به گزارش خبرگزاری حوزه، دوازدهم ربیع الاول، سالروز ولادت نبی مکرم اسلام (ص) به روایت اهل سنت و آغاز هفته وحدت است . مطلب زیر را درباره مفهوم وحدت اسلامی بخوانید .
- سؤال
وحدت شیعه و سنی یعنی یکی شدن مذهب مسلمانان و ممنوعیت بحث بر روی عقاید دینی که مانع از نشر عقاید حق می شود، لذا وحدت اسلامی باطل است.
- پاسخ
۱ – امروزه با تشدید اقدامات دشمنان جهان اسلام در تفرقه افکنی و تعمیق شکاف میان مسلمانان و در نهایت ضربه زدن به آنها، وحدت اسلامی میان مذاهب و طوائف گوناگون منتسب به اسلام، بیش از گذشته ضرورت خود را نشان می دهد، از طرفی یکی از ثمرات انقلاب اسلامی بزرگ مردم ایران نیز عنایت ویژه ای بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به بحث وحدت صورت گرفت که اوج آن نامگذاری هفته منتهی به میلاد پربرکت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله به نام هفته وحدت بود. این اتفاق بدین خاطر رخ داد که از یک سو هدف بزرگ انقلاب اسلامی اجرای دین مبین اسلام و آموزه های آن بوده و از سویی دیگر یکی از مهمترین آموزه های دین اسلام تاکید بر وحدت اسلامی میان مسلمانان جهان می باشد. با مروری بر آیات قرآن کریم می توان این تاکیدات را به وضوح مشاهده کرد، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.
«وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛» و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید پس میان دل های شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او برادران هم شدید.
یا می فرماید: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» و چون کسانی نباشید که پس از آن دلایل آشکار برای شان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند و برای آنان عذاب سنگین است.
جای دیگر می فرماید: «وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ...» و با هم نزاع نکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود».
«إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُونِ» و این امت شما امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید.
بنابر این در اصل لزوم وحدت میان مسلمانان هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و اهمیت آن به گونه ای است که ائمه معصومین ع شیعیان را امر نمودند در جماعات آنها یعنی مسلمانان غیرشیعه شرکت کرده، از مریضانشان عیادت کنند، امواتشان را تشییع کنند و در صورت نیاز در دادگاه برایشان شهادت دهند، همچنین حضرات معصومین ع، نه تنها نماز پشت سر اهل سنت را جایز بلکه مستحب دانستند تا جایی که امام صادق ـ علیه السلام ـ برای حفظ وحدت بین شیعه و سنی فرمودند: کسی که به اهل سنت در نماز اقتدا کند مانند آن کسی است که پشت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نماز خوانده است. به همین دلیل بر اساس فتاوای مراجع بزرگوار، شیعیان، برای حفظ وحدت می توانند پشت سر اهل سنت نماز بخوانند و این نماز آنها نیازی به اعاده نیز ندارد.
۲ – منظور از وحدت میان شیعه و سنی این نیست که شیعه سنی شود و یا سنی شیعه شود و یا هر یک از مذاهب عقاید مذهبی خود را مورد بحث و بررسی و تحقیق و نظر نیز قرار ندهد. به قول شهید مطهری: «مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است، از میان مذاهب اسلامی، یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد یا این که وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین اتحاد پیروان مختلف در عین اختلافات مذهبی در برابر بیگانگان است؟
مخالفین اتحاد مسلمین، برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه میکنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشن فکر اسلام از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها، که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی نیست بلکه منظور این دانشمندان، متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترک شان. » همچنین دیدگاه مقام معظم رهبری به عنوان یکی از پیشگامان طرح وحدت، این است که شیعه و سنی، هم نقاط اشتراک و هم نقاط افتراقی دارند که به منظور حفظ وحدت می توان از نقاط مشترک استفاده کرد. ایشان در این زمینه چنین می فرمایند:
«ما وقتی به وحدت دعوت میکنیم، مقصود ما این نیست که فرق مسلمین ـ اعم از شیعه و سنی ـ یا فرقی که داخل تشیع و تسنن هستند، موظف و مجبورند که از عقیده خود دست بردارند و به عقیده سومی یا به عقیدهی طرف مقابل، گرایش پیدا کنند. این، چیزی است که به تحقیق و تفحص و مطالعه هر کسی وابسته است و بینه و بینالله تکلیف اوست. بحث ما این نیست.
بحث ما این است که میخواهیم به همه مسلمانان ـ از شیعه و سنی ـ بگوییم و تذکر بدهیم که شما یک نقاط مشترک و یک نقاط اختلاف و افتراق دارید. در بعضی چیزها، با هم شریکید و یک طور فکر و عمل میکنید و در بعضی چیزها، هر فرقه روش خود را دارد.
نکته این است که اولاً، آن نقاط اشتراک بیشتر از نقاط افتراق است. یعنی همه مسلمین، به خدای واحد و قبله واحد و پیامبر واحد و احکام و نماز و روزه و زکات و حج اعتقاد دارند... د. حرف ما در هفته وحدت و به عنوان پیام وحدت این است که مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یکدیگر دشمنی نکنند. محور هم کتاب خدا و سنت نبیاکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم) و شریعت اسلامی باشد.»
در زمینه امکان جمع میان بحث و گفتگوی فرق اسلامی بر سر اعتقادات مذهبی خود با وحدت اسلامی نیز بسیاری از متفکران و سردمداران وحدت، این مساله را ممکن دانسته و هیچ منافاتی میان این دو مقوله نمی بینند، به عنوان مثال شهیدمطهری ابتدا این دیدگاه را که وحدت اسلامی به معنای ممنوعیت نشر اعتقادات دینی خود و یا مباحثه علمی با دیگران می باشد، نقد کرده و بیان حقایق را مغایر با وحدت اسلامی نمی داند، ایشان در این زمینه می نویسند: «چگونه ممکن است از پیروان یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام می داند صرف نظر کند؟ در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد...
ما خود شیعه هستیم و افتخار پیروی اهل البیت علیهم السلام را داریم. کوچکترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم. نه توقع کسی را در این زمینه می پذیریم و نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بردارند... د. به هرحال طرفداری از تز «اتحاد اسلامی» ایجاب نمی کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود.
آنچه نباید صورت گیرد کارهایی است که احساسات و تعصبات و کینه های مخالف را برمی انگیزد اما بحث علمی سروکارش با عقل و منطق است نه عواطف و احساسات.»
مقام معظم رهبری نیز در باره مباحثه و گفتگو درباره اعتقادات مذهبی و محدوده آن معتقدند:
«اگر کسی برای اثبات مذهب خود تلاش علمی بکند، من آن را رد نمیکنم. هم شیعه، هم سنی، هم هر مؤمن به نحلهایی، به عقیدهایی و به طریقهایی، حق دارد طریقه خودش را اثبات کند. این، چیز دیگری است؛ ما آن را رد نمیکنیم. آنچه که ما رد میکنیم، تلاش برای معارضه، کوبیدن، اهانت کردن و نفی موجودیت طرف مقابل است؛ این غلط است.
در بحث علمی، طبیعی است که هر کس عقیدهایی دارد. اثبات آن عقیده به معنای نفی و رد عقاید دیگری و استدلال بر عقیده خود است. همه اینها مفهوم، قابل درک و قابل تحمل است. همین بحثها هم همیشه دامنه تفکر را گسترش میدهد، تعمیق میکند و پیشمیبرد؛ مانعی ندارد؛ لیکن آنجایی که دو گروه، هر دو منتسب به اسلام، و هر دو معتقد به مبانی اساسی واحد، در مقابل هم صفآرایی میکنند، تا یکدیگر را محو کنند، یا ضربه بزنند، یا جریحهدار کنند، این فاجعه است؛ ما از این کار بایستی جلوگیری کنیم.»
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه