حمیدرضا افشار بازیگر سینما و استاد دانشگاه هنر تهران در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، درباره کارکرد استراتژیک سینمایی ایران اظهار کرد: سینمای ایران از ظرفیت کافی و لازم به لحاظ استراتژیک برخوردار است و میتواند تصویر خوبی از ماهیت فرهنگی کشورمان عرضه کند، اما شرایط سیاسی، اجتماعی، هنری و اقتصادی به گونهای است که این کار امکان پذیر نیست. مجموعه عوامل غیر کارشناسی و غیرتخصصی در حوزه مدیریت و برنامه ریزی دولتی عامل اصلی مشکلات سینمای ایران هستند.
این مولف و مترجم آثار سینمایی در پاسخ به این سوال که آیا تولیدات استراتژیک را تنها در یک ژانر خاص میتوان تصور کرد، تصریح کرد: در این حوزه مساله اصلی ژانر نیست، چون تولیدات عامهپسند سینما نیز این ظرفیت را دارد تا کارکرد استراتژیک داشته باشند، اما متاسفانه عمده آثار عامهپسند کشورمان کپی بسیار ضعیف از سینمای رایج و کلیشهای دهه پنجاه فیلم فارسی و آثار سینمایی دیگر کشورها هستند. این وضعیت در شرایطی است که کارگردانان و فیلمنامهنویسان در کشورمان وجود دارند که طرحها و فیلمنامههای خوبی ارائه میکنند، اما موفق به دریافت مجوز و پروانه ساخت نمیشوند، اما در کمال تعجب از همان فیلمنامههایی که رد شدهاند بعد از مدتی کپیهای بسیار ضعیف ساخته میشود!
این مولف و مترجم آثار سینمایی در پاسخ به این سوال که آیا تولیدات استراتژیک را تنها در یک ژانر خاص میتوان تصور کرد، تصریح کرد: در این حوزه مساله اصلی ژانر نیست، چون تولیدات عامهپسند سینما نیز این ظرفیت را دارد تا کارکرد استراتژیک داشته باشند، اما متاسفانه عمده آثار عامهپسند کشورمان کپی بسیار ضعیف از سینمای رایج و کلیشهای دهه پنجاه فیلم فارسی و آثار سینمایی دیگر کشورها هستند. این وضعیت در شرایطی است که کارگردانان و فیلمنامهنویسان در کشورمان وجود دارند که طرحها و فیلمنامههای خوبی ارائه میکنند، اما موفق به دریافت مجوز و پروانه ساخت نمیشوند، اما در کمال تعجب از همان فیلمنامههایی که رد شدهاند بعد از مدتی کپیهای بسیار ضعیف ساخته میشود!
وی ادامه داد: مافیای تولید و پخش و رانتهای سینمای ایران، آسیبی دیگر است که به نظرم سینما را از مسیر استراتژیک دور کرده است. حال ممکن است این سوال پرسیده شود در فضای موجود نقش دولت برای رسیدن به سینمای استراتژیک چیست؟ جواب این است که شاید دولت بتواند منابع بخشی از تولیدات سینمای استراتژیک را تامین کند، اما به لحاظ کمّی و کیفی به تنهایی قادر به چنین امری نیست. مسیر صحیح باید بر اساس استانداردهای جهانی به تشخص و هویت سینما بیانجامد.
مشکل سینمای ایران پول نیست
افشار با تاکید بر این که مشکل سینمای ایران فقط پول و سرمایه نیست، گفت: بر خلاف برخی نظرها که ضعف منابع مالی را مشکل اصلی سینما میدانند، به نظر میرسد مشکل اصلی سینمای ایران عدم معرفت و دانش و تخصص است، با توجه به این که در کشور دانشکدههای تخصصی سینما و تئاتر وجود دارد، اما در عرصه مدیریت و سیاست گذاری و تولید آنچه انجام میشود فاقد این ارتباط تخصصی و علمی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بخشی از کارکرد استراتژیک سینما در گرو ارتباط و دستیابی به بازارهای جهانی است، تصریح کرد: فیلمهایی در کشورمان توسط سازمانها و نهادهای دولتی تولید شدهاند که آثار خوبی هم بودهاند، اما آیا در سطح جهانی هم درخشش داشتهاند؟ جواب خیر است، چون ما در عرصه پخش بینالمللی بسیار ضعیف هستیم، پس ضروریست با بنگاههای بینالمللی تولید و پخش ارتباط برقرار کرده تا بتوانیم در این زمینه موفقیت استراتژیک داشته باشیم. این خواسته نیز امری غیرمعقول نیست، زیرا برخی از کشورهای آسیایی و خاور دور امروز قادرند به مدد دستیابی به بازارهای بینالمللی، فرهنگ و هویت خود را جهانی کنند. همچنین آنها با مدیریت صحیح و سرمایهگذاری مناسبتر هم توانستهاند با تبلیع فرهنگ و هویت خود، مخاطب جهانی داشته باشند.
وی متذکر شد: در سراسر آمریکا و اروپا سالنهایی وجود دارد که در آنها فیلمهای هندی، ترکی و کردی پخش میشود، ولیکن هنوز نتوانستهایم این تجربه را با فیلم ایرانی داشته باشیم، البته ممکن است در بازار جشنوارههای جهانی، سینمای کشورمان گاهی یک یا دو سالن به صورت تک سانس داشته باشد، اما این روش اکران در بازار جهانی موثر نیست.
این کارگردان تئاتر اضافه کرد: هنگامی میشود از اکران موفق نام برد که سینماهای متعدد در چند سانس، فیلمهای ایرانی نمایش دهند. نکته مهم دیگر و قابل توجه این است که تابع قانون حقوق مادی و معنوی آثار سینمایی در سطح جهانی باشیم، والا در بازار جهانی نخواهیم توانست به موفقیتهای لازم دست یابیم.
کپیبرداری از سینمای غرب ممنوع
این استاد دانشگاه توصیه کرد: به جای اینکه در تولید محتوا از فیلمهای خارجی کپیبرداری کنیم شایسته است به ارزشها و میراث فرهنگی و هنری خودمان تکیه کنیم. نکته دیگری که روی آن تاکید دارم بحث فیلمنامه است. در شرکتهای موفق فیلمسازی جهان، محور اصلی تولید، ایده و فیلمنامه بر اساس استراتژی فرهنگی آن کشور است، بنابراین اگر طرح و فیلمنامهای بر این اساس نباشد دست به تولید آن نمیزنند. پس بهتر است این روش در ایران نیز با جدیت مدیریت شود، ولی متاسفانه تا به امروز چنین امری محقق نشده است.
وی در پایان پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه آیا سینماگرانی نظیر ابراهیم حاتمیکیا به عنوان الگوی سینماگر استراتژیک محسوب میشوند؟ اظهار کرد: وی یکی از کارگردانهای جریانساز سینمای کشورمان است.
انتهای پیام