به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجتالاسلام قاسم ترخان در این نشست علمی که پیش از ظهر امروز 1 آذرماه در پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین قاسم ترخان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اهمیت نقش حوزه در پی ریزی علوم انسانی اسلامی به ارایه بحث پرداخت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ذکر این مطلب که حوزه باید در امر اسلامی سازی علوم انسانی رایج نقش آفرین باشد، گفت: ضرورت های ورود حوزه به عرصه اسلامی سازی علوم انسانی باید مشخص شود و در ابتدا و در بیان ضرورتهای اسلامی سازی علوم انسانی باید به این نکته بپردازیم که هدف بعثت پیامبران الهی، چه بوده است؟ در واقع پاسخ آن است که حوزههای علمیه در راستای تحقق بخشیدن به اهداف انبیای الهی تاسیس شدند.
این محقق تصریح کرد: که این اهداف در آیات الهی به اخراج از ظلمات به نور تعبیر شده است؛ در برخی از آیات به تلاوت آیات و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت بیان شده است؛ با این وجود در برخی از آیات تصریح شده است که اگر بخواهیم اخراج مردم از ظلمات به نور محقق شود تعلیم کتاب و تزکیه لازم است.
وی گفت: در برخی از آیات مسیر حق به اقامه عدل و قسط تعبیر شده است؛ به نظر میرسد که اقامه قسط و عدل بدون پایه ریزی یک حکومت و تمدن قابلبیت تحقق نخواهد داشت؛ اگر آن تمدن ایجاد شود هم اخراج مردم از ظلمات به نور محقق می شود و هم اقامه قسط و عدل محقق می شود.
حجتالاسلام ترخان تصریح کرد: هدف غایی رسیدن به تمدن اسلامی که همه عناصر اسلامیت در آن لحاظ شده باشد؛ تمدنها بر پایه علوم انسانی شکل میگیرند؛ بخشی شامل به مباحث نرم افزاری و بخش دیگر سخت افزاری است.
وی گفت: در بخش نرم افزاری بخشی ناظر به سبک زندگی است و آبشخور سبک زندگی نیز علوم انسانی است؛ در بخش سخت افزاری نیز جهت گیریهای کلی با علوم انسانی است و علوم انسانی است که جهت را مشخص می کند و علوم پایه نیز سخت افزار را تولید می کند.
این محقق تصریح کرد: تکنولوژی نیز حاوی فرهنگ است و فرهنگ را منتقل میکند؛ اگر علوم انسانی تحقق بخش تمدن است باید این سوال را مطرح کرد که آیا علوم انسانی رایج که سکولار است که از حیث موضوع وروش و غایت و بسیاری از نظریه های آن سکولار است آیا میتواند نیازهای بشر را به طور تمام و کمال برآورده کند؟
وی گفت: سوال دیگر آن است که آیا علوم انسانی که باید تمدن ایجاد کند با این روش به تمدن اسلامی مبدل می شود؟ جواب آن است که قطعا امکان پذیر نیست؛ رهبر معظم انقلاب مراحل پنج گانه نهضت اسلامی را تا رسیدن به تمدن اسلامی بیان کردند که در تمام این مراحل پنج گانه علوم انسانی رایج برای ما کار نکرده است و بیان شده است که ما نیازمند علوم انسانی اسلامی هستیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ذکر این مطلب که در این زمینه حوزهها باید نقش تاریخی خود را بروز دهند تصریح کرد: در کنار این مساله باید توجه داشت که با توجه به جهت گیری کلی نظام اسلامی زمینه های تحقق در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری در دسترس است.
وی گفت: امروز انقلاب اسلامی به دنبال بنیان نهادن علوم انسانی اسلامی است و در این عرصه باید حوزههای علمیه نیز به کمک نظام بیایند؛ در واقع باید گفت که ضرورت کار در این دوره بیشتر از زمان دیگری حس میشود.
حجتالاسلام ترخان اظهارکرد: در محور دوم باید به این بحث پرداخت که هچی نهادی جز حوزه توان و امتیازات لازم را برای بسترسازی علوم انسانی اسلامی ندارد و این پروژه باید با راهبری حوزه انجام شود؛ در ابتدا باید نقطه مطلوب را مد نظر قراردهیم که به چه نقطه و چه هدفی میخواهیم برسیم؛ در این عرصه در ابتدا باید به نقد علوم انسانی رایج غربی بپردازیم؛ یعنی پایه اول حرکت ما به سمت علوم انسانی اسلامی، نقلد علوم انسانی رایج است.
عضو هیئت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: علوم انسانی متداول در چند جبهه قابلیت نقد دارد؛ نخست از دیدگاه معرفتی که این علوم انسانی دارای چالشهای عمیق معرفتی است؛ در بخش نگرش حداقلی باید گفت که پژوهش هایی که به روش تجربی انجام میشود قابل اعتماد است ولی چون با مبانی الحادی انجام میشود کامل نیست.
وی گفت: با رویکرد حداکثری نیز با توجه به عملکرد گزینشی در رویکردهای متناسب با علوم انسانی غربی نگاه گزینشی و مادی و گشت مادی در عالم مادی تلقی شده و ذاتا این نگاه ناقص است.
حجت الاسلام ترخان بیان کرد: به طور کلی معرفت شناسی غرب با هویت مادی گره خورده است و با توجه به اینکه شان قابل تاثیری برای حوزه معنویات و عالم معنا در طرح ریزی خود قائل نیست همیشه و همواره با نگاه نازلی به این مفاهیم نگاه میکند؛ پس با این اوصاف این علوم کاملا ناقص و غیرقابل اتکا است.
وی گفت: در بخش دینی نیز باید گفت که چون نگاه غربیان نگاه حداقلی به دین است، دین هیچگاه توان بروز و ظهوری در عرصه اجتماعی و فرهنگی ندارد و بسیاری از دستاوردهای دین برای بشر در عرصه اجتماعی و سیاسی دست نخورده و بدون استفاده خواهد بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مرحله دوم در این مسیر، پژوهش در حوزه پیراانگارهای علوم انسانی است یعنی آنچه که مرتبط با ماهیت علوم انسانی است؛ مثل اینکه آیا اسلامی سازی علوم جایز است و یا امکان چنین کاری وجود دارد یا خیر؛ تا این مباحث روشن نشود نمیتوان در این پروژه ورود کرد.
حجت الاسلام ترخان یادآورشد: در بحث تقابل درونی با مساله اسلامی سازی علوم انسانی، چهار گرایش وجود دارد که شامل غرب گریز، غرب ستیز، غرب گزین و غرب گرا هستیم که سه رویکرد اول با لوازم و شرایط و متد خود حامی اسلامی سازی علوم انسانی هستند ولی رویکرد چهارم که غرب گرا است مخالف جدی اسلامی سازی علوم انسانی است.
وی گفت: مرحله سوم، مرحله تولید است که باید در مراکز علمی خود با بازشناسی موارد مذکور و شناخت زمان و شناخت دقیق حوزه علوم انسانی و بررسی متون و منابع به تولید علوم انسانی اسلامی بپردازیم؛ در حوزه این محقق گفت: اگر قرار است در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی نقش آفرین باشیم باید مسیر خود را در تولید علوم مشخص کنیم که آیا به دنبال اسلامی سازی در موضوع، غایت، روش، نتیجه و... هستیم؛ عناصر و مولفههایی که یک علم را تشکیل میدهد دارای یک سری عناصر ماهیت ساز و یک سری عناصر هویت ساز هستند که باید در این مسیر به کار گرفته شوند؛ موضوع، و پیش مساله و مبانی ماهیت ساز و نقش هریک در اسلامی شدن علوم باید مد نظر باشد.
در ادامه این نشست علمی، حجت الاسلام شاکرین عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مقام ناقد این نظریه علمی، عدم ارایه نگاه جدید در این مقاله را مهمترین نقطه ضعف آن دانست و گفت: این مقاله در واقع بازتاب همان مباحثی است که هر روزه در گوشه و کنار میشونیم و نقطه جدیدی نداشت.
وی افزود: درست و مفروض است که یکی از اولویتهای اساسی حوزه، شکل دهی به جریان تولید علوم انسانی اسلامی است؛ بدون تولید علوم انسانی نمیتوان جامع دینی را شکل داد؛ یکی از معضلات جامعه ما این است که در عین اینکه مردم ما مسلمانان هسند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند ولی در عین حال در عرصه نرم افزار مدیریت اسلایم دچار ضعف هستیم و این سیستم با نظریات وارداتی غربی در حال فعالیت است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در برخی مواقع هم شاهد هستیم که اموراتی در این سیستم با مباحث فقهی انجام میشود ولی این دو در کنار هم نمیتوانند کار کنند زیرا متعارض با هم هستند.
وی تصریح کرد: راه حل این مساله آن است که متناسب با اهداف اسلامی، علوم انسانی را تولید کنیم و بر مبنای آن امور خود را سامان ببخشیم؛ ولی در ابتدا باید گفت که در چه نقطهای هستیم و چه موضعی با علوم انسانی رایج داریم.
مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: بیشترین مشکل این اس که راهکارهای دقیق و متناسب با وضعیت موجود و نیازهای موجود را پردازش و اعمال نمیکنیم؛ مشکل این است که جمع آوری دقیق اطلاعات کار یک پژوهشگر نیست و نهادهای پژوهشی نیز وقت و هزینه کافی برای پرداختن به این پروژه عظیم جمع آوری اطلاعات وضعیتی ندارند؛ وقتی با چنین داده آماری ضعیفی روبرهستیم قطعا نتیجه پژوهش نیز ضعیف خواهد شد و محقق با همین دادههای موجود با نظرات شخصی خود یک نظریه را بیان میکند.
حجتالاسلام شاکرین تصریح کرد: مهم این است که بدانیم در حوزه نقدها و مبانی چه کارهایی انجام شده است و مسیر پیش رو را با حرکت جدید دنبال کنیم؛ نکت دیگر آن است که این جریانات، همیشگی هستند.
وی گفت: باید مطالب نو را رصد کنیم و صرفا در مطالبی که صدها سال پیش از سوی غربیان بیان شده است به عنوان ملاک تمایز خود با آنها مد نظر قرار ندهیم؛ نقش حوزه در این بین راهبری پژوهشها و هدایت آنها تا رسیدن به الگوی مطلوب است.
حجتالاسلام شاکرین اظهارکرد: نهادهایی چون حوزه که نقش مدیریت و هدایت و حمایت دارند باید چارچوبها و غایت و روش و محتوا و مبانی کار را نیز مشخص کنند؛ باید یک الگوی مدیریت قوی در این زمینه ایجاد شود تا جریانات روبرو رصد شوند و ملاحظات را نیز در نظر گرفت و محصول خود را متناسب با نیازهای جامعه ملی و بین المللی تولید و عرضه کنیم.