به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.
مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.
یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) می باشد.
بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.
امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.
بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی(علیه السلام) می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.
- سؤال
- علت این که عبدالرحمان بن ملجم مرادی حضرت علی (علیه السلام) را به شهادت رسانید چه بود؟
عبدالرحمان بن ملجم یکی از فراریان گروه خوارج بود که پس از جنگ نهروان به مکه رفت و در آن جا بر ضد حکومت حضرت علی(علیه السلام) فعالیت می کرد.
خوارج در جنگ صفین جزو لشکریان حضرت علی (علیه السلام) بودند و با معاویه می جنگیدند؛ آنها کم کم مخالفتشان را با جنگ نشان دادند و مسأله حکمیت را پدید آوردند.
خوارج با این که طرفدار پایان جنگ بودند و خود عامل به وجود آمدن صلح با معاویه محسوب می شدند، اما پس از حکمیت و تعیین معاویه از طرف حکمیت (عمروعاص و ابوموسی اشعری) به عنوان خلیفه با آن مخالفت کردند.
آنان از حضرت علی(علیه السلام) خواستند که دوباره با معاویه وارد جنگ شود؛ اما حضرت علی(علیه السلام) به پیمانی که داده بود وفادار ماند و پیشنهاد خوارج را نپذیرفت. از این جا بود که خوارج به عنوان یک گروه معترض در برابر حکومت حضرت علی(علیه السلام) قرار گرفتند و جنگ نهروان را به وجود آوردند.
در جنگ نهروان اغلب خوارج کشته شدند به جز تعداد اندکی ـ از جمله عبدالرحمان ـ که به مکه فرار کردند. این گروه به مرور زمان گسترش پیدا کرد و دارای مذهب فکری و اعتقادی شد [۴۱].
عامل عمده ای که ابن ملجم را وادار به شهادت حضرت علی(علیه السلام) کرد، انحراف فکری و اعتقادی او بود؛ چون خوارج، حضرت علی(علیه السلام) را عامل نابسامانی های مسلمانان، جایز القتل می دانستند که ابن ملجم جزو این گروه بود؛ از این رو به عبدالرحمان در مکه تصمیم به کشتن حضرت علی(علیه السلام) گرفت و به همین منظور روانه کوفه، مرکز حکومت علی(علیه السلام) گردید.
آنچه علاوه بر ناآگاهی و انحراف فکری ابن ملجم، او را به اجرای این تصمیم تشویق و ترغیب نمود، پیشنهادات و تحریکات قطام بود.
قطام که دختر جوان و زیبایی بود، با خوارج همفکر بود. وی با ابن ملجم به خاطر عقیده باطل و تفکر خارجی گری و در اثر تحریک قطام، حضرت علی(علیه السلام) را به شهادت رساند.
او شخصی را به قتل رساند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بارها درباره اش فرمود: «علیّ مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض یوم القیامه» [۴۲] یعنی علی با حق است و حق با علی است و این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا این که در روز قیامت در کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.