به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه کنفرانس "روش شناسی فهم متن و هرمنوتیک مدرن" در دانشگاه سونان کالیجاکای اندونزی با حضور اساتید برجسته از کشورهای مختلف از جمله ایران و با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مختاری ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین مختاری رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی در این کنفرانس سخنرانی خود را با عنوان "نقد و بررسی عناصر اصلی هرمنوتیک فلسفی" به زبان انگلیسی ارائه نمود.
وی در ابتدای سخنرانی خود با بیان اینکه هرمنوتیستهای فلسفی اساساً اعتقاد ندارند که هرمنوتیک، معناشناسی باشد، چون معناشناسی از لوازم مباحث معرفت شناسی است، گفت: موضع و پایگاه معنا شناسی در اپیستمولوژی است در حالیکه پایگاه هرمنوتیک فلسفی در آنتولوژی است و فرق بین این دو آشکار است.
وی افزود: از نظر آنها هرمنوتیک به تأویل، نظر دارد در حالیکه معنا شناسی با دستور زبان و مباحث نحوی و امثال آن مواجه است. آنان میگویند وقتی انسان هرمنوت باشد دیگر نیازی به بحث معنا شناسی ندارد چون خود هرمنوت بودن حاکی از معانی وجودی است و احتیاجی نیست که تحلیل منطقی شود.
استاد فلسفه حوزه و دانشگاه طرح این سوال که مقصود از معنا از نظر هایدگر چیست؟ گفت: از نظر وی هنگامی که معنای امری یا چیزی بر ما روشن شده باشد ما با آشکارگی آن مواجه گشتهایم. معنا در تفکر هایدگر اگر با مفهوم و تعریف متضاد نباشد مساوق آن نیز نیست؛ چه آنکه مفهوم امری حصولی است ولی معنای کاملا حضوری است. معنای یک چیز زمانی بر ما آشکار میشود که در یک نسبت حضوری آن چیز برای ما حاضر باشد.
حجت الاسلام و المسلمین مختاری ادامه داد: هر چند راههای زیادی برای کشف مفهوم یک چیز وجود دارد مانند رجوع به فرهنگنامهها و مطالعه و کسب اطلاعات پیرامون، اما هیچیک معنای آن را برای ما آشکار نمیسازد لذا میتوان گفت که مفهوم از مکاسب است و معنا از مواهب.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی به نظر هایدگر و گادامر در این باره پرداخت و بیان داشت:
هرمنوتیستهای فلسفی از جمله گادامر از سیالیت و تغییر پذیری فهم سخن میگویند و وجود معنای ثابت در فهم متن را انکار میکنند، چون تنها راه تحقق فهم را از طریق گفتگو دیالوگ میان افق معنایی متن و افق معنایی مفسر و آمیختگی این دو افق امکان پذیر میدانند و از طرفی افق حاضر را داری ثبات و تعین نمی دانند از این رو به اعتقاد ایشان اصلا نمیتوان به تفسیر و تأویل قطعی رسید.
وی افزود: مفسر محوران اعم از ساختارشکنان و هرمنوتیستهای فلسفی با حذف نیت و قصد متکلم و بی اهمیت جلوه دادن نقش وی در فهم معنای اثر یکی از ارکان کلیدی تفسیر را نادیده گرفتند. زیرا هدف و رسالت مفسر وصول به پیام مؤلف است و نیز تلاش در جهت دست یافتن آگاهی است که در ورای الفاظ جدیدی دست یابد-که این هم به طور جدی جای تامل دارد- باز هم نمیتوان اراده و قصد پدید آورنده اثر را که در حقیقت عامل اصلی پیدایی آن است را مورد انکار قرار داد.
حجت الاسلام و المسلمین مختاری با بیان اینکه اساساً ملاک و مناط تحقیق صحت یا عدم صحت تأویل و تفاسیر یک متن این است، اظهار داشت: اساساً رسالت اصلی مفسر باز سازی قصد و منطق مؤلف است که سرانجام به معیار و ملاکی در باب تأویل و تفسیر منجر میگردد و آن باز شناسی قصد بنیادین و گوهری مؤلف است.
وی افزود: اگر قرار باشد در تفسیر متن نقش مؤلف نادیده گرفته شود و معنای متن تابع فهم مفسر باشد پس فلسفه آفرینش زبان و نیز چینش واژگان توسط پدید آورنده متن چیست؟ آیا در این صورت که معنا بسته به اراده و فهم مفسر باشد و او به دلخواه هر معنایی را بر متن تحمیل کند، باب گفتگو و تفاهم به طور کلی بسته نمیشود؟
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این در حالیست که خداوند برای ایجاد ارتباط زبان را به بشر ارزانی داشته تا با به کارگیری آن زمینه برقراری ارتباط با دیگران را فراهم کند و به تعبیری زبان یکی از توانایی ذهن انسان برای ایجاد ارتباط و انتقال پیام است و بیان و گفتار نمود خارجی این توانایی است.
وی با اشاره به اینکه به تعبیر دیگر فطرت اجتماعی آدمی برای بیان مقصود خویش او را به سمت به کارگیری زبان و تکلم هدایت نموده تا گامی به سوی رفع نیازهایش گردد، بیان داشت: بدیهی است مفهومی که الفاظ به واسطه وضع بر آن دلالت میکند و متکلم آن را برای انتقال منویات و مقاصد خویش در قالب جمله به کار میبرد را معنا میگویند و معنا در کل تصوری در نظر گرفته میشود که از مصادیق جهان خارج در قالب واژهها پدید میآید.