یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
کد خبر: 919690
۲۹ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۱
حجت الاسلام استوار میمندی-مدیر حوزه علمیه فارس

حوزه/ چند سالی است که در گوشه و کنار قلم ها و حنجره هایی، رسالت خود را در نفی قانون حجاب که یکی از ضروریات دین اسلام است و همه گروه های اسلامی بر ضروری بودن آن اتفاق نظر دارند دیده اند و مدام این سو و آن سو می نشینند و با پوشش مصلحت اندیشی و دلسوزی برای زنان جامعه و در واقع با اغراض سیاسی اعتقادات دینی مردم را مورد هجمه قرار می دهند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از شیراز، حجت الاسلام والمسلمین محمد استوار میمندی مدیر حوزه علمیه فارس طی یادداشتی در خصوص حجاب این چنین آورده است؛ صرف نظر از اینکه منادیان مخالفت با قانون حجاب چه کسانی هستند چند نکته را به عرض مردم شریف و خداجوی ایران می رسانم:

۱-حجاب یکی از واجبات الهی است که اختصاص به بانوان ندارد بلکه مردان نیز وظیفه دارند که خود را متعهد به رعایت این تکلیف الهی بدانند، آنچه بین زن و مرد تفاوت دارد کیفیت و محدوده پوشش است که آن هم به مصالح وحکمت های خالق مهربان برمی گردد.

۲-حجاب شرعی که در آن الزام به رعایت حدود شرعی هم در محدوده پوشش و هم در کیفیت پوشش است حکمی است که از قرآن کریم و دستورات پیشوایان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است که در این مقال مجال ذکر آنها وجود ندارد ولی به عنوان نمونه آیاث ۳۲، ۳۳ و ۵۹ سوره احزاب و آیه ۳۱ سوره مبارکه نور گویای این اصل مسلم است. 

۳-در تحلیل وجوب حجاب باید نگاه جامعی به آن داشت چرا که این پدیده از یک سو جنبه فردی و شخصی دارد و از سوی دیگر نمی توان آثار و پیامدهای اجتماعی آن را نادیده گرفت.

بنابراین شخصی دانستن حجاب و تشبیه آن به واجباتی مثل نماز و روزه بی راهه رفتن است، علاوه بر اینکه واجبات فردی مثل روزه نیز ممکن است در برخی موارد جنبه اجتماعی پیدا کند مثلا در فقه اسلامی این مساله وجود دارد که شخصی که روزه خواری عملی کند باید تعزیر شود و اگر سه یا چهار بار تکرار کرد حکم او کشته شدن است. آیا این حکم سنگین برای کسی که حریم واجبی از واجبات خدا را هتک می کند به معنای اهمیت حفظ حریم حدود و واجبات الهی در عرصه عمومی جامعه نیست؟

۴-افرادی که امروز به بهانه دفاع از آزادی و حق بانوان صدای مخالفت با قانون حجاب را بلند کرده اند باید مراقب باشند که مشمول آیه ۱۹ سوره مبارکه نور نشوند که فرمود: «ان الذین یحبون ان تشیع الفحاشة فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الآخره» چون این افراد لااقل واجب بودن حجاب فردی را قبول دارند پس باید بدانند که بی حجابی و عریان شدن زنان در مجامع عمومی مصداقی از همان فاحشه ای است که در آیه شریفه برای اشاعه آن وعید به عذاب دردناک دنیا و آخرت داده شده است.

آیا اینان روایت امام باقر علیه السلام را ندیده اند که فرمود: «خداوند به شعیب وحی فرمود که صد هزار نفر از قوم تو را عذاب می کنم چهل هزار نفر از اینان اشراری هستند که اهل معصیتند و شصت هزار نفر از اینان نیز خوبان قوم تو هستند. شعیب سوال کرد حال اهل معصیت مشخص است اما چرا خوبان را عذاب می کنی؟ و خداوند پاسخ فرمود چون اینان در مقابل معاصی و گناهان نرمش داشتند و به خاطر خشم من خشمناک نمی شدند».

آیا به راستی مخالفت با قانون حجاب که سبب گستاخی بیشتر شل دینان و پرده دری بیشتر حریم شریعت می گردد مصداق مماشات و نرمی با اهل معصیت نیست؟ و آیا خداوند نسبت به چنین پدیده ای خشمناک نمی شود؟

۵-حضرات می گویند برای الزامی بودن حجاب در اسلام هیچ دلیلی نداریم! یاللعجب از این همه نادانی یا تظاهر به نادانی! از این رو و به منظور اشاره به ادله این امر ذکر چند نکته را به اختصار ضروری می دانم:

الف) کسی که آشنای به منابع دینی اسلام مثل آیات قرآن کریم و روایات و سیره معصومین علیهم السلام باشد و نیز مقداری اغراض شریعت را دریافت کرده باشد نیک می فهمد که حاکم اسلامی وظیفه دارد که زمینه های اجرای احکام الهی در جامعه را فراهم کند و از طریق قانونگذاری صحیح، هنجارهای دینی را در جامعه تقویت نماید تا موانع هدایت مردم برداشته شود و آنها بتوانند با آسودگی بیشتری مسیر طهارت معنوی و کمال انسانی خود را بپیمایند که اگر اینگونه شود آرامش واقعی انسان ها –که گمشده بشریت امروز است- نیز در دسترس بیشتری قرار می گیرد و الا طبق منطق این حضرات اگر حجاب شخصی است و نباید تبدیل به قانون شود حکومت اسلامی نباید مشروب خانه ها و قمار خانه ها و فاحشه خانه ها را هم از کوچه و خیابان کشور اسلامی جمع کند، چرا که حرمت شرب خمر یک حکم شخصی است و نباید منع آن تبدیل به قانون شود و نیز حرمت قمار یک حکم شخصی است و نباید قانون ممنوع بودن قمارخانه ها  در جامعه اجرا شود اگر چه از این جماعت بعید نیست که در قدم بعد از شکستن حریم عفاف و حیا، پویش دفاع از آزاد بودن نوشیدن شراب و برقراری دوباره فاحشه خانه ها و قمارخانه ها را فریاد بزنند.

پس نه فقط حاکم اسلامی می تواند هنجارهای شرعی اجتماعی را در جامعه الزامی کند بلکه وظیفه اوست که این هنجارها را در جامعه نهادینه کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • امید IL ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۹
    0 0
    چرا باید یک مرد حوزوی پوپولیست باشد و زبان راستگویی و شفافیت را رها نماید پوشش خواسته دین هیچگاه اجباری نگردید هیچکس نتوانسته سندی ایراد نماید که بعد از نزول آیات حجاب کسی یا بانویی به خاطر نداشتن حجاب تنبیه شده باشه این درست نیست که ما مردم بزرگان دینی را یک سیاستمدار ببینیم بل بهتر است رستگو ببینیم تا در باورهایمان سوراخی بدست نیاید جه ایرادی دارد بگوییم آیه حجاب آمد ولی پشتش هیچ اجباری نیامد اجتماع و قانون من درآوردی ماست قانون بدن پذیرش مردم سودی ندارد
    • علی IR ۰۵:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
      0 0
      نمی‌دونم چرا از اسرائیلی، ولی واقعا راستگویی و دنبال سندی، دستور مستقيمی که دلالت خاص بر برخورد با بی‌حجابی داره، میتونی در فرمان پيامبر اکرم(ص) خطاب به «عمرو بن حزم»، والی نجران، مشاهده کنی که می‌فرمایند: «این بيانی است از سوی خدا و رسول او ... و مردم را از اینکه لباس کوچکی بپوشند که عورتشان آشکار شود، باز دارد و از اینکه کسی موهایش را پشت سرش انباشته کند، نهی کند...» (ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۴۱). بعدش، اگه شخصیه مگه زنا و استمنا شخصی نیس؟‌ پس چرا پیامبر حد اجرا می‌کرد؟ مگه امیرالمومنین دست اون خودارضا رو که بهش زن داد سرخ نکرد؟ پیامبر حکومت اسلامی تو مدینه پس برا چی تشکیل داد؟ پيامبر اکرم(ص) در فرمانی که به «معاذ بن جبل» به عنوان فرماندار یمن ابلاغ کردند، می فرمایند: «ای معاذ!... و سنتهای جاهليت را، مگر آنچه را اسلام بر آن صحه گذاشته، در ميان جامعه بميران و همه دستورات اسلام، اعم از کوچك و بزرگ را در جامعه زنده و آشکار کن... .» (حرانی، تحف العقول، ص۵۲). امام رضا(ع) می‌فرمایند: «پس اگر کسی بگوید چرا خداوند اولی الامر قرار داده و مردم را به اطاعت آنان فرا خوانده، گفته می‌شود به خاطر دلایل بسيار؛ یکی اینکه مردم در حد محدودی نگاه داشته شده‌اند و به خاطر فسادی که متوجه آنان میشود، مأمور شده‌اند از این حد تجاوز نکنند و این معنی حاصل نمیگردد مگر به اینکه فردی امين بر آنان گماشته شود ... و آنان را از تعدّی و وارد شدن در اموری که ممنوع شده‌اند، بازدارد، زیرا اگر چنين نبود هر کس میتوانست از منفعت و لذت خود حتی در موردی که از ناحيه آن فسادی به دیگران متوجه میشود، دست برندارد؛ پس بدین سبب خداوند برای آنان فرمانروایی که آنان را از فساد بازدارد و حدود و احکام خدا را بين آنان اقامه کند، مشخص فرموده است...». (صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج۲، ص۱۰۰).