به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، متن کامل درس اخلاق حضرت آیت الله حسین مظاهری در آستانۀ سالروز شهادت امام صادق«سلاماللهعلیه» منتشر شد که متن آن به این شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
امام صادق«سلاماللهعلیه» حقّ بزرگی به تشیّع دارند، لذا مذهب ما مذهب جعفری شده است. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» به رسالت مبعوث شدند و از همان اوّل، ولایت را دوش به دوش اسلام اهمیّت میدادند؛ و معنای ولایت هم یعنی دوازده امام بعد از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم». بیش از ده هزار روایت از سنّی و شیعه راجع به ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» داریم، که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» همینطور که میفرمودند اسلام، میفرمودند مراد از اسلام یعنی تشیّع، و بعد از من دوازده نفر خلیفۀ من هستند. در هر فرصتی این پیام را از طرف خدا به مردم میگفتند. همان وقتی که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» مبعوث به رسالت شدند و بنا شد رسالت را به مردم بگویند، ولایت امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» را نیز به مردم گوشزد کردند. طبق حدیث ثقلین که سنّی و شیعه آن را نقل میکنند، پیغمبر اکرم می فرمایند: بعد از من قرآن، عترت و عترت، قرآن و اگر کسی به این دو تمسّک نکند، ضلالت و گمراهی و بدبختی است: «مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا»[۱]
لذا در زمان پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» شجره طیبه قرآن، یعنی تشیّع ریشه دوانید. کمکم تا زمان امام حسین«سلاماللهعلیه» تصمیم گرفته شد این درخت قرآن و شجره طیبه قرآن را نابود کنند. لذا بر امام حسین«سلاماللهعلیه» واجب شد که قیام کنند. عزیمت ایشان به کربلا آن هم با خانواده و عیال، برای احیای شجره طیبه قرآن کریم بود و در این باره موفق شدند.
قرآن راجع به شجره طیّبه می فرماید: «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ ، تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»[۲]
امام سجاد«سلاماللهعلیه» نیز پس از عاشورا با همراهی حضرت زینب«سلاماللهعلیها» موج قیام کربلا را سرتاسری کردند و اثرات آن عالم گیر شد.
پس از آن، تشیّع نیاز به فرهنگ داشت، تشیّع منهای فرهنگ تشیّع نیست و ظاهر است. شیعه یعنی مذهب فرهنگدار، لذا یک فرصتی به امام باقر«سلاماللهعلیه» داده شد و این فرصت بیشتر برای امام صادق«سلاماللهعلیه» واقع شد. تضعیف بنیامیه و روی کار آمدن بنی عباس و بحثهای سیاسی و بحثهای اینکه من خلیفه هستم و بحثهای اینکه بنیامیه باید نابود شود و بالاخره بحثهای سیاسی، یک فرهنگ و یک فرصت به امام باقر و امام صادق«سلاماللهعلیهما» داد. فرصت امام باقر کم بود، اما توانستند این شجره طیبه قرآن را ریشهدار کنند. توانستند حوزههایی تشکیل دهند و توانستند شاگردان پرجرأت و پراستعدادی و شاگردانی که از همه چیز برای تشیع بگذرند، تربیت کنند و بالاخره در زمان امام باقر«سلاماللهعلیه» تشیع جان گرفت. الحمدلله در زمان امام باقر، شاگردان امام باقر، یعنی طلبهها و حوزهها توانستند این تشیع را به مردم بنمایانند.
برای امام باقر«سلاماللهعلیه» فرصت کم بود و آقا شهید شدند و نوبت به امام صادق«سلاماللهعلیه» رسید و امام صادق«سلاماللهعلیه» توانستند با بیش از هزار طلبۀ جوان، تشکیل حوزه دهند و درسها را شروع کنند و بالاخره توانستند این شجرۀ طیبه قرآن را بافرهنگ کنند. و این کار اگر از کار ابیعبدالله الحسین مهمتر نباشد، کمتر هم نیست. کار امام حسین«سلاماللهعلیه» اصل بناست و شجرۀ طیبه قرآن را زنده کردند، امّا «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» از امام صادق«سلاماللهعلیه» است. اما امام صادق«سلاماللهعلیه» میوهدار کردند و میوهها را تحویل اجتماع دادند. ما اگر بحارالانوار داریم با آن همه روایت در دین، در اعتقادات، در احکام و در اخلاق، مرهون زحمات امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردان امام صادق است. البته گفتم آنکه شجره طیبه را به میوه رساند، امام باقر بود، اما اگر ما کتب اربعه داریم و به آن مینازنیم، مرهون زحمات امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردان امام صادق بود. اگر کتابهای فقهی ما استغنای کامل دارد و بیش از بیست یا سی جلد روایات فقهی داریم، مرهون زحمات امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردان امام صادق است و شیعه الحمدلله مستغنی است.
صرفنظر از کتب روایی و کتب اربعه شیعه، فقط اگر کتاب وسائل الشّیعه را در نظر بگیرید که الان چکش مراجع تقلید است و مورد گفتگوی طلبههاست، در اثر زحمات امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردهای امام صادق است. البته ما به این چیزها اهمیت نمیدهیم و فراموش کردیم و اصلاً در نظر نداشتیم. ما باید به شاگردهای امام صادق خیلی دعا کنیم و برای آنها قرآن بخوانیم و خیرات و مبرّات دهیم و جلسات دینی را خدمت آنها هدیه کنیم. البته زحمت طاقت فرسا و زحمتهایی که جان خودشان را روی آن گذاشتند.
دشمن ننشست نگاه کند و تا میتوانست شاگردهای امام صادق را اذیت کرد. در تاریخ میخوانیم دسته جمعی مثلاً پنجاه طلبه را در زیرزمینی که شب را از روز تمیز نمیدادند، زندانی میکرد و آنها از گرسنگی و شکنجه میمردند و آنها را دفن نمیکردند و در مقابل دیگران میگندیدند و بالاخره بعد آن زیرزمین را روی افراد باقیمانده خراب میکردند.
یکی از شاگردان امام صادق«سلاماللهعلیه» ابن ابیعمیر است و تاجر بوده و هم شاگرد امام صادق«سلاماللهعلیه» بوده و روایت یاد میگرفته و پخش میکرده و هم تاجر بوده، اما به جرم تشیع او را گرفتند. چندین سال زندان و شکنجه و تازیانه را تحمّل کرد و تمام اموالش را نیز مصادره کردند. وقتی که از زندان بیرون آمد، به نان شب احتیاج داشت. اما همین ابن ابیعمیر با این زحمتها و مشقّتها توانست فرهنگ تشیع را به ما بدهد. اگر شاگرد امام صادق«سلاماللهعلیه» از شما بپرسد من به خاطر احکام دین، یعنی برای اخلاق و اعتقادات و احکام، این مصیبت ها را پشت سر گذاشتم داشتم، حال شما با روایتهای من چه کردید؛ چه جوابی میدهید؟! اینها ما را میبخشند، اما خجالتزدگی هست، زیرا زحمت کشیدهاند و خون جگر خوردهاند.
خود امام صادق«سلاماللهعلیه» هم در مضیقۀ عجیبی بودند. راوی میگوید رفت خدمت امام صادق و دیدم در اطاق بسته و پرده انداخته شده و آقا در آن هوای گرم نشسته بودند. به ایشان گفتم: «وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ عَلَیْکَ وَ السِّتْرُ مُرْخًی عَلَیْکَ»[۳]
بنابراین اگر میگویند مذهب، مذهب جعفری است، برای اینست که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» اصل تشیع را پایهریزی کردند و قرآن هم میفرماید یا رسول الله! بارک الله که شجره طیبه قرآن را پایهریزی کردی. سقیفه بنی ساعده آمد و درخت را خشکاند. در زمان امام حسین«سلاماللهعلیه»، امام حسین«سلاماللهعلیه» این شجرۀ طیبه قرآن را زنده کرد، اما نیاز به فرهنگ داشت. معلوم است که مذهب بیفرهنگ اگر نباشد، بهتر از اینست که باشد. آدمی که جاهل به دین باشد، معلوم است که ضررش خیلی بالاست. حال چه کسی مکتب تشیع را فرهنگ دار کرد؟! امام باقر«سلاماللهعلیه» پایهریزی کردند و اما عمده امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردها یک استغنای کامل از نظر فرهنگ به تشیع دادند. الحمدلله تشیع هم از نظر احکام یعنی رساله و هم از نظر اخلاق و هم از نظر اعتقادات خیلی بالاست. من الان سراغ ندارم مشکلی در اعتقادات باشد که در روایات ما جواب داده نشده باشد. ما استغنای عجیبی در فرهنگ تشیع داریم و باید شکر کنیم.
یک مرتبه شکر اینست که بگوییم الحمدلله رب العالمین و همه باید این مرتبه را داشته باشیم. مرتبه دیگر هم شکر قلبی است که این چیزها را بدانیم و خیلی خوشحال شویم و برای کسانی که این تشیع رابه ما دادند دعا کنیم و به فکر آنها باشیم و مخصوصاً به فکر امام باقر و امام صادق«سلاماللهعلیهما» باشیم. این نیز الحمدلله خوب است و داریم و اما شکر عملی، یعنی همۀ شما آقایان و خانمها باید آشنایی کامل به دین داشته باشید. آنها برای شما ضبط کردند و شما باید درو کنید. همۀ شما باید از نظر احکام آشنایی کامل داشته باشید. نمیتوانید یک مسئله پیدا کنید که در روایات ما نباشد. نمیتوانید یک جملۀ اخلاقی پیدا کنید که در روایات ما نباشد. نمیتوانید یک مسئلۀ اعتقادی پیدا کنید که جوابش در روایات ما نباشد. اگر یک آقا یا یک خانم پیدا شود که آشنا به دین نباشد، به امام صادق و امام باقر«سلاماللهعلیهما» جفا کرده است و مواظب باشید یک دفعه جفا به امام باقر و امام صادق«سلاماللهعلیهما» و جفا به طلبههای زمان امام باقر و امام صادق نکرده باشید.
بحث خوبی بود. امیدوارم همۀ شما اهمیّت به این بحث دهید و مخصوصاً به این جملۀ آخر، اینکه همۀ شما عالم در دین شوید. الحمدلله آنها زمینه را آماده کردند برای اینکه ما از این شجره طیبه قرآن استفاده کنیم: «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا».
[۱]. الاحتجاج، ج ۱، ص ۲۶۳؛ همچنین ر.ک: الکافی، ج ۲، ص ۴۱۵؛ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۲؛ الامالی الصدوق، ص ۵۲۳ و ...
[۲]. إبراهیم، ۲۴ و ۲۵.
[۳]. الغیبة النعمانی، ص ۲۸۸.