به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، حجت الاسلام محمدصادق ابوالحسنی، در سومین نشست علمی از سلسله نشستهای «نقش انگیس در تجزیه اراضی ایران» که به همت موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای «مدظله العالی») و به مناسب روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس (شهادت رئیسعلی دلواری) در محل این موسسه برگزارشد، با بیان اینکه در روزهای گذشته شاهد موج ضدانگلیسی در ملت ایران هستیم، گفت: ما دیدیم چگونه انگلیسیها سرقت دریایی را با خیانت حقوقی دادگان انگلیس تلفیق کردند و با تبعیت از مطامع آمریکا جلوهای دیگر از استعمار «سامساکسون» را به نمایش گذاشتند.
وی با تاکید بر اینکه بزرگترین درس عاشورا دشمنشناسی و دشمنستیزی است، اظهار داشت: تاکیدات علما؛ اول شناخت عمیق سیاست انگلیس و دوم تقابل مدبرانه و عالمانه است و به جرات میتوان گفت استعمار انگلیس محور اصلی شرارت و کانون تحولات توطئه علیه ایران اسلامی است.
حجت الاسلام ابوالحسنی ادامه داد: ما نه قائل به توهم توطئه از مدل دایی جان ناپلئونی هستیم و نه توطئهستیز افراطی هستیم، ما بعد از اینکه توطئه برایمان مسجل شد، به توطئهکاوی میپردازیم و عالمانه با آن مقابله میکنیم و تعارفی با کسی نداریم.
وی به پروژه نفوذ و نسبتاش با تجزیه و بلع ایران توسط انگلستان اشاره و خاطرنشان کرد: انگلیس که همواره پلکانی و صبور و مرموز اغراضش را پیش میبرد، در دو مقطع بطور شتابزده و آشکار برای بلع فوری ایران گام برمیدارد که یکی بحث قرارداد رژی و نهضت تحریم تنباکو هست که مشخص است درصدد بلع کل ایران هستند و بار دوم هم قرارداد۱۹۱۹است. ویژگی انگلیسیها که گاهی دست آنان را رو میکند، حرص و طمع بیمورد آنان هست.
این تاریخپژوه ادامه داد: باید اظهار تاسف کرد که با وجود خباثتهای فراوان انگلیس و نقش او در جدایی هرات و بخشهای دیگری از ایران، ولی حافظه تاریخی ملت ایران متوجه ترکمنچای و گلستان و جاهایی است که بیشتر روسها برجسته هستند. اما از اینکه هرات کی جدا شد و چه اتفاقی برای سیستان و بلوچستان افتاد؟، حرفی به میان نمیآید.
حجت الاسلام ابوالحسنی افزود: علاوه بر اینکه انگلیس در سیر تحولات تاریخی ضد ایرانی و ضد شرقی عمل کرد، در عین حال زمام امر تاریخنگاری را هم در دست گرفت و خیلی جاها خود را تطهیر کرد و انگشت اتهام را به سمت جبهه روحانیت شیعه و رجال سازشناپذیر گرفت.
این تاریخپژوه با بیان اینکه استعمار انگلیس به سراغ پخمهها نمیرود، گفت: یکی از برنامه های استعمار انگلیس حذف رجال مستقل و سازش ناپذیری است که مانع اصلی تجزیه و بلع ایران بودهاند. لذا در هر دو قرارداد رژی و 1919 وقتی این جبهه مقابل این دو قرار داد شکل میگیرد، بگیر و ببند شدید راه میافتد
وی ابراز داشت: اگر مقاطع تاریخ معاصرمان را می بینیم، یکی از خیزهای استعمار انگلیس وقتی است که یکسری سدهای مقاوم و شخصیتهای برجسته ما از بین میروند. درگذشت حسام السلطنه در سال1300قمری، درگذشت میرزاسعیدخان موتمنالملک در سال1301قمری، میرزایوسفخان مستوفیالممالک در سال1303،فرهاد میرزا در سال1305و مهمتر از همه حاج میرزاعلی کنی در 1306درگذشتهایی است که به وقوع میپیوندند.
این تاریخ پژوه افزود: امروز برای گرفتن جلوی نفوذ باید رجال سازشناپذیر تقویت شوند و در عرصه باشند و نه ترور فیزیکی شوند و نه ترور شخصیتی شوند، تصریح کرد: ما به اینها نیاز داریم و این ها عملاً یک سدی در برابر استعمار هستند کما اینکه عناصر غربگرا عملاً تبدیل به روزنه نفوذ میشوند هر چند که مدل استعمار کهنه و کلاسیک را میگوییم و در استعمار فرانو خود فرد به این سمت حرکت میکند.
حجت الاسلام ابوالحسنی در پایان با اشاره به اینکه ۷ سال آخر ناصرالدینشاه مصادف با تغییر استراتژی انگلیس از استعمار کهنه به استعمار نو است گفت: این نکته ای است که باید مد نظر داشته باشیم و تحولات هرات و سایر اقدامات انگلیس را در این چارچوب بررسی کرد.
وی افزود: یکی از راههای مهم که برای از میان برداشتن رجال سازش ناپذیر صورت می گیرد حذف فیزیکی هم بود و اعدام شیخ فضل الله نوری در ماجرای مشروطه انتقام انگلستان از نهضت تحریم تنباکو بود؛ چرا که شیخ بازوی پرتحرک میرزای شیرازی در ماجرای نهضت تحریم تنباکو بود. بعد در تلگراف هایشان هم خود مقامات انگلیسی و هم وابستگانشان مینویسند «خوب شد که شیخ فضل الله از سر راه برداشته شد» وحتی مینویسند «نور بارانیِ دار مبارک». 313/42