خبرگزاری «حوزه» - سمنان/ پنجم جمادی الاول، سالروز ولادت حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار نامگذاری شده است؛ پرستاران یا همان جهادگران عرصه سلامت این روزها در خط مقدم نبرد با ویروس کرونا با تعهد و تلاشی ایثارگرانه در راستای بهبود حال بیماران مبتلا به کووید-۱۹ تلاش میکنند.
پرستاران همپای جامعه فرهیخته پزشکی، در سختترین لحظات زندگی بر بالین بیماران حاضر شده و نعمت سلامتی و حیات دوباره را به آنان هدیه میدهند؛ بیشک هنر پرستاری نه یک تخصص و نه یک شغل، بلکه موهبتی ارزشمند از سوی پروردگار است که در روح مردان و زنان شایسته به ودیعه گذاشته شده است. پرستاران این روزها در صف مقدم مبارزه با ویروس منحوس کرونا بر اساس وظیفه انسانی خود تنها به نجات جان مردم فکر میکنند و میکوشند تا درد و رنجی از تن رنجور بیماران کم کنند و نعمت سلامتی را به آنان بازگردانند.
در همین راستا خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در سمنان، به منظور تجلیل از مقام پرستار و آشنایی با رنج و درد پرستاران به سراغ مهدیه قزوینی پرستار جوان ۲۴ ساله، از پرستاران جوان سمنان در بیمارستان کوثر این شهرستان رفته است که مشروح این گفتوگو را در ادامه می خوانید.
ضمن تقدیر و تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، خاطراتی از دوران حضور خود به عنوان پرستار در زمان ویروس منحوس کرونا در بیمارستان بفرمائید.
روز اولی که کارم را شروع کرده بودم، خیلی نگرانی داشتم. آی سی یو (ICU) کرونا محیط جدیدی برای بنده بود که به کار آن محیط آشنایی زیادی نداشتم اما به طرز عجیبی با آن محیط اخت گرفتم، طوری که حتی خودم هم توقعش را نداشتم!
آی سی یو (ICU) کرونا، مرکز کروناست و بدحال ترین بیماران آنجا بستری هستند. اما چیزی که باعث صمیمیت آن محیط می شد همدلی پرستارها و همه عوامل دست اندرکار بود.
در این شرایط فشار کاری روی پرستارها بیشتر از بقیه شغل هاست اما با این وجود همه پرستارها پشت هم بودند و همه با وجود تفاوت های اخلاقی و رفتاری که داشتند یک هدف را دنبال میکردند و آن هدف سلامت جامعه و مردم بود.
بارها بارها پیش آمده بود که بیماری ناگهان ایست قلبی میکرد و هرپرستاری که متوجه میشد خودش را برای کمک میرساند. جمله ای که در بخش ما خیلی پرتکرار و پر استفاده است این است که:« کمک نمیخوای؟».و بعد از گفتن این جمله بی دریغ و دلسوزانه بخشی از فشار کاری را به دوش میگیرند تا باری از دوش پرستار دیگر کم شود. این همه همدلی واقعاً بی نظیر است. سرپرستاری که در مدیریت فوق العاده است. خانم احمدی عزیز که صبورانه این اوضاع و این بخش پرکار را مدیریت میکنند.
کادر درمان قدردان مردمی است که رعایت میکنند اما فکر نمیکنم کسی حاضر باشد فقط بخاطر بُعد مالی این کار، جانش را کف دستش بگذارد، ماه ها پدر و مادرش را نبیند، هرروز که بعد از شیفت میرود خانه نگران باشد که خدایی نکرده ناقل این بیماری به همسر و فرزندانش نباشد.
سخت ترین لحظات خدمت در بیمارستان چه زمانی بوده است؟
هر دفعه ای که بیماری از دست میرود و پرستار آن بیمار باید این خبر تلخ را به خانواده بیمار منتقل کند، بیمارهایی که پیر یا جوان برکت یا امید یک خانوادهاند؛ به نظر من این لحظه تلخ ترین لحظه است! و فقط عشق است که تحمل همه این تلخی ها را ممکن میکند.
عشق به حضرت زینب (س) و الگو قرار دادن ایشان در این راه، این شغل را مقدس تر کرده است و اینکه یک بیمار حتی نتواند آخرین دقایق عمرش را پیش عزیزانش باشد و حتی در خاکسپاری اش کسی نتواند برای آخرین بار بغلش بگیرد، خیلی سخت است.
از همدلی و همراهی کادر درمان در ریشه کنی ویروس کرونا بگویید
همیشه شنیده ایم که ایرانی ها در کار تیمی ضعف دارند، اما کادر درمان دلیل محکمی برای نقض این صحبت است. از بهکار ها و بهیار های زحمتکش بیمارستان تا پرستاران و پزشکان، رادیولوژی، آزمایشگاه، داروخانه و... هر کدام که نباشند کار بیمار پیش نمیرود و معضل بزرگی به وجود می آید.
پدرم همیشه از خاطرات جبهه تعریف میکنند و از اینکه جوان های آن زمان با دل و دیانت های پاک سر خنثی کردن مین و باز کردن راه ها رقابت داشتند، مصداق بارز آن در زمان حال نیروهای جهادیاند که میان این همه شلوغی به صورت کاملا داوطلبانه در بخش ها حضور دارند و هرکاری که از آنان بر بیاید دریغ نمیکنند! هرکاری! زمانی که روان بیمار شاداب و سالم نباشد قطعا درمان جسم مشکل تر میشود. نیروهای جهادی درمانگر روح بیماران هستند. با برقراری تماس تصویری بین بیمار و خانواده اش و روحیه و انگیزه دادن به بیمار و اینکه در کار پرستاری به کادر درمان کمک کنند و...
شیرین ترین لحظه برای یک پرستار، لحظه ای است که به ثمر نشستن تلاش هایش را میبیند و بیمارش با حال خوب ترخیص میشود. امیدوارم سلامتی و عافیت نصیب همه مردمان عزیزمان باشد.
صحبت شما با مردم؟
بیماری کرونا جدا از رنج جسمی، رنج روحی خیلی بیشتری را به همراه دارد چون برخلاف بقیه بیماری ها عزیزان آدم نمیتوانند همراه بیمار باشند تا دردش را تسکین بدهند، فقط ای کاش یک لحظه آن غربت را تصور کنیم تا شاید دلمان بلرزد و پروتکل های بهداشتی را رعایت کنیم و ان شاءالله که هیچکس به این بیماری دچار نشود و زودتر سایه این بیماری کم شود.
هر بیماری که از دست میرود پرستاری همراه با خانواده آن بیمار اشک میریزد و ناراحت است، امیدوارم مردم عزیز این ناراحتی را اول برای خودشان و بعد هم برای ما نخواهند.
انتهای پیام/