مهدی جعفری کارگردان سینما که با فیلم جدیدش «23 نفر» در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر خوش درخشید در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، درباره چرایی و چگونگی ساخت این کار سینمایی اظهار کرد: چند سال پیش فیلمی مستند ساختم که در آن بخشی از زندگی 23 نوجوانان روایت میشد که در زمان جنگ تحمیلی به اسارت بعثیها درآمد. در آن زمان بعثیها از این 23 استفاده کردند تا حملات تبلیغی خود را بر علیه ایران آغاز کنند، اما در نهایت این 23 نفر با اتحادی که داشتند توانستند نقشههای آنها را خنثی کرده و بار دیگر حقانیت ایرانیان در در زمان جنگ به گوش مردم برسانند.
وی ادامه داد: وقتی این مستند را ساختم و استقبال از آن را مشاهده کردم، به این نتیجه رسیدم که این کار قادر است در قالب یک اثر سینمایی هم مد نظر قرار گیرد، به شرطی که زبانی که برای بیان قصه انتخاب میشود شعاری نباشد. بر همین مبنا ساخت این فیلم آغاز شد و خوشحالم در جشنواره فیلم فجر از سوی مردم و منتقدان با استقبال خوبی نیز رو به رو شد. درباره ساختار کلی این فیلم باید نکتهای را متذکر شوم. آنهم اینکه تاکیدم این بود که در فرم به روی واقعیت تکیه داشته باشم، این مسئله تا حدی کارم را به مستند نزدیک کرد، اما نه به اندازهای که بخواهد ویژگی سینمایی بودن کار را آسیب بزند.
این فیلمساز گفت: دلیلم برای واقعنگری صرف از این ماجرا این بود که اگر میخواستم درام پردازی کنم شاید حقیقت تحت تاثیر قرار میگرفت و تماشاگر دیگر نمیتوانست با فیلم ارتباط برقرار کند. نکته دیگر اینکه تمام شخصیتهای فیلم، دارای درام قوی هستند، پس نیازی نبود تا من بخواهم امری غیر واقعی را برای داستانم انتخاب کنم، اما اینها را که نام بردم تنها دلایل فنی فیلم بود، اما موضوع اصلی این بود که میخواستم حقایقی را بازگو کنم که شاید تا به حال کمتر در سینمای ما به ان پرداخته شده است. آنهم حضور نوجوانان در جنگ بود.
جعفری اضافه کرد: همانگونه که پیشتر گفتم بعثی این هجمه را در زمان جنگ به راه انداخته بودند که ایرانیها نوجوانان را به جنگ میفرستند، حتی در زمان حال نیز ممکن است برخیها که اطلاعات کافی ندارند، چنین شبهاتی در ذهنشان به وجود بیاید، برای همین لازم بود که به این موضوع پرداخته شود، اگر با هر یک از رزمندههای هشت سال دفاع مقدس حرف بزنید متوجه این موضوع خواهید شد که هیچیک از نوجوانان حاضر در جنگ به اجبار به جنگ نیامده بودند، حتی بسیاری از آنها بارها باز گردانده میشدند، اما آنها هر بار با آزمودن روشی خاص باز هم خود را به جبهه میرساندند، برای همین گاهی اوقات از آنها در پش جبهه استفاده میشد، ولی گاهی در شب عملیات آنها خود به روشهای مختلف به خط مقدم میرساندند.
فیلمبردار فیلم «به وقت شام» اضافه کرد: شاید عدهای از این جواب من قانع نشوند، چون ممکن است بگویند این مسئل نمیتواند توجیهی برای حضور نوجوانان در جبهه باشد. بگذارید جدا از توضیح فوق مطلبی دیگر را بیان کنم. تمام آن 23 نفری که من داستان آنها را در فیلم بیان کردم در زمان حال بر این باورند که حضور نوجوانان در جگ درست نیست، اما وضعیت ما در دو یا سه سال ابتدای جنگ کاملا خاص و حساس بود و کشور نیاز داشت به هر طریق ممکن از کشور دفاع کند، پس در کنار نوجوانان، ممکن بود پیرمردان نیز در جبههها حضور داشته باشند، اما هیچیک از آنها بهالجبار به جنگ برده نشده بود، در همین راستا اگر میخواهیم ارزیابی از موضوع داشته باشیم باید ظرفیت و شرایط آن روزها را هم مد نظر داشته باشیم.
وی با بیان اینکه سینمای امروز عاری از قهرمان شده است، گفت: سینمایی موفق است که در آن قهرمان باشد، سینمای بیقهرمان در حقیقت جسم بدون روح است. در این فیلم من قهرمانانم را در قالب 23 نفر تصویر شدند، اما دوست دارم در فیلمی به صورت انفرادی قهرمان را نشان دهم؛ به شرطی که فیلمنامه یا طرحی خوب به دستم برسد.
این سینماگر درباره حضور سردار سلیمانی هم چنین توضیح داد: بچههایی که قصه آنها در فیلم مطرم میشد از لشکرثارالله کرمان بودند که فرماندهی آن لشکر در زمان جنگ سردار سلیمانی بر عهده داشت. سردار سلیمانی بعد از آزادی آن نوجوانان همیشه با آنها در ارتباط بود و از حال آنها خبر داشت. برای همین وقتی شنید فیلمی با موضوع این 23 ساخته میشود به ما افتخار داد و در پشت صحنه فیلم حاضر شد. وی لحظات خوبی را با بچههایی که نقش اسرا را بازی میکردند سپری کرد. من از نوع نگاه سردار سلیمانی متوجه شدم که وی به تصویرگری درست رزمندگان در سینما علاقمند است.
وی در جواب به سوال پایانی مبنی بر اینکه آیا امروز هم مردم از آثار دفاع مقدسی استقبال میکنند، اظهار کرد: تماشاگران عاشقانه قهرمانان خود را دوست دارند، بیشرطی آنها را به شکلی درست و واقعی در فیلمهای خود نشان دهیم. من این اتفاق را به خوبی در زمان جشنواره مشاهده کردم که چگونه مردم نسبت به فیلم عکسالعمل مثبت نشان میدادند، اما همین مردم اگر کارهای کلیشههای و سطحی ببینند، مسلما نسبت به آن بازخورد خوبی نخواهند داشت، پس بیایم کم شدن مخاطبان این ژانر را به سلیقه مردم تعمیم ندهیم بلکه کیفیت کارهای خودمان را برای این اتفاق شرط مهم بدانیم.