خبرگزاری حوزه، /این روزها و به ویژه پس از انتشار نسخه غیر رسمی فیلم رستاخیز در یوتیوب، بحث ها درباره این فیلم دوباره شدت یافته است و در این میان برخی خواسته یا ناخواسته تلاش می کنند له یا علیه این فیم از مراجع معظم تقلید دامت برکاتهم مایه بگذارند یا تقصیرها را به گردن علمای دین بیاندازند.
انتشار نسخه عربی این فیلم با عنوان "القربان" موجب افروخته شدن آتش مباحثه ها میان موافقان و مخالفان شده است، نگارنده این متن اگر چه با این وجیزه در صدد پاسخگویی به طرف خاصی نیست اما به عنوان یک طلبه که بیش از 25 سال است که در مجالس مقتل خوانی شرکت کرده یا در روزهای عاشورای هر سال مقتل می خواند، پس از مشاهده کامل نسخه عربی این فیلم، برآن شده که درباره این فیلم چند خطی را قلمی کند.
قرنهاست در مناطقی که شیعیان عرب در آن ساکن هستند هر ساله در روز عاشورا سنتی برپا میشود به نام "مقتل خوانی". در عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس، لبنان و سوریه و حتی استان خوزستان و... از سپیده صبح روز عاشورا خواندن کتاب مقتل آغاز می شود. کتابی که در آن وقایع قیام امام حسین علیه السلام از مرگ معاویه تا لحظه شهادت حضرت سیدالشهدا روایت می شود و عزاداران قریب 8 ساعت می نشینند و آن را کلمه به کلمه گوش میدهند و بر مصیبت اهل بیت اشک ماتم می ریزند، بنابراین طبیعی است که تاریخ نهضت کربلا را کلمه به کلمه از بر باشند. در ابتدای سخنم امیدوارم ذوی الحقوق فیلم، بنده را حلال کنند اما کنجکاو بودم ببینم چه عناصری در این فیلم باعث این همه بگو مگو شده است.
فیلم از پرداخت دراماتیک جذابی برخوردار بوده و ریتم مناسبی دارد و به همین دلیل علی رغم طولانی بودنش، بیننده از دنبال کردن آن احساس خستگی نمی کند. استفاده از بازیگران توانمند در کنار جلوههای ویژه زیبا و لانگ شاتهای سحرآمیز بر زیبایی فیلم افزوده است و البته تجربه کارگردانی شخصی چون آقای درویش را می توان از نقاط قوت فیلم به شمار آورد. البته در این میان میتوان زیباترین بازی ها را از آقای بابک حمیدیان مشاهده کرد و انصافا باید پذیرفت شاهکاری از بازیگری در نقش یزید از خود ارائه داده است.
اما گذشته از نقاط قوت فیلم باید دید به چه دلیل فیلمی به این زیبایی چند سال است توقیف شده و به قول موافقانش بینندگان از تماشای آن محروم شده اند؟ اگر چه به زعم کارگردان و سازندگان فیلم، نمایش چهره حضرت عباس علیه السلام به عنوان دلیل توقیف این فیلم ذکر شده است اما که باید بگویم معتقدم تقلیل دادن مشکل فیلم به نشان دادن چهره حضرت باب الحوائج سلام الله علیه نوعی فرار به جلو از سوی سازندگان آن برای جلوگیری از مطرح شدن سایر نقدهای محتوایی و فرمی وارد به این فیلم است که اگر چه نگارنده تاکنون درباره فرم و ساختار فیلمهای مذهبی یادداشتهایی در سانه ها منتشر کرده است اما از آنجا که محتوای این فیلم مهم تر از فرم آن است به بیان برخی از خطاهای محتوایی فیلم خواهد پرداخت.
به صراحت باید گفت که فیلم از لحاظ محتوا دچار اشکالات و خطاهای عمدهای است که حتی نمی توان آنها را با ادعای شکل دادن درام نیز توجیه کرد. این خطاها گاه چنان در مسائل واضحی اتفاق افتاده اند که انسان نه تنها در مطالعات دینی سازندگان شک میکند بلکه حتی شک می کند که آیا آنها در جامعه ای زندگی می کنند که هر سال به مدت دو ماه بر امام حسین علیه السلام عزاداری برگزار می شود و خطیبان بر فراز منبرها وقایع نهضت آن حضرت را بیان می کنند. با تماشای فیلم و آغاز نخستین سکانس آن و توضیح درباره تاریخچه بعثت پیامبر اسلام صل الله علیه و آله نخستین شگفتی شکل می گیرد و شوک غیرقابل جبرانی به بیننده وارد می شود زیرا تاریخ بعثت آن حضرت با اختلاف حداقل 12 سال به صورت غلط بیان می شود و بیننده متدینی که صرفا امید به تماشای روایتی دقیق از وقایع نهضت امام حسین علیه السلام دارد را برای تماشای فیلمی که چنین خطای فاحشی دارد دچار تردید میکند این در حالی است که مراجعه ساده به یکی از دانشنامهها یا حتی یک جستجوی ساده در اینترنت میتوانست آن را به راحتی تصحیح کند. مثال زدن این مسأله به این جهت است که عرض کنم سازندگان حتی در بیان چنین مسائل ساده ای دقت لازم را به خرج نداده اند.
آنها که با تئوریهای سینما آشنا هستند میدانند که نظریه ای در تئوری های سینمایی وجود دارد که کارگردان را مؤلف اثر خود می داند و بر همین اساس قائل هستند او میتواند هر روایتی را هر گونه که دلش می خواهد به تصویر بکشد، و البته یکی از مهمترین مثالهای خود را فیلم "پست فطرتهای بیاصل و نسب" اثر تارانتینو میدانند و طبیعی است جناب آقای درویش همانگونه که یکی از همکاران جنوبی ایشان در جلسه ای بیان کردند، این حق را دارند که روایت کربلا را هر گونه که میخواهد به تصویر بکشد و در نتیجه کارگردان میتواند ادعا کند که برداشت من از حادثه قیام امام حسین علیه السلام چنین بوده است اما این ادعا جایی میتواند مصداق پیدا کند که پیش فرض اصلی فیلم، بیان وقایع تاریخی نباشد در حالی که در ابتدای فیلم رستاخیز و همچنین در مصاحبههای مختلف، کارگردان ادعا کرده که خواهان نقل روایتی تاریخی و وفادارانه از قیام سید الشهداء علیه السلام است.
و به اعتقاد نگارنده، این موضوع، مشکل و عیب اصلی فیلم رستاخیز است در واقع فیلم رستاخیز روایتگر قیام امام حسین علیه السلام نیست بلکه زندگی فرزند حر را به تصویر میکشد، کسی که ادعا می شود ابتدا قاصد یزید بوده و در انتها در راه دفاع از امام حسین علیه السلام به شهادت میرسد، و آنچه از نسخه عربی فیلم برداشت شده است که قربانی، در اصل همان فرزند حر است که خود را قربانی امام حسین علیه السلام میکند و به سادگی می توان پس از مشاهده فیلم متوجه شد که در اصل، القربان هم فرزند حر خواهد بود نه امام حسین علیه السلام و این همان چالشی است که از ابتدا تا انتهای فیلم، کارگردان با آن دست و پنجه نرم میکند و در انتها نیز نمیتواند راه حلی برای آن بیابد، بویژه اینکه دست و پا زدن کارگردان در این برزخ و گرفتار شدن درام پردازی اش میان ابن حر به عنوان شخصیت اصلی فیلم و امام حسین علیه السلام به عنوان صاحب اصلی نهضت عاشورا کاملا مشهود و حتی در عنوان فیلم نیز تجلی یافته است.
سخن را کوتاه می کنم و چند نکته را خدمت کارگردان فیلم یعنی برادر بزرگوار جناب آقای درویش عرض می کنم:
1- از دیگر ایرادات محتوایی به فیلم مذکور می توان به شخصیت پردازی غلط و ناقص از معاویه اشاره کرد برادرم جناب آقای درویش در کجای تاریخ اسلام معاویه صادقانه معتقد به پیامبر و پیرو راه رسول خدا بود که شما او را در فیلم خودتان عاشق پیامبر نشان میدهید تا جایی که ناخن و موهای پیامبر را برای تبرک نزد خود نگاه داشته و وصیت می کند آنها را با او دفن کنند؟ این در حالی است که تمام روایان حتی اهل سنت متفق القول روایت می کنند که معاویه قسم خورده بود تا لحظهای که نوای اشهد ان محمدا رسول الله را دفن نکند آرام نخواهد گرفت.
2- شخصیت پردازی عمر سعد {گذشته از بازی زیبای جناب آقای پورشیرازی} و آن جوانک بیهویتی که نقش او را جناب پوریا پورسرخ بازی میکند بر اساس کدام بخش تاریخ انجام شده یا حضرتعالی کدام خلأ دراماتیک را با او پر کردهاید؟ برادر گرامی جناب آقای درویش در کجای کربلای معلا کوهستان پیدا میکنید که لشکر امام حسین را پشت به کوهستان و رو به دشمن به تصویر می کشید؟ برادرم کجای تاریخ حضرت علی اصغر علیه السلام به شیوه ای که در فیلم شما به تصویر کشیده شد، به شهادت رسیدند؟
3- برادرم جناب آقای درویش فارغ از جواز یا عدم جواز تمثیل چهره مبارک قمر بنی هاشم علیه السلام، شما حضرتشان را شخصی مهیب به تصویر کشیده اید که تنها اهل درگیری و بزن بهادری است که فاقد معنویت است در هیچ کجای فیلم در چهره حضرت عباس معصومیت و معنویت دیده نمی شود در حالی که شجاعت حضرت عباس در سایه معنویت و تقوا و حیای ایشان اهمیت مییابد.
برادر بزرگوارم جناب آقای درویش، بنده مطلع هستم که حضرتعالی دارای سطح بالایی از معلومات دینی و مذهبی هستید و همین مسأله پس از تماشای خطاهای فیلم باعث تعجب بنده گردید، ای کاش پیش از ساخت چنین فیلمی با چنین موضوع حساسی با بزرگان حوزه علمیه مشورت می کردید،
جناب آقای درویش، آدرس مرکز مدیریت حوزه های علمیه در شهر مقدس قم برای تمامی مردم عیان است و ما بارها شاهد حضور هنرمندان محترم در مرکز و در مدرسه علمیه فیضیه بوده ایم و یکی از زیباترین خاطرات بنده از فیضیه ملاقات با هنرمند گرامی جناب آقای فرهاد اصلانی در حیاط فیضیه بوده است، این نکته را عرض کردم تا تأکید کنم که درب حوزه های علمیه به روی تمامی هنرمندان باز است و ای کاش حضرتعالی هم ضمن تشریف فرمائی از نظرات بزرگواران حوزوی درباره این فیلم بهره می بردید.
اما آنچه موجب عتاب است این است که حضرتعالی مشغول فرافکنی هستید، برادرم صادقانه و از سر دوستی عرض می کنم که فیلم شما دچار اشکالات فراوانی است که بنده تنها عدد کمی از آنها را مطرح کردم و واضح است که نیاز به اصلاح دارد و ای کاش شما با پذیرش اشتباهاتتان در فیلم، نسبت به اصلاح آنها اقدام می کردید تا ضمن تبدیل شدن به الگویی از یک کارگردان منصف بر ارزش هایتان افزوده میشد و مطمئن باشید که پذیرش این اشتباهات چیزی از ارزشهای کارگردانی شما نخواهد کاست زیرا هیچ انسانی جز معصومان علیهم السلام مصون از اشتباه و خطا نیست.
از جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها برای توفیق حضرتعالی و سایر هنرمندان میهمن عزیزم دعا می کنم.
رضا حسن زاده
توجه: انتشار یادداشت و مقالات به معنای تأیید یا رد آن از سوی خبرگزاری حوزه نیست.
نظر شما