چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۷
نتایج گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه؛ مثبت یا منفی؟!

حوزه/ اگر منصفانه مسأله وحدت حوزه و دانشگاه را در مقام تحقق، ‌مورد ارزیابی قرار دهیم، شاهد کامیابی‌ها و موفقیت‌های نسبی خواهیم بود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و هفتم آذرماه، سالروز شهادت آیت الله محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است که به این مناسبت مطلبی  تقدیم شما  می شود .

- سؤال

ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه و نتایج این وحدت و راه کارهای آن چیست؟

- پاسخ

- زمینه‌ها و پیشینه وحدت حوزه و دانشگاه

منشأ و مبدأ بحث وحدت حوزه و دانشگاه یا طرح این گفتمان، در  نگرش حضرت امام (ره) بود که آنرا، چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جهت همراهی و همگامی حوزه و دانشگاه برای رسیدن به افقهایی جدید وبرای هدایت و رهبری جامعه طرح نمودند. بر این اساس حضرت امام (ره) خطاب به حوزویان و دانشگاهیان مطالبی را بیان فرمودند. ایشان به حوزویان فرمودند: که باید ارتباط خود را با دانشگاهیان تقویت کنید و نباید نسبت به دانشگاه برخورد انکاری و تدافعی داشته باشید و توصیه دیگر امام (ره) به دانشگاه بود که در مورد دیدگاه اسلام منهای روحانیت بیان شد، که در این مورد گلایه داشتند و از دانشگاهیان خواستند تا با حوزه، تقارب و هم اندیشی داشته و در مسیر همگامی پیش بروند. [۱]

از این روی یک اراده بسیار قوی در میان نخبگان حوزوی و دانشگاهی، که به امام و انقلاب وفادار بودند، ‌پدید آمد و این اراده قوی موجب شد که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی راه خود را به خوبی طی کند.

- ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه

ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه را می‌توان از زوایای مختلف مورد توجه قرار داد:

الف) وحدت و انسجام اجتماعی: جامعه‌ برای بقای خود نیازمند وحدت و انسجام اجتماعی است و این وحدت و انسجام اجتماعی از طریق تعامل و همکاری سازنده نهادهای اجتماعی حاصل می‌شود. تحولات تاریخی، اجتماعی و سیاسی عمیقاً متأثر از پیوست و گسست نخبگان اجتماعی (به طور خاص حوزویان و دانشگاهیان) بوده است و وحدت و تعامل با همگرایی و پیوست حوزه و دانشگاه قبل از اینکه یک وظیفه برای نخبگان این دو نهاد علمی و معرفتی باشد، حقی برای کل جامعه است و تأثیر این پیوست و گسست مستقیماً متوجه جامعه خواهد شد. [۲]

ب) تأمین نیروی انسانی برای ساختار نظام اسلامی: بی‌شک حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها به عنوان تأمین کننده نیروی انسانی، دو رکن اساسی و تعیین کننده در ساختار نظام هستند، بنابراین حوزه و دانشگاه به عنوان دو ثقل مؤثر در نظام اسلامی می‌بایست دارای وحدت نظری و عملی باشند، حوزه و دانشگاه دو نهاد نیروساز اصیل جامعه هستند که کلیدی‌ترین مناصب حکومتی را به عهده می‌گیرند و این ضرورت دارد؛ برای اینکه ما ساختار نظام اسلامی را حفظ کنیم و همواره به دنبال وحدت این دو نهاد علمی باشیم. [۳]

ج) تحقق اسلامیت دانشگاه ها و عینیت یافتن دانشگاه اسلامی: برای سوق دادن دانشگاه به «محوریت قرار دادن دین» و ارزش‌مدار نمودن آموزش و پژوهش و اهتمام به «جهت‌گیری‌های دینی و ارزش مدارانه» در عرصه‌های علمی این اقتضا را دارد که به وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یک ضرورت و یک موضوع غیرقابل تردید، نگریسته شود. و این مهم است که می‌تواند ایده و معرفت و روش‌های سکولار را از محیط علم و دانش بزداید.

د) جنبش تولید نرم افزار علمی و دینی: یکی از عوامل اصلی زمینه ساز برای تولید علم و نظریه و تمدن سازی و نهضت نرم‌افزاری، همانا سالم سازی گفتگوها و سپس تضمین بقای این فضای سالم و علمی برای مباحثه و گفتگوست. و حوزه و دانشگاه برای رشد به فضایی دور از افراط و تفریط نیازمند بوده و وحدت و همگرایی این دو نهاد علمی را هر چه بیشتر ضروری می‌نماید.

- دیدگاه ها درباره وحدت حوزه و دانشگاه

در این باره چند دیدگاه و نگرش و جود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌نماییم.

۱. وحدت حوزه و دانشگاه وحدت مطلق این دو نهاد علمی در تمامی شئون باشد.

۲. هر دو نهاد، در کنار هم به بررسی مسایل علمی و اجتماعی پرداخته و به طور مستقل در راه گسترش فرهنگ و تکامل جامعه اسلامی تلاش کنند.

۳. برای تقویت بخش‌های کارآمد هر دو نهاد در ساختار، واحد نو تأسیس گردد.

۴. منظور از وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت این نهاد علمی و معرفتی در عمل اجتماعی و سیاسی است. بنابراین در نگرش وحدت سازمانی و وحدت ارگانی تلقی این بوده که ما می‌توانیم بخش مدیریت حوزه یا دانشگاه را با هم ادغام کنیم و یک تفسیر دیگر اینکه اگر حوزویان و دانشگاهیان بتوانند در عرصه تعامل اجتماعی با هم خوب کار کنند مسأله وحدت حوزه و دانشگاه حاصل و تا حد زیادی حلّ شده است و در نگاه پراگماتیک و عمل‌گرایانه اینکه ما کارکردهای نهایی این دو نهاد را با هم یکی کنیم. [۴]

- نتایج فرآیند گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه

اگر ما منصفانه مسأله وحدت حوزه و دانشگاه را در مقام تحقق، ‌مورد ارزیابی قرار دهیم، شاهد کامیابی‌ها و موفقیت‌های نسبی خواهیم بود که می‌توان به ترتیب ذیل به آن اشاره کرد:

۱. کاهش فاصله‌ای که به لحاظ شیوه‌های آموزشی و پژوهشی بین این دو نهاد علمی وجود دارد. ۲. تبادل استاد و دانشجو و شکل‌گیری گروه‌های جدید آموزشی و پژوهشی در نهاد حوزه و دانشگاه. ۳. شکل گیری و پیدایش رشته‌های جدید علمی، با نگاه تطبیقی و جامع به دیدگاههای مطرح شده. ۴. طرح وسیع مباحث علوم انسانی و اجتماعی در حوزه‌های علمیه. ۵. گسترش نگاه ارزشی و تطبیقی در قلمرو طرح مباحث علمی در دانشگاهها. ۶. تلاش مشترک در راستای تولید اندیشه و کتاب‌های علمی و نشر مجلات. ۷. تعامل و همراهی اساتید و نخبگان حوزه و دانشگاه در راه تثبیت انقلاب اسلامی و کسب توفیقات متعدد در عرصه‌های مختلف حکومتی و...

اما برخی از اقداماتی که به طور عینی‌تر انجام گرفته را می‌توان بدین گونه نام برد: «برگزاری همایش ها و میزگردهای علمی و تبادل نظر حوزویان و دانشگاهیان، تصویب قوانین، آیین‌نامه‌ها و بخش نامه‌ها، گنجاندن دروس معارف، اخلاق و متون اسلامی در نظام آموزشی دانشگاه‌ها»، ‌ «تأسیس مراکز و مؤسسات آموزشی و پژوهشی نظیر مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه (دفتر همکاری حوزه و دانشگاه)، مؤسسه در راه حق، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه باقر العلوم(ع)، مدرسه عالی شهید مطهری و... که در آن آموزش‌هایی به صورت تلفیقی ارائه می‌شود»، «تأسیس و برقراری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها که در واقع پناهگاهی برای حلّ مسایل و مشکلات اعتقادی و... و. دانشگاهیان بوده است. »[۵]

روند وحدت حوزه و دانشگاه در دهه اول و دوم انقلاب همراه بود با هدف گذاری برای ارتباط حوزه و دانشگاه، ایجاد تفاهم بیشتر، درک متقابل در جهت رفع سوء تفاهمها، آشنایی با روشهای هم دیگر، آشنایی با علوم و محیط آموزشی یکدیگر و نزدیک شدن صفوف همدیگر در مبارزه با استبداد و استکبار جهانی و این تلاشها در برقراری حاکمیت دینی به ثمر نشست و در دهه دوم با سرمایه گذاری کلان موفقیت‌های نسبی هم داشتیم و گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یک گفتمان برتر و نامحسوس در تار و پود نظام و جامعه در این دو دهه ایفای نقش کرد.

بنابراین در این دو دهه نقش‌های اساسی و بنیادینی چون استقرار نظام حکومت، نوشتن قانون اساسی و تشکیل قوای نظام جمهوری اسلامی را داشته است. در مجموع برای ارزیابی مسأله وحدت حوزه و دانشگاه باید ببینیم قبل از انقلاب در چه وضعیتی بوده‌ایم و یا باید دید در سالهای ۶۱ و ۶۲ کجا بوده‌ایم و الان در کجا هستیم، که به برخی از کارها و اقداماتی که صورت گرفته اشاره گردید و حاصل این تلاشها و فعالیتها، نشان از موفقیت نسبی داشته که نمی‌توان آن را انکار کرد.

- راه کارهای تعمیق وحدت حوزه و دانشگاه

اول) امروز نسل سوم حوزه و دانشگاه باید گام بعدی را در نهادینه کردن ارزش های انقلاب و تکمیل این پروژه بردارند و ایده وحدت حوزه و دانشگاه بستگی به نوع برنامه‌ریزی و نحوه اجرای انها  دارد. ما امروزه به تلقی جدیدی از وحدت حوزه و دانشگاه نیازمندیم که از یک طرف امکان تحقق خارجی آن وجود داشته باشد و از طرف دیگر بتواند به نیازهای جامعه اسلامی در تمامی ابعاد فرهنگی، ‌اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دینی و علمی و... پاسخ مناسب دهد.

دوم) سیاستگذاران و برنامه‌ریزان حکومت و فعالان سیاسی، اجتماعی، نخبگان و مسئولان حوزه و دانشگاه، «وحدت و همگرایی حوزه و دانشگاه» را راهبرد و استراتژی بنیادین بشناسند و با این معیار، تصمیم ها و برنامه‌های کشور را تنظیم و تعدیل نمایند و تمام نهادهای جامعه باید توجه داشته باشند که تعامل و ارتباط حوزه و دانشگاه به دور از هرگونه تشریفات کاذب انجام گیرد. [۶]

سوم) بدنه اصلی حوزه و دانشگاه درگیر مسایل فرعی و حاشیه‌ای و دعوای جناحی نشود و باید این انرژی را در راهی مصرف کردکه مفید برای جامعه ومردم باشد.

چهارم) حوزه و دانشگاه به گونه‌ای عمل نمایند که در برابر غرب نه به دام سکولاریسم بیفتند و نه در دام تحجر و قشری‌گری، بلکه راه خلاقیت، تولید و نواندیشی را در عین اصولگرایی و اصالت خواهی و حفظ نصوص اسلام و ارزشهای محوری سرلوحه حرکت خود نمایند و در این راه مجاهدت نمایند.

پنجم) هر دو نهاد حوزه و دانشگاه، وجود دیگری را برای اداره جامعه لازم و ضروری دانسته، کارکردهای خود و محدوده وظایف و اختیارات خود را پذیرفته و ظرفیت تحمل خود را بالا ببرند.

ششم) وجود حرکتهای ناسالمی که با رویکرد افراط و تفریط ارزشهای بنیادین جامعه اسلامی را مورد هجمه قرار می‌دهند، را به انزوا برده و فضا را هر چه بیشتر در جهت تعامل وهمگرایی بیشتر فراهم نمایند.

هفتم) مباحث و نقد نظرهای یکدیگر و یا گفتگوهای انتقادی وقاعده مند داشته باشند، تا باب نواندیشی، طرح سؤال و مباحثه، فکر، نظر و کرسی‌های آزاداندیشی با حفظ حدود گسترش یابد.

هشتم) وحدت باید به گونه‌ای فهمیده شود که در عین وحدت تنوع هم وجود داشته باشد، یعنی باید بتوانیم راه تفاهم و حسن ظن را در عین حفظ نظر و بحث و اختلاف نظر مورد توجه و لحاظ قرار دهیم. [۷]

در مجموع با توجه به ضرورت‌ها و دیدگاه‌ها و ارزیابی‌هایی که درباره وحدت حوزه و دانشگاه صورت گرفته و برخی پیشنهادات و انتظاراتی که مطرح شد و با عنایت به موفقیت‌های نسبی و کاستی‌ها و موانع موجود حوزه و دانشگاه با تعامل و همگرایی‌هایی که تاکنون داشته، توانسته است گام های بلندی در این خصوص بردارد و امروزه باید به این توافق برسد که چگونه باید افق‌های کلان و عمده جامعه را برای پنجاه یا صد سال آینده تصویر کرد و آن گاه با تصویر چنین افق‌هایی می‌توان مقدار زیادی از اهداف و ضرورت‌هایی که برشمردیم را به مرحله تحقق رسانده و نگرانی‌های دلسوزان انقلاب را به امید مبدل سازد.

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:

۱. وحدت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تبیان، دفتر پانزدهم، نشر آثار امام (ره).

پی نوشت ها:

[۱] . نبوی، سید عباس، نشریه پگاه حوزه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ۳۱/۳/۸۲، ش ۹۶ ـ ۹۷، ص ۲۸.

[۲] . اعرافی، علیرضا، روزنامه رسالت، ۳۰/۹/۸۲، ص ۱۱.

[۳] . احمدی، روزنامه رسالت ۲۷/۹/۸۲، ص ۱۶.

[۴] . نبوی، سید عباس، ‌همان.

[۵] . اعرافی، علیرضا، همان.

[۶] . اعرافی، علیرضا، همان.

[۷] . بی‌نام، مقاله منتشره در پگاه حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ۲۲ و ۲۳.

منبع: اندیشه قم

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha