خبرگزاری حوزه، ۲۷ دی ماه سالروز شهادت بزرگمردی است که بیش از هر چیز باید او را الگو و اُسوه مجاهدانی دانست که غیرت دینی را در دوران اوج قدرت طاغوت، معنایی دیگرباره بخشیدند.
امروز دقیقاً ۶۴ سال از شهادت سید مجتبی نواب صفوی و یارانش می گذرد و اینک معتقدان و رهروان صدیق انقلاب اسلامی ایران در گام دوم خود و در راستای تبعیت از راهی که امام و رهبری برای ما ترسیم کرده اند، بیش از هر زمان دیگری نیازمند الگوگیری از ایمان و غیرت دینی فدائیان اسلام و به خصوص این شهیدوالامقام و الهام بخش هستند.
سید مجتبی تهرانی معروف به" نواب صفوی" در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در خانواده ای روحانی و اصیل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به دنیا آمد.
در همان ایام تحصیل در دبیرستان، به جهت الگوگیری رژیم پهلوی از شیوه مدرسه داری غربی، با هُشیاری تمام شیوه حاکم را مخالف آرمان های اسلامی یک دانش آموز مسلمان دید و در ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ در مدرسه ای که در آن تحصیل می کرد و معروف به مدرسه صنعتی آلمانی ها بود، اوضاع فرهنگی و سیاسی وقت را به شدت مورد انتقاد قرار داد و در یک سخنرانی خطاب به دانش آموزان گفت: «برادران! ما در مقطعی از تاریخ وطنمان قرار گرفته ایم که در برابر آینده مسئولیم. هجوم اجانب، به خصوص فرهنگ غرب، همه بنیادهای مذهبی ما را تهدید می کند و انسان عصر ما را به صورت برده در می آورد»
سید با علاقه و عشقی وصف ناشدنی به روحانیت پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد.
او پس از ورود به نجف، به فراگیری مقدمات پرداخت و روابط تنگاتنگی با علمای دلسوز و بیدار و مبارز آن عصر از جمله صاحب کتاب کم نظیر الغدیر، علامه امینی برقرار کرد و بدین سان، این سید غیرتمند بیش از پیش راه و رسم غیرت ورزی دینی را آموخت و به سان سربازی فداکار برای حضرت ولیعصر(عج)، بی آن که اهل مصلحت اندیشی های بی جهت و محافظه کاری های نا به جا باشد، برای آرمان هایش کار می کرد.
این گونه بود که چه در قضیه کسروی، چه در ماجرای کشف حجاب و چه در بحث حمایت از ملت مظلوم فلسطین، حقیقتاً یکه تاز و زمان شناس بود و برای دفاع از دین خدا و ارزش های اسلامی منتظر گردش ابر و باد و مه و خورشید و فلک نمی ماند!
جای بسی تاسف است که با گذشت شصت و چهار سال از شهادت چنین رادمردی، هنوز که هنوز است روشنفکرنمایان علیه سید مظلوم، سمپاشی می کنند و در نشریات خود آن هم در فضای جمهوری اسلامی، می کوشند او را تندرویی مسلمان بنامند که حتی مراجع و علما با او و شیوه اش به شدت مخالف بوده اند و البته که این قبیل دروغ ها را به ظرافت هر چه تمام تر به خوردِ مخاطب خویش می دهند.
می گویند مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی، پس از شهادت سید در سال ۱۳۳۴، در درس خویش با انتقاد شدید از دستگاه دیکتاتوری پهلوی، جمله ای تاریخی بر زبان رانده، آن جا که فریاد برآورد:" وضعیت مملکت ما به جایی رسیده است که فرزند پیغمبر را به جرم گفتن حقایق می کشند".
و بالاخره این که شاید بهترین و مناسب ترین جمله پایانی این نوشتار، اشاره ای به فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره شهید نواب صفوی باشد: "باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلابی اسلامی به وسیله ی نواب در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد. "
سید محمد مهدی موسوی
نظر شما