به گزارش خبرگزاری «حوزه» عرفان حلقه که با نام عرفان کیهانی نیز معروف است، یکی از فرقه های نوظهور می باشد طرفدارانی نیز داشته و حکم اعدام بنیانگذار آن نیز صادر شده است و در این نوشتار که شماره نخست آن نیز منتشر شده است، به تاریخچه و اهداف آن خواهیم پرداخت.
* مقدمه
جهان از چند دهه پیش، بستر ظهور و پیدایش چشم گیر و روز افزون مکاتیب و فرقه های معنویت گرای انحرافی و عرفانهای کاذب نوظهور هست؛ در این بین کشور ایران نیز از جریان این پروسه (یا به عبارتی پروژه) جهانی عقب نمانده و شاهد ظهور صدها مدعی تاسیس و بنیان نهادی عرفانی و معنوی بوده است. یکی از این عرفان ها که از سال های آغازین دهة هشتاد شمسی در ایران که به طور مخفیانه و زیرزمینی اقدام به برگزاری، آموزش و عضوگیری مرید و داوطلب کرده، عرفان حلقه یا کیهانی است، که توسط شخصی به نام محمد علی طاهری پایه گذاری شده است.
* محمد علی طاهری
بنیانگذار عرفان کیهانی محمد علی طاهری، متولد اول فروردین 1335 در استان کرمانشاه است. وی از تحصیلات آکادمیک عالی برخوردار نیست. نوشته ها و گفته های وی نشان می دهد که در علوم ما فوق طبیعت از جمله در تسخیر جن، مطالعات و فعالیت هایی داشته و نیز با مکاتب هندي مانند یوگا و طب های گوناگون آشنایی یافته است. وی گرچه با تأسیس مکتبی به نام عرفان حلقه یا عرفان کیهانی و برگزاري جلسات گوناگون در محافل عمومی و دانشگاهی و انجام برنامه هاي درمانی و نگارش چند کتاب و مقاله و با چند بار اتهام و دستگیري، شهرتی یافته، اما هنوز گذشته وي در ابهام است و به طور شفاف براي عموم، بازگو نشده است. در کتاب هاي وي و سایت هایی که به بیان آموزه های عرفان کیهانی می پردازند مشخصاتی از وي مشاهده نمی شود.
افرادي که ادعاي بزرگ دارند به یکی از دو پشتوانه تمسک می کنند: برخی افراد براي توجیه نظرات خود به تحصیلات آکادمیک خود توجه می دهند، اما برخی دیگر مانند طاهري که از پایه علمی برخوردار نیستند به دریافت الهامات تمسک می کنند. بنا بر گفته های طاهري، عرفان کیهانی هنگام نگارش «انسان از منظري دیگر» قدمتی سی ساله داشته و بر اساس ادراکات شهودي وي در سی سال پیش، استوار است؛(1) وي از سال 1383 به تبلیغ عرفان کیهانی پرداخته و در ادامه فعالیت هاي خود توانسته برخی افراد تحصیل کرده دانشگاهی را به همکاري با خود جذب نماید و از آنها در نگارش کتاب هایش کمک بگیرد. دامنه ادعاهاي او فراتر از الهام، تا آنجا پیش رفت که مدعی توانایی اتصال به پدیده اي به نام شعور کیهانی است. او نه تنها خود، این توانایی را دارد بلکه تنها کسی است که می تواند این توانایی را به دیگران تفویض کند تا توسط آن، بیماران را به پدیده اي به نام شعور کیهانی متصل کنند و از این طریق، بیماري آنان درمان گردد. اضافه بر این وي مدعی تفویض لایه محافظ و تفویض نیروي کیهانی است. از نظر وي فرادرمانی، توانایی ویژهاي لازم دارد که فقط از طریق تفویض، قابل دستیابی است و قابل فراگیري از راه دیگري مانند آموختن از معلم و مطالعه کتاب نیست. محمد علی طاهري، علوم اسلامی را فرانگرفته است و حتی قرآن را به درستی نمی تواند قرائت کند با این حال چنانکه در کتاب هاي وي مشاهده می شود به تفسیر آیات قرآن می پردازد و تلاش دارد باطن آیات را درك کند.
وي اساس عرفان را درك باطن می داند و سعی دارد از اعمال دینی کشف رمز نماید. وي هدف عرفان حلقه را نزدیک کردن دنیاي مذهب و علم و عرفان به یکدیگر می شمارد؛ به همین جهت سعی می کند براي اعمال و تکالیف دینی توجیهات علمی بازگو کند. وي عرفان کیهانی را مطابق با مبانی اسلامی و برگرفته از عرفان اسلامی و ایرانی می شمارد(2) ناتوانی علمی وي در مواجهه با پرسش ها آشکار است. فایل هاي موجود از جلسات گفتگو با دیگران و پاسخ هاي وي به پرسشگران و در واقع، طفره رفتن ها نشان می دهد وي از پشتوانه علمی کافی برخوردار نیست به همین جهت نوشته هاي خود را نیز به همت دیگران به نگارش درآورده است.
ترویج مسائلی مانند درمان توسط شعور کیهانی و نیز سایمنتولوژي و هم چنین ترویج دیدگاه هایی مانند اینکه عرفان نیاز به ریاضت ندارد و به اعتقادات انسان ارتباطی ندارد و در عمل باید به باطن توجه نمود، باعث رواج این عرفان و گسترش آن شده است. بنیانگذار این فرقه، در پی نقدهاي وارد بر این مکتب نام آن را در آبان 1389 از عرفان کیهانی به فرادرمانگر تغییر داد(3).
گرچه اغلب کارشناسان و وزارت بهداشت و پلیس ایران، نظریهای که اولین بار توسط محمدعلی طاهری ارائه گردیده، غیر علمی می دانند؛ هوادارانش مدعی هستند که فرادرمانی شاخهای از پزشکی جایگزین و درمانهای مکمل به شمار می رود که در آن درمان در حوزه پزشکی بدون هیچ مداخله کمی (تجویز دارو و…) صورت می گیرد و هیچ گونه عوارض جانبی ندارد. گرچه وزارت بهداشت ایران آنرا تأیید نکرده(4) و بعضی صاحب نظران پزشکی نیز آنرا مبتنی بر مبانی علمی نمی دانند. مقالاتی درباره تاثیر فرادرمانی بر شیزوفرنی و استرس در ژورنال معتبر السویر چاپ شده است. بنیانگذار این روش آنرا بخشی از «عرفان حلقه» می داند و مدعی است که درمانگر با اتصال به شبکه «شعور کیهانی» اعضای معیوب بدن را درمان می کند. در این نظریه، انسان مجموعهای از کالبدهای گوناگون مانند کالبد فیزیکی (جسم)، کالبد روانی، کالبد ذهنی و کالبدهای دیگر و همچنین مبدل های انرژی یا همان چاکراها می باشد.(5) برخی معتقدند که این روش از نوعی عرفان ژاپنی به نام ریکی اقتباس شده است. به معنای «کیهان» و «جهان» و به معنای روح و انرژی حیاتی است. پس از دستگیری محمدعلی طاهری در ۱۴ اردیبهشت ۹۰ به اتهام ارتداد، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ فرادرمانی را مدرن شده رمالی و جادوگریهای قدیم دانست.(6) اما جعفری دولت آبادی، دادستان تهران ضمن جدا دانستن روشهای ارائه شده توسط محمدعلی طاهری و رمالان اعلام داشت: محمدعلی طاهری در حوزههای فکری و تزهای غیرمجاز فعالیت داشته و در ارتباط با این حوزه دستگیر شده و پروندهاش در اعتراض به دادگاه عمومی فرستاده شده است. اما حجم تخلفات برخی خبرگزاریها در انتشار ادعای اتهامهای مختلف بر علیه او تا بدانجا بود که وکیل او اذعان داشت که با توجه به حجم عظیم این تخلفات، پیگیری دعاوی خارج از عهده هر انسان متعارفی می باشد. او از دادستان تهران درخواست کرد ضمن پیگیری مستقیم و عاجل از ادامه تضییع حقوق محمدعلی طاهری در رسانهها جلوگیری شود.(7)
محمدعلی طاهری در ادعایی تامل برانگیز مدعی شده بیش از 30 سال است که به او الهامی از قبیل وحی های پیامبران می شود.عامل ایجاد این رشته، مواجه شدن اینجانب (بنیانگذار فرادرمانی و سایمنتولوژی) با وقایع و حقایق هستی است که از دوران طفولیت به شدت توجه مرا به خود جلب می کرد؛ تفکر نسبت به این که "از کجا آمده ایم؟ چرا آمده ایم؟ به کجا می رویم؟ خالق کیست؟ چرا خلق کرده است؟ نتیجه ی این خلقت چیست؟ انسان کیست؟ راه های نزدیکی و شناخت او چیست؟ توان بالقوه ی او چگونه فعال می شود؟ زندگی و مرگ چیست؟ و ...". یعنی، اشتیاقی بیش از حد برای فهم جهان هستی و پی بردن به رمز و راز خلقت داشتم؛ به طوری که این افکار لحظه ای مرا رها نمی کرد. تا این که در دهم آبان سال 1357 به یکباره با الهام ها و دریافت های ذهنی ای روبرو شدم که به دنبال آن زوایایی از هستی و انسان بر من آشکار شد و در نتیجه ی آن به این آگاهی رسیدم که بر جهان هستی، شعور و هوشمندی عظیمی حاکم است. این هوشمندی همانند یک «اینترنت کیهانی» همه ی اجزا و زیر مجموعه ی خود را تحت پوشش هوشمندانه ای قرار داده است. این آگاهی نه تنها دربرگیرنده ی موضوعات نظری بود، بلکه اطلاعات کاربردی و دستورالعمل استفاده و بهره برداری عملی از آن را نیز شامل می شد و نحوه ی استفاده از چنین اینترنتی، دست مایه ی بنیانگذاری طب های مکمل ایرانی (فرادرمانی و سایمنتولوژی) و چند رشته دیگر گردید.
* نتیجه گیری
منشا عرفان کیهانی، عرفان الهی نیست، چون اگر الهی بود باید نام آن را عرفان الهی می گذاشتند. عرفان کیهانی یک نوع عرفان ماتریالیستی است که ما مثلاً در قرن 17و 18میلادی در غرب شاهد این قبیل گروه های شبه عرفانی ماتریالیستی بودیم. یعنی کسانی آمدند و یک سری ایدئولوژیهایی را مطرح کردند و علیرغم اینکه خدا را انکار می کردند، اما به انرژی طبیعت و انرژی کهکشان ها و ... قائل بودند. هالیوود نیز در برههای از زمان مبادرت به ساخت فیلمهایی کرد که در آن به ارتباط انسان ها با کهکشان ها میپرداخت و انسانهای ماورایی در آن به تصویر کشیده می شدند. نمونهای از این دیدگاه را میتوان در عرفان حلقه دید. از جهت دیگر می توان گفت فرقه حلقه یا کیهانی را می توان نمونهای کپی شده از برخی فرقههای هندو دانست. شاید یکی از بارزترین شیوه های این فرقه و جریان، استفاده از مسائلی هم چون درمان، فرادرمانی، شفای بیماران، آرامش و غیره است که برای تبلیغ خود استفاده می کنند. حال شاید مهمترین دغدغهای که مسئولین فرهنگی با آن مواجه می باشند نحوه مواجهه با این جریان عرفاننما و سایر عرفانهای نوظهور می باشد.
پی نوشت ها:
1. انسان از منظري دیگر، ص.18
2. عرفان کیهانی، ص51.
3. ر. ك. ویکیپدیا: فرادرمانی و نیز سایت www. mataheri.com اطلاعیه یکم آبان ماه 1389.
4. فرادرمانی یا سراب درمانی، جهان نیوز تاریخ بازدید: ۵/۵/۱۳۹۰.
5. فرادرمانی و حلقه عرفان، خبرگزاری آفتاب.
6. از فرادرمانگری تا ارتداد، صدای آلمان دویچه وله. بازبینیشده در2011/5/18.
7. روزنامه شرق. بازبینیشده در 11/9/201.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان