به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله نوری همدانی در آیین آغاز سال تحصیلی طلاب حوزههای علمیه خواهران و جامعه الزهرا علیهاالسلام در پیام تصویری به درخشش بانوان طلبه در پژوهش و تألیف اشاره داشتند و کتاب «نقیب ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی» را به عنوان یکی از تألیفات بانوان طلبه معرفی کردند و اظهار داشتند: این کتاب نوشته یکی از طلاب و پژوهشگران جامعه الزهرا علیهاالسلام است که در این کتاب ابتکار به خرج داده و مطالب را در سطح بالا تألیف کرده است.
کتاب «نقیب ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی» نوشته خانم ناهید طیبی است که سال ۹۶ چاپ و منتشر شده است. خانم طیبی، استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام و مدیر دانشنامه زن مسلمان است که در حوزه تاریخ اسلام، زن و حجاب پژوهشها و تألیفاتی دارد. بر همین اساس، گفتگویی با این پژوهشگر علوم دینی داشته ایم که در ادامه میخوانید:
حضرت آیتالله نوری همدانی در مراسم آیین آغاز سال تحصیلی بانوان طلبه به کتاب «نقیب ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی» اشاره داشتند؛ دلیل اینکه در میان علمای اسلام این شخصیت را انتخاب کردید، چه بود؟
اواخر سال ۸۹، وقتی درباره جانشینی پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، کتاب ابن ابی الحدید را مطالعه میکردم، متوجه شدم بسیاری از مطالب ناب درباره جانشینی رسول اکرم صلّیاللهعلیهوآله به نقل از شخصی به نام «نقیب ابوجعفر» است؛ به همین خاطر درصدد شناخت ایشان برآمدم.
نقیب ابوجعفر از تیزهوشی، سلامت فکر و قدرت ارائه تحلیل بسیار بالایی برخوردار بوده است. اما درباره زندگی ایشان هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست، یعنی تعاریفی وجود دارد و برخی انسانهای متفکر ایشان را میشناختند، اما به صورت جدی به معرفی شخصیت این عالم بزرگ دین نپرداختند، به همین خاطر، تصمیم گرفتم شخصیت این عالم دینی ناشناخته را از دل تاریخ استخراج کنم.
نقیب ابوجعفر علوی بود و ابن ابی الحدید سنی و معتزلی؛ و برای من جالب بود که با وجود اینکه ابن ابی الحدید با وجود اینکه اساتید اهل سنت سطح بالایی داشته، اما در بسیاری جاها به استاد شیعی خود استناد کرده و در برابر دیدگاههای نقیب ابوجعفر تواضعهای خاصی نشان میدهد و گاهی اقرار میکند که جوابی برای استنادهای وی ندارد.
شاید برخی از دانشپژوهان عرصه تاریخ تا کنون به شخصیت نقیب ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی توجهی نداشتند و این عالم دینی برای آنان ناشناخته باشد، برای شناخت این اندیشمند و تألیف این کتاب چه سیری را طی کردید؟
برای شناخت نقیب ابوجعفر تحقیقات زیادی انجام دادم از جمله کتابی نوشته مصطفی جواد، نویسنده عراقی را مطالعه کردم که در معرفی شخصیت نقیب ابوجعفر نوشته است: نقیب ابوجعفر فیلسوف ادب و اخبار بود و یا جمله ای درباره نقیب ابوجعفر هست که میگویند: «کان فریدا فی فلسفه التاریخ» یعنی یگانه دوران در فلسفه تاریخ بود.
ما تا قبل از نقیب ابوجعفر، نقلهای تاریخی را در کتب اسلامی میبینیم، در حالیکه ایشان فلسفه تاریخی را بررسی میکند و در بحث جانشینی پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم تنها کسی است که از بالا به تاریخ نگاه میکند و به پیشزمینه و پسزمینه تاریخ هم توجه دارد.
برای معرفی این عالم بزرگوار، کتب شرح حال و تراجم عراقی را بررسی کردم و هر چه درباره ایشان بود، استخراج کردم. در این بررسیها متوجه شدم، با وجود اینکه کلی آرا از نقیب ابوجعفر وجود دارد، اما حتی یک سطر مکتوب از ایشان نمیبینیم، ما نویسنده را با اثر میشناسیم، اما اثر مکتوبی از این اندیشمند اسلامی نداریم، در کتابها آمده نقیب ابوجعفر دیوان اشعاری داشته، اما فقط چند بیت شعر عاشقانه از ایشان داریم.
وقتی ما از چنین شخصیتی اثری نداریم، باید از طریق شاگردان، ایشان را بشناسیم. به همین خاطر، ۲۰ جلد شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید را مطالعه و همه مطالبی که به نقیب ابوجعفر مرتبط بود، استخراج کردم.
توضیح مختصری درباره معرفی کتاب بفرمایید؟
من برای تألیف این کتاب که ۷ تا ۸ سال طول کشید، ایدهها را طبقه بندی کردم و عناوینی برای آن گذاشتم تا در عین حال که شخص ایشان معرفی میشود، دغدغه ایشان که اثبات نص پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلم برای امام علی علیهالسلام است و آرا و اندیشههای ایشان در این باره شناخته شود، لذا کتاب را در ۷۰۰ صفحه نوشتم که برای کاهش قیمت آن فشرده سازی شد و اکنون در ۳۸۳ صفحه به چاپ رسیده است.
فصل اول این کتاب درباره شخصیت نقیب ابوجعفر و مذهب ایشان است؛ این کتاب در ۱۱ فصل تدوین شده که فصلهای ابتدایی به تبارشناسی نقیب ابوجعفر و فصلهای بعدی به دیدگاههای ایشان اختصاص دارد.
حضرت آیتالله نوری همدانی به نوآوریهایی در این کتاب اشاره کردند، لطفا در این خصوص توضیح دهید؟
یکی از کارهایی که در این کتاب انجام دادم این بود که وقتی تمام گفتههای ابن ابی الحدید از نقیب ابوجعفر را جمع آوری کردم و کنار هم قرار دادم، به صورت یک نمودار ترسیم کردم، یعنی ابن ابی الحدید وقتی با نقیب ابوجعفر در مورد نص خلافت صحبت میکند، ابتدا نظر ابن ابی الحدید این است که هیچ گونه نصی وجود ندارد، وقتی آرا و اندیشههای نقیب ابوجعفر را به دست میآورد، یک مقدار از نظر خود عدول میکند و سپس آنقدر نظرش راجع به نص اوج میگیرد که با جدولی که از مجموعه نوشتههای ابن ابی الحدید درباره نص تهیه کردم، اگر مخاطب این جدول را مشاهده کند متوجه میشود که حقانیت کلام نقیب ابوجعفر چنان تأثیری بر شخصیت ابن ابی الحدید گذاشته که نظر وی نسبت به نص نوسان پیدا میکند و برخی جاها تصریح میکند که حرفی برای گفتن ندارد.
وقتی ابن ابی الحدید که یک کلامی جدلی است، میگوید حرفی برای گفتن ندارم، یعنی حقانیت کلام نقیب ابوجعفر را به نوعی میپذیرد.
نقیب ابوجعفر دادههای تاریخی را همانند قطعات پازل با عقل کنار هم میگذاشت و به همین خاطر مصطفی جواد درباره ایشان میگوید که ایشان فیلسوف تاریخ و یا فیلسوف ادب و اخبار بود.
نقیب ابوجعفر هم دیدگاه کلامی و هم اطلاعات تاریخی دارد، اما بررسیها نشان میدهد که فرصت نوشتن نداشته و دیگران آرا و نظرات این اندیشمند را در کتابهای خود نوشتند، به طوریکه آرا و اندیشههای نقیب ابوجعفر به جز کتاب ابن ابی الحدید در چند کتاب دیگر نیز وجود دارد.
درباره شخصیت نقیب ابوجعفر توضیحات مختصری بفرمایید؟
«ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی» از اندیشمندان اواخر قرن ششم و متوفی ۶۱۳ است؛ ایشان لقب «نقیب» دارد، یعنی کسی که نماینده شیعیان یک منطقه است و وظایف ویژه ای برای او در نظر گرفته شده که معمولا وظایف اجتماعی است و مردم با وی در ارتباط بسیاری داشتند.
ابن ابی الحدید میگفت بارها خدمت نقیب ابوجعفر رسیدم تا این سوال را بپرسم که اگر حضرت علی علیهالسلام که میتوانست این کار را انجام دهد، چرا این کار را نکرد و نقیب ابوجعفر با استفاده از دادههای تاریخی، مطالب را مانند قطعات پازل کنار هم میگذاشت و بسیار زیبا پاسخ میداد، به گونه ای که هیچ عالمی را ندیدم نه مورخ و نه کلامی که این کار را بکند.
در کتب تاریخی آمده که نقیب ابوجعفر زیدیه بوده، اما با تحقیقاتی که صورت گرفت، مشخص شد ایشان امامیه بودند. در کتاب تراجم در چند سطر نوشته شده که نقیب ابوجعفر زیدیمذهب بوده، اما بنده با استفاده از زبانشناسی و اصطلاحات و کلماتی که نقیب ابوجعفر به کار برده، دلایلی را ردیف هم قرار دادم و اثبات کردم که ایشان امامیه بوده، اما نمیخواسته مشخص شود.
گرچه شاید امامیه بودن نقیب ابوجعفر برای ما خیلی مشکل گشا نباشد، اما این که آرا و ایدههای ایشان جمع بین فلسفه و تاریخ ایجاد کرده و به صورت امروزی تحلیل تاریخی صورت گرفته، بتوان یک نوآوری برای کار ایشان در نظر رفت.
انگیزه شما از تألیف این کتاب چه بود؟
بنده در سایه یک تحقیق دیگر با دیدگاههای نقیب ابوجعفر آشنا شدم و انگیزه من این بود که این فرد (نقیب ابوجعفر) را از دل تاریخ استخراج کنم و شخصیت ایشان را به جامعه امروز بشناسانم که امیدوارم موفق شده باشم و امید است که همه انسانهای بزرگ ناشناخته اسلام شناخته شوند.
آیا به جز تألیف این کتاب، تألیفات دیگری هم دارید؟
بله، تا کنون ۲۴ کتاب منتشر شده و بیش از ۸۰ مقاله علمی و ادبی چاپ شده دارم. برخی از مقالات بنده علمی ترویجی، علمی پژوهشی و برخی در روزنامهها به چاپ رسیده است.
اولین مقاله من سالها پیش و اوایل مهاجرت به قم در روزنامه کیهان چاپ شد، بنده از مقاله نویسی شروع کردم و بعد به نگارش و تألیف کتاب رسید.
تألیفات شما در چه حوزه ای است؟
فضای کاری من مادران ائمه اطهار علیهمالسلام است؛ تا کنون سه کتاب درباره مادران ائمه از جمله مادر امام سجاد علیهالسلام، مادر امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و مادر امام رضا چاپ شده و درباره مادران امامان دیگر هم مقالاتی منتشر شده است. یک کتاب هم در دست اقدام دارم که ایده خاصی است و تاریخ و مهدویت به هم گره میخورد.
بیشتر در حوزههای زن و تاریخ و حجاب کار کردم، در جشنواره بین المللی عفاف و حجاب نفر اول مکتوبات حجاب شدم، در این جشنواره اثری ارسال نکردم و دست اندرکاران این جشنواره با بررسی آثار پژوهشگران، افرادی را به عنوان برگزیده انتخاب و معرفی کردند. رساله دکتری من راجع به تاریخ و حجاب بود و دکترای تاریخ اهل بیت علیهمالسلام دارم.
مدیر جامعه الزهرا علیهاالسلام توجه ویژه ای به مقوله پژوهش دارند و طرح آموزش پژوهش محور را در دستور کار قرار دادند، این رویکرد چقدر میتواند در رشد علمی پژوهشی طلاب تأثیرگذار باشد؟
سالها دغدغه ما این بود که آموزش در جامعه الزهرا علیهاالسلام پژوهشمحور شود یعنی فقط آموزش نباشد، بلکه مدرس، مبلغ و طلبه ما پژوهشگر هم تربیت شود. امروز به واسطه دانشنامه زن مسلمان در جامعه الزهرا علیهاالسلام بستری برای فعالیت بانوان فراهم شده و با توجه به اینکه تفکر و گرایش مدیر جامعه الزهرا علیهاالسلام به سوی پژوهش سوق داده میشود و نسبت به پژوهش دغدغه اساسی دارند، اتفاق مبارکی است.
پژوهشگاه حضرت معصومه علیهاالسلام در جامعه الزهرا علیهاالسلام در عرصه پژوهش فعالیت دارد و دستاوردهای خوبی هم داشته است. ما برای دانشنامه زن مسلمان چشم انداز خاصی را تعریف کردیم و برنامههایی در دستور کار داریم که بر اساس آن پژوهشگرانی را به عنوان پژوهشگر دانشنامهنویس تربیت میکنیم و از ظرفیت پژوهشگران جامعه الزهرا علیهاالسلام برای نگارش دانشنامه زن مسلمان استفاده خواهیم کرد.
دانشنامه زن مسلمان زمینه ای برای فعالیت طلاب و پژوهشگرانی است که در عرصه زن و خانواده دغدغه دارند، زیرا بسیاری از بانوان طلبه که در جامعه الزهرا علیهاالسلام تحصیل میکنند، به مباحث زن و خانواده علاقهمند هستند و میتوانند در حوزه زن در اسلام، زن در نهج البلاغه، زن در سیره اهل بیت علیهمالسلام و قرآن کریم و غیره فعالیت کنند.
طلاب جامعه الزهرا علیهاالسلام چگونه میتوانند در حوزه دانشنامه زن مسلمان فعالیت کنند؟
دفتر دانشنامه در طبقه سوم پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا علیهاالسلام واقع است، ما افراد را شناسایی و طبقهبندی کردیم، پژوهشگرانی که دوست دارند با ما همکاری کنند، مصاحبه علمی انگیزشی میشوند و اگر تا کنون کار تحقیقی و پژوهشی انجام ندادند، برای آنان کلاس و کارگاهی مختلف برای آشنایی با روش نگارش مقاله دانشنامه ای برگزار میشود.
تا کنون دو هزار مدخل و عنوان مقاله برای دانشنامه زن مسلمان شناسایی و بررسی شده که به پژوهشگران این عرصه ارائه میکنیم تا برای این عناوین کار پژوهشی انجام دهند.
با توجه به اینکه یکی از وظایف اصلی طلاب، تبلیغ معارف دینی است، موضوع پژوهش چقدر میتواند در مسیر طلبگی موثر باشد؟
جامعه الزهرا علیهاالسلام باید مبلغ تربیت کند و تربیت مبلغ جزو رسالتهای جامعه الزهرا علیهاالسلام است، اما مبلغی که اهل پژوهش باشد و فعالیت خود را با پژوهش انجام دهد، در تبلیغ موفقتر خواهد بود. مبلغی که اهل پژوهش باشد، طبقهبندی شده حرف میزند و فکر میکند و وقتی اینگونه باشد کمتر مورد اشکال واقع میشود، چون برای هر مطلبی سند میخواهد و هر سخن و یا مطلبی را به راحتی قبول نمیکند.
آیا توصیه خاصی به طلبهها دارید؟
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در آیین اختتامیه نخستین همایش کتاب سال بانوان تصریح کردند: «امروز آنچه که ماندگار است، همان قلم و آثار قلم است؛ بیان هم به وسیله قلم ماندگار میشود»؛ مرجع تقلیدی که اهل قلم و نگارش باشد تا انتهای تاریخ ماندنی است و مبلغی که قلم داشته باشد بعد از مرگش هم هست.
اینکه دانایی داشته باشید و دانایی شما بعد از مرگ شما هم به دیگران انتقال داده شود و برای دیگران مفید باشد، اهمیت دارد.
ما هنوز از آثار علامه مجلسی و علامه طباطبایی (ره) استفاده کنیم، حال اگر این علما تنها یک سخنران بودند، آثاری از ایشان برای ما به یادگار نمیماند. اثری که از یک فرد به جای میماند، تا وقتی که این اثر باشد، آن فرد ماندگار است، اگر انسان در هر کسوتی اهل قلم باشد، بعد از مرگ هم زنده است.
۳۱۳/۶۱