پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۳
مهمترین اشکال سکولاریسم  جدایی اخلاق و توحید از زندگی اجتماعی است/ انقلاب اسلامی انقلاب مذهب و نژاد نیست

حوزه/ حجت الاسلام میرزائی گفت: اکنون پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی همچنان مسائل و دغدغه های اصلی انقلاب ما مسائل امت اسلام همچون مسئله فلسطین هستند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزائی محقق مسائل اسلامی و کارشناس مسائل جهان اسلام در گفت وگو با پایگاه الحوار الجزائر به بیان دیدگاه خود درباره مسائل مختلفی همچون آزادی قدس و چگونگی رویارویی با فتنه مذهبی پرداخت.

متن گفتگو بدین شرح است:

در یکی از کتابهای خود گفته اید  که جهت گیری های فکری اسلامی نمی‌تواند جایگزین مدرنیته شود، زیرا این اندیشه ها مبتنی بر متن شرعی جامد و آمیخته با تاریخ و ضعف و عدم دسته بندی و ترتیب است. در برابر این شکاف فکری به نظر شما چه اساس و مکتب فکری می‌تواند جایگزین مدرنیته باشد و آیا به نظر شما تمام ارزش های مدرنیته منفی و غیر قابل قبول است؟

مدرنیته روشی مبتنی بر منظومه فلسفی است که تلاش می‌کند به پرسش های بنیادی وجودی پاسخ دهد و الگویی فراگیر در تمام ابعاد زندگی ارائه کند و بر این اساس مدرنیته از مقوله دموکراسی و سکولاریسم و لیبرالیسم گسترده تر است.

از سوی دیگر باید گفت مدرنیته نتیجه تراکمات تاریخی طولانی مدت است که آن هم نتیجه آگاهی تاریخ بشریت است و مبتنی بر بینشی انتقادی و فراگیر از تجربه ها و الگوهای فلسفی گذشته است و بر این اساس ما امروز در برابر یک دنیای مدرن و بشر مدرن و اندیشه مدرن هستیم که نمی‌تواند با تکیه بر نص در برابر فلسفی بایستد.

البته من نگفته ام که مدرنیته ارزشی ندارد، زیرا ما می‌دانیم که فلسفه های مدرن آخرین دستاوردهای عقل بشری هستند و تردیدی نیست که راه حل های خوبی نیز در مدرنیته وجود دارد که از این میان می توان به ارزش هایی مانند آزادی و دموکراسی و حقوق بشر اشاره کرد که با وجود مشکلاتی که همین ها با خود برای بشر به همراه داشته اند، اما فایده های کلانی نیز داشته اند که با توجه به این منافع نمی‌توان این ارزش ها را نادیده گرفت یا آنها را انحراف نامید؛ گرچه ما این ارزش ها را نقد می‌کنیم تا ابعاد ویرانگر آنها را شناسایی کرده و بتوانیم الگویی پیشرفته برای ترقی و رقابت ارائه کنیم و در این میان بازنگری در روش های اجتهاد و عناصری همچون عقل و تجربه و مرکزیت ارزش های انسانی می توانند به ما کمک کنند.حجت الاسلام محمدعلی میرزائی

 

برخی پیشنهاد می‌کنند که سکولاریسم راه حل پشت سر گذاشتن درگیری های طایفه ای و مذهبی طراحی شده توسط غرب است و منظور آنها از سکولاریسم نیز گونه ای از سکولاریسم است که خصومت و تضاد با دین ندارد. نظر شما درباره این طرح چیست؟

سکولاریسم حتی اگر راه حلی موقت در شرایط جغرافیایی و فرهنگی و دینی مبتلا به مصیبت ایدئولوژی های بسته باشد، اما ارتباط میان دین و زندگی را قطع می‌کند و البته به طور کلی دین را از جریان زندگی دور نمی‌کند، اما آن را به اعتقادی ویژه و دورافتاده از عرصه زندگی مبدل می‌کند و مشکل این روش این است که انسان نمی‌تواند بدون ارتباط با خداوند به آرامش و احساس خوشبختی دست بیابد و اگر انسان اعتماد مطلق به خود داشته باشد و ملاک های فلسفی را بر نفس خود مبتنی سازد و دیدگاه و بینش او فراتر از نفس خود نباشد، چنین انسانی بدون تردید از هم فرو می پاشد و تمام زندگی نیز با او فرو می‌ریزد همان طور که امروز نیز شاهد این پدیده در جهان هستیم.

جدایی دین از سیاست اوج اشکال اندیشه سکولار نیست، بلکه می‌توان گفت اوج اشکال سکولاریسم در جدایی میان اخلاق و فلسفه و توحید و زندگی اجتماعی می باشد و علاوه بر این جدایی میان دیدگاه عقلی و مادی در معرفت و اخلاق نیز بحرانی جدی در اندیشه سکولار است، زیرا اندیشه سکولار فقط دین را از سیاست جدا نمی‌کند، بلکه اخلاق را نیز از زندگی اجتماعی دور می‌کند و مشکل واقعی همین است.

 

اخوان المسلمین زمانی پیشگام تقریب میان شیعه و سنی بود و مراجع شیعه از جمله شیخ شرف الدین نیز در این زمینه تلاش کرده اند. امروز پس از سپری شدن حدود یک قرن از این تجربه و با توجه به تکفیر اخوانی ها توسط جرین سلفی و وهابی در روزهای اخیر و نفوذ جریان وهابی در اهل سنت چگونه آن را ارزیابی می‌کنید؟

گروه اخوان المسلمین همواره در میان اهل سنت از لحاظ فکری پیشگام بوده و تردیدی نیست که در یک دوره بزرگ زمانی الهام بخش امت اسلام بوده است و شاید بتوان گفت تحولات جسورانه در اندیشه رهبرن اخوان( با توجه به سیر نزولی این تحولات) عامل اصلی درگیری وهابیت با آنها بوده است و البته باید توجه داشت که بخشی از اخوان المسلمین نیز متاثر از وهابیت بوده است.

در این میان تکفیر اسلام اخوانی نیز بخشی از بحران افراط گرایی و تکفیر مسلمانان است که من با آن موافق نیستم و خواستار بررسی این موضوع و ریشه یابی آن هستیم به ویژه اینکه در درون اخوان المسلمین نیز شاهد شکافی بزرگ و شکست در زمینه ارائه الگوی مناسب و ادامه دادن آنها به طرح شعارهای کلی و ناتوانی از ارائه و تدوین یک نظام فکری و معرفتی هستیم.

 

شیوخ سلفی و وهابی الجزائر حملات و تبلیغات گسترده ای علیه شیعه و تشیع انجام می دهند و به شکل بی سابقه ای در حال ترساندن مردم از گسترش تشیع هستند و ادعا می‌کنند این گسترش می‌تواند به امنیت ملی الجزائر ضربه بزند و مرجعیت سنی کشور را تهدید کند و بر این اساس خواستار مبارزه و مقابله با تشیع هستند با این دلیل که ایران نیز بر اساس قانون اساسی خود به اهل سنت اجازه نمی‌دهد در تهران مسجدی داشته باشند و در شهرهای دیگر نیز با آنها سخت گیری می‌کند. شما در این زمینه چه پاسخی برای افکار عمومی الجزائر دارید؟

ترساندن مردم از گفتمان ایران و حمله و تبلیغات جهانی علیه آن توطئه ای بزرگ و جهانی است که قدرت های دنیا سازنده آن هستند و در این میان بازیگران محلی و منطقه ای جهان عرب و اسلام نیز با آنها همراه شده اند و واقعیت این است که دامن زدن به اختلافات مذهبی، یک بازی است که غربی ها آن را ساختند و در کنار آن از سادگی برخی کشورهای عربی و اسلامی معاصر و ضعف دیدگاه استراتژیک نخبگان عربی و اسلامی نیز سوء استفاده کردند.

کسی که در فلسفه انقلاب اسلامی ایران دقت کند به خوبی پی می‌برد که انقلاب اسلامی انقلاب مذهب و نژاد نیست، بلکه اندیشه ای جهانی مرتبط با اندیشه تمدنی قرآن و روح اسلام ناب محمدی است و سخن گفتن از شیعه بودن انقلاب امام خمینی با هدف حبس آن در دایره مذاهب صورت می‌گیرد و ما بر این باوریم اسلام نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، ملاک مشروعیت هر انقلابی است که در امت اسلام رقم می‌خورد و شما نیز به خوبی می‌دانید که اکنون پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی همچنان مسائل و دغدغه های اصلی انقلاب ما مسائل امت اسلام همچون مسئله فلسطین هستند و در قانون اساسی ما نیز نیامده که تشیع اصل و سنی بودن فرع است و این فکر از اساس باطل است و ما به خوبی می‌دانیم که اسلام ما را به ارزش های الهی و قرآنی و اجرای سنت نبوی مورد اتفاق تمام مسلمانان فرا می‌خواند و تنها اختلافی که مسلمانان باهم دارند در زمینه مسائل فقهی و کلامی است که این مسائل خارج از چهارچوب مناقشه تمدنی و اجتماعی هستند و شیعه و سنی و سایر مذاهب اسلامی اختلافی در جوهر اسلام ندارند.

در مورد نبود مسجد برای اهل سنت هم که به آن اشاره کردید این مسائله از اساس ساختگی است، زیرا اهل سنت در استان های محل سکونت خود چند برابر شیعیان مسجد دارند و بنا بر آمار موجود بیش از 60 هزار مسجد متعلق به اهل سنت در ایران وجود دارد و علاوه بر این آنها بیش از 13 هزار حوزه علمیه دینی دارند اما دشمنی که به دنبال فتنه و توطئه است تلاش می‌کند حساسیت های مذهبی را با درخواست ساختن مسجد اهل سنت در مناطق شیعه نشین یا به عکس تحریک کند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha