به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، کتاب "انقلاب 40 ساله" (نگاهی به دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران) را به رشته تحریر درآورده که متن این کتاب در شماره های گوناگون تقدیم حضور مخاطبان فرهیخته می گردد.
* پرسمان اقتصادی انقلاب اسلامی
- چکیده
نوشتار حاضر به سؤالات و شبهات مهم پیرامون دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی پاسخ می دهد. دشمنان اسلام و انقلاب بر اساس نظریه چرخش انقلابها و با بهره گیری از بستر فضای مجازی دائم به دنبال سیاه نمایی و به تصویر کشیدن آینده تاریک و مبهم در ذهن جوانان هستند. دشمنان تلاش میکنند با قدرت رسانهای، مانع شناخت دستاوردهای جمهوری اسلامی شوند. ازاین رو تبیین دستاوردهای انقلاب برای همه، بهویژه برای نسل جوان ضروری است. در این راستا در قالب پرسش و پاسخ به تشریح دستاوردهای اقتصادی و ابهام زدایی از فعالیتهای اقتصادی انقلاب میپردازیم و وضعیت فعلی کشور را قبل از انقلاب مقایسه مینماییم.
- مقدمه
یکی از اهداف راهبردی دشمنان در جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی، ایجاد ناامیدی در جامعه و بهویژه در نسل جوان از طریق سیاهنمایی و یا کمارزش جلوه دادن دستاوردهای انقلاب است. دشمنان تلاش میکنند از طریق قدرت رسانهای، مانع شناخت دستاوردهای جمهوری اسلامی شوند و در کارآمدی نظام اسلامی خلل وارد سازند. بر این اساس، تبیین دستاوردهای انقلاب برای همه بهویژه برای نسلهای جوان بایسته است. این امر را میتوان در قالب پرسش و پاسخ طرح کرد. در این نوشتار رویکرد اقتصادی رژیم پهلوی و دستاوردهای اقتصادی انقلاب بررسی میشود.
1. این ادعا را بارها شنیدهایم که قبل از انقلاب، وضع اقتصادی مردم بهتر بود. آیا این مسأله واقعیت دارد؟
برای پاسخ به این سؤال، باید نخست به درآمد ایران از فروش نفت در سالهای قبل از انقلاب و شرایط فعلی کشور نگاهی اجمالی بیفکنیم.
ـ در سال 1356 میزان صادرات نفت ایران 5/5 میلیون بشکه بود، در حالی که در سال 1396 صادرات نفت کشورمان به حدود 2.6 میلیون بشکه رسید؛ یعنی صادرات نفت ایران در رژیم پهلوی بیش از 2 برابر زمان حاضر بوده است.
ـ جمعیت کشور در سال 1357، حدود 35 میلیون نفر بود، در حالی که اکنون این رقم، حدود 80 میلیون نفر است؛ یعنی نیازهای کشور به غذا، بهداشت، درمان، مسکن، آموزش و…، بیش از دو برابر شده است.
ـ مصرف کشور در سال 1390 در مواد غذایی شامل غلات، مواد پروتئینی، لبنیات، میوه و سبزیجات، پوشاک، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی و…، نسبت به سال 1357 بیش از چهار برابر شده است. با این وضع معلوم میشود که سرانۀ مردم ایران در حال حاضر نسبت به درآمدهای حاصل از فروش نفت، بیش از 16 برابر کاهش یافته است. اما با وجود چنین کاهشی، آمار نشان میدهد که وضعیت اقتصادی، رفاهی، آموزشی و بهداشتی مردم ایران بهبود یافته است.
در گام نخست به چند نمونه از شرایط اقتصادی ـ رفاهی مردم در دوران رژیم پهلوی اشاره میکنیم:
ـ در زمان رژیم پهلوی 40 درصدِ جمعیتِ شهری و 65 درصدِ جمعیتِ روستاییِ کشور زیر خط فقر زندگی میکردند.
ـ تنها 45 درصد مردم ایران باسواد بودند.
ـ 75 درصد کودکان واجب التعلیم به مدارس میرفتند.
ـ تنها 5 شهر کشور گاز داشت.
ـ تولیدات کشاورزی ایران تنها مصرف 33 روز مردم را تأمین میکرد.
ـ 40 هزار مستشار نظامی آمریکایی در ایران حضور داشتند.
ـ 35 هزار متخصص خارجی در صنایع نفت، مخابرات، پزشکی، خودروسازی، برنامه و بودجه و… در کشور حضور داشتند.
ـ در سال 1357 کشور با یک اقتصاد بیمار که با تورم بیش از 16 درصد، استقراض خارجی، کسری بودجه و کاهش تولید ناخالص ملی روبهرو بود. در چنین شرایطی بود که بسیاری از ایرانیان با از دست دادن کار و درآمدهای سنتی خود، با شرایط سخت زندگی مواجه شدند و اقشار کمی از جامعۀ شهرنشین زندگی مرفهی داشتند. عمدۀ مهاجرتها از روستاها، اجباراً به بدترین نوع زندگی در حاشیۀ شهرها میانجامید؛ و فقر و محرومیت، وضع بخش اعظم جامعۀ ایرانی در دوران قبل از انقلاب بود. بسیاری از درآمدهای ارزی کشور، در حوزههایی هزینه میشد که به رفاه عمومی ارتباطی نداشت. سولیوان و پارسونز، سفیر آمریکا و انگلیس در تهران میگویند: «تورم اوج تازهای یافت و نرخ آن به سی درصد رسید که نسبت به سالهای 1975 و 1976، به مراتب بدتر بود. برنامههای دولت برای احداث خانههای ارزانقیمت در شهرها عملی نشده و وضع زندگی در تهران فضاحتبار بود...».
2. چرا کالاها قبل از انقلاب ارزانتر بودند و بعد از انقلاب گرانتر شدهاند؟
این مسأله از دو جهت باید بررسی شود:
الف) از جهت سیاستهای اقتصادی توسعهای کشور؛ بررسیها نشان میدهد یکی از دلایل مهم این امر، اعمال تعرفههای گمرکی پایین دولت نسبت به کالاهای وارداتی قبل از انقلاب و افزایش این تعرفهها بعد از انقلاب بوده است. به عبارت دیگر، در نتیجۀ اِعمال تعرفههای گمرکی پایین، کالاهای خارجی زیاد و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت میشد. این سیاست اقتصادی نامناسب سبب ارزانی غیرمعقول و موجب تضعیف تولیدات داخلی میشود؛ از این رو، در اکثر کشورهای پیشرفتۀ اقتصادی، گرانی وجود دارد؛ مثلاً بانک جهانی چندین بار توکیو (پایتخت ژاپن) را گرانترین شهر جهان اعلام کرده است.
ب) این مسأله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تأمل است. این گفته را بسیار میشنویم که در گذشته مثلاً قیمت گوشت یا تخم مرغ بسیار کمتر بوده و در مقایسه، قیمتهای امروز بسیار افزایش یافته است؛ از این سخن، نتیجه میگیرند که قدرت خرید مردم کاهش یافته و به تبع آن، وضع معیشتی مردم بدتر شده است.
در پاسخ باید توجه کرد که مشاهدۀ عینی وضعیت جامعه و آمارها، نشان از بهتر شدن نسبی وضع معیشت اکثریت افراد جامعه دارد. به عبارت دیگر، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایینتر از آن بوده است. آمارهای رسمی و غیررسمی گویای آن است که غیر از برخی اقشار جامعه، اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد، از وضع معیشتی مناسبتری نسبت به قبل از انقلاب برخودارند؛ اما به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن، خوراک ...) و به تبع آن، افزایش سطح انتظار آنها از زندگی، ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است؛ مثلاً در مورد الگوی خوراک، شاهد تغییرات اساسی در سالهای اخیر هستیم. حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بود و برنج غذای اعیانی محسوب میشد؛ در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموماً برنج در غذای روزانۀ آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته است؛ یعنی شاهد کاهشی بیش از 8/2 برابر بودهایم.
3ـ اگر انقلاب نمیشد وضعیت اقتصادی مردم بهتر از حالا بود. شاه در حال پیریزی یک اقتصاد قوی در کشور بود که اگر فرصت پیدا میکرد، ما الان وضع بهتری داشتیم؟
لوازم برخورداری از یک اقتصاد سالمِ بهتر و قوی، مبتنی بر عوامل مختلفی، همچون روحیۀ خودباوری و اعتماد به نفس، صنعت و دوری از اقتصاد تکمحوری است؛ اما این امور در رژیم پهلوی تحقق نیافت. برخی از این موارد به این شرح است:
الف) عدم اعتماد به نفس و روحیۀ خودباوری
در میان سران رژیم پهلوی، اعتماد به نفس و خودباوری برای ساخت ایران مشاهده نمیشد؛ از این رو، به رغم برخورداری ایران از کارشناسان و متخصصان داخلی، ادارۀ کشور به کارشناسان خارجیای داده شده بود که در صدد عقب نگاه داشتن کشور بودند. رژیم پهلوی قرارداد حضور بیش از 50 هزار مستشار و کارشناس خارجی را در بخشهای مختلف نظامی، نفت، مهندسی، سدسازی، و ... امضا کرد؛ در حالی که متخصصان ایرانی اجازۀ بروز مهارت و خلاقیت خود را نداشتند؛ برای مثال، مهندسان ایرانی در نیروی هوایی اجازۀ تعمیر و نگهداری هواپیماها را نداشتند و تمام مراحل تعمیر و آمادهسازی، با رقمهای هنگفت به دست مستشاران آمریکایی انجام میشد. رزمآرا بر سر نمایندگانی که قصد ملی کردن صنعت نفت را داشتند، فریاد زد: «ایرانیای که نمیتواند یک آفتابه بسازد، شما میخواهید پالایشگاه را اداره کند!» این نوع خودباختگی در شاه و دولتهای او، منشأ بسیاری از مشکلات در کشور، مانند عقبافتادگیهای ملی و سلطۀ اجانب بر مقدرات کشور بود.
امام راحل دربارۀ خودکفایی بعد از انقلاب فرمود: «این پیروزى که شما به دست آوردید، براى اینکه باورتان آمده بود که مىتوانید؛ باورتان آمده بود که آمریکا نمىتواند به شما تحمیل بکند. در این دو سال در کشور ما صنعتهاى زیادى که آنها انجام مىدادند، خودشان انجام مىدهند و باورتان باشد که خود ما هم مىتوانیم صنعتى داشته باشیم و مىتوانیم ابتکارى داشته باشیم».
ب) صنعت مونتاژ و وابسته
به دلیل صادرات بیش از 5/5 میلیون بشکه نفت و درآمد هنگفت رژیم پهلوی از این محل، سران رژیم پهلوی انگیزۀ چندانی برای سرمایهگذاری در صنعت و کشاورزی نداشتند و بیشتر به دنبال واردات کالاهای خارجی بودند. در بخشهایی هم که سرمایهگذاری محدودی در صنایع صورت میپذیرفت، عمدتاً صنایع مونتاژ بود که تمام قطعات ساختهشده وارد کشور میشد. احمدعلی مسعود انصاری میگوید اگر انقلاب نشده بود، تا مدتى پیشرفت اقتصادى و نظامى ایران ادامه پیدا میکرد؛ ولیکن به دلایل فراوانى نمیتوانست ادامه داشته باشد. یکى از دلایل بسیار مهم این است که هیأت حاکمه، خود را ارباب و ملت را رعیت فرض میکرد و این نوع برخورد از طرف ملتِ در حال رشد ایران، قابل تحمل نبود.
ج) اختصاص ثروت ملی به دربار و دولتمردان
خانوادۀ سلطنتی بخش عظیمی از ثروت را به خود اختصاص میداد. جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار میرسید. همچنین عمدۀ مقاطعهکاریهای پرسود و طرحهای پرمنفعت دولتی با مقامات حکومتی منعقد میشد. بر اساس یک برآورد، تنها در سالهای 1352ـ1355 حق کمیسیون مقامهای دولتی از یک میلیارد دلار فراتر رفت. از سوی دیگر، شرکت ملی نفت به صورت محرمانه و دائمی، مبلغ کلانی به حساب شخصی شاه واریز میکرد به گونهای که سرمایۀ شخصی شاه به یک میلیارد دلار رسیده بود.
برادران و خواهران شاه و وابستگان آنها نیز از سهامداران عمدۀ بسیارى از شرکتهاى داخلى... بودند و از این رهگذر، صدها میلیون دلار به جیب زدند. روزنامۀ نیویورک تایمز نوشت: «... فقط اوراق بهادار متعلق به شخص شاه بیش از یک میلیارد دلار است و تنها طى دو سال آخر، مبلغى بین 2 تا 4 میلیارد دلار از سوى خانوادۀ سلطنتى ایران به آمریکا منتقل شده است».
د) بیاعتنایی به طبقۀ محروم و فقیر
رویکرد اقتصادی رژیم پهلوی مبتنی بر میدان دادن به شاهزادگان، شاهپورها، شاهدختها، عناصر دربار، سران ارتش و ساواک بود. عدم توزیع منصفانۀ ثروت عمومی باعث رشد اقتصادی یک طبقۀ خاص وابسته به حکومت میشد. هویدا گفته است که عمدتاً صنایع مونتاژ و وارداتی به خانوادههای وابسته به دربار واگذار شده بود و آنها طبقۀ بورژوای وابسته به پهلوی را شکل میدادند. سلطۀ رضا پهلوی بر تمامی ارکان جامعۀ ایرانی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن، در عمل با توزیع موازی ثروت منافات داشت. به همین دلیل با وجود اجرای برنامههای پرسروصدا (انقلاب سفید ـ اصلاحات ارضی و ...) در زندگی قاطبۀ مردم تغییری رخ نمیداد. به اعتراف ثریا «محلات جنوب شهر[ تهران] با جویهای سرباز که آب کثیف آن پس از عبور رختشویخانهها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم میرسد، بچههای مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گلولای کوچهها که خانههایشان شباهتی به خانه ندارد، محلاتی که فقر کامل بر آنها حکمفرماست». بر این اساس، در دوران طاغوت درصد کمی از مردم ایران از خدمات گوناگون برخوردار بودند و به دلیل نبود امکانات، خدمات بهداشتی و درمانی، راه مناسب، برق و... زندگی برای بسیاری از روستائیان، با مشکلات فراوان همراه بود که مرگومیر بالا یکی از نتایج طبیعی این وضعیت بهویژه در نوزادان و خردسالان بود. در سال 1353 بر اساس آمار رسمی تنها 39 درصد از کودکان روستایی که به سن مدرسه رسیده بودند، امکان استفاده از آموزشهای دولتی را داشتند؛ از این رو، امام راحل; از وضع رژیم شاه شدیداً انتقاد میکردند: «خدا مىداند که ... به من مراجعه مىشود، راجع به اینکه مىخواهیم فلان جا آب انبار بسازیم، مردمش آب ندارند؛ این زنها از یک فرسخى باید بروند آنجا آب بیاورند. آب ندارند ... شما بروید آن طرف تهران را ببینید. شما بروید آن گودالهایى که هست، گودالهاى آنجاها را ببینید ...». مقام معظم رهبری فرمود: «نظام اسلامی آمد و آن برنامه و نقشۀ غلطی را که در این مملکت بود که هیچ حقّی برای روستا و روستانشین و شهرهای دوردست و طبقات محروم قائل نبودند، تغییر داد. امروز بیشترین اهتمام دولت خدمتگزار ما برای نقاط محروم است؛ و کارهای فراوان و خدمات عظیمی هم انجام گرفته است».
ﻫ) اولویت نظامیگری بر آبادانی کشور
حدود چهل درصد از بودجۀ کشور به ارتش اختصاص داده میشد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر میشد. بر این اساس رویکرد مُفرِط نظامی گری شاه به گونهای بود که بودجۀ نظامی ایران که در سال 1350 در حدود صد میلیارد ریال بود، در سال 1355 به 8/566 میلیارد ریال افزایش پیدا کرد. این رقم بیانگر رشد سرسامآور نظامیگری برای ایفای نقش ژاندارمی ایران برای امریکا در منطقه و نشاندهندۀ نابودی درآمدهای ملی در بیماری قدرتطلبی شاه بود.
و) ریختوپاش سرمایۀ ملی
جشنهای 2500سالۀ شاهنشاهی با ولخرجیها و اتلاف بیحدوحصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد، در حالی که متجاوز از نیمی از جمعیت، در روستاها و حومۀ شهرهای بزرگ در فقر به سر میبردند. منصور رفیعزاده دربارۀ جشن شاه مینویسد: «لیستی از بخش خریدهای ساواک به دست آوردم که بر اساس آن، کار طبخ اغذیۀ جشن به رستوران ماکزیم در پاریس محول شد. تزئین 59 چادر میهمانها و 3 چادر سلطنتی که همگی مجهز به تهویه مطبوع بودند، در صحرا، به عهدۀ شرکت فرانسوی جانسن در پاریس گذارده شد. این شرکت، مسئولیت دکور مجدد کاخ سفید برای ژاکلین کندی را نیز بر عهده داشت. حمامها از سنگ مرمر فرانسوی، شمعدانها لیموگیس چینی و ظروف کریستالی باکارات بودند. برای این جشنها 165 پیشخدمت زن و مرد، 25 متخصص زیبایی (زن و مرد)، 1500 کلاهگیس مردانه، 300 نیمکلاهگیس، 400 جفت مژه و لباسهای فرانسوی در نظر گرفته شد. طبق گزارش 15 اکتبر مجلۀ تایم، 5/3 تن کره و پنیر، نیم تن خامه، 250 بطری شراب معادل 000/840 دلار، لامپهای رنگی و فرش و قالیچه برای تمامی چادرها، محوطهسازی که شامل چند هزار قطعه فضای سبز و چند هزار تاج گل میشد، همه توسط نیروی هوایی ایران از پاریس آورده شده بود... پروازهای دوبار در ماه هواپیما و ستون کامیونها کلیۀ اقلام مورد نظر را از پاریس به صحرا حمل نمودند. یکی از خلبانان ایرانی گفت من با هواپیمای 707 خود به اندازۀ یک سال پرواز، فرش، کریستال، مشروب و سنگ مرمر برای حمامها حمل کردهام...؛ مجموع هزینههای این جشن 300 میلیون دلار برآورد شد، اما هزینههای واقعی به مراتب بیش از مبلغ فوق بود. طبق یک برآورد تقریبی 800 میلیون دلار در این جشن هزینه شد».
4. تفاوت رویکرد اقتصادی انقلاب اسلامی با اقتصاد رژیم پهلوی چیست؟
این دو رویکرد تفاوتهای زیادی دارد به توضیح برخی از آن میپردازیم:
محورهای رویکرد انقلاب اسلامی:
1ـ عدالت اقتصادی و رفع تبعیض؛
2ـ مبارزه با زراندوزی؛
3ـ تأمین رفاه و عزت انسانی؛
4ـ جلوگیری از غارت بیتالمال؛
5ـ تلاش در راه پیشرفت صنعتی کشور از طریق برنامهریزی اقتصادی؛
6ـ استقلال اقتصادی وخودکفایی
رژیمهای سلطهطلب غربی روابط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم پهلوی بهگونهای تنظیم کرده بودند که همیشه دولت ایران از نظر اقتصادی وابسته به آنها باشد. قدرتهای سلطهجو برای دستیابی به این هدف، به متخصصان باورانده بودند که آنها استعداد رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی را ندارند. آنها با القای روحیۀ خودکمبینی درمتخصصان ایرانی، این احساس را به وجود آورده بودند که بهشدّت احساس حقارت کنند. فرانس فیتزجرالد، در سال 1353 در مقالهای آورده است که «وضعیت ایران به طور کلی به مراتب بدتر از کشوری مانند سوریه است که نه نفت و نه ثبات سیاسی دارد؛ به این دلیل که شاه برای توسعۀ کشور هرگز تلاش جدی نکرده است...»؛ و حال آنکه یکی از اهداف مهم انقلاب، کسب استقلال اقتصادی بود؛ از این رو، در قانون اساسی نیز «جلوگیری از سلطۀ اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور» از ضوابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ذکر شده است. به همین دلیل، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، مسؤلان نظام در جهت استقلال و خودکفایی اقتصادی گام برداشتند.
7ـ توزیع عادلانۀ ثروت عمومی
پیش از انقلاب سی درصد جمعیت کشور را خانوارهای ثروتمند تشکیل میدادند که معادل 90 درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص داده بودند و 70 درصد دیگر، تنها 10 درصد درآمد کشور را در اختیار داشتند. توزیع نامتعادل درآمد، سبب شد که میلیونها نفر دچار فقر و تورم و بیکاری شوند. مقام معظم رهبری در مقایسه قبل و بعد از انقلاب فرمودهاند: «... بله، ما از لحاظ توزیع منابع عمومی به همۀ مناطق کشور، پیشرفت کردهایم. یک روز بود که بیشترین منابع این کشور در مناطق مخصوصی برای قدرتمندان آن روز و برای دربار آن روز، صرف میشد؛ بسیاری از استانها و شهرها هم از منابع عمومی کشور بهرهای نداشتند! این بیعدالتی بود. امروز وقتی میبینیم از لحاظ خدمات، از لحاظ جادهسازی، از لحاظ ساختن بزرگراهها و آزادراهها و جادههای راحت، سرتاسر کشور برخوردارند».
8ـ محرومیتزدایی
متأسفانه رژیم پهلوی در محرومیتزدایی فعالیت مناسبی نداشت. امام راحل دربارۀ وضع قبل و بعد از انقلاب میفرماید: «شما میدانید که یک کشور به این عرض و طول و بزرگی که همه جایش را خراب کردند... شما تا حال اعجاز کردهاید که این قدر هم عمل کردهاید...؛ در طول پنجاه سال آن خرابیها شد و در طول دو سال آن همه کارها و خدمات در همۀ کشور خصوصاً روستاها... انجام گرفته است یا در دست انجام گرفتن است».
در این زمینه جهاد سازندگی با دلهای آکنده از عشق به محرومان، به آباد کردن خرابیها پرداختند؛ و این امر قبل از انقلاب بیسابقه بود.
5. برخی در بازگشت از مکه با اشاره به سفری که سالها قبل داشتند، عنوان میکنند که در آن زمان هر نوشابه، یک ریال سعودی بود و اینک نیز همان یک ریال است؛ حال آنکه قیمت نوشابه در ایران (به ریال ایران) افزایش چشمگیری داشته است؟
در این زمینه باید توجه داشت که عربستان با جمعیتی 24 میلیون نفری (حدود یک سوم جمعیت ایران)، تقریبا هشت برابر ایران نفت صادر میکند و به عبارتی، سهم هر تبعۀ عربستان از نفت صادراتی، حدود 24 برابر سهم هر ایرانی است و با اتکا به این ثروت عظیم، قیمت نوشابه را یک ریال سعودی نگاه داشتهاند. علاوه بر این در ایران با وجود افزایش ظاهری قیمت نوشابه، دسترسی مردم به انواع نوشابهها بیشتر شده و وضعیت به گونهای است که مردم بسیار فراتر از قبل از انقلاب به مصرف نوشابه ـ با همۀ ضررهایِ آن ـ میپردازند؛ این به معنی افزایش قدرت خرید مردم است. از همه مهمتر اینکه عربستان مثل ایران موانع اقتصادی مانند جنگ 8 ساله، تحریم و فشارهای اقتصادی نداشته است. طبیعی است بروز این موانع، مشکلات بسیار و افزایش قیمت اجناس در پی داشته و برای رشد و پیشرفت جامعه، فرصتهای فراوانی را از مسئولان کشور سلب کرده است. از سوی دیگر، پیشرفتها و استقلال اقتصادی ما با عربستان قابل قیاس نیست؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: «همۀ این پیشرفتهای علمی و اجتماعی و فنی در شرایط تحریم اتفاق افتاده است؛ این خیلی مهم است. دروازههای علم را، دروازههای فناوری را به روی ما بستند، راهها را مسدود کردند، محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند و ما این طور پیشرفت کردهایم».
همچنین عدهای به امارات متحده عربی سفر کرده و شاهد پیشرفت ساختمانسازی و تجارت در این کشور بودهاند و در مقایسه با ایران، بهویژه شهرهای حاشیۀ خلیج فارس دچار توهم میشوند. در حالی که وسعت ایران 21 برابر امارات و جمعیت ایران حدود 7 برابر امارات متحدۀ عربی است؛ میزان صادرات نفت آن کشور حدود 5 /2 میلیون بشکه در روز یعنی بیشتر از دو برابر ایران است. در حقیقت، سهم هر اماراتی از میزان صادرات نفت خام، حدود 16 برابر سهم هر ایرانی است.
برخی دیگر نیز میگویند کشور آلمان از تأمین اجتماعی وسیعی برخوردار است؛ مثلاً حقوق بیکاری وضعشده به نحوی است که این مقدار حقوق از حقوق بسیاری از کارمندان و حتی مدیران ایران بیشتر است. در انگلستان سیستم درمانی پیشرفتهای وجود دارد و همۀ مردم در بسیاری از موارد، تحت پوشش درمان رایگان قرار دارند.
برای یک مقایسۀ معقول باید به این نکته توجه داشت که اولاً انگلستان قرنها مستعمرات زیادی در جهان داشته و این کشور با سوءاستفاده و غارت منابع کشورها، تمام زیربناهای کشور خود را ساخته است. انگلستان هنوز هم مستعمراتی دارد و با نفوذی که در بسیاری از کشورها دارد، درآمدهای نامشروعی را نصیب خود میسازد. آلمان نیز برای به دست آوردن چنین موقعیتی تلاش ناموفقی را در دو جنگ جهانی تجربه کرد. ثانیاً انگلستان و آلمان مالیات بسیار سنگینی از مردم خود میگیرند؛ به نحوی که گاه به 42 درصد تولید ناخالص داخلی آنها میرسد. میزان مالیات دریافتی در آلمان حدود 400 میلیارد دلار است که این مقدار 10برابر اوج درآمد نفتی ایران در سال (1384) است. طبیعی است که وقتی 400 میلیارد دلار مالیات دریافت میکنند، سهم هر بخش از کشور از جمله سهم تأمین اجتماعی آن بزرگ خواهد بود. کل تولید ناخالص داخلی ایران 200 تا 300 میلیارد دلار ارزیابی میشود که از میزان مالیاتهای دریافتی از مردم در آلمان، کمتر و در خوشبینانهترین حالت با آن مساوی است. توجه به این آمارها بستر قضاوت صحیح در مقایسۀ کشورها را فراهم میآورد.
6. چرا با وجود دستاوردها و تلاشهای انکارناپذیر کارگزاران جمهوری اسلامی، برخی از مردم از وضع موجود اظهار نارضایتی میکنند؟
در پاسخ باید گفت که عوامل متعددی در این قضاوت نقش دارند؛ از جمله:
1ـ تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم، به خصوص از دهۀ دوم انقلاب به بعد، که بهتدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگی شده است.
2ـ افزایش چشمگیر سطح آگاهیهای اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایی و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف به جای توجه به نقاط قوت آن.
3ـ ترویج فرهنگ نادرست اجتماعی در سالهای اخیر، به صورتی که افراد، رفع تمامی مشکلات را تنها از حکومتـ آن هم در کوتاهمدتـ انتظار دارند.
4ـ عدم ارائۀ آمارهای دقیق، شفاف و تطبیقی از ابعاد دستاوردها و اقدامات صورتپذیرفته به دست نظام اسلامی، به خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهای منطقه.
5ـ عدم اطلاعرسانی مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانۀ نفتی کشور و ورود خسارتهای هنگفت به دلیل جنگ تحمیلی که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدی آنان بسیار مؤثر بوده است.
6ـ توجیه نکردن مردم دربارۀ سیاستهای اقتصادی دولت که بیتوجهی دولت به مشکلات مردم را تداعی میکند.
7ـ فضاسازی و فعالیت گستردۀ تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی نظام در سیاهنمایی وضع موجود و بزرگنمایی مشکلات. افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایی کشور تحت تأثیر رسانهها و برنامههای تلویزیونی و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
8ـ جوان بودن جمعیت کشور ـ 65 درصد جمعیت، زیر 30 سال ـ که ایجاد نیاز روزافزون به تخصیص بودجه و امکانات در حوزههای آموزشی و تحصیلی، تفریحی و رفاهی، مسکن و بهویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
از سوی دیگر، متأسفانه امروزه جناحها نیز به جای نقد سازندۀ طرف مقابل، به سیاهنمایی و تخریب رقیب خود میپردازند. این سیاهنمایی در ایام انتخابات، مانند انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی به اوج خود میرسد و هر کدام از کاندیدها در مورد عملکرد مسئولان قبل و رقیبان خود تشکیک میکنند. نمونۀ این امر در مناظرههای تلویزیونی و تبلیغات انتخاباتی کاندیدها بیشتر نمود پیدا میکند؛ به گونهای که برخی تصور میکنند انقلاب هیچ دستاوردی نداشته است؛ و حال آنکه تأمل واقعبینانه، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی مردم نیز توفیقات فراوانی داشته است. مقام معظم رهبری فرمود: «بنده اعتقادم این است که نظام اسلامی از همۀ دولتهایی که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قویتر عمل کرده است». گفتنی است که پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنی نفی یا نادیده گرفتن معضلات موجود نیست؛ همچنین کسی ادعا نکرده است که همۀ اهداف انقلاب محقق شده است؛ زیرا ایجاد جامعۀ اسلامی و مطلوب، نیازمند گامهای اساسی دیگر است؛ به بیان مقام معظم رهبری «ما هنوز تا یک جامعۀ کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند... فاصلۀ زیادی داریم؛ این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».
- نتیجهگیری
در مواجهه با سوالات و شبهات مربوط به انقلاب اسلامی، باید به این نکته توجه داشت که دشمنان انقلاب اسلامی در اتاقهای فکر خارج از کشور با بهره گرفتن از بستر فضای مجازی، دائم به دنبال سیاه نمایی و به تصویر کشیدن آینده تاریک و مبهم در ذهن همگان، به ویژه نسل جوان ما هستند تا چنین القا کنند که انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی نداشته است؛ در حالی که با اندکی تأمل واقعبینانه، به روشنی می توان یافت که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی مردم، توفیقات فراوانی داشته است. مقام معظم رهبری در این باره فرمود: «بنده اعتقادم این است که نظام اسلامی از همۀ دولتهایی که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قویتر عمل کرده است».
لوازم برخورداری از یک اقتصاد سالمِ بهتر و قوی، مبتنی بر عوامل مختلفی، همچون روحیۀ خودباوری و اعتماد به نفس، صنعت و دوری از اقتصاد تکمحوری است؛ اما این امور در رژیم پهلوی تحقق نیافت ولی در نظام جمهوری اسلامی موفقیت های چشمگیری به دست آمده است، به گونه ای که مشاهدۀ عینی وضعیت جامعه و آمارها، نشان از بهتر شدن نسبی وضع معیشت اکثریت افراد جامعه دارد.