سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
علوی بروجردی

حوزه/ از یکی از بزرگان نجف نقل می‌کنند که مي‌گويد خواب ديدم آقا ظهور كردند و همه خوشحال‌اند و دارند مي‌روند كه آقا را زيارت كنند و من هم راه افتادم که بروم منتها من در حوزه شخصیتی بودم و در بین مردم محبوبیتی داشتم و مردم احترام مي‌كردند و سلامي به ما مي‌دادند اما در خواب موقع ظهور آقا ديدم من كه رفتم هيچ‌كس ديگر به ما اعتنا ندارد و همه دنبال آقا هستند و اين بی‌اعتنایی مردم مرا مکدر کرد... .

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه قم، به مناسبت نیمه شعبان سالروز ولادت حضرت بقیه الله(عج)،در جمع طلاب و فضلا به معنای صحیح انتظار پرداخت که به این شرح است:

 

مولودي كه نه فقط پيامبر اكرم صلوات‌الله‌وسلامه‌عليه‌وآله و اميرالمؤمنين و امام صادق و ائمه اطهار علیهم‌السلام بلكه پيامبران گذشته منتظر اين مولود بودند و اين غايتي است كه اصلا انزال كتب و ارسال رسل به اين خاطر بوده است تا به چنين غايتي منتهي بشود و اين نتيجه تمام ارشادات انبيا و ائمه علیهم السلام است كه امام صادق صلوات‌الله‌وسلامه‌عليه فرمودند كاش من زنده بودم و زمان او را درک می‌کردم و تمام مدت عمرم خدمتگزارش بودم یا در كلمات اميرالمؤمنين است که اميدمان به مهدي‌مان است كه بيايد و مثل اميرالمؤمنين که خودش قطب عالُم امکان است به او دل مي‌بندد؛ وجودی که خودش معين رسول الله است كه خدا به رسول اکرم دو نعمت داده است؛ يكي قرآن و يكي علي‌بن‌ابیطالب را داد و معنای «اني تارك فيكم الثقلين» هم همين است و اين علي‌بن‌ابيطالب هم منتظر اين روز است و ما هم اين انتظار را داریم.

ما در روزگاري واقع شديم كه فقط اين عبادت انتظار را مي‌توانيم داشته باشيم؛ «انتظار الفرج افضل اعمال امتي» در روزگار غيبت، انتظار فرج است اما انتظار را بفهميم كه چیست؟ انتظار به اين معنا نيست كه کناری بنشينيم و فقط تماشاچي باشيم؛ انتظار اين است كه آدم منتظر آماده باشد؛ اين را بارها گفتيم که من انتظار دارم امروز مهمان برايم بيايد آیا از اول صبح راحت مي‌خوابم و كاري به كار امور خانه و پذيرايي ندارم؟ آیا به این انتظار مي‌گويند؟ که وقتي مهمان‌ها آمدند، هيچ‌چيز آماده نباشد؟ يا وقتي منتظر مهمان هستم غذايي درست مي‌كنم و آب و جارويي مي‌كنم؟ آیا دل و قلب ما در حالت انتظار يك آب و جارويي مي‌خواهد يا نه؟ آب و جارويي در علقه‌هايي كه داريم مي‌خواهد يا نه؟ کسی كه اين همه علقه‌هاي عجيب و غريب از مال و رياست و جاه‌طلبی تا زن و بچه احاطه‌اش كرده است، مدام داد بزند که آقا بيا، این شخص منتظر نيست كه مي‌گويم بيا و حالت انتظار ندارد؛ شما ببينيد آقا سيدالشهدا كه حركت كردند چه افرادي با ايشان برخورد كردند؟ كساني مثل عدي بن حاتم که آدم بزرگي است و در جنگ‌ها خدمت‌ها به اميرالمؤمنين كرده است و آدم فوق‌العاده اي است، وقتی به امام حسين بر مي‌خورد فقط به عنوان اينكه آقا زن و بچه‌ام منتظر هستند و بايد كارهايي برايشان بكنم و من بايد بروم سر بزنم و بر مي‌گردم؛ علقه‌اي داشت که مشروع است و علقه نامشروع نيست و رسيدگی به كار زن و بچه است اما همين علقه باعث شد عدي كه برود و برگردد اما نرسيد و نامش در آن قاطبه شهداي كربلا ذكر نشد و امثال او زياد بودند؛ وقتي گرفتاری داریم اینچنین می‌شود.

از یکی از بزرگان نجف نقل می‌کنند که مي‌گويد خواب ديدم آقا ظهور كردند و همه خوشحال‌اند و دارند مي‌روند كه آقا را زيارت كنند و من هم راه افتادم که بروم منتها من در حوزه شخصیتی بودم و در بین مردم محبوبیتی داشتم و مردم احترام مي‌كردند و سلامي به ما مي‌دادند اما در خواب موقع ظهور آقا ديدم من كه رفتم هيچ‌كس ديگر به ما اعتنا ندارد و همه دنبال آقا هستند و اين بی‌اعتنایی مردم مرا مکدر کرد كه اگر آقا بيايد بساط ما را به هم می‌زند و لذا در فكر بودم كه بروم به آقا بگويم آقا فعلا ما هستيم و شما در آمدن تأمل كنيد و ما كار شما را انجام مي‌دهيم؛ ایشان مي‌گفت در همين وادي بودم كه آقا را ببينم و ارشاد بكنم هنوز وقت آمدن شما نيست که از خواب بيدار شدم و متوجه شدم که من درگير خودم هستم؛ لذا اینکه خواجه نصير مي‌گويد «و غيبته منا» همين است؛ وقتی من درگير خودم هستم، كدام انتظار؟ امام صادق كه انتظار مي‌فرمود اين انتظار را نمي‌فرمود، من هيچ چيز آماده ندارم؛‌ لازم نیست دنيا را آماده كنم باید دل و قلب خودم را باید آماده كنم که اگر امروز امام زمان ظهور كرد و مرا خواست، من هيچ علقه‌اي كه مانع از پیوستن به او بشود نداشته باشم؛ اگر علقه دارم، پس انتظاري نيست؛ داد زدن و فرياد برآوردن که همه دعای فرج بخوانيم راحت است و ما حتی دليل داريم که بعد از صلوات «و عجل فرجهم» هم بگوییم و اين خيلي خوب است اما اگر سخن از دل باشد قيمت دارد وگرنه فقط لقلقه لسان است؛ برای فرج آقا دعا می‌کنیم اما آيا زمينه‌اي هم براي اين انتظار هست؟ اگر خدا دعای ما را مستجاب كرد و آقا ظهور كرد، ما چه می‌کنیم؟ آیا همانطور كه با اميرالمؤمنين برخورد كردند، ما هم برخورد می‌‌کنیم؟ امیرالمومنین به خانه مهاجر و انصار رفتند و کسی یاری‌اش نکرد؛ مهاجر و انصاري بودند كه زمان پيامبر در جنگ‌ها در برابر شمشيرها سينه سپر مي‌كردند اما جواب علي‌بن‌ابيطالب را چطور دادند؟ جواب امام حسين را چگونه دادند؟ در اين مسير كه رفت با چقدر افراد برخورد داشت؟ آیا ما هم اینطور مي‌خواهيم برخورد كنيم؟ اصلا غيبت معلول همين است و غيبت را همين عناوين درست كرده است و لذا به هوش باشيم و قدري به خودمان بياييم و همانجور كه عرض كرديم اقل انتظار اين است كه دلمان آب و جارويي بخورد و لااقل در ولادت حضرت تنبهي براي ما باشد كه آدم منتظر در همه علائق خودش آزاد نیست؛ انسان زندگي مي‌كند و علاقه دارد اما وابسته نباشد چون آن وابستگي است كه اسارت مي‌آورد، اين اسارت‌ها را كنار  بزنيم؛ آب و جارو كردن زدودن اين اسارت‌ها و وابستگي‌ها از دل است، اگر مرد این میدان هستيم، اميد داشته باشيم كه وقتی آقا آمد ما هم در کنار او هستيم وگرنه ما توقع داريم در رأس سيصد و سيزده نفر باشيم اما دوران غيبت هم هست و ماه و سال مي‌گذرد و كوچكترين توجه واقعي به امام زمان نداريم و اينها واقعيت است.

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha