به گزارش خبرگزاری حوزه آیتالله علویبروجردی در مراسم افتتاحیه هفتمین دوره آموزش عمومی بنیاد فرهنگ جعفری به تشریح تلاش و مجاهدت های علمای اسلام و بزرگان دینی در جهت ترویج مکتب اهل بیت(ع) در بین مردم پرداخته که متن این سخنان به این شرح است:
بزرگان زیادی هستند که در رشتة امامت کار کردهاند آثار بسیار ارزشمندی هم ارائه کردهاند. برای نمونه، مرحوم علامه میرحامدحسین هندی صاحب عبقات الانوار، در زمینة حدیث و روایات مربوط به امامت و ولایت، از حدیث یوم الدار گرفته تا حدیث غدیر، کار فوقالعادهای انجام داده است؛ چه در مدلول روایات، چه در دلالت و چه در سند احادیث؛ بهگونهایکه تنها اسم سند و دلالت، دو جلد شده بود. در زمینة سند چه زحمت فوقالعادهای کشیده است که این روایات را از طریق مشایخ اهل تسنن اثبات کند. گاهی چنان دقتی در کار داشته است که انسان را مبهوت میکند. گاه برای روایتی صد تا 150 و حتی 180 طریق بهدست آورده است؛ آن هم از کتبی که برای به دست آوردن آنها، بعضاً نزد علمای سنی خدمت میکرد تا کتاب را در اختیارش قرار دهند.
بعد به تحقیق سندی روایات میپردازد. در تحقیق سندی، با مطالعة کتب رجالی (رجال شیخ، رجال کشی، رجال نجاشی و...) تکتک راویان از نظر ثقه بودن بررسی میشوند و در صورتی که توثیق شدند، میگوییم روایات موثقه است. این طبق مسلک مشهور است که موضوع ادلة حجیت را خبر ثقه قرار میدهند. اما مرحوم میرحامدحسین به این مقدار بسنده نکرد. ایشان از خود کتب عامه و از خود رجالیون سنی برای راویان توثیق آورده است، نه از رجالیون شیعه. در اینجا هم به یک موثِق اکتفا نکرده است؛ بلکه حداقل دو موثق میآورد. بعد از آن، خود موثق را هم از نظر ثقه بودن بررسی میکند و از میان کتب عامه، آنهم نه از یک نفر، بلکه حداقل از دو نفر، بر اعتبار قول موثِق شاهد پیدا میکند. این زحمت فوقالعادهای است؛ آنهم در لکنهوی هند که نه مرکز حوزه بوده و نه به کتابی دسترسی داشته است. من به کتابخانة ایشان رفتهام. بیشر کتابها خطی بوده و با چه زحمت فراوانی آنها را فراهم کرده بود.
علامه امینی و اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع) در اشعار شاعران
مرحوم علامه امینی هم در این زمینه اقدامات ارزشمندی انجام دادند. ایشان ابتدا در یک اقدام ابتکاری، به بیان جایگاه غدیر در ادبیات و شعر عرب پرداختند. شعرای عرب نزد خلفا و حکومتها و حتی نزد اهلبیت (ع) جایگاه ویژهای داشتند. چنانکه یک قصیدة فرزدق کاری کرده است که شاید صد راوی هم نمیتوانستند انجام دهند. قصیدة معروف دعبل خزاعی در معرفی سلسلة امامت و بیان مظلومیت اهلبیت (ع) هم نمونة دیگری است. در موضوع غدیر نیز نقش شعر و شعرا برجسته است. حسانبنثابت شاعر و صحابی پیامبر (ص) بوده و در غدیر هم حضور داشته است. او این واقعه را به نظم درآورد و در همان روز برای آن حضرت خواند و مولا بودن امیرالمؤمنین (ع) را به بهترین صورت بیان کرد. مرحوم علامه امینی از حسانبنثابت شروع میکند و بعد تمام شعرایی را که دربارة غدیر شعر گفتهاند، ذکر میکند. خود شعر از نظر عرب، دلیلی است بر وقوع یک امر. اهمیتی که شعر در تاریخ عرب دارد، در بین ما نیست؛ تا آنجا که در دوران جاهلیت، شعرای عرب اشعار خود را از کعبه آویزان میکردند و به همین مناسبت، این اشعار به معلقات سبعه مشهور شدند. گاهی از اوقات، در مجلسی که شاعر شعر خود را میخواند، افرادی بودند که با یک بار شنیدن، آن را حفظ میکردند و برخی با دو بار شنیدن. این نشان از اهمیت شعر و تأثیرگذاری آن در اذهان مردم دارد. مرحوم علامه امینی روی این مسئله تکیه کردند و زحمت بسیاری متحمل شدند؛ سفرهای متعددی رفتند و کتابها و منابع فراوانی جمع کردند تا این اثر ارزشمند را ثبت کنند.
علامه جعفری و تکیه بر قرآن در اثبات ولایت اهل بیت (ع)
مرحوم آقای جعفری ـ رضوان الله تعالی علیه ـ هم سبک جدیدی در اثبات مسئلة امامت و ولایت آوردند که اساس شکلگیری مؤسسة بنیاد فرهنگ جعفری هم بر این پایه شکل گرفت که در مسئلة امامت و ولایت تنها بر قرآن تکیه کنیم. چرا؟ برای اینکه تجربه شده است و خود ما هم تجربه کردهایم که گاهی از اوقات وقتی به صحیح بخاری ـ که نزد اهلسنت بهعنوان قرآن دوم شناخته میشود ـ استناد میکنیم، میگویند اینها روایت است و یحتمل الصدق و الکذب؛ اما دربارة قرآن، دیگر نمیتوانند این حرفها را بگویند. فهم آیات قرآن و تفسیر دقیق آن، بهگونهایکه در اثبات امر ولایت و امامت بتوان از آن بهرهبرداری کرد، هنر ویژة مرحوم آیتالله جعفری بود. ایشان از ابتدا کارهایی در این زمینه انجام داده بودند. بعد در تهران جماعتی را تربیت کردند. پس از آن، با خواهش و تمنای شاگردانشان به قم تشریف آوردند و بنای این مؤسسة مبارک را نهادند. هرچند این امر در اواخر عمر ایشان بود و حال مناسبی برای تدریس نداشتند، اما بزرگانی آمدند و از محضر ایشان استفاده کردند.
افزون بر این، در کلام و تاریخ کلام و تاریخ اسلام، نقاط ارزشمند زیادی هست که باید روی آنها تکیه کنیم. در تاریخ کلام، شیعه را بهعنوان اتباع معتزله در دنیا معرفی کردند؛ درحالیکه منشأ پیدایش کلام اصیل شیعه، قبل از پیدایش مکتب اعتزال و مکتب اشعری بوده است و شیعه در زمینة کلام، حرفهای اساسیای دارد که امروز به دل دنیا مینشیند. به همین دلیل، کسی که میخواهد در این عرصه وارد شود، در بحث امامت و ولایت، باید خوب به قرآن مسلط باشد؛ به حدیث هم تسلط کافی داشته باشد؛ در ادب و شعر هم قوی باشد؛ گاهی اوقات یک قطعه شعر، چه فارسی و چه عربی، در معرفی امیرالمؤمنین (ع) غوغا میکند. علاوه بر اینها با علم کلام، تاریخ کلام، تاریخ اسلام و تاریخ تحلیلی هم باید آشنایی داشت. تاریخی که در دانشگاهها تدریس میشود، علم تاریخ است که مطالعه و حفظ مطالب تاریخی است. این مهم نیست؛ مهم تحلیل رویدادهای تاریخی و مقایسة اقوال و روایات مختلف است که در این صورت، بسیاری از مسائل پشتپردهای که تاریخنگار یا جرئت نداشت ثبت کند یا مزدور بوده، کشف و استخراج میشود. مرحوم آیتالله علامه جعفری، اینگونه با نگاه تحلیلی به تاریخ مینگریستند و زوایای تاریک رویدادهای تاریخی را کشف و روشن میساختند. این هنر ایشان بود و ما نهتنها باید روش ایشان را ادامه بدهیم و آن را کاملتر کنیم، بلکه امیدواریم روشهای تازهای در این مسیر ایجاد نماییم.
کاربرد روش های عقلی و عقلایی در اثبات مسئلۀ امامت
مثلاً میتوان با روشهای عقلی در عرصة امامت کار کرد؛ چنانکه در گذشته هم کسانی در این زمینه کار کردهاند. این هم یک شیوه است و از این طریق میتوان با کسانی که اهل فلسفه و حکمت هستند ارتباط برقرار کرد و با منطق خودشان با آنها صحبت کرد. از جنبة عُقلایی هم میتوان به این مسئله ورود کرد. به این جنبه کمتر فکر شده است که اصلاً آیا عُقلایی است که یک رهبر پس از تحمل سالها زحمت و مشقت در عرضة یک مکتب و نظام فکری و ایجاد یک جامعة منسجم بر اساس آن، بعد از مرگ خود آن مکتب و جامعه را به حال خود رها کند و برای آن سرپرستی تعیین نکند و آن را به مردم واگذارد که هر کاری خواستند بکنند؟ آیا عقلایی است که یک فرد آشنا به این مکتب را در خانه بنشانند و کسی را که هیچ آشنایی ندارد، در رأس بگذارند و از او دستور بگیرند؟ این اصلاً عُقلایی نیست. امروز در دنیا میتوان این حرفها را مطرح کرد. تمام سیاست امروز دنیا مبنای عقلایی دارد. دموکراسی یک امر عقلایی است؛ عقلا نشستند و گفتند که بهترین روش حکومت در دنیای امروز، مثلاً دموکراسی است. ما هم در همین مسیر میتوانیم وارد شویم و حرف خود را بزنیم. اینها راههایی است که باید با حساب و کتاب در آن حرکت کرد و با پختگی عمل کرد.
غنای بی نظیر شیعه در عرضۀ معارف اهل بیت به جهان
امیدوارم که در آغاز سال تحصیلی جدید در این مؤسسة مبارک، هرچه زودتر همت شود و ابتکاراتی در این مسیر ظهور کند. نباید به آثار گذشتگان اکتفا کنیم؛ بلکه خودمان هم باید تولید کنیم و همه راهها و شیوهها را در جهت معرفی امیرالمؤمنین (ع) به کار بگیریم. خوشبختانه ما در این مسیر از ناحیة خدا بسیار یاری میشویم. یاری خدا این است که شیعه مطالب بسیاری برای عرضه دارد: نهجالبلاغه، صحیفه، عاشورا، خود امیرالمؤمنین، امام صادق، امام رضا، فاطمه زهرا، زینب کبری و... که هر کدام دریایی از معارف ناب اسلامی است که میتواند دنیایی را سیراب کند. ما این معالم اهلبیت را داریم و دنیا تشنة این معارف است. اینها به ما کمک میکند که در عرضة مطالب مکتب دست ما پر باشد.
دعا یکی دیگر از نقاط قوت شیعه است. شیعه غنای عظیمی در دعا دارد و اتفاقاً دنیا در همین زمینه دچار فقر شدید است. همین دعا، امروز میتواند یک مسیر مستقل برای معرفی اهلبیت در سطح جهان باشد. میدانید دعای کمیل چه میکند؟ من این قصه را بارها گفتهام. سالها پیش که تازه شبکة المنار در قم راهاندازی شده بود، ما ماه رمضانها به مکه مشرف میشدیم. در آنجا شبکة المنار شبهای جمعه دعای کمیل را با لحن بسیار زیبایی پخش میکرد. جوانان سنی و وهابی که عرب بودند و معانی دعا را خوب میفهمیدند، در طول هفته منتظر بودند که کی زمان دعای کمیل میرسد تا به تماشای آن بنشینند و زمانی که دعا شروع میشد، همگی پای تلویزیون مینشستند تا دعای کمیل را از آن شبکه بشوند؛ بهگونهایکه در ساعت پخش دعا، همة خیابانهای شهر بهطور محسوسی خلوت میشد. یک دعای کمیل امیرالمؤمنین (ع) اینقدر جاذبه دارد. دعای عرفة امام حسین (ع) جاذبه دارد. این خودش یک مسیر است در عرضة معارف و معالم اهلبیت (ع). خدا بر ما منت گذاشته و این غنای بینظیر را به ما عنایت کرده است؛ از این گنج عظیم بهرهبرداری کنید تا انشاءالله نام ما هم در کنار نام کسانی ثبت شود که در طول این 1400 سال، علی (ع) را یاری کردند و نگذاشتند تنها و غریب بماند.
امروز در سطح دنیا، در دانشگاههای آمریکا و اروپا و... کسانی با خلوص رفتهاند و با کمترین امکانات فعالیت میکنند و مکتب اهلبیت را یاری میرسانند. ما هم سعی کنیم که جزو یاریکنندگان امیرالمؤمنین (ع) باشیم و این دعای رسول اکرم (ص) در روز غدیر که فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله» شامل حال ما هم باشد، انشاءالله.
این سبک و روشی که مرحوم علامه جعفری بنا نهادهاند، سبک جدیدی است و با وجود همة کارهای ارزشمندی که ایشان انجام دادهاند، هنوز در ابتدای راه است و جای کار زیاد دارد و شما باید این مسیر را ادامه دهید و این روش خاص را به جامعة علمی عرضه کنید.
لزوم ابتکار و خلاقیت در معرفی شیعه
ما باید در همة سبکها و مکتبهای علمی فعال باشیم؛ در عرصة شعر و ادب کار کنیم، مثل علامه امینی؛ در حدیث هم کار کنیم، مثل میرحامدحسین؛ که خوشبختانه ثمرة زحمات این بزرگان در اختیار ماست و ما میتوانیم از آنها بهرهبرداری کنیم؛ اما خود ما هم باید در این مسیر، نوآوری داشته باشیم و سبکها و روشهای تازهای عرضه کنیم. مسئله فقط آموختن و حفظ علم نیست؛ بلکه تحقیق و تولید علم مهمتر است. ما وقتی به درد شیعه میخوریم که مثل گذشتگانمان مولد باشیم. آنها هم مثل ما فکر و سلیقه داشتند؛ اما کار میکردند، زحمت میکشیدند و ابتکار بهخرج میدادند که این مسائل بهوجود میآمد.
اینجا جا دارد که از استاد بزرگوار، مرحوم آقای فریدونی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ و اخلاص ایشان یاد کنیم. ما میدیدم که ایشان با چه خلوصی برای امیرالمؤمنین (ع) کار میکرد و تمام عمر و زندگیاش را بدون هیچ گونه توقعی در راه عرضة معالم شیعه گذاشته بود. ایشان در مناظراتی که با مخالفین داشتند، روی آیاتی از قرآن دست میگذاشتند که همه در جواب به زحمت میافتادند و نمیتوانستند جوابی پیدا کنند. ایشان در این زمینه هنر عجیبی داشتند. خوشبختانه مؤسسه درصدد است که همة دروس و نوشتههای ایشان را در یک مجموعه گردآورد که میراث ارزشمندی برای جوانان شیعه خواهد بود.
وقتی چنین مرکزی تأسیس شود، میتوان به نیازهای نسل جوان پاسخ داد. ما امروز به چنین مراکزی نیاز داریم، نه مراکز حفظی که طلبه با گذراندن ترمهایی تنها از عهدة امتحان بربیاید. ما فقط میخواهیم کسانی مثل علامه جعفری و آقای فریدونی تربیت شوند.
استفاده از فرصت ها و نیازهای علمی دنیا برای معرفی شیعه
امروز، نهتنها حوزة علمیه و جامعة شیعه، بلکه دانشگاههای دنیا در سطح جهانی به چنین افرادی نیاز دارند. آنها به بهانههای مختلف میخواهند حقایق را بفهمند. ما کار نداشته باشیم که آنها چه انگیزه یا نقشهای دارند؛ ما کار خودمان را بکنیم و از این فرصت برای عرضة معارف شیعه نهایت استفاده را ببریم. چه بسیار افرادی از ملیتهای مختلف که در همین شرایط به تشیع گرایش پیدا کردند و بلندگوی شیعه شدند. ما هیچ وقت در آمریکای لاتین و آفریقا اینقدر مخاطب نداشتیم که امروز داریم؛ اما متأسفانه عرضة آثار ما کم است و از آن کمتر، سبک و سلیقهای است که در عرضة مطالب بهخرج میدهیم. نمیدانیم چه مطلبی را کجا و چطور مطرح کنیم و روی چه نکتهای دست بگذاریم و آن را برجسته کنیم؛ در جمع دانشگاهیان چه چیزی را و چگونه عرضه کنیم و در جمع کسبه و کارگر و عوام چگونه. در دو جا نمیتوان به یک شیوه عمل کرد و ما با هر دو قشر سروکار داریم. روحانیت شیعه و مرجعیت شیعه در طول تاریخ با همة اقشار مردم، از عامه گرفته تا علما و دانشمندان، ارتباط داشتند؛ آنهم نهتنها در داخل شیعه، بلکه در سطح جهان اسلام و با علمای سنی مراوده داشتند؛ حتی برخی از علمای ما اجازات زیادی از محدثین سنی کسب کرده بودند. با علمای مسیحی و یهودی هم مناظره میکردند و حرف میزدند. روحانیت و مرجعیت شیعه همیشه در سطوح مختلف فعال بوده است. این میراثی است که باید آن را حفظ کنیم و حفظ آن در چنین مؤسساتی ممکن است. در اینجا برنامهریزی بهنحوی است که روی این میراث کار میشود و آن اتکا به قرآن است که همان سبک و مکتب مرحوم علامه جعفری است و افکار و آثار مرحوم آقای فریدونی هم در جهت عرضة معارف شیعه، انصافاً بسیار ارزشمند است.
ضرورت تسلط همه جانبۀ علمی در معرفی مکتب امامت
امروزه شبههپراکنی و تبلیغات سوء برضد شیعه از طریق شبکههای تلویزیونی و فضای مجازی در سطح جهانی به یک امر رایج تبدیل شده است. دشمنان شیعه تمام همشان را در این کار گذاشتهاند و امکانات وسیعی هم در اختیار دارند؛ برخلاف شیعه که در امر تبلیغات با محدودیتها و کاستیهای فراوانی مواجه است؛ اما مسئله ای که وجود دارد، این است که عالم امروز به از دیروز است؛ تعصبها بهتدریج در حال رنگ باختن است و مسائل فکری و عقیدتی، حالت دانشگاهی و علمی پیدا میکند. امروزه این فرصت برای هر کس فراهم است که هر فکر و اندیشهای که دارد، در سطوح مختلف ـ چه در مجامع علمی و دانشگاهی و چه در سطوح اجتماعی و عامة مردم ـ و در گسترة جهانی عرضه کند.
امروز نسبتبه بیست سال گذشته و حتی نسبتبه ده سال پیش، گشایشهای عجیبی در معرفی شیعه و عقاید آن پیدا شده است. در برخی کشورها دانشگاههایی آمادگی دارند که در ذیل شهرشناسی و اسلامشناسی، رشته های شیعهشناسی ایجاد کنند و در این زمینه طالب اساتیدی هستند که شیعه را بهدرستی بشناسند و بتوانند به سؤالات افراد در زمینة شناخت شیعه پاسخ بدهند. حتی برخی مراکز دینی خارج از دنیای اسلام، مثل مسیحیت، در معرفی ادیان برای کشیشها و روحانیونی که تربیت میکنند، نیاز به شناخت شیعه دارند و برای این کار سراغ کتابهای اهلسنت و دفاتر وهابی نمیروند؛ بلکه مستقیماً به منابع شیعی مراجعه میکنند و میخواهند شیعه را آنگونهکه هست، بشناسند. اخیراً جمعی از اساتید و مسئولان یکی از دانشگاههای بزرگ اندونزی نزد من آمده بودند و با استقبال حاضر شده بودند که در زمینه شیعهشناسی رشتهای بگذارند و دنبال اساتیدی برای تدریس بودند که بتوانند معارف شیعه را عرضه کنند. این فرصت فوقالعادهای است که باید از آن استفاده کرد.
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد
ما متأسفانه از نظر تربیت مبلغ و عرضة معارف شیعه، با همة نیرویی که صرف میکنیم، انصافاً مشکل داریم؛ اما گاهی از اوقات دشمن به داد ما میرسد: «لایزال یؤیَّد هذا الدین بالرجل الفاجر» (کنزالعمال، ج1، ص170) . دشمنان در این زمینه خیلی به ما کمک می کنند. وهابیتی که در مقابل ما بود، با محصولات خود، مثل طالبان و داعش، ماهیت خود را به دنیا نشان داد و جاذبة خود را از دست داد. در خیلی از اوقات، تبلیغات آنان برضد شیعه، به ضدتبلیغ برای خودشان تبدیل میشود؛ حتی گاهی موجب شده است که بر اثر بدگوییها و شبههافکنیهای ایشان، افرادی به این فکر بیفتند که ببینند این شیعه چیست که اینقدر از آن بدگویی میکنند و برای تحقیق، به سراغ ما میآیند. مهم این است که ما معالم اهلبیت (ع) را در سطوح مختلف عرضه کنیم.
معرفی اهل بیت و تاریخ شیعه، اولویت اساسی حوزۀ علمیه
حوزه ما حوزه وسیع و بزرگی است و شخصیتهای زیادی در اصول و فقه و علوم مختلف تربیت میشوند؛ اما متأسفانه شناخت امام معصوم (ع) و شناخت خود شیعه جدی گرفته نشده است. افراد زیادی در رشته های تخصصی مختلف فارغالتحصیل شدهاند؛ ولی ما نمیتوانیم گمشده های خودمان را در آنها پیدا کنیم.
ما نیاز داریم قبل از آنکه اصول و عقاید ما مطرح بشود، هویت اصلی شیعه شناسانده شود و این هویت اصلی را باید از دل منابعی بیرون بیاوریم که جای هیچ اشکال و تأملی در آنها نباشد. برای این کار، راههای مختلفی وجود دارد؛ مثلاً شیعه در کلام اسلامی حرف دارد. تاریخ کلام پر است از احتجاجات و جدالهای کلامی که بر اثر سیاست خلفا و حکومتها در این مسیر ایجاد شده است. این منابع بسیار به ما کمک میکند. البته بیشتر تاریخ اسلام را سنیها نوشتهاند و شیعه در این جهت کمکاری کرده است؛ اما با این حال، بزرگانی از شیعه در همین منابع اهل سنت غور کردهاند و نکات فوقالعادهای بیرون آوردهاند. همین آثار میتواند در معرفی تشیع بسیار مفید و مؤثر باشد؛ بهویژه اگر بهصورت علمی به این کار پرداخته شود و افراد متخصص به گردآوری وقایع تاریخی از دل این منابع اقدام کنند و به ارائه تحلیلهای دقیق بپردازند.
313/32