به گزارش خبرگزاری «حوزه» از شیراز، شهید دکتر سید ابراهیم فقیهی جوانی برومند از دیار نیریز بود که پس از قبولی در رشته پزشکی عمومی و پس از آن قبولی در تخصص ارتوپدی بیشترین خدمات را در زمان خود به مردم، مستمندان و مجروحان دفاع مقدس ارائه کرد.
شخصیتی که در اوان انقلاب ۳۱ ساله بود و به هنگام شهادت ۳۴ ساله، همو که با شناخت ماهیت دستگاه پهلوی به مبارزه با آن رژیم فاسد پرداخت و در این راه شکنجهها دید و خم به ابرو نیاورد.
با شروع انقلاب و فعالیت شدید گروههای چپ، کموله، حزب توده و مجاهدین خلق در دانشگاهها، به روشنگری پرداخت. او چون مطالعات دینی و مذهبی داشت و از خانوادهای عالم برخاسته بود به خوبی پی به التقاط این فرقهها و گروهها برده بود و نه تنها حاضر نشد کوچکترین کمکی به آنها کند بلکه به عنوان استادیار دانشگاه، انحرافات ریشهای این فرقهها را نیز فریاد میزد.
یکی از دانشجویان پزشکی به نام کاوه، ماشین لندروری داشت آخر هفته ماشین را پر از دارو میکرد و به اتفاق دکتر به حاشیه شهر شیراز میرفتند و به طبابت مردم مستضعف آن مناطق میپرداختند، به گونهای که با همه مشغولیتها اهتمام دکتر به درمان حاشیه نشینان کمرنگ نمیشد.
در کار پزشکی خود نیز به معنای واقعی کلمه جهادی بود و از ابتدای صبح تا گاهی پاسی از شب مجروحین دفاع مقدس را جراحی میکرد به گونهای که در حجم کار و کیفیت آن زبانزد خاص و عام بود.
آقای صرامی میگفت: «در مرداد ماه سال ۶۰ دو نفر از منافقین مرا که به شدت در دانشگاه و در کنار دکتر فقیهی علیه آنها روشنگری میکردم ترور کردند با اینکه چند گلوله به سمتم شلیک کردند اما زنده ماندم و فقط یک گلوله به آرنج من اصابت کرد. دکتر فقیهی به محض اینکه مطلع شد خودش جراحی دست مرا به عهده گرفت. وقتی مرا دید با شوخی گفت: «گلوله چه مزهای دارد؟» و من گفتم درد چندانی ندارم.
بعد از اینکه دست مرا جراحی و سپس پانسمان کرد، گفت: توصیه میکنم به شهر خودت برگردی تا در امنیت بیشتری باشی (چون من چهره آن دو نفر را دیده بودم و هر لحظه ممکن بود برای کشتنم به سراغم بیایند) دو ماه در شهر خودم بودم روزی که میخواستم به شیراز برگردم ناگهان شنیدم که منافقین دکتر فقیهی را مقابل دیدگان فرزندانش ترور کرده اند».
جرم سید ابراهیم چه بود که او را اینگونه گلوله باران کردند؟
مگر نه این است که تنها و تنها فهم صحیح دین و کوتاه نیامدن در مقابل التقاط و انحراف و وفاداری به آرمانهای امام سبب شهادت او شد؟
آری؛ دستان مزدوران گمراه نظام سلطه این شخصیت خدوم و پر تلاش را از جامعه پزشکی و مردم ایران گرفت همان دستان پلیدی که امروز در دست آمریکا و غرب برای انتقام از مردم ایران فشرده میشود و همان فاسدانی که امروز نقاب مظلومیت بر چهره جنایتکار خود پوشیدهاند.
اما آرزویی که به دست اهالی هنر محقق می شود این است که کاش همانطور که برای شخصیت ارزشمندی چون دکتر قریب سریال فاخری ساخته شد و او و خدماتش را به جامعه شناساند فیلمی فاخر نیز برای این پزشک مردمی و انقلابی که در راه خدمت به آرمانهای والای انسانی به هنگام مراجعت به منزل بدنش را گلوله باران کردند نیز ساخته میشد تا شخصیت او الگویی برای نسلهای امروز و فردا بشود و راه روشن او در دفاع از اسلام و خدمت خالصانه به مردم نیز فراموش نگردد.
و این است حقوق بشر آمریکایی که بوقهای رسانهای آنها گوش فلک را کر کرده است و تحت لوای آن، بیشترین جنایتها علیه بشریت رخ میدهد.
محمد استوار میمندی