افراطی و تکفیری

این مشکل اصلی ما است و مختص دنیای امروز نیست. در جنگ‌های صلیبی که بین مسلمانان و مسیحیان پیش آمد، مردم متدین با قرائت‌های تند و افراطی به‌تنهایی توان چنین حرکتی را نداشتند. پادشاهان اروپا قصد کشورگشایی برای خودشان داشتند و توسعه قلمرو خودشان را می‌خواستند. لذا به میدان آمدند و در این آتش دمیدند و جنگ‌های صلیبی به درازا کشید. در قضایای دیگر نیز، مانند حرکت‌های تند و افراطی مذهبی یا نژادپرستانه شکل‌گرفته در بستر مسیحیت، همچون فالانژ یا نازیسم، عده‌ای خودشان را به عنوان مسیحی‌های متدین عرضه می‌کردند، اما وقتی دست سیاست بر آنها گذاشته شد سبب تشنج، کشتار و تضییع حقوق بشر شدند.

مبرّابودن ادیان از خشونت و تکفیر

ما، که با تفکر مسیحی آشنا هستیم می‌دانیم که مسیحیت باعث این حرکات نشده است، کما اینکه شما هم که در اسلام مطالعه دارید می‌دانید آنچه امروز به عنوان داعش و القاعده و امثال اینها در دنیا می‌گذرد ربطی به اسلام ندارد. برداشت گروه خاصی است که در اقلیت‌اند و گفت‌وگو با آنها ارزشی ندارد. اما چنین نیست که همه مردم از حقایق شناخت داشته باشند. وقتی این قضایای خارجی را می‌بینند به مسیحیت بدبین می‌شوند. ما در این مجموعه گفت‌وگوها باید این مسئله را در نظر بگیریم و این نکته را به مردم منتقل کنیم که ادیان، به‌ویژه ادیان ابراهیمی و به‌خصوص مسیحیت و اسلام، در مقام صلح‌خواهی و احقاق حقوق بشر هستند، نه اینکه مظهر و منشأ خشونت باشند.

پیشینه پیدایش جریان‌های افراطی در جهان اسلام

اجازه می‌خواهم به‌خصوص درباره داعش و حرکت‌های تند افراطی که امروز به نام اسلام شکل گرفته مسئله‌ای را باز و ریشه‌یابی کنم. خوش‌بختانه شما عزیزان اهل مطالعه، تدریس و تحقیق در دانشگاه‌ها هستید و حتی پیش از آنکه من مطالب را مطرح کنم خودتان به‌خوبی متوجه آن هستید. حدود 600-700 سال پیش، در جهان اسلام، تفکر و برداشت خاصی از ناحیه شخصی به نام ابن‌تیمیه پیدا شد. این برداشت در صحرای عربستان، در نجد، ظهور کرد. تفکرات صحرانشینی بر این جماعت غالب است. کار اصلی و معاش جماعتی که در مجد بودند از ناحیه غارت بود. همان موقع ابن‌تیمیه به مصر آمد و مطالب خودش را مطرح کرد. دانشمندان اسلامی و دانشمندان الأزهر در آن زمان او را تکفیر کردند و گفتند این حرف‌ها ربطی به اسلام ندارد. لذا اندیشه او را نفی، و با او مقابله کردند. وی نتوانست این افکار را پیش ببرد. اما امروز بعد از گذشت 700 سال با آن تفکر، حکومتی در دنیا به وجود آمده و این حکومت همان تفکر را بسط می‌دهد و ترویج می‌کند و تمام دنیا، حتی امریکا، بهترین روابط را با این حکومت دارند و او را متحد خودشان می‌دانند. در طول صدها سال این اتفاق افتاد که این تفکر گاه قدرت می‌گرفت و به اطراف خودش حمله می‌کرد. به عراق، خصوصاً کربلا حمله کردند و ده‌ها هزار نفر را کشتند، اما خود مردم، یعنی خود مسلمان‌ها در دنیای اسلام، حریف اینها بودند و این جماعت را کنار زدند و در همان صحرای مجد در عربستان محجور ماندند.

مشکل از زمانی پیدا شد که قدرت‌های بزرگ دنیا این تفکر را در قالب حکومت به رسمیت شناختند. حکومت سعودی شکل گرفت. جمعی صحرانشین به ریاض آمدند و آنجا را گرفتند. چون در آنجا نفت کشف شده بود و بوی نفت به مشام آمریکایی‌ها رسید آمریکا با آنها متحد شدند . عکس ملاقات‌های روزولت و ملک عبدالعزیز در آن کشتی جنگی هنوز هم موجود است. از همان‌جا آن روابط بسیار بسیار مهربانانه با این تفکر وهابی و تکفیری شکل گرفت.

زمانی که شوروی سابق، به عنوان کشوری الحادی، به افغانستان حمله کرد مردم مسلمان افغانستان قیام کردند. امریکا و بعضی کشورهای غربی خواستند با شوروی بجنگند و این کشور را از افغانستان بیرون کنند. لذا القاعده را شکل دادند. القاعده گروهی برانگیخته از سعودی بود. سعودی‌ها هزینه‌های اینها را تأمین می‌کردند. بعداً کشورهایی مثل امارات و ... به آنها ملحق شدند و منابع مالی‌شان را تأمین می‌کردند. متأسفانه بعضی کشورهای دیگر در همسایگی ما، از جمله پاکستان، تجهیزات و تعلیمات نظامی به آنها می‌دادند. خودِ امریکا هم تجهیزشان می‌کرد. حتی موشک‌های هواپیمازن و هلکوپترزن را که در اختیار نزدیک‌ترین متحدان خودشان نمی‌گذاشتند در اختیار این گروه می‌گذاشتند. آنها این موشک‌زن‌ها را روی شانه‌های خودشان حمل می‌کردند و هواپیماهای روسی را می‌انداختند.

این تفکر تکفیری ابتدا در منطقه ما، در افغانستان، به وسیله این سه کشور و عمدتاً در اثر تفکر سیاست‌گذاران امریکایی شکل گرفت و القاعده به دنیا معرفی شد. امریکا به عراق حمله کرد. وضعیت عراق مختل شد. اکثریت عراق شیعه بودند. همین دولت تکفیری سعودی برای اینکه با حاکمیت اکثریت شیعه در عراق مقابله کند داعش را به وجود آورد و در قالب داعش این حرکات انفجاری شکل گرفت. منابع مالی این گروه و تجهیزات آنها را عربستان و متحدانش تأمین می‌کنند. این واقعیتی است که امروز آشکارا می‌بینیم. دست سیاست است که داعش را به وجود آورده است. دیدیم که امریکا حاضر نشد اسناد تحقیقاتی سازمان‌های رسمی خودش درباره انفجار 11 سپتامبر را منتشر کند. خانم کلینتون، وزیر خارجه سابق امریکا، صریحاً گفت داعش را ما ساختیم و درست می‌گفت. تکفیری‌ها را هم آنها ساختند. بن‌لادن را در پناهگاهش کشتند. اصلاً ممکن نیست سازمان اطلاعات پاکستان، با اشراف و قدرتی که دارد، از این قضیه بی‌خبر باشد. باید توجه داشته باشید که امروز تهدیدی که از ناحیه مذهب، خدا و دین متوجه اروپا و امریکا است از ناحیه مسلمان‌ها و کتاب مقدس آنها، قرآن، نیست. این تهدید از ناحیه سیاست‌گذاری‌ها و سیاست‌های کسانی است که امروز فقط برای منافع خودشان اقدام می‌کنند.

رفتار مزورانه غرب در مواجهه با جریان‌های تکفیری

از طولانی‌شدن این مقدمه عذرخواهی می‌کنم. می‌خواستم این نتیجه را بگیرم که شورای کلیساها متوجه این مسئله باشند. امروزه در کشورهای غربی، از جمله امریکا، اروپا، امریکای لاتین، استرالیا و ... 95% مساجد را سعودی‌ها اداره می‌کنند و تمام حرکت‌های تکفیری را نوعاً امام جماعت‌های این مساجد یا افرادی که داخل این مساجد فعال بودند شکل داده‌اند. پس این کشورها در رفتارشان تزویر می‌کنند. با وجود نفوذ سعودی‌ها در این کشورها، خاموش‌کردن چراغ‌های برج ایفل به احترام قربانیان چه وجهی دارد؟ ما برای فقدان عزیزان مسیحی به اندازه مسلمان‌ها و شیعه‌هایی که از دست می‌دهیم درد می‌کشیم، اما شما بهتر نیست به جای خاموش‌کردن چراغ برج ایفل، کمک تسلیحاتی به این رژیم نکنید و این رژیم را این‌گونه به عنوان متحد خودتان در دنیا اوج ندهید؟ شما همه جا از حقوق بشر سخن می‌گویید. فقط در جایی حقوق بشر مطرح است که به نفع خودتان باشد. وقتی پای منافع ما در میان باشد حقوق بشر مهم نیست. امریکا از خون افراد و شهروندان خودش می‌گذرد تا متحدان خودش را حفظ کند. این تزویر است و شورای کلیساها باید به این مسئله مهم توجه کند. ما امروز با چنین فاجعه‌ای مواجهیم. داعش فاجعه است، اما ریشه داعش فاجعه‌ای بزرگ‌‌تر است.

نقش عربستان سعودی و کشورهای غربی در تجهیز داعش

این مطلب را مطبوعات شما مکرر نوشته‌اند که در مناطق تحت تصرف داعش، کتاب‌های درسی عیناً کتاب‌های درسی سعودی است و در اروپا و امریکا نیز کتاب‌های درسی مدارسی که اسلامی هستند کتاب‌های درسی سعودی است که مروج تفکر وهابی هستند. ما از شما و از شورای جهانی کلیساها تقاضا داریم به این مسئله توجه داشته باشید که دارید با اسبابی که خودتان فراهم کرده‌اید قربانی می‌دهید. داعش و تفکرات داعش‌ساز را حمایت نکنید. بر فرض که امروز داعش از میان برود، مادام که تفکر وهابی وجود دارد، ده‌ها داعش دیگر به وجود می‌آید. داعش هم تهدیدی برای مسیحیت است و هم تهدیدی برای ما. با وجود حمایت آشکار غرب از داعش، کمکی که به تجهیز آنها می‌کند و نیز نادیده‌گرفتن جنایاتی که در یمن و ... انجام می‌دهند، چگونه می‌توانیم به دنیایی پر از صلح امید داشته باشیم؟ چگونه می‌خواهیم گفت‌وگوی بین ادیان را شکل دهیم؟ پس مسئله اصلی، دخالت سیاست در برداشت‌های مذهبی و شکل‌گیری جریان‌های فکری و حمایت از آنها است، و الا این تحرکات، صرفِ برداشت نادرست جریان‌های فکری از متون مذهبی نیست.

ضرورت شناخت و معرفی اسلام اصیل و دامن‌نزدن به اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی

وقتی همه تریبون‌ها با حمایت دولت‌های شما در اختیار این تفکر است ما چگونه کلام حضرت علی (ع) و اسلام اصیل را به مردم یاد دهیم؟ حضرت علی (ع) به مالک اشتر فرمود: «اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق». از نظر حضرت علی (ع)، همه انسان‌ها حق دارند ولو اینکه مسلمان نباشند. امروز در عراق می‌بینیم که مرجع شیعه، آیت‌الله سیستانی، از خون مسیحیان و یزیدیان حمایت می‌کند. این اسلام اصیل است. ما تریبونی برای عرضه این اسلام اصیل نداریم. از شما عزیزان در شورای جهانی کلیساها استمداد می‌کنیم که بتوانیم صدای اسلام را به دنیا برسانیم. دنیای اسلام با شما مسئله و مشکلی ندارد. ما همه در کنار هم هستیم. فاصله ما بسیار کوتاه است و خوش‌بختانه امروز در خود مسیحیت، آقای پاپ فرانسیس و کلیسای واتیکان، تفکر بسیار خوبی راجع به این قضایا دارند. من مطالب ایشان را دنبال می‌کنم. خیلی خوب اظهارنظر می‌کنند و شناخت کافی از مسائل و ریشه‌ها دارند. ما در باب گفت‌وگوی بین ادیان استمداد می‌کنیم. مسائلی که امروز در دنیا هست همه چیز را لوث می‌کند. هنوز هم قدرت‌ها از آن سوءاستفاده می‌کنند. اینکه فرد مسلمانی جلیقه انفجاری بپوشد و عده‌ای را بکشد ربطی به اسلام ندارد. کسانی اسلام‌ستیزی را در بین مسیحیت، یهودیت و سایر مذاهب رواج می‌دهند. این واقعیتی است که با آن مواجهیم، حال آنکه کسی مانند آقای ریگان، ایران را محور شرارت معرفی می‌کند. اما محور واقعی شرارت در کجا است؟ ما و شما باید به این نکته توجه داشته باشیم که خدای واحدی داریم و پیامبران بزرگ همچون عیسی، موسی، محمد مصطفی (صلوات الله و سلامه علیهم) و نیز مریم مقدس برای ما ارزشمندند. در کتاب خودمان اشتراکاتمان آن‌قدر زیاد است که باید دست به دست هم دهیم و در مقابل همه این شیطنت‌ها بایستیم و نگذاریم دست سیاست ما را از هم جدا کند. هم شما و هم آقای پاپ با استفاده از نفوذ خودتان جامعه مسیحی را متوجه کنید که بداند درد کجا است و درمان چیست. نباید آدرس اشتباهی بدهیم. کره شمالی یا ایران برای دنیای امروز مصیبت نیست. مصیبت دنیای امروز تفکر افراطی موجود است که متأسفانه منشأ همه حوادث شده و تمام قدرت‌ها هم سعی می‌کنند به متحدبودن با آن افتخار کنند و به این جریان کمک نظامی برسانند. دست این جریان هم برای هر کاری که می‌خواهد انجام دهد باز است.

در نهایت باز هم از همه عزیزان تشکر می‌کنم و از اینکه گفتار من تأثرآور بود عذر می‌خواهم. به قول شاعر فارسی‌زبان:

در محفل خود ره ندهید همچو منی را                           که افسرده‌دل، افسرده کند انجمنی را

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha