به گزارش خبرگزاری حوزه، آن چه در ادامه می آید، مشروح گفتار حجت الاسلام و المسلمین سید محمد علی داعی نژاد است که در قالب یادداشت شفاهی آورده شده است:
اگر بخواهیم دوران عمر نسبتاً کوتاه امام حسن عسکری(ع) را بررسی کنیم باید آن را در سه دوره مورد توجه قرار دهیم؛ دوره اول به مدت حدود 13 سال مربوط به زندگانی حضرت در دوران کودکی و بخشی از دوره نوجوانی ایشان در مدینه منوره می شود.
دوره دوم مربوط به زندگی حضرت در سامرا قبل از به امامت رسیدن است که ده سال به طول می انجامد و بالاخره دوره سوم که زمان امامت حضرت می باشد و اندکی بیش از 6 سال به طول می انجامد که این دوران هم تماماً در سامرا بوده اند.
در همین دوران کوتاه امامت نیز امام یازدهم به طور کامل تحت شدیدترین نظارت خلیفه عباسی آن هم در یک پادگان نظامی قرار داشتند و لذا ارتباط شیعیان با ایشان به سختی و به شکل های بسیار پیچیده ای صورت می گرفت.
زمینه سازی برای ورود به عصر غیبت
آنچه به طور خاص در همین ایام مورد توجه مورخان است این که امام عسکری(ع) زمینه و شرایط را برای دوران غیبت پسر بزرگوارشان حضرت حجت (عج) فراهم می کردند. در واقع ایشان با تفسير قرآن و نشر احکام الهی و نیز تبیین مسائل فقهي و به خصوص جهت دادن به مساله هدایت شيعيان و محباني که از راههاي دور و نزدیک براي کسب فيض به محضر ایشان مي رسيدند ، منشا هدایت در آن شرایط سخت بودند و به طور خاص نیز محبان و ارادتمندان را آماده ورود به عصر غیبت صغری حضرت صاحب الامر(عج) می کردند.
در کنار وظیفه هدایت اعتقادی مردم، مواضع علمی حضرت در پاسخ به شبهات و به خصوص افکار و اندیشه های کفرآمیز به صورت ویژه در این مقطع تجلی می یابد و ایشان در بیان حق و حقیقت به تاسی از اجداد طاهرینش به ویژه امام رضا(ع) با مناظره و گفت وگوی علمی و نیز صدور بیانیه های علمی و تألیف کتاب و ... به یکی از ماموریت های مهم ائمه اطهار(ع) یعنی هدایت مردم و بصیرت بخشی به آحاد جامعه همت گماردند.
روشنگری نسبت به فعالیت فرقه های فاسد و منحرف
از جمله نحله های فاسد و منحرفی که در زمانه حساس این امام هُمام شکل گرفت ، فرقه صوفیه بود که از آغاز شکل گیری متاسفانه توانست جمع قابل توجهی از مردم ساده لوح و ظاهربین را به خود جذب کند.
همچنین واقفی ها نیز در این دوران با قدرت به کار خود ادامه می دادند؛ این ها گروهی بودند که معتقد بودند جریان امامت با امام کاظم (ع) به پایان می رسد و لذا به امام رضا(ع) و ائمه بعد از ایشان اعتقاد و باوری نداشتند.
امام حسن عسکری(ع) با قاطعیت در برابر این جریانات منحرف ایستاده و شیعیان را از جذب شدن به آن ها برحذر می داشتند؛ حضرت به طور خاص در مقابله با واقفی ها در یکی از نامه های شریف خویش به محبان و دوستان تاکید می فرمایند که هر کس امامت آخرین فرد ما را انکار کند، مثل این است که امامت نخستین شخص مان را انکار کرده است.
این تاکید و قاطعیت حضرت نشان می دهد که ایشان تا چه حد نسبت به رسوخ انحرافات نسبت به باور شیعه به مساله امامت حساس و پیگیر بودند و راه درست را از راه های باطل و انحرافی به خوبی نشان می دادند.
چرایی اهمیت مساله امامت در نظام فکری شیعه
اساساً مساله امامت در تفکر شیعی یک موضوع بسیار مهم و حیاتی است به این خاطر که از نگاه ما امامت نه یک فرع دینی بلکه از اصول دین است و از این حیث، آشنا شدن مردم با زندگی و مقام و منزلت هر یک از ائمه اطهار(ع) آن ها را به شناخت دقیق تر و ملموس تر از موضوع امامت رهنمون می شود؛ در این میان بی شک مردم وقتی با مصادیق امامت آشنایی بیشتر و بهتری پیدا کنند ، مفهوم و ضرورت امامت را به عنوان یکی از اصول دین بهتر و بیشتر درک کرده و در حراست از این باور کلیدی خود می کوشند.
نکته مهم دیگری که حتماً باید به آن توجه داشت این است که به خاطر شرایط خاص امام یازدهم و نگهداری ایشان در پادگان سامرا آن هم تحت شدیدترین مراقبت های حکومتی ، تا حدود زیادی عرصه برای نشر اندیشه های باطل و ادعاهای دروغ و مکاتب و مسلک های فاسد فراهم شد و در این میان اوج هنر امام این بوده که در آن شرایط سخت از هدایتگری امت دست برنداشته و با نامه نگاری و بیانیه دادن و نیز ارشادات خصوصی دوستان ، جلوی این رویه و بلیه خطرناک را که کیان امت اسلام را هدف قرار می داد، تا حدود زیادی گرفتند.
تربیت شاگردان دور از چشم ماموران خلیفه عباسی
البته مسلم است که ایشان و نیز پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به حکم شرایط نامطلوب و فشار حکام ستمگر عباسی نتوانستند همچون امام باقر (ع) و امام صادق(ع) به توسعه دانش و علوم اسلامی و معارف شیعی بپردازند و آزادانه به تربیت شاگردان مشغول شوند اما در عین حال همین بزرگواران نیز شاگردانی تربیت کردند که هر کدام از آن ها در آن دوران پرمحنت و خفقان آلود، چراغ هدایتی برای بخشی از مردم و شیعیان بودند.
مرحوم شیخ طوسی می نویسد که شاگردان امام حسن عسکری(ع) بیش از صد نفر بوده اند که در میان آن ها چهره های نام آشنا و برجسته ای همچون احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمّد بن حسن صفار وجود داشته اند که هر کدام از این ها خود به تربیت شاگردان دیگری اهتمام می ورزیدند تا بدین سان نور هدایت از طریق امام معصوم در جریان باشد و به طالبان و مشتاقان آن برسد.
ماموریت های مهم شبکه ارتباطی وکالت
نکته حایز اهمیت دیگر این که در زمان امامان بعد از ثامن الحجج (ع) به دلیل شرایط خاصی که بر ائمه اطهار(ع) حادث شد و فشارها بیشتر و بیشتر می شد به تدریج یک شبکه ارتباطی با شیعیان تحت عنوان وکالت شکل گرفت که به خصوص در زمانه امام عسکری(ع) این مساله نمود بیشتر و بارزتری داشت.
حقیقت آن است که در زمان امامت ایشان تشیع در شهرهای بسیاری گسترش یافته بود که از کوفه و بغداد تا نیشابور و یمن و ری و آذربایجان و گرگان و غیره را شامل می شد
طبعاً توسعه و نیز پراکندگی مراکز سکونت و اجتماع شیعیان ایجاب می کرد که یک سازمان ارتباطی منظمی تشکیل شود تا پیوند شیعیان با امامت مسلمین از یک سو و نیز ارتباط آنان با همدیگر را سامان ببخشد و تنظیم کند و به این طریق در نهایت شیعیان و مسلمانان معتقد از حیث دینی و سیاسی هدایت گردند.
نمایندگان امام یازدهم تحت عنوان وکلای حضرت البته خودشان دارای سلسله مراتبی بودند و هر یک حوزه فعالیت مشخصی داشتند و آن ها می بایست در نهایت وجوه شرعی جمع آوری شده را به دست وکلی اصلی برسانند تا او هم آن را به امام عسکری (ع) تحویل داده و یا کسب تکلیف کند.
علاوه بر این ها ، ایشان همچنین از طریق اعزام پیک ها و یا ارسال نامه ها، با شیعیان ارتباط داشته و به این وسیله از نیازها و شرایط آن ها کسب آگاهی می کردند و در حد توان به رفع نیازها می پرداختند.
حمایت مالی از شیعیان و نیازمندان
از دیگر فعالیت های امام حسن عسکری(ع) حمایت مالی از شیعیان به خصوص یاران نزدیک و خاص بود به طوری که نقل شده حتی پیش از آن که یاران از وضعیت مالی خود سخن بگویند ، حضرت مشکلشان را برطرف می ساخت و آن ها را در مسیر هدایت مردم حمایت می نمود تا با دغدغه مالی کمتری به این مهم همت بگمارند.
همچنین در تاریخ نقل شده که حضرت در برخی موارد که صلاح می دیدند، مبالغ نسبتاً قابل توجهی در اختیار نمایندگان خاص خود قرار می دادند تا طبق صلاح دیدشان میان شیعیان و نیازمندان انفاق کنند و آنان را از گرفتاری های مالی تا حدودی نجات دهند. البته همه این فعالیت ها و کمک ها کاملاً پوشیده و مخفی از نگاه و چشم ماموران حکومتی خلیفه انجام می شد.
البته در عین حال خود امام (ع) در زمینه حفظ و نگهداری اموال مسلمین و جلوگیری از تباه شدن آن ها بسیار حساس و دقیق بودند و نمایندگان و وکلای حضرت نیز از افرادی بودند که با دقت این ها را انجام می دادند و گزارش را به مولا و امام خود به نحوی گزارش می دادند.
۳۱۳/۸
نظر شما