خبرگزاری«حوزه»، این خبر خوب به گوشمان خورد که تالار قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملی در 6 اسفند 96 شاهد آیین رونمایی از مجموعه 12 جلدی "گام به گام با امام" است. این مجموعه در بر دارنده گفتارها، مصاحبه ها و مقالات امام موسی صدر است. مجموعه ای که می تواند مرام و مسلک آن عزیز فراموش ناشدنی را برای همیشه تاریخ در برابر جستجوگران حقیقت قرار دهد. اما متأسفانه در دهه فجر امسال مصاحبه ای از آقای جلال الدین فارسی منتشر شدکه اختلافات قدیمی میان جریان امام موسی صدر و جریان جلال الدین فارسی در لبنان را یادآوری کرد. درباره این اختلافات از همان ابتدا هر دو گروه سخن گفته اند و مرام و مسلک خود و داوری درباره طرف مقابل را برای قضاوت تاریخ به رشته تحریر درآورده اند. با این وجود، حمله شدید و بیان گزنده مصاحبه شونده نسبت به رهبر و رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، برآنمان داشت تا بخش های کوتاهی از کتاب "لبنان" شهید دکتر مصطفی چمران -یار و مرید دیرین- امام صدر را مرور کنیم. این کتاب دربردارنده سخنرانی ها و چند یادداشت از آن شهید بزرگوار با موضوع لبنان است. او می تواند راوی صادقی برای شناخت شخصیت امام موسی صدر باشد.
شهید چمران معتقد است، برای آگاهی از وضعیت لبنان، شیعیان لبنان و امام موسی صدر در آن شرایط تاریخی، بهترین منبع مطلع است و تعجب می کند از کسانی که به افراد مشکوک و غیر مکتبی استناد می کنند در حالی که به او که در بطن جریانات بوده است و بیش از هر کس آگاهی دارند، مراجعه نمی کنند.
امام صدر در نگاه چمران فعالترین و محبوبترین رهبر مذهبی دنیای عرب است که دارای «روح انقلابی» و «تجربه سیاسی و اجتماعی و انقلابی» است. ظرفیت سید موسی صدر برای رهبری دنیای عرب تا جایی است که در پاییز 1357 و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شهید چمران تأکید می کند که «وجود امام صدر به عنوان یک رهبر فعال و مؤثر شیعه قادر است که اکثر نظام های عربی را در خطر سقوط قرار دهد» و همین جایگاه و میزان تأثیرگذاری است که «از نظر ابرقدرت ها، وجود آقای صدر از این نظر برای منطقه خطرناک است».
در نگاه چمران امام موسی صدر رجل صلح و آرامش بود «ولی نمی توانست فراموش کند که نماینده محرومین و شیعیان لبنان نیز هست و در قبال آنها مسئولیتی بزرگ دارد و اگر عدالت اجتماعی برای همه محرومین به وسایل مسالمت آمیز امکان پذیر نشد، باید با زور و قدرت حقوق از دست رفته محرومین را مطالبه کرد».
گزارش چمران از اوضاع آن روزگار حاکی از همکاری و مددکاری محمدرضا شاه پهلوی با اسرائیل و عمل بر ضد شیعیان و امام موسی صدر است. «شاه کسی بود که به کمیل شمعون فرمانده حزب احرار اسلحه و پول می داد. بنابراین تنها کشور شیعه در دنیا ضد مصالح شیعیان لبنان عمل می کرد و شیعیان نه تنها پناهی در عالم نداشتند، بلکه از قبل دولت ایران صدمه می دیدند».
قذافی نیز که چهره ای ضد امپریالیستی است «نسبت به شیعیان نظر موافقی ندارد» و«خود را خلیفة الله علی الارض و امیرالمؤمنین می خواند». او مذاهب شیعه و سنی را رد می کند و کتابی «به نام کتاب سبز نوشته و طرز تفکر جدید خود را شرح داده است. بر اثر همین اختلافات دینی، حدود 30 نفر از بزرگترین علمای سنی لیبی را به زندان انداخت. حتی نماینده سنی ها و مفتی لبنان را نیز بر اثر اختلاف نظر دینی بمدت 10 روز بزندان انداخت. می گویند که همین مناقشات مذهبی و اختلافات دینی سبب ربوده شدن امام صدر توسط معمر قذافی است».
توصیف چمران از دیدگاه ها درباره جامعه شیعه نیز اینگونه است: «در اذهان تمام مردم این واقعیت رسوخ کرده که شیعه یعنی خائن، شیعه یعنی ستون پنجم استعمار، شیعه یعنی نوکر شاه» اما امام صدر می خواست «شخصیت حقیقی انقلابی شیعه را به دنیا نشان دهد و توانست که این عمل را انجام بدهد و پیروز هم شد».
در چنین فضایی است که «امام صدر در لبنان بزرگترین حرکت تاریخی را ایجاد کرد اما در مقابل این حرکت راست ها و چپ ها هر دو مخالفت ورزیدند. زیرا امام موسی صدر از همان سالها شعار لاشرقیة و لاغربیة را مطرح کرده بود». دشمنی ها با سیدموسی صدر به حدی است که مدافعان امپریالیست او را کمونیست می دانستند. «کمیل شمعون بی همه چیز بطور صریح و روشن در روزنامه ها می نوشت که امام موسی صدر کمونیست است. بخصوص به خاطر دارم که دو سال پیش (سال 1357) در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی که در بیروت بر پا شد، به علت مخالفت شاه ملعون و کمیل شمعون که دستیار شاه بود، حملات شدیدی را علیه امام موسی صدر شروع کردند».
چمران از آتش فتنه ای می گوید که «مشتعل شده بود، دشمنان، همه را به جان هم ریخته بودند، بازار شایعه گرم شده بود، طوفانی از تهمت و افترا علیه شیعیان و رهبرشان امام موسی صدر کولاک می کرد، بارانی از مصیبت و بلا بر مردم می بارید ... عده ای از دوست نمایان مصلحت اندیش توصیه می کردند که از این نبرد سخت کناره بگیرم و از امام موسی صدر دفاع نکنم، زیرا نام نیک من و سابقه مبارزاتی من و حتی همه هستی من در خطر نیستی قرار می گیرد».
وی گوشزد می کند که «آقای صدر و جوانان امل معصوم نیستند ... ولی حقیقت این است که من هر چه از امل بگویم و هر چه در دفاع از صدر مبالغه کنم، هیچگاه قادر نخواهم بود که ذره ناچیزی از اتهامات و فحش ها و حقدهای دشمنان را خنثی نمایم. ظالمانه است اگر سازمان های دیگری را با همه بدی ها و خبث و کجروی ها و دشمنی ها و خرابکاری ها مقدس بشماریم ولی دوستان خود را که در مقابل آن عفریته ها فرشته اند، بمحاکمه بکشیم و مته روی خشخاش بگذاریم».
در آشفته بازاری که هر کس سر در آخور غرب و شرق دارد امام صدر «تنها و تنها کسی است که از دولت خارجی پول نگرفته و از کسی نوکری و حرف شنوایی نداشته بلکه فقط و فقط به خاطر مصلحت مردم و ایده خود اقدام کرده است».
امام صدر در نگاه دوست، همکار و مریدش «کسی است که مردمی فقیر و محروم و ترسو را به مردمی مبارز مبدل کرده است که هم اکنون در مقابل تمام دشمنان داخلی و خارجی آنچنان شجاعانه می جنگند و به استقبال شهادت می روند که در تاریخ نظیر نداشته است». او رهبری بود که به امتش آموخت «حتی اگر اسلحه نداشته باشید باید با چنگ و دندان با اسرائیل مبارزه کنید».
شهید مصطفی چمران از یکی از «بزرگان فلسطینی» نقل می کند که «بخدا قسم اگر امام موسی صدر شیعه نبود، سازمان های فلسطینی و سنی ها و غیره او را به مقام خدائی می رساندند، چون موضع هایی که گرفت و فداکاریهایی که کرد و شجاعت هایی که از خودش نشان داد، فوق طاقت بشری است و بالاخره با قدرت ایمان پیروز شد».
حسین زاده