خبرگزاری «حوزه»، درباره تجمع اخیر در مدرسه فیضیه قم، موضع گیری های زیادی شده و سخنان فراوانی گفته شده، گذشته از برخی حاشیههای سیاسی که موضوع این یادداشت نیست، سخنان غیر واقعی سخنران محترم جلسه درباره محتوای علمی و آموزشی حوزه علمیه، موجب ناراحتی مراجع عظام تقلید و باعث شگفتی آگاهان گردید. قطعاً این گوینده عزیز و انقلابی را به پنهان یا وارونه کردن حقایق متهم نمی کنیم، بلکه همانطور که آیت الله العظمی مکارم شیرازی فرمودند، اظهارات ایشان را بر این حمل می کنیم که "هيچ اطلاعى از وضع حوزههاى علميه شيعه ندارد". لذا آنطور که آیت الله العظمی نوری همدانی سؤال کردند، جا دارد که بپرسیم: "چرا باید کسی را برای سخنرانی به حوزه بیاورند که از حوزه بی اطلاع باشد؟".
نگارنده قصد ورود به این بحث را نداشتم و بهتر بود که این سخنرانی به وادی نسیان سپرده می شد؛ اما ادامه این داستان در بین نیروهای انقلاب، که متأسفانه به طرفداری بدون علم برخی از جوانان خوب و حزب اللهی از سخنران مذکور و موضع گیری علیه حوزه علمیه کشیده شده، مرا بر آن داشت که به عنوان "یک مطلع از اوضاع علمی حوزه های علمیه" جهل مرکب دوستان را اصلاح کنم. مخصوصاً اینکه برخی افراد فرصت طلب نیز که از جنس این عزیزان انقلابی نیستند، فضا را برای حمله به مرجعیت و حوزه علمیه مناسب دیده اند!
سخنان مطرح شده در تجمع فیضیه دارای دو اشتباه بزرگ بود: "بی اطلاعی" و "مغالطه". در این یادداشت تلاش می کنم که این دو اشتباه را در کوتاه ترین وجه ممکن تصحیح نمایم.
* بی اطلاعی
سخنران محترم در وصف دروس عالی حوزه گفته است: «فقه بیربط با زندگی، زندگی بیربط با فقه، درس خارجهایی که به جای تئوریزه حکومت و تمدن دینی، عملا فقه سکولار میسازند، فقه فردی، عبادی، طهارت و نجاست. اما درباره اقتصاد، سیاست، بانک و روابط بینالملل حرفی ندارند" و سپس با ادعای اینکه حوزه امروز حرفی برای گفتن ندارد(!) ادامه داده است: "پنج درس خارج فقه نه، یک درس خارج فقه در قم، مشهد، نجف و اصفهان دارید که پرسشهایش را از بیرون بگیرد و همین الان در مسائل حکومتی بیاید بر اساس آنها ادله را پیدا کند و بحث کند؟ یعنی از ذهن نیاید به عین، از عین بیاید به ذهن؟ چند تا هستند؟" و "هنر نیست هی طهارت، نجاست و طواف بگویند. هزار بار گفته شده و برای هزار و یکم هم میگویند. به قول مطهری اجتهاد تکرار حرفهای مکرر نیست...".
بر خلاف این ادعای عجیب، مراجع عظام تقلید و اساتید دروس خارج در حوزه های علمیه، نه یک درس و پنج درس و ده درس، بلکه دهها درس خارج در زمینه های غیر مکرر، جدید و کاملاً عینی داشته و دارند. اگر اطلاعات و ذهنیت سخنران محترم هنوز در فقه فردی و طهارت و نجاست و مسائل تکراری مانده است، خوب است تحقیق کند و بداند که علمای ما با بهره گیری از فقه پویای جواهری، حتی درباره مسایل جدیدتر از بانک، همچون لقاح مصنوعی، شبیه سازی و فقه الفضاء نیز درس داشته و بحث کرده اند.
فهرستی بسیار مختصر از برخی از این دروس را ذکر می کنم:
آیت الله العظمی «مکارم شیرازی» به مدت چند سال، دروس خارج فقه خود را به مسائل مستحدثه اختصاص دادند. تعریف مباحث مستحدثه نیز معلوم است؛ یعنی هر موضوع جدیدى که حکم شرعى آن منصوص نیست، اعمّ از اینکه آن موضوع در گذشته وجود نداشته (مانند امور بانکی) یا وجود داشته ولى برخى از ویژگى ها و شرایط و قیودش تغییر کرده است (مانند مالیّت بدن یا منافع محلله خون).
ایشان پس از یک سال بحث درباره "مسائل مالی و بانکداری"، سال تحصیلی بعد را به "مسائل مستحدثه طبی" پرداختند؛ نظیر: احکام مرگ مغزی، تشریح اجساد، پیوند اعضاء، تلقیح نطفه، انتفاع از زوائد ولادت، تغییر جنسیت، منجمد کردن بیماران لا علاج، تحدید نسل، ازدواج خویشاوندان با وجود خوف از بیماری یا نقص عضو فرزندان، داروهای آمیخته با الکل و داروهای ساخته شده از استخوان حیوانات تذکیه نشده.
آيت الله العظمی «نوری همدانی» در اواخر دهه هفتاد شمسی، با اختصاص درس خود به مسائل جدید، موضوعاتی همچون بانکداری بدون ربا، سود سپرده ها، انباشت نقدینگی، تنظیم و کنترل بازار، رکود اقتصادی، واردات و صادرات،
سلطه اقتصادی کفار بر مسلمین و... را از منظر فقه اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار دادند. فایل این درس ها در "مرجع دانلود دروس صوتی دفتر تبلیغات اسلامی قم" هر لحظه قابل شنیدن و استفاده است.
آیت الله العظمی «جعفر سبحانی» نیز در همین سال گذشته درس خارج مسائل مستحدثه را برگزار کردند که فیلم و صوت این دروس با عنوان "مسائل فقهیة مهمّة فی حیاتنا المعاصرة (مسائل فقهی مهم در زندگی معاصر ما)" در فضای مجازی موجود و در دسترس قرار دهد.
آیت الله العظمی «سید کاظم حائری» هم سالها بحث "فقه حکومت" و "فقه نظام اقتصادی" را در درس خارج خود پی گرفتند که امروز برخی شاگردان ایشان همان بحث ها را با مسائل جدیدتر در سطح خارج ادامه می دهند.
تمامی موضوعات بالا، به تعبیر سخنران فیضیه، پرسشهایی هستند که از بیرون مطرح شده و از عین به ذهن آمده اند. لذا مراجع، به میدان وارد شده و به آنها پاسخ داده اند.
شاید از همه جالب توجه تر این باشد که آیت الله العظمی «وحید خراسانی» به مدت پانزده سال، روزهای چهارشنبه هر هفته، درس خارج فقه خود را به "مبحث قضا" اختصاص دادند. شرکت کنندگان این درس نیز قُضاتی بودند که با مسائل جدید در دادگاه های خود سروکار دارند. حال، سخنران گرامی فیضیه از خود بپرسد: حوزه ای که یکی از فقیه ترین اساتیدش و یکی از سنتی ترین مراجعش، پانزده سال از درس خارج خود را به یکی از حکومتی ترین ابواب فقه اختصاص می دهد را چگونه می توان "سکولار" نامید؟!
برای رعایت اختصار، به درس های مراجع بزرگوار دیگر نمی پردازم؛ اما لازم است که با ذکر اجمالی زحمات برخی از اساتید طراز اول حوزه در زمینه مسائل مستحدثه، کمی از اجحافی که در سخنرانی معهود شد را جبران نمایم.
از مدیر حوزه های علمیه شروع می کنم؛ آیت الله «علیرضا اعرافی» از اساتیدی است که علاوه بر فقه اقتصادی، در زمینه فقه تربیت ــ که از مباحث نوین فقهی محسوب میشود ــ صاحب کرسی و تألیف است. درس خارج "فقه تربیتی" ایشان که دو دهه قدمت دارد، و درس خارج "فقه اقتصاد" ایشان که مربوط به اواسط دهه هشتاد شمسی است، و نیز درس خارج "فلسفه تربیتی اسلام" که جدیدتر بیان شده است در سایت ایشان و نیز "سایت مدرسه فقاهت" قرار دارد.
آیت الله «محسن اراکی» منظومه متنوعی از مسائل روز را در دروس خارج خود مطرح کرده است. "فقه نظام اقتصادی" درسی است که به پایان رسیده و به شکل کتاب هم منتشر شده است و درس خارج "فقه نظام سیاسی" و "فقه فرهنگ" ایشان همچنان ادامه دارد. خود نگارنده مدتی در درس خارج "فقه نظام عمران شهری" ایشان که مسائل جدید معماری و شهرسازی در آن مطرح می شد شرکت کرده و از آن بهره گرفتم. آیت الله اراکی همچنین "پژوهشگاه فقه نظام" را تأسیس کرده است که دقیقاً درباره همین مباحثی که سخنران تجمع فیضیه از آنها مثال زد و از وجود آنها بی اطلاع است فعالیت می کند. "بیت کوین و پول های مجازی از منظر فقه اقتصاد" موضوع یکی از کارهای این پژوهشگاه بوده است.
آیت الله «هادوی تهرانی» یکی دیگر از اساتید عالی حوزه است که ورود علمی گسترده ای در مسائل جدید و حکومتی داشته است. درس خارج فقه سیاسی ایشان در کتابی به نام "ولایت و دیانت" منتشر شد. ایشان در سال 1370 "فقه بورس" را موضوع یکی از دروس خارج خود قرار داد؛ یعنی زمانی که هنوز بازار بورس در ایرانِ پس از انقلاب، رونق نگرفته بود و در چارچوب برنامه پنجساله اول توسعه، در حال راه اندازی بود. "حقوق اموال و مالکیت"، "حقوق قراردادها"، "بررسی تطبیقی این حقوق در فقه شیعی، فقه سنی و قوانین کشورهای غربی"، "آیین دادرسی" و "حقوق جزای عمومی" از دیگر موضوعات کاملاً عینی است که استاد هادوی در این سالها، در درس خارج خود مطرح کرده است.
استاد شيخ «مصطفی هرندی» از دیگر علمای پیشرو و عمیق حوزه علمیه قم در مسائل مستحدثه است. تقریرات درس خارج ایشان در زمینه "شبیه سازی و رحم مصنوعی" در سال 1997 م. در کتابی با عنوان "الاستنساخ البشري و موقف الشريعة الاسلامية" منتشر شد. شگفت انگیز اینکه وقتی مباحث ایشان در همایشی با موضوع شبیه سازی انسان و تلقیح مصنوعی در دانشگاه پرینستون مطرح شد، نه تنها دیدگاه فقه شیعه را تبیین کرد، بلکه مورد توجه مفتیان اهل سنت و علمای مسیحیت نیز قرار گرفت که با این چالش های مدرن نسبت به تعالیم سنتی خود قرار گرفته بودند.
اساتید متعدد دیگری همچون حضرات آقایان «علیدوست»، «رفعتی»، «منذر حکیم»، «عابدی»، «نهاوندی»، «شهریاری»، «شهیدی پور» و... نیز در قم وجود دارند که در زمینه های گوناگونی همچون فقه خانواده، فقه سیاسی، فقه مصلحت، فقه مدیریت، فقه بانک، فقه رسانه و حتی فقه فناوری های نوین و فضای مجازی، درس خارج داشته و مسائل جدید و مبتلابه جامعه را به بحث و مباحثه گذاشته و می گذارند.
گذشته از این کارهای فردی، در زمان تصدی مدیر فعلی حوزه های علمیه که "تحول گرایی" در رأس برنامههای حوزه قرار گرفته است، کارگروه های علمی و دروس متعددی در زمینه مسائل مستحدثه ایجاد شده و در حال فعالیت هستند؛ از جمله هیأتی عالی که آیت الله «شب زنده دار» در رأس آن قرار دارد و در مورد فقه معاصر و مسائل مستحدثه، کارهای جدید انجام می دهد.
همچنین انجمن های علمی حوزه و مؤسسات حوزوی متعدد دیگری نیز درباره مسائل جدید فقهی و غیر فقهی ـ از جمله تفسیر، فلسفه، کلام، ادیان و مذاهب، تمدن اسلامی، اقتصاد، بانکداری، سیاست، روابط بین الملل، مباحث خانواده، مسائل زنان، آینده پژوهی، هنر، رسانه و حتی روانشناسی و جامعه شناسی ـ پژوهش های فراوانی انجام داده و آنها را منتشر نموده اند.
گذشته از همه اینها، دروس خارج با موضوعات سنتی ـ همچون طهارت، صلاة، حج، بیع و مکاسب ـ که مورد هجمه سخنران محترم فیضیه قرار گرفت نیز بدون پرداختن به مسائل جدید آنها برگزار نمیشود.
پس دیدیم که نه یک درس و پنج درس، بلکه دهها درس خارج فقط در حوزه علمیه قم برگزار می شود که ذکر همه آنها از حوصله این متن و وقت خوانندگان آن خارج است؛ چه رسد به حوزه های نجف و کربلا و مشهد و تهران و اصفهان (مانند درس خارج فقه مسائل مستحدثه آیت الله «مجتهد شبستری» در تهران).
* مغالطه
گفتیم که بخشی از مطالبی که در تجمع مذکور مطرح شد و مورد اعتراض مراجع و علماء قرار گرفت، از روی "بی اطلاعی" بود و بخشی دیگر از باب "مغالطه".
جواب بی اطلاعی ها در بالا داده شد. اینک می رسیم به پاسخ مغالطه ای که مطرح شد.
جملات سخنران این است: "چهار سؤال جدی در حوزه فقه اداری، فقه حکومتی، فقه روابط بینالملل، فقه اقتصادی، فقه بانکی مطرح میشود، اغلب اینهایی که میخواهند رساله بدهند هیچی برای گفتن ندارند. یک علت این که بگویند جمهوری اسلامی ناکارآمد است، سیستمش درست نیست برای این بیسوادیهاست؛ سوادهای بهدرد نخور؛ بیسوادی حوزه". به عبارت دیگر، قیاسی که ایشان مطرح کرده و با کمال تأسف باب تاختن ناروا به حوزه و روحانیت بر اساس آن شکل گرفت به این شکل است: "حوزه علمیه مسئول کارآمدی نهادهای جمهوری اسلامی است؛ پس چون نظام بانکی و اقتصادی ناکارآمد است، نتیجه می گیریم که حوزه علمیه و مجتهدان آن سواد ندارند"!!
پاسخ این مغالطه واضح است: حوزه و مرجعیت، مسئول حل معضلات بانکی و غیر بانکی نظام نیستند. حوزه و مراجع، حکم اسلامی موضوعات را بیان می کنند؛ اما آنکه باید این احکام را اجرایی و معضلات را حل کند، مجلس و دولت و شوراهای گوناگون تصمیمگیری هستند که از قضا سخنران محترم آن تجمع، سال های طولانی است که در برخی از آنها عضویت دارد.
حکایت این نهادهای ناکارآمد، همچون بیماری است که نسخه پزشک را دارد، اما به جای اینکه آن را مصرف کند آن را قاب کرده و بر طاقچه گذاشته و گهگاهی برای آن مراسم احترام برگزار می کند! آیا چنین بیماری بهبود پیدا می کند؟!
مثلاً فقط درباره مسائل بانکی، گذشته از دهها درس خارج و صدها استفتاء و کتاب و مقاله حوزوی، آیا مراجع و علماء بارها فریاد نکشیده اند؟ آیا گذشته از فریاد، کار به تحریم و گریستن روی منبر نکشیده است؟ اگر گوش مجلس و دولت و بانکها به این حرفها بدهکار نیست، مقصر حوزه است؟ آیا اینکه اینهمه درس و نظریه و کتاب، به جای تحویل گرفته شدن از سوی تصمیم گیران و اصلاح قوانین ربوی، تنها در گوشه کتابخانه ها و روی خط سایت ها جای گرفته اند، تقصیر مرجعیت است؟
* سخن آخر با جوانان پرشور و حزباللهی
در طول دوران دشوار و طولانی غیبت کبری، آن که دین ما، آثار و مآثر امامان ما، عقاید حقه مذهب ما، علوم عقلی و نقلی ما، احکام عملی ما، استقلال ملی ما و هویت جامعه ما را صیانت کرد "مرجعیت" و روحانیت بیدار شیعه بود.
اگر از امثال «شیخ مفید»، «شهید اول»، «شهید ثانی»، «میرزای شیرازی» و «شیخ انصاری» شناخت لازم را ندارید، فراموش نکنید تلاش های همین مراجع معاصرمان را وقتی در سال های ستمشاهی، یکه و تنها، در برابر انواع انحراف و التقاط ـ همچون الحاد، کمونیسم، امپریالیسم، بهائیت، وهابیت، غربزدگی و فساد ـ ایستادند و نسل جوان را نجات دادند؛ و نیز یادمان نرود که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، از جایگاه مرجعیت، این نهضت را پیروز و این نظام مقدس را تأسیس کرد.
مراجع تقلید نه تنها حجت امام(عج) بر دین امت و حافظ احکام مذهب، بلکه امین مردم در حقوق شرعی و حتی اموال شخصی آنان نیز بوده اند؛ و با به یادگار گذاشتن هزاران خدمت عمومی ـ اعم از مسجد، حسینیه، مدرسه، دانشگاه، انتشارات، کتابخانه، پل، جاده، حمام، خانه، درمانگاه، بیمارستان، زائرسرا، دارالایتام و مؤسسات مختلف عام المنفعه با کاربری های گوناگون ـ حق آن حقوق را رعایت کردند.
شاید بسیاری از شما حوصله خواندن تاریخ مبارزات مرجعیت را نداشته باشید؛ اما همه شما فتنه های بزرگ همین سال ها را به یاد دارید که چگونه همه جبهه کفر و تکفیر، در برابر مقدسات اسلامی و محور مقاومت صف آرایی کرد. اما آنچه آن جبهه پلید را در شام و عراق به هزیمت کشاند، رهبری مرجع بیداری همچون آیت الله العظمی «خامنهای» و فتوای مرجع بصیری چون آیت الله العظمی «سیستانی» بود؛ که با حمایت تمام قد همه مراجع ایران و عراق همراه شد.
پس هر که خود را پیرو امام زمان(عج)، حامی ولایت فقیه، جهادی و انقلابی، هوادار محور مقاومت و طرفدار جمهوری اسلامی می داند، باید مرجعیت را خط قرمز خود بداند؛ چرا که صاحب این امر فرمود: "...فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه...".
سید علیرضا حسینی عارف (مدیر مرکز زبان حوزه های علمیه)