به گزارش سرویس بینالملل خبرگزاری حوزه، کشور افغانستان بیش از سه دهه است شاهد حضور طالبان در این کشور بوده و جنایتهایی که این گروه برای مردم افغانستان به همراه داشته است، منجر به عدم پیشرفت در این کشور شده است.
در ماههای اخیر شاهد گسترش حملات تروریستی ازجمله حمله به یک بیمارستان کودکان و زنان کابل پایتخت افغانستان بودیم، پس از آن در هفتههای متوالی شخصیتهای دینی این کشور به شهادت رسیدهاند.
آخرین بار در هفته گذشته حمله تروریستی در دانشگاه کابل رخ داد که جمعی از دانشجویان و اساتید این دانشگاه زخمی و یا به شهادت رسیدند و انقلاب "جان پدر کجاستی" را به وجود آورد. قبل از آن هم مرکز آموزشی کوثر را در این شهر مورد هجوم قرار داده، که تعدادی از نوجوانان را به خاک و خون کشیدند که جرمشان تنها یادگیری علم و دانش بوده است .
برای بررسی بیشتر پشت پرده این حوادث و هدف اینکه چرا گروههای تکفیری در افغانستان به دنبال ترور شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی و حمله به مراکز آموزشی این کشور هستند، خبرنگار حوزه گفتگویی با حجتالاسلاموالمسلمین میرحسین ضیایی، مسئول سازمان فرهنگی اجتماعی اهلبیت (علیهمالسلام) در شهر شبرغان ولایت جوزجان افغانستان، انجام داده است. وی یکی از فعالان حوزوی و دانشگاهی این کشور است که با اتمام دروس حوزوی در ایران و شهر مشهد، به تعلیم و تربیت طلاب جوان افغانستانی در شمال این کشور پرداخته است و تا به امروز ادامه دارد. متن این گفتگو در ادامه تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
* به عنوان سئوال نخست از اهمیت مدرسهسازی و مدرسه داری و در نهایت تربیت طلاب علوم دینی در فضای امروز که ضدیت با دین و اسلام دارد بفرمایید؟
مدرسه یک مکان و یک مرکز آموزشی تربیتی است که دارای رویکرد و مدیریت و برنامهای خاص است. "مدرسه داری" مدیریت و تولیت آن مرکز خواهد بود که منجر می گردد به تربیت نیروهای ارزشی که اصطلاحاً به آنها طلاب میگوییم. اهمیت این موارد بهغایت و هدفی است که در آن لحاظ میشود.
هدف مدرسهسازی و مدرسه داری تربیت طلاب است پس این دو مورد به همان اندازه که تربیت طلاب اهمیت دارد مهم است.
طلاب علوم دینی مرزبانان امنیت روحی و روانی جامعه هستند
دین مجموعهای از قوانین ارزشی و مقدس الهی است، فهمیدن و تبیین ، ترویج و محافظت آن از التقاط و خرافات جایگاه و اهمیت خاص دارد. بنابراین همانگونه که مرزبانان جغرافیایی مرزها را حفظ میکنند و مانع ورود اجانب گردیده و امنیت را فراهم میکنند طلاب نیروهای تربیتشده دینی در این مراکز مرزبانانی اند که امنیت روحی و روانی جامعه راه فراهم نموده و بشر را بهسوی سعادت و کمال سوق میدهند.
تربیت طلاب و علمای خودساخته دینی راه رسیدن به سعادت و کمال الهی است
تربیت طلاب و علمای خودساخته دینی برای محافظت از ارزشها و گسترش آن برای رسیدن به سعادت و کمال الهی است. به همین دلیل مدرسهسازی و مدرسه داری از اهمیت و جایگاه بسیار عالی برخوردار است که باید خیرین به مدرسهسازی و علما و فضلا به مدرسه داری و مدیریت مدرسه و تربیت طلاب آن هم در شرایط فعلی که عصر آگاهی و ارتباطات است اهتمام جدی و ویژه داشته باشند. تا ضدیت با این قشر را که سرلوحه کار کسانی است که اینها را مانع برای رسیدن به اهداف شوم خویش میدانند خنثی و بی اثر نمایند.
اگر نیروهای تربیتشده و درست داشته باشیم از فضای موجود، بهترین بهره را برای گسترش و حاکمیت ارزشها و قوانین الهی میتوانیم بگیریم، زیرا علما و طلاب علوم دینی وارث پیامبراناند پسکار اینها کار پیامبری است به تعبیر حضرت امیر (علیهالسلام) در مورد حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) طبیب دوار بطبه هستند.
برای بهتر روشن شدن پاسخ به این پرسش به فرازی از خطبه حضرت امیر علیهالسلام در مورد وصف پیامبر (ص) اشاره میکنم که فرمودهاند: "وَ مِنْهَا طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ ..."؛ [نهج البلاغه] (پیامبر) پزشکی است که با طبّ خویش پیوسته در گردش است، داروها و مرهمهای خود را بهخوبی آماده ساخته و ابزار داغ کردن را (برای سوزاندن زخمها) تفتیده و گداخته کرده است، تا بر هر جا که نیاز داشته باشد بگذارد؛ بر دلهای کور، بر گوشهای کر، بر زبانهای گنگ، او با داروهای خویش بیماران غفلت زده و سرگشته را رسیدگی و درمان میکند، همانهایی که از فروغ حکمت بهره نگرفته و اندیشه خود را به انوار دانشهایی که اعماق جان را روشنی بخشد، تابان و فروزان نکردهاند،... .
امام علی (علیهالسلام) با تشبیه پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) به طبیب و پزشکی که با طب خود سخت به دنبال نیازمندان به طبابت روحی میگردد، رسالت آن حضرت را در معالجه روح و جان انسانها بیان میکند و میفرماید: "طبیب دوّار بطبّه"، او پزشک، بیماری جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که وی برای درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه میکند و خویشتن را بر این امر منصوب و موظّف داشته است.
لذا طلاب و علما که وارثان جانشینان و خلفای پیامبراناند این وظیفه و جایگاه را دارند.
* حوزویان چگونه میتوانند در فرهنگ دینی جامعه امروز که از هر سو با هجوم رسانههای بیگانه مواجهاند، نقشآفرینی کنند؟
حوزویان با شناخت کافی و تربیت نیروی سالم و ورود به فضاهای موجود و ارائه محتوا به رسانهها و حتی راهاندازی رسانهای که بتواند به تبیین ارزشها و آگاه ساختن جامعه بشری کمک کند، میتواند در مقابله هجوم رسانههای بیگانه به فضای فرهنگی و اجتماعی کشور خود، مقابله کند.
با استفاده از این فرصتها است که زمینه برای هجوم رسانهای سلب میشود بلکه ورود دقیق و برنامهریزیشده را از رسانههای مخالف اسلام میگیرد، زیرا دین برنامههای ارزشی که مطابق با فطرت انسانها است را در خود دارد.
بنابراین باید حوزویان با علوم روز آشنا باشند و به وسایل و ابزار روز و رسانهها ورود نمایند تا افکار و اندیشهها غربال گردد و به تعبیر قرآن کریم که فرموده: لیمیزالله الخبیث من الطیب. تا پاک از ناپاک جدا گردد و هجومهای رسانهای بیاثر شود.
*وضع فرهنگی افغانستان را چگونه میبینید و آینده آن را چگونه پیشبینی میکنید؟
در شرایط فعلی و اوضاع نابسامان افغانستان آیندهای روشن نمیتوان دید ولی یک عطش شدید و خاص در میان مردم افغانستان جهت آموزش و یادگیری و ورود به مراکز آموزشی و دانشگاهها به راه افتاده است که سبب رشد فکری و فرهنگی میتواند باشد، اگر ناامنیها و دستهای پیدا و پنهان خائنین و ستمکارها بگذارد، اوضاع افغانستان روزبهروز بهتر خواهد شد در نتیجه اوضاع مطلوب خواهد شد. اگر اربابانی که کشور و جامعه را به گروگان گرفتهاند مانع ایجاد نکنند.
*روابط فرهنگی میان افغانستان و ایران چگونه میتواند بیشازپیش تقویت شود؟
میان افغانستان و جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشتراکات دینی و فرهنگی، روابط عمیق وجوب بوده و هست. حضور مهاجرین و اختلاطهای فیزیکی و اجتماعی، ازدواجها و حضور این ملت در موقعیتهای حساس در کنار مردم ایران و دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران، مانند حضور در هشت سال دفاع مقدس و لشکر فاطمیون حکایت از این روابط عمیق میکند و لازم است جهت تحکیم روابط سالم برنامههای دقیقتر برای آینده ریخته شود.
از جمله مواردی که میتواند این روابط را محکمتر کند؛ تبادل اساتید به مراکز آموزشی و حوزوی و تحصیلات عالی، و مراودات میان مردم دو کشور به صورتهای توریستی، تجاری، فرهنگی و آموزشی و برگزاری اجلاسها در موقعیتها و مناسبتهای مختلف میتواند بهترین گزینه باشد.
* در روزهای اخیر برای چندمین بار شاهد حمله تروریستی به مراکز دانشگاهی افغانستان بودیم، هدف دشمن از حمله به مراکز آموزشی و حوزوی چیست؟ چه تأثیری در آینده افغانستان دارد؟
دشمن نقشههای خود را افشا شده و بی تأثیر میداند و در برابر افکار ناب اسلامی و جوانان تحصیلکرده و علاقهمند به فراگیری علم و دانش خود را شکستخورده دیده و چارهای جز خشونت و ترور ندارد.
به همین جهت مراکز آموزشی، تعلیمی تربیتی را هدف گرفته و به فکر حذف فیزیکی افتاده تا با این حرکت جوانان را به خاک و خون بکشد و نشاط را از مردم و جوانان ما بگیرد و مراکز آموزشی را با امکانات اندکی که دارد نابود کند. تا از رشد و نشاط جامعه جلوگیری نماید و حداقل امکانات آموزشی راهم از ما بگیرد ولی دشمن کور خوانده است به قول بزرگمرد تاریخ "بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشوند" و نقشههای دشمنان اسلام بیش از گذشته برای مردم افغانستان آشکار میشود. پس باید با استقامت و صبر دشمن را به شکست مفتضحانه کشاند به فرمایش قرآن فاصبران وعدالله حق ولایستخفنک الذین لایوقنون.
صبر و استقامت مردم افغانستان در برابر دشمنان اسلام تمدن ساز خواهد بود
اگر صبر و استقامت باشد رهبری و تحول جهان دست مسلمانها و بهویژه جوانان روشن و علمای افغانستان خواهد بود و اینها تحولآفرین و تمدن ساز خواهند بود و میتوانند گرداننده تمدن اسلامی باشند، همانطور که درگذشته بودند؛ شخصیتهای چون فارابی ، ابنسینا ، مولانا ، سید جمال ، رودکی ، سنایی ، بیرونی و بلخی و... گواهی این امراست بهشرط اینکه صبر و استقامت بامعرفت و شناخت و تدبر درآیات الهی همراه باشد و در این مسیر تلاش گردد. به فرموده قرآن خطاب به قوم حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَکانُوا بِآیاتِنَا یوقِنُونَ. و از میان بنی اسرائیل پیشوایانی قرار دادیم که بهفرمان ما (مردم را) هدایت کنند؛ چون آنان، هم صبر کردند و هم به آیات ما یقین داشتند.
گفتگو از زهرا حسینی