خبرگزاری حوزه، | سالهاست که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، ایران را متهم به تروریسم میکنند. بعد از شهادت سردار سلیمانی نیز، ترامپ با قیافهای حقبهجانب مقابل دوربینهای رسانهای آمریکا حاضر شد و با غرور گفت: «ما موفق شدیم یک فرد تروریست را بکشیم.» برای اینکه بهدرستی یا عدم درستی سخنان او پی ببریم، در وهلهی اول باید ببینیم که تروریسم به چه معناست. در لغتنامهی تحلیلگران، تروریسم اینگونه معنا شده است: «عقیده به لزوم آدمکشی و ایجاد وحشت در بین مردم و {نوعی} سیستم فکری که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز میداند.»
اکنون باید دید، سردار سلیمانی و یارانش کدامیک از این ویژگیها را داشتهاند. آیا آنان به لزوم آدمکشی و ایجاد وحشت معتقد بودند و اگر با کسی مبارزه میکردند، آن فرد چه کسی بوده است و چهکارهایی انجام داده است؟
نیروهای سپاه قدس، به درخواست دولتهایی مثل سوریه، عراق، لبنان و... برای کمک به مردم آنان که موردحملهی گروههایی مانند داعش، جبههی النصره و... واقعشده بودند وارد آن کشورها میشدند تا از آنان در مقابل این گروهها دفاع کنند. داعش و یا سایر گروهها، پس از ورود به هر منطقه، علاوه بر غارت اموال آنان، مردان آنان را جلوی خانوادهشان سر میبریدند و کودکانشان را زندهزنده میسوزاندند و به زنان و دختران آنان جلو چشم همسران و پدرانشان تجاوز میکردند. داعش در عراق، در پایگاه هوایی اسپایکر، در ژوئن ۲۰۱۴، ۱۷۰۰ دانشجوی شیعهی غیرمسلح در این پایگاه را بهطور دستهجمعی قتلعام کرد و اجساد برخی از آنان را به رودخانه انداخت؛ طوری که گویی رودی از خون به راه افتاده بود و عدهای از آنان را نیز در گورهای دستهجمعی دفن کرد.
افرادی که قاسم سلیمانی با آنها مبارزه میکرد، گروهی جنایتکار و متجاوز بودند، نه مردم عادی و بیگناه. بنابراین هدف او کمک به همنوع و حمایت از مظلوم بوده است نه کشتار بیرحمانهی افراد.
هنگامیکه خانهی کسی مورد تهاجم فردی بیگانه قرار میگیرد، عقل سلیم حکم میکند که درمقابل او بایستد و از خانه و خانوادهی خود دفاع کند. اگر آن فرد خود به تنهایی توان این کار را نداشت و از دیگران کمک خواست، انسانیت حکم میکند که دیگران نیز به او کمک کنند. منطق کشور ایران چه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و چه در کمک به همسایگان خود، منطق دفاع است نه حمله. در هیچیک از این موارد، ایران آغازکنندهی جنگ نبوده است و همیشه از موضع دفاع وارد شده است.
اگر سلیمانی و دوستانش که جان خود را در این راه فدا کردند، نبودند تابهحال کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان با خاک یکسان شده بود و تعداد بسیار زیادی از مردم بیگناه کشته میشدند و چهبسا تاکنون داعش وارد سایر کشورها و ایران هم شده بود.
واژهی تروریست، برچسبی است که بوش، رئیسجمهور آمریکا، ابتدا به عراقیها زد. او بعد از اشغال کویت، برای جلب افکار عمومی و بیگناه جلوه دادن آمریکاییها، عراقیها را تروریست خطاب کرد و اقدام آمریکاییها را مبارزه با تروریست نامید؛ اما آیا واقعاً هدف آنان مبارزه با تروریست بوده است و آیا عراقیها واقعاً تروریست بودند؟ باید گفت این مطالب دروغهایی است که آنان برای توجیه کار خود مطرح میکنند. آمریکا از زمانهای دور به فکر چپاول خاورمیانه و دسترسی به منابع نفتی آن بوده است؛ به همین منظور گاهی بهطور مستقیم با دولتهای آنان مثل عربستان وارد مذاکره میشود و با آنها طرح دوستی میریزد تا بتواند از منابع آنان بهرهبرداری کند. همانگونه که ترامپ، عربستان را گاو شیرده خود معرفی کرد؛ اما اگر دولتهای منطقه مثل سوریه و عراق حاضر به همکاری با آنها نشوند، از راه دیگری با آنها وارد معامله میشود. «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجهی سابق آمریکا، در کتاب خود با عنوان «گزینههای دشوار» اذعان کرده است که داعش درواقع ساختهی دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است. آنان داعش را وارد منطقه کردند تا از طریق یک جنگ غیرمستقیم، دولتهای حاکم را نابود کنند و سپس بر منابع این کشورها دست پیدا کنند. به گفتهی خود آنان هزاران میلیون دلار صرف بودجهی داعش گردید تا اهداف آنان را در منطقه اجرا کند، اما سپاه قدس با کمک مردم خود منطقه، نقشههای آنان را نقش بر آب کرد.
اکنون با توجه به تعریفی که از تروریسم مطرح شد، مردم دنیا باید قضاوت کنند که آیا سردار سلیمانی و یارانش که برای دفاع از مردم مظلوم منطقه، با جنایتکاران مبارزه میکردند، تروریست هستند!؟ یا ترامپ و دولت آمریکا و کسانی که آنان را حمایت میکردند تا داعش را تجهیز و تربیت کنند!؟
الهه دهقانی، عضو گروه نویسندگی صریر، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان