جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
افقهی

حوزه/ سید هادی سید افقهی گفت: محور مقاومت نگاه خیلی خوش بینانه ای به تحرکات فرانسه ندارد. اما  یک تفاوتی بین فعالیت ها، موضع گیری و سیاست های آمریکا نسبت به محور مقاومت و فرانسوی ها وجود دارد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، هم زمانی اعلام عادی سازی کشورهای عربی با رژیم غاصب قدس یکی پس از دیگری و سفرهای رئیس جمهور فرانسه به منطقه و دیدار با مقامات عراقی و لبنانی نشان از اتفاقات جدید و ترسیم نقشه سیاسی برای منطقه غرب آسیا است؛ در همین راستا سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه با "سید هادی سید افقهی" کارشناس غرب آسیا به گفت و گو پرداخته است.

متن گفت و گو به شرح ذیل است:

حوزه: به نظر شما علنی نمودن عادی سازی روابط برخی از  کشورهای عربی با اسرائیل در شرایط کنونی منطقه و در راستای تحقق معامله قرن چه اهداف و پشت پرده ای دارد ؟

در این زمینه چند نکته قابل طرح است؛ نکته اول، هم ترامپ و هم نتانیاهو نخست وزیر رژیم کودک کش صهیونیستی در شرایط بحرانی انتخابات پیش رو هستند. در داخل آمریکا چند عامل باعث کاهش محبوبیت ترامپ شده است. عامل اول این کاهش محبوبیت سوء مدیریت و ناتوانی مبارزه با بیماری کرونا و بالارفتن آمار مبتلایان و جان باختگان بود و همین موضوع بر روند رشد اقتصادی آمریکا اثر بسیار بدی گذاشت. عامل دوم؛ کشته شدن سیاه پوست مظلوم "جرج فلوید" توسط پلیس آمریکا که یک عمل وحشیانه بود، چرا که پلیس آمریکا ددمنش و از قاتلان حرفه ای هستند. این اتفاق باعث قیام سیاه پوستان و در کنار آنها سفید پوستانی شد که با نژاد پرستی و بی عدالتی مخالف هستند.

عادی سازی تنها روزنه امید ترامپ و نتانیاهو برای نجات از مشکلاتشان

در واقع در آمریکا دو جنبش در حال تظاهرات و اعتراض علیه هیئت حاکمه هستند. مسئله دیگر مبارزات انتخاباتی است و رقیب ترامپ که جو بایدن است. او چند امتیاز جلوتر است، و علیرغم این که امکانات حاکمیت در اختیار ترامپ است، بایدن موقعیت ترامپ را به خطر انداخته است. در زمینه سیاست خارجی نیز ترامپ هیچ موفقیت چشمگیری تاکنون نداشته، بلکه بسیاری از کشورهای جهان را در نتیجه رفتارهای مغرورانه و متکبرانه  اش مخالف خود و کشورش نموده است.

رفتارهای تنش زایی که با دنیا داشته از جمله با سازمان های بین المللی و بسیاری از تعهد نامه ها  توافق نامه ها و پروتکل های بین المللی را تحت عنوان شعار آمریکا اول زیر پا گذاشته است.  این وضعیت سیاست خارجی آمریکا مخصوصا در مبارزه با ایران است که  برای وادار کردن ایران به مذاکره بسیار تلاش کرد که به لطف خداوند تاکنون موفق نشده است. لذا او به دنبال روزنه امیدی می گشت که به عنوان دستاوردی موفق در سیاست خارجی به طرف دارهای داخلی خود ارائه دهد تا آرای بیشتری کسب کند. بنابراین اقدام به وارد کردن فشارهای سیاسی، روانی و نظامی به امارات کرد .البته این اقدام تنها به امارات متوقف نمی شود و ممکن است به کشورهایی چون بحرین، عمان، حتی سودان هم سرایت کند و عادی سازی خود را با اسرائیل اعلام کنند .

عربستان هم اگر به تواقفات پشت پرده ای که با یکدیگر دارند برسند، آماده اعلام عادی سازی هست، چرا که مقدماتی را سعودی ها همچون اجازه عبور و مرور به هواپیماهای صهیونیستی ازآسمان خودشان و پرواز از تلاویو به ابوظبی را فراهم کردند.

نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی وضعیتش بد تر از ترامپ است.  او هم  با شرایط کرونا و شرایط اقتصادی بسیار بد رژیم  صهیونیستی برای او مشکلات و وضعیت نابسامانی را ایجاد کرده دست و پنجه نرم می کند. از سوی دیگر شکست در سه نوبت انتخابات کنیست از دیگر مشکلات اوست .نتانیاهو باید بتواند اکثریت آرا را برای تشکیل یک دولت قوی بر اساس حمایت های حزب لیکود و دیگر احزاب راست دینی افراطی به دست آورد که موفق نشده است و  رقیب سرسختی به نام گانت رهبر حزب آبی سفید دارد.

 از سوی دیگر او و خانواده اش پرونده های فساد مالی و رشوه گیری دارند. از این رو نتانیاهو هم گرفتار چنین وضعیتی در داخل سرزمین های اشغالی است، لذا به دنبال دستاوردی مهمی  در سطح خارجی بود که همان عادی سازی با برخی از دولت های عربی است تا در بعد داخلی با این اقداماتش اعلام کند که من منجی اسرائیل هستم و در حال کشورگشایی و ایجاد جبهه ضد مقاومت و محاصره  ایران هستم. از این رو روابط دیرینه و پنهانی اش را با کشورهای جنوب حاشیه خلیج فارس همچون عربستان، بحرین و عمان آشکار کرده است.در واقع این روابط از گذشته وجود داشته است؛ تا جایی که نتانیاهو چند ماه قبل از مرگ سلطان قابوس سفری به عمان داشت و  از وی و هیئت بلند پایه همراهش استقبال رسمی صورت گرفته است.

در واقع این کشورها امید نجات نتانیاهو از رفتن به زندان هستند تا مقبولیت و محبوبیت خودش را افزایش دهد و در انتخابات آینده کنیست اکثریت آرا را به دست آورد و از رفتن به زندان و محاکمه  نجات پیدا کند.

وحشت محور عربی- عبری و غربی از گسترش نفوذ ایران

البته ابعاد دیگری در پشت پرده عادی سازی برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی وجود دارد؛ از جمله نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه برای اشراف بر تحرکات نظامی و گسترش نفوذ ایران و به طور کلی محور مقاومت است. چون بسیاری از برنامه های آنها در عراق، سوریه، یمن، جنوب لبنان و فلسطین اشغالی شکست خورده است؛ لذا آنها احساس وحشت نمودند و تصمیم گرفتند  جبهه خود را علنی کنند و دست از پنهان کاری بردارند و یک ائتلاف نظامی، سیاسی و بلوک اقتصادی علیه ایران و دیگر کشورها و سازمان های محور مقاومت تشکیل دهند.

این ها برخی از اسرار پشت پرده این عادی سازی هست اما سوالی که مطرح است؛ آیا آنها موفق خواهند شد و این عادی سازی ها تبدیل به روابط رسمی و همیشگی می شود؟ که مقام معظم  رهبری فرمودند این عادی سازی خیانت بزرگی به جهان اسلام و فلسطین بود، و دیری هم نخواهد پایید. حال باید این فرمایش رهبری مورد واکاوی قرار بگیرد که منظور ایشان که خیلی این عادی سازی ها طول نمی کشد،چیست و چگونه محقق می شود.

حوزه: اخیرا رئیس جمهور فرانسه به لبنان و عراق سفرهایی داشته و با مقامات این کشورها در خصوص مسائل داخلی این کشورها دیدارهای انجام داده است به نظر شما در شرایط کنونی منطقه این دیدارها چه اهدافی را دنبال می کند؟

اولا سفر وی به لبنان در یکصدمین سال استقلال لبنان از استعمار فرانسه صورت گرفت و او خواست با این اقدام حضور قوی فرانسه در لبنان و  استمرار قیومیت سیاسی، فرهنگی فرانسه بر لبنان را به اثبات برساند. انفجار مرگبار بندر بیروت که منجر به یک فاجعه ملی شد، فرصت خوبی بود که مکرون به لبنان سفر کند و حضور فرانسه را در لبنان را به نمایش بگذارد.

مکرون در عراق و لبنان به دنبال منافع خود می گردد

درباره سفر وی به لبنان تفسیرهای گوناگونی مطرح شده که آیا واقعا مکرون با هماهنگی آمریکا و کشورهای اروپایی و کشورهای مرتجع عربی این سفر را انجام داده است، یا به خودی خود برای منافع فرانسه به لبنان سفر کرده است. مسئله دیگر تاکید بردخالت در امور سیاسی لبنان است، او معتقد  است فساد سیاسی و مالی باعث شده لبنان به قهقرا برود و ممکن است لبنان از صفحه روزگار و نقشه جهان محو شود و این دقیقا عبارات و کلمات مکرون است که  بکار برد، و ادعا نمود که  فرانسه قصد کمک و  اصلاحات سیاسی در لبنان دارد و حمله شدیدی به گروه  ۱۴ مارس که از طرفداران غربی ها و عربستان و صهیونیست ها هستند، انجام داد. دیدار مهمی با "محمد رعد" رئیس فراکسیون حزب الله در پارلمان لبنان انجام داد و تاکید نمود؛ که نمی توان حزب الله را از معادلات سیاسی لبنان حذف کرد و در سفر دوم هم که در یک سپتامبر انجام شد بر همکاری با حزب الله تاکید واین حزب را  نیروی موثر در معادلات داخلی سیاسی امنیت لبنان معرفی نمود که بر معادلات سیاسی و امنیتی  لبنان تاثیر گذار است.و یک تجدید نظر،  تجدید ساختار و باز تولید جدیدی در قالب یک حکومت مدنی و نه یک حکومت  طایفی گری  که مبتنی بر سهم خواهی سیاسی باشد، برای  آینده لبنان ترسیم نمود.

سفر مکرون به عراق نیز یک نوع مناقشه و تنه زدن به حضور مطلق آمریکا در عراق است.آنها هم  به دنبال نفت و انعقاد قرار دادهای کلان با دولت عراق هستند و باید منتظر ماند و دید که تا چه اندازه مکرون در این سفر موفق به رقابت با حضور دولت آمریکا در عراق می شود و چه منافعی را به دست می  آورد.

فرانسه دوست قدیمی و وفادار به رژیم صهیونیستی است

به نظرمن سفر او به عراق و لبنان مستقیما متوجه ایران و مبارزه با ایران نیست، اما نباید غافل بود که مکرون و دولت فرانسه طرفدار پر و پا قرص رژیم صهیونیستی هستند و نباید از مکر وخدعه آنها که در برجام آن ها را به خوبی آزمودیم، غافل شویم و باید تحرکات آنها را تحت نظر داشته باشیم.

حوزه: به نظر شما محور مقاومت در برابر تحرکات اخیر سیاسی که در منطقه در حال جریان است چه نگاه و واکنشی باید داشته باشد؟

شهادت شهید سلیمانی اعلام جنگ آمریکا با محور مقاومت است

داستان محور مقاومت با آمریکا و اسرائیل از یک سو با داستان محور مقاومت با دیگر کشورهای اروپایی و اکثریت  کشورهای عربی دیگر، قدری متفاوت است؛ چرا که آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران و هم پیمانان و شرکای مقاومت  اعلام جنگ کردند و اوج این جنگ اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن "شهید سپهبد سردار حاج قاسم سلیمانی"، "شهید ابو مهدی المهندس" و همراهان او بود. بنابراین نگاه  محور مقاومت به آمریکا و رژیم صهیونیستی نگاه دشمنانه و جنگ است. اما نگاه محور مقاوت به برخی از کشورهای اروپایی و کشورهای عربی نگاه خصمانه است که هنوز به مرحله اعلام جنگ نرسیده و ممکن هست به مرحله جنگ برسد یا نرسد.

اما به طور کلی محور مقاومت نگاه خیلی خوش بینانه ای به تحرکات فرانسه ندارد. اما  یک تفاوتی بین فعالیت ها، موضع گیری و سیاست های آمریکا نسبت به محور مقاومت از یک سو و فعالیت ها و تحرکات فرانسوی ها  از سوی دیگر وجود دارد. بنا بر این تفاوت وجود دارد، اما از آنجا که می گویند "الکفر ملة واحدة" ممکن هست یکی نقش پلیس خوب را بازی کند و دیگری مثل آمریکایی ها نقش پلیس بد را بازی کنند که منافعشان تا کجا اقتضا می کند و چه  تدابیر و حیله ها  و نقشه هایی در پشت پرده  برای منطقه دارند.

چون این کشورها حضورشان  در منطقه در واقع  اول حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی است، رژیمی که همواره در منطقه ایجاد نفاق، شکاف، جنگ ، درگیری و حمایت از تروریست نموده است و هدف دیگر که به دنبال نفت ، محاصره محور مقاومت و ایران هستند.

گفت وگو از وجیهه سادات حسینی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha