به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی روز گذشته در مراسم رونمایی و نقد «سه کتاب دو شهر و یک داستان» در موضوعات تورات، انجیل و قرآن که در سالن اجتماعات انجمنهای علمی حوزه برگزار شد، با اشاره به نقاط قوت این کتاب، بیان داشت: مطالعه تطبیقی کتب ادیان الهی گامی صحیح برای روشن شدن حقایق ادیان الهی است.
وی در ادامه افزود: تقریب بین ادیان و جلوگیری از تفرقه، اختلاف، تعصبهای جاهلانه و سوء استفاده مخالفان ادیان الهی از این مسئله نقطه روشنی، در تألیف کتاب سه کتاب دو شهر و یک داستان است.
استاد جامعه المصطفی گفت: از این کتاب میشود برداشت کرد که منبع ما وحی الهی و یکی است و خوب بود که این مساله در نتیجه کتاب تصریح میشد، و با این بیان شبهه اقتباس حل میشد، بدین معنا که قرآن کریم از منبع وحی سرچشمه میگیرد و داستانهایش را از جای دیگر نیاورده است.
وی افزود: نویسندهای این کتاب فردی دانشمند و باتجربه است و با مشاهده نزدیک از پیروان ادیان الهی، مطالب خود را در این کتاب گردآوری کردهاند، چاپ زیبا و فهرست کامل این کتاب نیز از ویژگیهای این کتاب است.
حجتالاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی گفت: یک اشکال روشی و دو اشکال در تطبیق تاریخی و دو اشکال در تشبیه دو شهر به همدیگر در این کتاب وجود دارد، بیان سه کتاب به معنای سه کتاب تورات، انجیل و قرآن است بیان دو شهر به معنای اورشلیم و بابل و مکه مدینه و بیان یک داستان بدین معنا است که محتوای اینها باهم یکسان است.
وی با اشاره به مشکل روشی این کتاب افزود: در صفحه 17 کتاب مکان ملاقات حضرت موسی و خضر(ع) را که در سوره کهف نیز آمده، ایشان ملاقات با خضر درون را صحیح میدانند، اشکال روشی این است که سند و منبع قوی وجود ندارد و نوعی تفسیر عرفانی و ذوقی بیانشده و خضر درون خلاف ظاهر است و باید برای آن دلیل داشته باشیم.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: همانطور که تورات و انجیل دارای روش است، ما برای آموزش قرآن باید روشهای عقلی و نقلی و یا علمی را استفاده کنیم، شبهه اقتباس و تأثیرپذیری را بابیان افسانه سومری تقویت میکند.
وی ادامه داد: اشکال تاریخی یکی دیگر از اشکالات وارد به این کتاب است، در داستان ذو القرنین از صفحه 392 تا 399 ایشان ذوالقرنین را اسکندر معرفی میکند و هیچ دلیلی برای این مسئله نمیآوریم، بسیاری از علمای اسلامی ذو القرنین را بر کورش تطبیق دادهاند و من هیچکدام را تأیید نمیکنم؛ ولی اسکندر با متن قرآن در مورد ذوالقرنین خوانایی ندارد.
استاد جامعه المصطفی بیان داشت: در صفحه 194 روزه عاشورا به پیامبر اسلام(ع) نسبت داده میشود و ریشه منابع این مسئله را یهودی میداند و این مخالف تعالیم اسلامی است.
وی گفت: بابیان دو شهر مطرح میشود که اورشلیم مظهر عدالت و بابل مظهر ظلم است و همچنین مکه مظهر ظلم و مدینه مظهر عدالت است، تقابل اورشلیم و بابل با مکه مدینه صحیح نیست؛ زیرا مکه حکم بیتالمقدس را در اسلام دارد.
حجتالاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی ابراز داشت: در صفحه 117 و 122 تردید در وجود نبوت پیامبر اسلام(ص) با عناوین متعدد سبب شده تا سیر کتاب به هم بخورد.
وی در پایان گفت: طبق نظریات کتاب میشود نبوت پیامبر اسلام(ص) را بپذیریم؛ ولی در مسیحی باقی بمانیم و این مسئله یک تناقضگویی است.