به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلاموالمسلمین علی بنایی در ابتدای اولین جلسه از دور جدید سلسله کرسی های آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «جریان شناسی سیاسی در قرآن» برگزار شد با اشاره به دونامه ای که اخیراً منشتر شده گفت: برخی افراد بجای پاسخگو بودن مدعی شده اند.
دبیرکل مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم گفت: در هفته گذشته دو نامه با دو مضمون از دو خاستگاه متفاوت در فضای کشور انتشار یافت: یکی نامه روسای کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی و دیگری نامه آقای موسوی خوئینیها. کسانی که با طرز تفکر و خلقیّات و روحیات آقای خوئینیها آشنایند از شگردهای ایشان تعجب نکردند و برایشان مسبوق به سابقه است. نامه و سابقهای که مشحون از خودبرتربینی وحس رقابتهای منفی با دوستان قدیمی و ناکامیهایش است.
وی افزود: آقای خوئینیها خوب است اولاً خاطرات خود را از دوران زندان سال ۵۴ و اعترافاتش را در پرونده وحید افراخته و انشعاب ایدئولوژیک منافقین به یاد آورد و ثانیاً از مرکز اسناد بخواهد که عین اعترافات و تکنویسیهایش را منتشر کند تا عیار انقلابی بودن وانقلابی ماندن عیان شود.
حجتالاسلاموالمسلمین بنایی در ادامه گفت: مهمترین نکته در نامه آقای خوئینیها انفعال و وادادگی کامل است. تقدیرگرایی ایشان یا به تعبیر دیگر جبرگرایی و اشعریگری یعنی پایان خط انقلابیگری و دور شدن از مرام و مسلک عدلیه.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی افزود: آقای خوئینیها بنا به مصاحبه خودش پنهان و دور از چشم امام (ره) تسخیر لانه جاسوسی را سازمان داد و حالا مدعی شده است که چرا کشور گرفتار تحریم و کینهتوزیها قرار دارد. آن روز بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا را از امام راحل پنهان کردند و امروز نتایج و پیامدهای منفی حاصل از آن روز را از مقام معظم رهبری (مدظله) مطالبه میکنند. گروهی دیگر سی سال بعد، از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند و هزینههای بارشده بر آن را از جیب نظام پرداختند و گروه سومی چند سال بعد از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و هزینههایش را پای نظام و خون شهید آیتالله نمر محاسبه کردند.
حجتالاسلاموالمسلمین بنایی در ادامه گفت: این جریانها و حوادث ریشه اصلیاش خودخواهی و شهرتطلبی و عاقبتاندیش نبودن طراحان آنهاست. والا چگونه ممکن است کسی نظام و ولایت فقیه را قبول داشته باشد و خوسرانه کاری انجام بدهد که هزینهاش را ولایت فقیه بپردازد.
وی افزود: برای رفتارشناسی آقای خوئینیها گویاترین جمله، تعبیر امیرالمومنین علی(ع) است که در واقعه جنگ جمل و جنگافروزی طلحه و زبیر فرمود:«إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ؛ و قطعاً آنان حقی را میطلبند که خود آن را واگذاردند و در پی خونی افتادهاند که خود آن را ریختند. پس اگر در آن کار همدستشان بودم، به یقین برای ایشان سهمی از آن است و اگر آن را بدون من عهدهدار بودهاند پس پیامدش جز بر آنان نیست.» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲)
وی سپس گفت: در حقیقت حضرت علی (ع) میفرماید این جماعت که علیه عثمان شورش کردند و او را به قتل رساندند باید آنقدر شجاعت داشته باشند که پای کار و تصمیم خود بایستند؛ چرا فرافکنی میکنند؟ چرا غوغا سالاری و مظلومنمایی میکنند؟ مرا متهم به کاری میکنند که نه رضایت به آن داشتم و نه زمینهساز آن بودم.
حجت الاسلام والسملمین بنایی در پایان قدر مشترک این دونامه را در چهار بند به شرح ذیل برشمرد:
یک. فرار به جلو و عدم پاسخگو بودن است. آقایان در همه ابعاد تصمیمگیری و اجرا حضور داشتهاند و امروز به جای پاسخگو بودن، مدعی شدن را انتخاب کردهاند. این رویه بدان جهت است که در کشور حزب نیست. اشخاص میآیند و میروند و بدون پرداخت هزینه از این جناح به آن جناح نقل مکان و اثاثکشی میکنند .
دو. جوهره حرفهای روسای کمیسیونهای مجلس با خوئینیها یکی است. آبشخور آن یکسان است؛ منتهی مخاطبان تفاوت دارند والا نگاهها یکی است.
سه. وقتی ما مسئولانه حرف نزنیم و به آینده کشور و انقلاب و کارآمدی نظام در بُعد داخلی و خارجی متعهد نباشیم و بخواهیم در هر صورت قهرمان باشیم، ازخود سلب مسئولیت میکنیم و به جای امید دادن به مردم، در صددیم از آب گلآلود ماهی بگیریم.
چهار. این نامهها نشان داد خود بزرگبینیها و خود محوریها و عنان کار را به احساسات و عوام فریبان سپردن موجب عزت و پایداری بیشتر مردم نخواهد شد واین با نگاه ملی ما و اولویت داشتن منافع ملی واسلام با مصالح شخصی وجناحی سازگار نیست.