حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بین المللی وحیانی اسراء در گفت و گو با خبرگزاری حوزه، در ادامه اهمیت ماه رمضان، صوم، قرآن ویژگی های آن در آخرین بحث به موضوع دعا، حقیقت و برکات دعا در این ماه پرداخته که تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
در باب ماه رمضان و جلوه های ارزشمند این ماه، که به شهرالله معروف است، باید گفت مراد از شهر الله ماهی است که خدای عالم با همه اسماء جمالیه اش ظاهر شده و در این رابطه دعای سحر یکی از برترین دعاهایی است که در این ماه به نمایش گذاشته و خدا همه انسانها را فراخوانده تا مظهر اسماء حسنایش در این ماه باشند.
این ماه را به ماه دعا می شناسند یعنی همه زوایایی این ماه اعم از هنگام سحر، قبل و بعد از نماز در همه حالات و جلوه های این ماه و لحظات و شرایط این ماه، با دعا آمیخته و با آهنگی از آهنگ های دعا آغشته شده است. هر کدام از دعاها هم شرایط خاص خودش را دارد که از جمله آن دعای افتتاح، سحر و ابو حمزه ثمالی است. بهرحال این ماه به دعا شناخته شده است.
اما دعا چیست؟ و فلسفه وجودی دعا چیست؟ و بندگان چه شرایطی برای دعا داشته باشند؟ چه شرایطی برای دعا باید محقق شود؟
اولین واقعیت درمورد دعا
اولین مسئله این است، دعا واقعیت و حقیقت در عالم هستی است. دعا خواندنی نیست که انسان دعای افتتاح یا سحر را بخواند بلکه مثل نماز است، نگفتند «اقراء الصلاة» بلکه گفتند «اقیموا الصلاة». در مورد دعا هم باید بگوییم« اقیموا»، اقامه شود نه اقراء. خوانده شود.
مراد از اقامه صلاة یعنی اولا معرفت یابد و سپس توجه پیدا کند.
چرا دعا اقیموا است نه اقراء
اگر انسان معرفت نداشته باشد که دستان خدا از راه اسماء حسنایش فعالیت می کند وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکَانَ کُلِّ شَیْء»؛ یعنی عرش تا فرش را اسمای الهی دارد اداره میکند، ما با آن اسما کار داریم». پس خدای عالم درحال کار کردن است و هیچ چیزی نیست که از حیطه و قلمرو، فعل و شأن الهی دور باشد و خدای عالم به آن توجه نداشته باشد.
اگر گفته شد یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ (تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از او تقاضا می کنند و خدا هر روز در شأن و کاری است!) یعنی هر لحظه خدا در حال شأن و کار است وهر لحظه به آن توجه دارد. خدا همواره در هستی وجود دارد، لحظه ای نیست که نسبت به امری غافل باشد.
و پیامبر فرمود« لیسأل اَحدُکم رَبَّه حاجته کلّها حتی یَسأله شِسَعُ نعله اِذا انقطع. بحار، ج۹۱، ص۹۰. حتی اگر بند کفش انسان باز شده، انسان از خدا کمک بگیرد و او را در همه امور معین و یاور بداند.
«ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین» یعنی تو را پرستش می کنیم و بس و غیر تو را سزاوار پرستش نمی دانیم و در حوایج و مهمّات، از تو یاری می جوییم و از تو استعانت می خواهیم را در همه زندگی خودش و لحظات عمرش و در هرکاری بخواهد وارد شود، انجام دهد.
دعا مانند قرآن خواندن است
پس دعا خواندنی نیست، بلکه صحیفه معرفت است چرا که همه کس نمی تواند دعا خوان باشند؛ دعا مانند قرآن خواندن است، اما بهره ای که شخص از قرآن می برد آن انسانی که عالم، مهیا و فرزانه است و عقل و قلبش آمادگی دارد، وقتی در کنار دریای قرآن می گیرد، بهره های فراوانی می برد. در دعا هم باید چنین نگرشی داشته باشیم.
سراسر دعا معرفت است
سراسر دعا معرفت است و نشان از این است که خدا در هستی چگونه حضور دارد و چگونه با اسماء اش در حال کار کردن است. همانطور که دست چنین است که درحال کارکردن است، اسماء حسنی هم با اراده الهی در حال کار کردن است؛ پس این که انسان فکر کند، دعا را باید بخواند، دعای شب جمعه، دعای سحر و...، این امرو فکری اشتباه و ناآگاهی نسبت به حقیقت دعا است.
دعا حقیقت عینی خارجی است
دعا حقیقت عینی خارجی قابل شهود است و انسان می تواند اگر اهل معنا و حقیقت باشد، نوع اثرگذاری آن را در عالم تکوین مشاهده کند.
فکری غلط در مورد دعا
اگر فکر کنیم که در هنگام دعا جمله ای را به خدا می گویم، این گونه نیست. پس انسان دعا را با صحیفه معرفت بنگرد و از این منظر دعا را مورد آگاهی قرار دهد و فکر کند به علم، تقوا و ایمانش افزوده می شود.
این که در جامعه ای دعاهایی می خوانند و جمعی گریه می کنند و اثری در آن جمع دیده نمی شود چون آنها دعا را می خوانند و در اثر خواندن، رقت قلبی و اشکی پیش می آید بس. بنابراین دعا خواندنی نیست. دعا را باید اقامه کرد مانند نماز مثل این که خوانده شود و نه این که اقامه شود در این صورت آن نماز اثر إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر را نخواهد داشت. پس دعا باید با نگرشی معرفتی عمیقی اقامه شود.
مسئله دوم: معرفت به خدا در دعا
نکته دوم هنگام دعا، باید توجه به خدا باشد بداند که آنچه در جهان تصرف می کند عبارت از شئونات و اسماء الهی است؛ بداند نقش الهی بر جهان تمام است. خدا بر عالم ولایت دارد، این توجه به این که نقش خدا به ید قدرت او است و چیزی نیست که از ید خدا خارج است. وقتی خدمت پیامبر می رسیدند «که دعا می کنیم که مستجاب نمی شود؛ حضرت می فرمود: «شما آیا می دانید چه چیزی را از چه کسی خواستید؟ آیا کارایی او را می دانید. آیا می دانید از چه کسی چه امری را طلب می کنید؟ آیا کارایی و قدرت او را بر امور می دانید؟». باید بدانیم خدا بر همه چیز ولایت دارد و هر چیزی انجام می دهیم به ید و اذن الهی است. انسان باید در هنگام دعا توجه داشته باشد که خدا متصرف در عالم است و شأن او است که مدبر امر و مربی عالم است.
مسئله سوم: دعا توسعه علت قابلی است
امر دیگری که در دعا باید مورد لحاظ قرار داد و دعا به لحاظ این که حقیقت عینی و حقیقی است نه امر ذهنی، زبانی و انتزاعی، نیاز دارد که انسان با دعا امر عینی برخورد کند یعنی توسعه وجودی خودش را از راه دعا تأمین و ظرفیت یابی و نسبت خود را با خدا در سایه دعا مشاهده و جلوه های قابلی را در خود تقویت کند یعنی دعا توسعه علت قابلی است. اگر انسان با ظرفیت محدودی وارد امری شود، بهره زیادی ندارد ولی اگر در سایه ارتباط با خدا به معنای این که از راه دعا خواهش و استدعا خود را به این حریم نزدیک می کند قابلیت این را بیشتر می یابد که نسبت به آن دستاوردها بیشتر آمادگی داشته باشد. پس انسان به وسیله دعا توسعه علت قابلی ایجاد می کند تا بهتر بتواند دستاوردهای بیشتر و مهمتری برای خود فراهم بیاورد.
اینها سلسله مسائل زیر ساختی در مسئله و فضای دعا و فرهنگ دعا و نیایش است.
حقیقت معرفت به خدا
این نکته را اضافه کنیم که حق تعالی در همه جایگاهها است این گونه نیست که قلمرو حضور خدا محدود باشد که بعضی اینگونه فکر کردند.
تفکر اشتباه در مورد وجود حضرت حق تعالی
بعضی فکر می کنند اگر علم در صحنه ای به کار آمد، دعا دیگر در آنجا نقش نخواهد داشت و دعا نخواهد آمد. نه این گونه نیست. درحالی که علم اثرش را از خدا می گیرد. اگر علم دارویی را کشف می کند این معنایش نیست که از قدرت الهی بیرون است، لذا حضرت ابراهیم یا موسی می گویند اذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفینِ وَ الَّذی یُمیتُنی ثُمَّ یُحْیینِ( هنگامی که بیمار می شوم او شفایم میدهد)؛ این گونه نیست اگر انسان به طبیب مراجعه کرد، یا برای حل مشکل به غیر خدا مراجع کند؛ خدا در آن موضع نقشی ندارد بلکه نقش خدا در آن است و آن طبیب یا آن شخص عنوان مظاهر خدا در حال فعالیت می باشند، این معنایش نیست که قلمرو حضور محدوده باشد بلکه جهان در ید قدرت الهی است هر جا که مکنتی است در همانجا خدا است. جهان محل تصرف و ولایت خدا است، هر جا که قوت ،قدرت، عزت و مکنتی است، حضور حق سبحانه تعالی است گاهی با قدرت برتر مانند معجزه و گاهی از طریق عادی و مظاهرش انجام می دهد و نوعا بنای نظام طبیعی براساس همین سنت ها است.
بنابراین اگر سنت های الهی اثرگذار است نه به معنای این که دعا در آن محدوده و یا ولایت خدا در آن محدوده نیست بلکه در همه مراحل هستی و حتی در یَسأله شِسَعُ نعله اِذا انقطع اگر انسان بند کفشش باز شد و خواست از خدا کمک بگیرد، او هم کمک کند و دعا کند که خدا به او قدرت و قوت دهد. این انسانی که قدرت این را ندارد در هنگام مرگ، چشمش را ببندد، باید همواره از خدا کمک بخواهد.
یا در دعای جوشن که در ماه رمضان و شب های قدر بر خواندن آن تأکید شده همین است که حضور خدای متعال در همه قلمرو هستی این هزار اسم یعنی در هر مکانی و جایگاهی که انسان حضور دارد، خدا با همان اسم حاضر می شود و کار انسانها را انجام می دهد. این گونه نیست که کارها را تفکیک کنیم و بخشی از کارها را خودمان انجام می دهیم و بخشی را فرد دیگر انجام می دهد و بخشی هم که دست ما کوتاه است و آشنایان هم نمی توانند، پس خدا انجام می دهد.
پس قرآن می فرماید اگر انسان اهل دعا و رابطه با خدا نباشد و نداند و نشناسد که خدا از جایگاه ولایت تصرف می کند و خودش را منشأ و مبدأ اثری بداند و مستقلا برای خودش جایگاه اثر بخشی قرار دهد، این هرگز مورد عنایت خدا نیست «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامً»( اگر دعای شما نباشد خداوند اعتنایی به شما نخواهد داشت)؛ پیامبر فرمود خدا به من گفته است به مردم بگو! این گونه نیست که من به شما توجه کنم و اعتنایی داشته باشم بدونه این که این قابلیت و استدعا را در خود نپروانید، باید همه چیز را از خدا خواست. زمانی خدا به انسان توجه می کند که انسان به ماسوا لله توجه و اعتنایی نداشته باشد به عنوان این که منشأ اثرند و مستقل در تاثیر هستند. اگر انسان همه چیز را از خدا بداند و همه کمالات را کانه تامه و ناقصه اشیاء را از او بداند و هم به لحاظ معرفتی و انگیزه ای خود را به خدا نزدیک کند، آن وقت از خدا و دعا بهره می برد.
آن وقت انسانها در دعایشان به میزان معرفت از سویی و باور و توجه و انگیزه از سوی دیگر به خدا نزدیک هستند و خدا به همه نزدیک اند اذا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اما این انسانها هستند که از خدا دورند خدا از انسان دور نیست ان الله یَحولُ بَیْنَ المَرءِ وَ قَلبِه» ولی اگر انسانها به ساحت مقدس خدا غفلت و اهل تجاهل و تغافل نباشند،آنها به خدا نزدیک باشند، خدا به آنها نزدیک است که فرمود أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ.
پس اصل استکبار در مقام دعا و عبادت، مورد نکوهش و سرزنش است. همه باید خودشان خاضع و متواضع ببیند الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ تکبر در پیشگاه خدا، که من کسی هستم، که من صاحب جاه و مال هستم، من صاحب مقام هستم، یکی از بدترین موانع و آفاتی است که در مسیر رضایت الهی و دعا و خواسته هایش انسان را ناکام می گذارد.
بسیاری از انسانها هستند که پیش خدا زبان باز می کنند اما آن تکبر درونی و کبر و غرور حجابهایی است که اجازه نمی دهد قرب و اجابت حق را درک کند، فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ زمانی اتفاق می افتدکه انسان موانع بیان شده را نداشته نباشد. اگر کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ نشانه این است که شرک مانع از ظهور حق و جلوه های حضرت حق بر انسان است. حق، بلا تردید جلوه خواهد کرد اما این انسان قدرت دیدن حضرت حق را ندارد بلکه با زدودن عیوب است که می تواند خدا را ببیند. این از مسائل عمده ای است که انسانها غافل اند.
تا انسان خودش را از درون تهی نکند، نتراشد و اوصاف ناصواب را تخلیه نکند و حیثیت های مورد نکوهش و سرزنش الهی را از خود دور نکند، نباید کسی جز خودش را مورد ملامت قرار دهد.
در عالم تابی خورشید هیچ گونه تردید نیست اما این انسان است که باید ازخودش خصلت های ناصواب را جدا کند. ممکن انسان اعمال بدی داشته باشد، ممکن کارهای بدی انجام داده باشد، اما اینها هنگام دعا شاید چندان مانع نباشد و شاید بعضی از انسانها گذشته تیره و تاری دارند اگر چه هم این گونه هستند، اما نمی تواند مانع چندانی در برابر دعا باشند چون دعا صلاح مومن است؛ اما اگر انسان مستور و محجوب به اخلاق و مزموم نکوهیده شده باشد این موانعی است که خودش ایجاد کرده است.
لذا گفته اند ماه رمضان ماه طهور و تمحیص است و وقتی انسان وارد این ماه می شود، باید از خدا بخواهد تا این زلال آب ماه رمضان بر چهره جانش ریخته شود و این امور مذمومه و نکوهیده، خصلت های بد و جلوه های اشتباهی که به عنوان اخلاق نکوهیده روی جان انسان کشیده شده، از انسان کنده شود. این چرک و رین که خدا از آن کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ یاد می کند این که خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلوبِهِم وَعَلی سَمعِهِم وَعَلی أَبصارِهِم غِشاوَةٌ وَلَهُم عَذابٌ عَظیمٌ. این غشاوه تکبر، عناد وخود بینی، خود برتر دیدن و دیگران را تحقیرکردن و اخلاق تند، خشن وافراطی و دور کردن انسان از جامعه است. بلکه داشتن اوصاف خوب و نیک جلوه هایی است براین که برق وجود و تابش خدا در درون انسان نمایان گری کند و نمایان گری داشته باشد.
این از مسایل عمده ای است که در دعا نقش اصلی و اساسی دارد. خدای عالم قریب است به پیامبرش می فرماید وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا. از ناحیه خدا حتی پیامبرش فاصله نیست. وقتی از تو سؤال کردند خدای من کجا است نگفت قل إِنِّی قَرِیبٌ بلکه خود خدا مستقیما وارد شده است یعنی خدا کاملا به انسان داعی و دعا کننده نزدیک است. اما این انسان که دعا کرد چون خصلت های بد را دارد و رین و چرک ها و غشاوها پرده ها یکی پس از دیگر« ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ روی جان انسان نهادینه شده، این اجازه نمی دهد، اما باید ابتدا انسان از خدا بخواهد این اوصاف را بد و ناپسند را از او جدا کند. این رذائل اخلاقی از او جدا شود تا بتواند برای اجابت دعا زمینه ساز باشد.
از آن طرف برای این که انسان زودتر به خواسته اش برسد، شرایط استجابت دعا را فراهم کند، استغفار و توبه کند خودش نسبت به آنچه که در گذشته داشته و دارد و ناصواب است، پاک و طهور کند، تا اجابت دعا محقق شود.
جلب عنایت خدا در دعا
مسئله ای دیگر که باید در بحث دعا و درماه رمضان توجه داشت، بحث جلب عنایت خدا است. این ماه، فرصت مناسبی برای جلب رضایت و محبت خدا است.
ویروس کرونا
امروز که جامعه ما گرفتار و مبتلای چنین بلیه ای ارضی است و مشکل عام و فراگیری برای جامعه فراهم آمده است، البته این شر می تواند خیر فراوانی برای جامعه به همراه داشته باشد و همه انسانها از این آزمون ایجاد شده، فرصتی برای بازبینی حیات انسانی فراهم بیاورند.
دیگر از مسائل تکبر، قدرت و منیت هایی است که استکبار و جهان سلطه با ابزار تبلیغی و رسانه این گونه اثر می گذارند، دست بردارند و به حال خود برگردند. این امری که کمتر از ذره است، می تواند این گونه، منشأ تحول و دگرگونی باشد، دیگر جا ندارد، انسان خود برتر بینی داشته باشد و دیگر کشورها، منافع و انسانها را تحت سلطه خود قرار دهد بلکه برای آزادی سازی انسانها این که بشر بتواند در این منزلگاه حیات طبیعت که آدم بسیار صغیرو کوچک و ناچیز است، برای خودشان حیات شایسته ای ایجاد کنند، این می تواند برای جامعه بشری ما همگرایی ویژه ای ایجاد کند.
آثار بی توجهی به ذات اقدس خدا
همه در این حال به سمت خدا توجه دارند و از اعمال و اعمال قدرت، سلطه و ساختن سلاح که همه اینها در مقابل ذره ناچیز، ناکارآمد و غیر مفید آمده است و حتی آن ذرات خانه اتمی که در جهان وجود دارد، همه اینها تحت الشعاع این ویروس قرار گرفتند و ذره ای هستند و انسان باید از این فرصت استفاده کند و با دعا و نیایش خودش در سطحی بیاورد که بازبینی در حیات انسانی اتفاق بیافتد و در نظام بشری مناسبات دیگری ایجاد شود. قدرت و سلطه و دیکتاتوری کردن و استبداد داشتن از کشورها جهان از بین برود و جوامع بشری بتوانند در پناه قدرت حق تعالی در ساحت شایسه انسانی زندگی و زیست انسانی داشته باشند.
ماه رمضان چنین زمینه ای می تواند برای همه جوامع اسلامی و شیعه و سایر جوامع به وجود بیاورد و در پرده این دعا و نیایشهای ویژه و خواسته ها در شب قدر بهترینها عالیترینها مواهب الهی برای جوامع بشر مطالبه کند.
نقش قرآن در وحدت جوامع بشری
همانطور که قرآن آمد تا همه بشر را متحد کند در ساحت آیین الهی در بیاورد و همه را به حکم خدا بخواهد، هیچ نبی و انسانی از منظر خدا نمی تواند بر دیگری ولایت داشته باشد، جز خدای عالم، که ولایتش را ناحیه اولیای الهی و اهل بیت که اینها از خود تهی هستند، به حق پیوسته اند و از ناحیه حق اِعمال کند.
این مطالبی است که می تواند از گذرگاه رمضان برای همه جوامع پدید آورد. ماه رمضان برای شستشوی همه عالم است و همه انسانها می توانند در پرتو این ماه و آموزه های بلند وحیانی الهی از هر شرایطی برای تعالی بهره ببرند.
امید است حوزویان و مبلغین و جامعه و مروجان دین با شناخت و آگاهی نسبت به معرفت حقایق و جلوه های ماه رمضان، صوم، قرآن و دعا بیش از پیش برای خود و نظام و جامعه اسلامی مفید و موثر باشیم.
خبرنگار: قربان اسلامی نژاد