به گزارش خبرگزاری حوزه، درس تفسیر حضرت آیتالله جوادی آملی در مسجد اعظم قم یکی از دروسی است که بسیاری از طلابی که سابقه درس خواندن در حوزه قم را دارند، کم یا زیاد، از آن بهره برده و از آن خاطرهای دارند. بسیاری هم این دروس را از رادیو یا تلوزیون شنیده یا دیدهاند. اما بسیاری از این شاگردانی که بیش از چند نفری از نسل اول آنها پای درس حاضر نیست، نمیدانند که این درس با سابقهای چهل ساله از کجا و چگونه آغاز شده است. به همین دلیل، آیتالله جوادی آملی خودشان تاریخچه این درس را اینگونه بازگو کردهاند:
در سال ۱۴۰۰ هـ.ق، بعد از اینکه طبق معمول درسی که در مدرس مدرسه سعادت که مرحوم سعادت (ره) در قم ساختند، آنجا درس به پایان رسید، من تنها نشسته بودم و شرکت کنندگان درس رفته بودند. من هیچ فکر نمیکردم که در فردای آن روز چه باید شروع بکنیم! گفتیم حالا میرویم تصمیم میگیریم، دروس رایج عقلی و نقلی که آن روز داشتیم فکر بکنیم که چه کتابی را، چه درسی را، چه فقهی را، چه مثلاً اصولی را، چه کلامی را، چه علوم عقلی را شروع بکنیم! همان جا که نشسته بودم دفعتاً به ذهنم رسید که ما تفسیر را شروع بکنیم؛ نه قبلاً فکری داشتیم، نه با کسی مشورت کردیم، نه کسی به ما گفت.
البته در طی سالها و مذاکرات مسئله اینکه تفسیر باید رایج بشود، تفسیر باید گفته بشود در ذهن خیلیها هست، اما آن روز نه من سابقهام بود نه کسی به من گفت، نه کسی پیشنهاد داد. در آن روز به ذهن ما آمد که تفسیر را شروع بکنیم. خدای سبحان این را در ذهن ما القا کرد ما در همان مدرس مدرسه مرحوم سعادت آملی شروع کردیم. طولی نکشید که جمعیت بیش از وسعت آن مدرس بود، رفتیم مهدیه مرحوم آقای اسلامی (ره)، طولی نکشید که آنجا هم کافی نبود، رفتیم مسجد محمدیه، طولی نکشید که مسجد محمدیه هم کافی نبود در کوتاهترین مدت ما از مدرس مدرسه سعادت به مسجد اعظم ـ ساخته آیت الله العظمی بروجردی (قدّس الله نفسه الزکیة) ـ منتقل شدیم. الآن که روز جمعه بیست و سوم شعبان المعظم ۱۴۴۱ ه.ق است تقریباً چهل سال این تفسیر طول کشید. تمام ساعاتش، تمام لحظاتش، تمام دقایقش، تمام سورش، تمام آیاتش، تمام کلماتش، تمام حروفش، تمام حرکاتش، تمام تنوین و رفع و ضمّ و نصبش، تمام فتح و ضمّ و کسرش، تمام تشدیدش، همه اینها به عنایت الهی بود؛ «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک»، «لَا صُنْعَ لِی وَ لَا لِغَیْرِی فِی إِحْسَانٍ مِنْکَ» این نعمت فقط در کنار مائده او و مأدبه او که مائده او و مأدبه او به صورت قرآن و عترت طاهرین (علیهم افضل صلوات المصلین) که قرآن ناطقاند عِدل قرآن کریماند به برکت اینها است. این نه تعارف است، نه مدحگویی است، نه ثناخوانی است، اظهار عجز صادقانه است که از اوست و لاغیر!.
نظر شما