به گزارش خبرگزاری حوزه، نشست علمی « گفت وگوی ادیان از منظر محققان غربی» با ارائه دکتر محمدصادق احمدی، به همت گروه ادیان ابراهیمی پژوهشکده ادیان و فرق پژوهشگاه بین المللی المصطفی با مشارکت انجمن ادیان و مذاهب و گروه ادیان مجتمع حکمت و مطالعات ادیان، به صورت مجازی برگزار گردید.
در ابتدای این نشست دکتر احمدی ابراز کرد: فرقه های مختلف مسیحیت از همان سده های نخستین میلادی با یکدیگر درگیر بودند. نزاع فِرق مسیحی، نشان دهنده انحصارگرایی در مسیحیت بود که حتی قرائت های درون دینی مسیحی- کاتولیک را هم برنمی تافت.
وی درباره روابط کلامی مسیحیت با اسلام در چهار قرن نخست اظهار داشت: این روابط مبتنی بر رد جدی اسلام بود، مانند انکار نبوت رسول الله(ص)، حقانیت قرآن و رد پاره ای از احکام مانند جهاد، چندهمسری و.... که مسیحیت مردود می دانست. حتی مسلمانانی را که به سرزمین های مسیحی می رفتند، وادار به توبه و پذیرش مسیحیت می کردند و کسانی که برخی از نشانه های فرهنگی مسلمانان مانند پوشش یا نام را می پذیرفتند، مرتد خوانده می شدند. از این رو، مسیحت هیچ گفتوگویی را نمی پذیرفت.
آقای احمدی، در ادامه، بیان کرد: پس از فتح قسطنطنیه و سلطه سیاسی و دینی مسلمانان، به تدریج برخی روشن فکران غربی مسیحی و یهودی به سمت پذیرش همزیستی مسالمت آمیز (الهیات تعایش) با مسلمانان پیش رفتند و بحث های کلامی درباره موضوعات مختلف مانند تثلیث نقل شده است.
وی ادامه داد: در این باره، عقلانیت فلسفه اسلامی به کمک کلیسای مسیحی شتافت و مسیحیت برخی از آموزه های کلامی خود را بازسازی کرد. تا اوایل قرن ۲۰م، که دولت و ملت ها شکل نگرفته بودند، در غرب و کلیسا قدرت برتر، فرهنگ نیم بند حاکم بود. زمانی که موسیلینی، آخرین سنگر کلیسای کاتولیک را گشود، اهرم سیاسی و قدرت از دست کلیسا خارج شد. در وضعیت جدید، کلیسای کاتولیک خود را ناگزیر از نشستن دور میز گفت وگو دید و تغییرات الهیاتی مسیحیت آغاز گردید. در نخستین گام، یهودیان را از قتل حضرت عیسی(ع) تبرئه کردند و جواز لعن یهودیان را باطل دانستند تا آنجا که در مراسم جمعه خوب، پاپ ژان پل، هنگام لعن یهودیان از سوی کاردینال مراسم، جلسه را به نشانه اعتراض ترک کرد. در شرایط جدید کلیسا، یهود و اسلام را به نوعی به رسمیت شناخت.
وی تأکید کرد: از اینجا گفت و گو به معنای پذیرش ادیان دیگر شکل گرفت و کلیسا به نتیجه قطعی رسید که ناگزیر به گفت وگو با ادیان دیگر است. به باور جدید، کلیسا، با برنامه ریزی برای گفت وگو، بسته به موقعیت، دانشکده های ویژه، متخصصین منطقه ای یا متخصص ویژه ادیان و مذاهب دیگر تربیت نمود و راهکارهایی اندیشید.
دکتر احمدی در پایان نشست، الگوهای گفت و گوی ادیانی مسیحی را اینچنین دسته بندی کرد:
- الگوی گفت و گوی اجتماعی (کنش اجتماعی): در این الگو، مباحث الهیاتی را به نشست های عالمان دینی ادیان حواله می دهند که بحث علمی داشته باشند و اولویت، بحث الهیاتی با مسلمانان نیست. همه ادیان برای مشکلات اجتماعی مانند فقر، طبیعت، حقوق حیوانات و... دغدغه و راه حل دارد و باید با دیگران راه حل این مشکلات را از متون ادیان یافت. این الگو، گفت و گو بدون الهیات است.
- الگوی الهیات طبیعی هم افزا: در این الگو، می کوشند با فهم منصفانه اسلام، به فهم بهتر مسیحیت برسند.
- الگوی گفت و گوی هدایت شده با اغراض مخفی سیاسی
- الگوی گفت و گوی تبشیری: این الگوی می کوشد از محتوای ادیان دیگر، دستمایه هایی بیابد و با استفاده از آن و همانندانگاری با مفاهیم مسیحی، آن آموزه ها را از مسیحیت دانسته، دیگران را متهم به تحریف حقیقت کنند و از پیروان ادیان دیگر بخواهند از انحراف دوری و به سوی آیین نجات و بدون انحراف (به تعبیر آنان، مسیحیت) تغییر دین دهند.