به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره 157 کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه رمضان ۱۴۳۹، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
از دیدگاه اسلام، مسئولیت پدر و مادر در اداره و تأمین نیازهای مادی و جسمانی کودک خلاصه نمیشود. پاسخ مناسب به نیازهای روحی، روانی و عاطفی و تربیت صحیح کودک، از وظایف خطیر والدین است.
بر اساس سفارشهای پیشوایان دین:، پدران و مادران باید کودکان خود را بر پایه و اصول دینی و مذهبی تربیت کنند. امام سجاد7 در تبیین این مسئولیت مهم میفرماید:
«أَمَّا حَقُ وَلَدِكَ فَاَن تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ وَمُضَافٌ إِلَیكَ فِی عَاجِلِ الدُّنْیا بِخَیرِهِ وَشَرِّهِ وَأَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَالدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ وَالْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فِیكَ وَفِی نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَى ذَلِكَ وَمُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَینِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَیهِ فِی عَاجِلِ الدُّنْیا الْمُعَذِّرِ إِلَى رَبِّهِ فِیمَا بَینَكَ وَبَینَهُ بِحُسْنِ الْقِیامِ عَلَیهِ وَالْأَخْذِ لَهُ مِنْه؛[1]
حقّ فرزند بر تو، این است که بدانی وجود او از وجود تو است و نیک و بدهای او در این دنیا، وابسته به تو است. بدان که مسئول و موظفی فرزندت را بر آداب و اخلاق پسندیده پرورشدهی، او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار یاریاش نمایی. به رفتار خود در تربیت فرزندت توجه کنی، پدری باشی که به مسئولیت خویش آگاه است و میداند که اگر به فرزند خود نیکی کند، در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد و اگر درباره او بدی نماید، سزاوار مجازات و کیفر خواهد بود.»
دوران کودکی، زمان طلایی تربیت است؛ چراکه آموزش در دوران کودکی، به مثابه حکاکی و نقاشی بر روی سنگ است که بهآسانی قابل محوشدن و به دست فراموشی سپردن نیست.[2] در روایتی دیگر، حضرت علی7 قلب نوجوان را همانند زمین کاشتهنشده که آماده پذیرش هر بذری است، ارزیابی کرده است.
«وَإِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَیءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَب قَبلَ أن یقسُوَ قَلبُكَ، وَیشتَغِلَ لُبُّكَ؛[3] دل نوجوان، مانند زمین خالى است كه هرچه در آن افكنده شود، آن را مىپذیرد. پس، من پیش از آنكه دلت سخت گردد و خِردت مشغول شود، به ادب و تربیتِ تو شتافتم.»
بخش مهمی از شخصیت انسان، در دوران کودکی شکل میگیرد. کودک برای آنکه نگاهش به زندگی و محیط پیرامونش کامل شود، وسایل اطراف خویش را با دستانش لمس میکند و از راه احساسات، آنها را درک مینماید. در نتیجه، برداشتهای ابتدایی او، نقش بسزایی در برداشتهای بعدی او بر جای میگذارد.
الف. اسباببازی و کارکردهای آن
بازی و اسباببازی، سهم قابل توجهی در دوران کودکی دارد. کودک بیشتر اوقات خود را صرف بازی میکند و در این کار، از اسباببازیهای رایج بهرهمیگیرد یا از وسایل پیرامونی، برای خودش اسباببازی میسازد. ازاینرو، میتوان ادعا کرد که اسباببازی، یکی از مهمترین عوامل سبکساز و تأثیرگذار در شخصیت کودکان و نوجوانان است.
در آموزههای دینی، مراحل تربیتی کودک به سه دوره هفتساله تقسیم شده است؛ هفت سال اوّل، مرحله سیادت کودک است؛ هفت سال دوم، زمان تعلیمپذیری و فرمانبرداری است و سومین هفت سال، سنّ نظرخواهی و مشورت است.[4] مهمترین کار کودک در هفت سال اولِ زندگی، بازی است. امام صادق7 فرمود: «طفل، تا هفت سال باید بازی کند.»[5]
سیره پیشوایان دین: نیز بر این ادعا مهر تأیید میزند؛ برای نمونه، بهترین لحظات زندگی امام حسن7 و امام حسین7، هنگام بازی ایشان با جدّ بزرگوارشان، رسول خدا9 و پدر بزرگوارشان حضرت علی7 بوده است. بر اساس گزارشهای تاریخی، در برخی موارد، پیامبر اسلام9 سجده نماز خود را طولانی میکرد تا امام حسن7 که کودکی پُر جستوخیز بود و به زحمت بر پشت پیامبر9 سوار میشد، بازی کند.[6]
از دیدگاه امام کاظم7 بازیگوشی کودکان در خُردسالی، سبب بردباری و صبوری آنها در بزرگسالی است: «تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الصَّبِی فِی صِغَرِهِ لِیكُون حَلِیماً فِی كِبَرِه؛[7] خوب است کودک در سنین خردسالی بازیگوش باشد؛ تا در سنین بزرگسالی بردبار و صبور شود.»
بر مبنای دستورات اسلامی، محرومکردن کودکان از اسباببازیهای طبیعی و یا بازی در طبیعت، شایسته نیست؛ چراکه انسانِ پرورشیافته در دامن طبیعت، از نظر جسمی، روحی و روانی سالمتر خواهد بود.
سهلبنسعد میگوید: «مَرَّ رَسُولُ اللهِ9 عَلی صِبیَانٍ وَهُم یَلعَبُونَ بِالتُّرَابِ فَنَهاهُمْ بَعضُ أَصحَابِ النَّبِی9 فَقَال9 دَعْهُمْ فَاِنَّ التُّرابَ رَبِیعُ الصِّبْیانِ؛[8] رسول خدا9 به کودکانی برخورد که خاکبازی میکردند. یکی از یاران پیامبر9 آنها را از این کار منع کرد؛ اما پیامبر فرمود: رهایشان کن؛ زیرا خاک، بُستان کودکان است.»
اسباببازی، کارکردهای متنوعی دارد؛ رشد اجتماعی کودک، آموزش احکام و معارف دینی، رشد عاطفی کودک، تفریح، بهداشت روانی، آموزش و مهارت حلّ مسئله، بخشی از کارکردهای مثبت اسباببازی است.[9]
کارکردهای اسباببازی، در دو دسته آشکار و پنهان قرار میگیرند. کارکردهای آشکار آن، همان تفریح، سرگرمی و آشنایی با مفاهیمی مانند اندازه و حجم، یا شناخت رنگهای گوناگون و ایجاد خلاقیت در کودکان است؛ اما کارکرد پنهان اسباببازی، به صورت غیرمستقیم به کودکان القا میشود. ازاینرو، ممکن است یک اسباببازی، از نظر جذابیتهای ظاهری خوشایند کودک و حتی والدین باشد؛ ولی کارکردهای نهفته آن، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی فراوانی را به همراه داشته باشد. اگر اسباببازی با جنس، رده سنّی، فرهنگ و آداب و رسوم کودکان متناسب نباشد، آسیبهای فراوانی را به بار خواهد آورد.
یکی از امور طبیعی در دوران کودکی، شبیهسازی است. کودکان دوست دارند شبیه چیزهایی که دوست دارند، باشند. اگر اسباببازیها و بهویژه عروسکهایی که در اختیار کودکان قرار دارد، با ارزشها و فرهنگ دینی سازگار نباشد، نتیجه مطلوبی از آن به دست نمیآید. در ادامه، برخی از مهمترین آسیبهای توجهنکردن به معیارهای انتخاب اسباببازی سالم را ارائه مینماییم.
جامعه ما بر پایه فرهنگ و باورهای مذهبی شکل گرفته و انتظار میرود دختران و پسران آن، یعنی زنان و مردان آینده، با ارزشهایی مانند عفاف وارد اجتماع شوند. اُنسگرفتن کودکان با عروسکهای نیمهبرهنه که کودک دوست دارد در نقش آن ظاهر شود و یا مانند او آرایش کند و لباس بپوشد، زمینه نهادینهسازی فرهنگ حجاب و عفاف را برای ایشان با چالش جدی روبهرو میکند.
وقتی نونهالان ما با شخصیتهای کارتنی و اسباببازیهایی مانند مرد عنکبوتی یا سوپرمن آشنا میشوند، خشونت و قهرمانپردازیهای غربی درون آنها شکل میگیرد. تحقیقات نشان داده، بسیاری از بازیها و اسباببازیهای جدید، رفتارهای پرخاشگرانهای را القا میکنند که در افزایش جرم و بزهکاری و تربیت نسل خشن و کینهجو تأثیر بسزایی دارد.
بیشتر اسباببازیهای موجود در بازار ایران، وارداتی است که معمولاً با اهداف و کارکردهای ویژهای طراحی و ساخته میشوند و بهتدریج ذوق و سلیقه و هنجارهای رفتاری کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. ازاینرو، امروزه، کودکان ما مورد هجمه انواع ضدّ ارزشها، الگوها و سبکهای پوشش و آرایش جدید قرار گرفتهاند.
امروزه، جهان غرب از طریق صنعت اسباببازی، گام مهمی در انتقال ارزشها و باورهای اجتماعی مورد نظر خود برمیدارد و با زیرکی تمام، زندگی به سبک غربی را در بین کودکان نهادینه میسازد. اسباببازیهای خارجی، کودکان دختر را به جای آشنایی با حسّ مادری به آرایشگران ماهر، و پسران را به مردانی بیبندوبار و خشن تبدیل میکند.
عروسک باربی، یکی از نمودهای ترویج سبک زندگی و تفکر غربی از طریق اسباببازی است. به اعتقاد کارشناسان، عروسک باربی که توسط کمپانی متل در آمریکا ساخته شده، تنها یک عروسک نیست؛ بلکه سلاح کارآمدی در صحنه نبرد فرهنگی است. باربی، نماد یک زن 19 یا 20 ساله است؛ زنی به نام لیلی که در خیابانهای آلمان ولگردی میکرد و پس از جنگ، به عنوان زنی محبوب، خودفروشی را پیشینه خود کرد.
طراحی چهره این عروسک، بهگونهای اغراقآمیز جامع بیشتر زیباییهای متصور است. موی بور و طلایی، گردن باریک و کشیده، گونههای برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشمان درشت و آبی، چهره شاداب و پوست روشن، مجموع اعضای چهره باربی را شکل میدهد.
لباسهای ظریف، خوشدوخت و خوشرنگ باربی، محصول کار بزرگترین طراحان لباس دنیاست که در کمپانی متل[10] گرد هم جمع شدهاند. تاکنون هیچ عروسکی به اندازه باربی لباس زیبا، متنوع و اشرافی بر تن نکرده است و این، تنها به دختری اختصاص دارد که نماینده فرهنگ آمریکایی و نمایشگر یک زن تمامعیار آمریکایی است. عریانگرایی، اشرافگرایی و مصرفگرایی، از مؤلفههای اصلی لباس باربی است؛ لباسهایی که زرق و برق خیرهکننده آن، جلوههای شهوانی اندام باربی را بیشتر میکند.
طراحان باربی، برای آنکه بتوانند نقش تربیتی او را بیشتر جلوه داده و پاسخگوی سلایق گوناگون باشند، او را در نقشهای متنوعی ظاهر کردهاند. باربی پرستار، باربی معلم، باربی خلبان و باربی خواننده، از جمله نقشهایی است که باربی در آن ظاهر شده است. همچنین، این عروسک با حفظ استیل بدنی و اصالت آمریکایی خود، در رنگها و ملیتهای مختلفی مانند: باربی هندی، آفریقایی، چینی و لهستانی نیز ظاهر شده است.
باربی با گرفتن نقش سیاسی و تمسخر ارزشهای والای اسلامی مانند شهادتطلبی، آن را امری غیرمنطقی و منفور جلوه میدهد. باربی انتحاری و شهادتطلب که بعد از فریاد «الله اکبر» با فشاردادن ضامن کمربند انتحاری اش منفجر میشود، در پی آن است تا فرهنگ شهادتطلبی را در میان مسلمانان نازیبا و منفور جلوه دهد و آن را به باد سخره گیرد.[11]
بازی کودکان با باربی، پیامدهای منفی نظیر: بلوغ زودرس، سوء تغذیه و مصرفگرایی و تجمل را به همراه دارد؛ به همین سبب، صدها نفر از زنان و مردان در آلمان، بر ضدّ این عروسک راهپیمایی اعتراضآمیز بر پا کردند.[12]
از مهمترین وظایف دینی والدین، تربیت جنسی کودکان است. بسیاری از انحرافات جنسی در بزرگسالی، در دوران کودکی افراد ریشه دارد. مقصود از تربیت جنسی، آن است که فرد در دورههای رشد خود، از جمله دوران کودکی، بهگونهای پرورش یابد که با جنسیت خود آشنا شده و آن را بپذیرد، قدردان وجود خویش باشد و به آن افتخار کند. نقش مرد یا زنبودن از لحاظ اجتماعی را فراگیرد، احکام و آداب دینی در ارتباط با مسائل جنسی مربوط به رابطه با همجنس و جنس مخالف را یاد بگیرد، آمادگی روانی برای ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا کند، با مسائل مربوط به زندگی خانوادگی و روابط با همسر آشنا شود و در سایه آن، به آرامش برسد؛ بهگونهایکه عواطف و فعالیتهای جنسی خویش را در جهت قرب به خدا و جلب خشنودی او بهکار گیرد.[13]
هدف از تربیت جنسی کودکان، بهوجودآوردن شرایط مناسب برای رشد سالم جنسی، شناخت و انتظار درست از هویت جنسی، ارضای صحیح و بهنجار غریزه جنسی، پیشگیری از انحرافهای جنسی و ایجاد زمینه پاکدامنی در جامعه و آمادهسازی دختر و پسر برای زندگی سالم خانوادگی است.
پیشوایان معصوم: برای زمینهسازی تربیت صحیح جنسی کودکان، سفارشهای بسیاری به والدین داشتهاند. یکی از این توصیهها، داشتن حریم خصوصی برای والدین است و اینکه والدین ارتباطات ویژه خود را در فضایی دور از محل حضور کودکان انجام دهند. امام صادق7 در روایتی از پیامبر اکرم9 نقل میکند:
«وَالَّذی نَفسی بِیدِهِ لَو أنَّ رَجُلاً غَشِی امرَأَتَهُ وفِی البَیتِ صَبِی مُستَیقِظٌ یراهُما ویسمَعُ كَلامَهُما ونَفَسَهُما ما أفلَحَ أبَدا؛ إذَا كَانَ غُلاماً كَانَ زانِیاً، أو جارِیةً كَانَت زَانِیةً؛[14] سوگند به کسی که جانم در دست اوست! اگر کسی با همسرش درآمیزد و در اتاق کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخنگفتن و صدای نفس ایشان را بشنود، هرگز رستگار نمیشود. اگر پسر باشد، مرد زناکار و اگر دختر باشد، زنی زناکار میشود.»
بر اساس تحقیقاتِ صورتگرفته، بیشتر کودکان به اسباببازیهای خارجی علاقه دارند[15] و والدین نیز برای جلب رضایت آنان، این گونه اسباببازیها را میخرند. امروزه در فرهنگ غرب، طرز تفکر غالب آن است که در همه زمینه ها از انگیزههای جنسی استفاده میشود و این نگرش، دنیای بیآلایش کودکان را نیز تحت تأثیر قرار داده و مضامینی مانند برهنگی و مسائل جنسی در حریم بازیها و اسباببازی کودکان وارد شده است.
روبهروشدن کودک با عروسکهایی که دارای بدنهای بسیار انعطافپذیر و نیمهعریان هستند و برخی از قسمتهای بدن آنان برجسته شده و القاکننده مفاهیم جنسی است، بیتردید، حسّ کنجکاوی و غریزه جنسی او را تحریک مینماید و در گذر زمان، زمینه بروز مشکلات جنسی را برای او به وجود میآورد.[16]
در برخی از بازیهای رایانهای مانند بازی سیمز،[17] بازیکن در ابتدای بازی، جنسیت، سن، نژاد، اندام، نوع پوشش و حتی آرایش صورت و زیور آلاتش را انتخاب میکند و آرزوهای درونی خود را در فضای بازی نمود عینی میبخشد. در ادامه بازی، با مفاهیمی مانند همجنسگرایی و ارتباط با جنس مخالف آشنا شده و آزادانه میتواند ارتباطهای متنوعی را تجربه کند. از این طریق، کودکان و نوجوانان با بسیاری از مفاهیم جنسی آشنا شده، زمینه انحراف جنسی آنان و مسائلی نظیر بلوغ زودرس برای آنها فراهم میشود.
اسباببازی مفید، علاوه بر پرورش قوای روحی و عاطفی و رشد خلاقیت کودکان، باید مهارتهای جسمی کودک را نیز افزایش دهد تا کودک در ضمن بازی، از تواناییهای جسمی خود آگاه شود و آنها را بهکار اندازد. امروزه، با گسترش نسل جدید بازیها، بهویژه بازیهای رایانهای و تلفن همراه، سلامت جسمی کودکان با چالشهای جدّی مواجه شده است.
کودکان به جای اختصاص زمانی به فعالیتهای بدنی و ورزشی، به دنبالبازیهای رایانهای میروند و با انجام این بازیها، به واسطه مصرفشدن میزان کم انرژی و فقدان تحرک، متابولیسم بدن کاهش یافته و اضافه وزنِ آنان را در پی دارد.
توصیه پیشوایان دین: به بازیها و ورزشهایی مانند: شنا، اسبسواری و تیراندازی را در این راستا میتوان ارزیابی کرد. در روایتی، حقّ فرزند بر پدر این گونه بیان شده است:
«حقّ فرزند بر پدر، این است که مادرش را گرامی دارد و نامش را نیکو سازد و کتاب خدا را به او بیاموزد و او را پاک گرداند و به او شنا یاد دهد.»[18]
4. اختلال در فرایند اجتماعیشدن
یکی از پیامدهای بازیهای جدید، مسئله اعتیاد به این بازیها و اختلال در فرایند اجتماعیشدن کودکان است. اسباببازیهای خودکار و یا بازیهای رایانهای و موبایلی، معمولاً بازیهایی فردی هستند و بیشترین ارتباط کودک در این بازیها، با اسباببازی، تصاویر، دادهها و اطلاعات موجود در صفحه کامپیوتر یا تلفن همراه است و این، به معنای دورشدن از جمع همسالان است. استفاده زیاد از این ابزار، به معنای جداشدن از تعامل و ارتباط از گروه همسالان است و نتیجه این جایگزینی، بهتدریج، اعتیاد به بازی خواهد بود.
در سیره تربیتی اهل بیت عصمت و طهارت:، نمونههای فراوانی وجود دارد که ایشان زمینه انجام بازیهای گروهی میان همسالان را ایجاد کرده و خود نیز وظیفه داوری آن را بر عهده میگرفتند. تمرین خط توسط امام حسن و امام حسین7 در زمان کودکی و داوری توسط حضرت زهرا3 و حضرت علی7 و پیامبر اسلام9، نمونهای از بازیهای دستهجمعی است.[19] در روایتی، چنین آمده است:
«پیامبر9، امام حسین7 را دید که با کودکان مشغول بازی بود. پیامبر9 جلو آمد و یکی از دستهایش را باز کرد. طفل، گاهی از این طرف و گاهی از آن طرف، از دست رسول خدا9 فرار میکرد و پیامبر خدا9 به خنده گرم و دلنشین او میخندید. سرانجام، او را گرفت. یکی از دستها را زیر چانه طفل و دست دیگر را پشت سر او قرار داد و او را بالا آورد و بوسید و گفت: «أَنَا مِنْ حُسَینٍ وَحُسَینٌ مِنِّی أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ حُسَیناً حُسَینٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ؛[20] من از حسین، و حسین از من است. هرکس حسین را دوست بدارد، خداوند دوستش دارد. حسین، یکی از اسباط پیامبران است.»
بر اساس این روایت، پیامبر9 نهتنها فرزندان خود را از بازی با همسالان بازنمیداشت، بلکه مشوق آنها بود و گاه خودش نیز همبازی آنان میشد. این امر، نشانگر اهمیت بازیهای گروهی و ضرورت حضور کودک در جمع همسالان برای طیکردن فرایند اجتماعیشدن است.
نویسنده: حجتالاسلام والمسلمین حمید فلاحتی
[1]. ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص 263؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 622.
[2]. «التَّعْلِيمُ في الصِّغَر كالنَّقْشِ على الحَجَر.» شرح رساله حقوق امام سجاد7، ج 1، ص444 .
[3]. ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص 70؛ نهج البلاغه، نامه 31، ص 293.
[4]. «الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَعَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَوَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ.» (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 222؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 476)
[5]. «دع ابنک یلعب سبع سنین.» (کلینی، الکافی، ج 6، ص 46؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 492)
[6]. «دُعِيَ النَّبِيُّ إِلَى صَلَاةٍ وَالْحَسَنُ مُتَعَلِّقٌ بِهِ فَوَضَعَهُ النَّبِيُّ مُقَابِلَ جَنْبِهِ وَصَلَّى فَلَمَّا سَجَدَ أَطَالَ السُّجُودَ فَرَفَعْتُ رَأْسِي مِنْ بَيْنِ الْقَوْمِ فَإِذَا الْحَسَنُ عَلَى كَتِفِ رَسُولِ اللَّهِ9 فَلَمَّا سَلَّمَ قَالَ لَهُ الْقَوْمُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ سَجَدْتَ فِي صَلَاتِكَ هَذِهِ سَجْدَةً مَا كُنْتَ تَسْجُدُهَا كَأَنَّمَا يُوحَى إِلَيْكَ فَقَالَ لَمْ يُوحَ إِلَيَّ وَلَكِنَّ ابْنِي كَانَ عَلَى كَتِفِي فَكَرِهْتُ أَنْ أُعَجِّلَهُ حَتَّى نَزَل.» (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب7، ج 4، ص 24(
[7]. کلینی، الکافی، ج 6، ص 51.
[8]. قضاعی، شرح فارسی شهاب الاخبار (کلمات قصار پیامبر خاتم9)، ص 89.
[9]. ر.ک: شجاعی، بررسی پیامدهای تربیتی اسباببازی کودکان در اسلام، ص 17 ـ 25.
[10] .Mattel.
[11]. ر.ک: «پرونده ویژه: اسباببازی»، پایش سبک زندگی، سال سوم، ش 15، ص 97 ـ 101.
[12]. سایت تحلیلی خبری عصر ایران، کد خبر 274599، تاریخ 30/2/1392.
[13]. فقیهی، تربیت جنسی: مبانی، اصول و رورشها از منظر قرآن و حدیث، ص 20.
[14]. کلینی، الکافی، ج 5، ص 500.
[15]. بهروز گرانپایه، فرهنگ و جامعه، ص 77.
[16]. شجاعی، بازی کودک در اسلام، ص 96.
[17]. Sims Pla.
[18]. کلینی، الکافی، ج 6، ص 49.
[19]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج 43، ص 309.
[20]. ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب7، ج 4، ص 71؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 43، ص496.