رضا گوران، کارگردان فیلم «سرکوب» در گفتوگو با خبرگزاری حوزه به اهمیت محیط در خلق ایده و ایجاد انگیزه اشاره و اظهار کرد: برای ساخت یک فیلم حتماً لازم نیست سازنده، اتفاق مورد نظر را خود تجربه کرده باشد، چراکه پیرامون هر فردی پر از اتفاقاتی هست که او را تحت تأثیر قرار میدهد. داستان سرکوب نیز برای من چنین بود، با چند نفری آشنا بودم که شرایط حاکم در فیلم را داشتند.
وی پیام و حرف سرکوب را در بحث «فقدان» دانست و بیان کرد: این امر میتواند در حوزههای مختلفی چون معنا، ایمان و عشق باشد. در این فیلم خانوادهای را میبینیم که از فقدان مادر به شدت میترسد و این امر زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، درصورتیکه اگر ما به معنا باور داشته باشیم، نگرشمان به فقدان عزیزان تغییر میکرد و در این اثر سعی کردیم پذیرش را به مخاطب بیاموزیم تا با مسئله فقدان راحتتر کنار بیاید.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که فقدان ایمان به خدا تا چه حد در این فیلم مد نظر قرار گرفته است؟ گفت: باور به خدا مهمترین انگیزهای است که هر فردی میتواند در زندگی داشته باشد تا به واسطه آن به آرامش برسد و فقدان او را آزار ندهد. در سرکوب چنین اتفاقی رخ میدهد؛ با این تفاوت که فقدان خدا در قالب یک بخش مجزا مطرح نمیشود، بلکه فقدان مادر به نوعی معناکننده این امر است.
وی بازیگرانی که در این کار بازی داشتند را از جمله هنرمندانی دانست که نگرش کاسبکارانه ندارند و تصریح کرد که به آنها مفتخر است و این موضوع به شدت در زمان حال، اهمیت دارد، چون سینما هم نگاهش به گیشه است.
این فیلمساز درباره عدم موفقیت فیلم در گیشه نیز اظهار کرد: با این نظر موافق نیستم که سرکوب فروش خوبی نداشته است، چون از هر فیلمی باید به اندازه ظرفیتش انتظار داشت. سرکوب از آن دسته فیلمهایی است که از آن نباید توقع فروش خیرهکننده داشته باشیم، به ویژه که از ابزار جذابیت گیشه نیز به شکل تأثیرگذاری بهره نمیبرد. مطلب دیگر اینکه این فیلم تبلیغات بسیار اندکی داشته، بهنحویکه تیزرهای تلویزیون هم به سرکوب تعلق نگرفت. پس انتظار فروش خیرهکننده به نظرم دور از انصاف است.
وی با اشاره به اینکه به «سرکوب» ظلم شده است، گفت: چرا باید یک فیلم در همه جای شهر تبلیغ داشته باشد، اما فیلم من در اتوبان تنها به صورت محدود تبلیغ شود. آیا این همه اجحاف صحیح است، اما به هر حال خدا را شکر که با وجود تمام ستمهایی که به این اثر شد باز هم فیلم توانست بیش از یک میلیارد تومان بفروشد. فاجعه بعدی که برای این فیلم رخ داد اکران فیلم بود. این اثر با یکسوم سینماهایی که عموم فیلمهای گیشه در اختیار دارند روی پرده رفت. جدا از تعداد سینما، سانسهایی که هر سینما این فیلم را به نمایش میگذاشت هم از دیگر اتفاقات عجیب بود، چون روزی یک سانس نمایش را هم برای سرکوب داشتهایم. همه این نکات را بیان میکنم تا بدانید بر این فیلم چه گذشته است.
گوران از جمله کارگردانهایی است که در سالهای اخیر از فضای تئاتر وارد فضای سینما شدهاند. این فیلمساز در پاسخ به این سؤال که آیا سینمای وی به شدت تحت تأثیر علایق تئاتری او است؟ چنین توضیح داد: تک لوکشین بودن فیلم دلیلی بر تئاتری بودن اثر نیست، هر چند این تصور درباره فیلم «سرکوب» شاید ریشه در تئاتری بودن من دارد، والا فیلمهای فاخر بسیاری در سینمای جهان داریم که در تکلوکیش تولید شدهاند، اما از جذابیت بالای سینمایی بهره بردهاند.
وی سینما امروز را در خدمت آثار سخیف توصیف کرد و گفت: آنچه فیلمهای سینمایی امروز به ما میگویند این است که اکثر تولیدات در خدمت گیشه هستند. این مسئله هم به شکلی فاخر صورت نمیگیرد، بلکه آثار بیکیفیت و سخیف راه رسیدن به این خواسته شدهاند. نکته تأسفآورتر اینکه سادهانگاری در فیلمهای ایرانی به اندازهای حاد شد که برخی از منتقدان به من ایراد میگیرند که مفاهیم مورد نظرم را در سرکوب به صورت پیچیده بیان کردهام، درصورتیکه من سادهترین روش را برای بیان منظورم انتخاب کردهاند، اما آثار سطحی سلیقه تماشاگر را تحت تأثیر قرار داده است.
این فیلمساز تأکید کرد: درباره تعداد لوکشینهای محدود فیلم هم باید بگویم قصه طلب میکرد تا داستان در یک لوکیشن بگذرد، برای همین بیجهت نمیتوانستم لوکیشنهای جدید به اثر تزریق کنم، اما در فیلم آتی لوکیشنهای متعددی را تجربه میکنیم.
وی در پایان این گفتوگو از پسندیده شدن فیلم از سوی مخاطبان متنوع، مورد توجه واقع شدن منتقدان فیلم و بیان محتوای فاخر در اثر ابراز خوشحالی کرد.
انتهای پیام