سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
کد خبر: 941172
۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۴
یادداشت

حوزه/ آنجا که آدمی برای تامین پول و مایحتاج، هویت و آبرویش را زیر سوال می‌برد؛ آنجایی که با جسمش کارهایی می‌کند که در مقابل، پول ناچیزی دریافت می‌کند؛ آنجایی که با در اختیار گذاشتن بدنش برای مقاصد دیگران پول‌آوری می‌کند همه و همه تن فروشی‌ست.

خبرگزاری حوزه | شاید زمانی‌که کارل مارکس مهم‌ترین اندیشمند کلاسیک عصر ویکتوریایی، اندیشه‌هایش را برطبق سرمایه‌ی اقتصادی و دیدگاه ماتریالیستی پایه‌گذاری می‌کرد، به این موضوع نمی‌اندیشید که این ادراک مادی‌گرایانه‌ی او از جامعه‌ی صنعتی به موضوعات و مسائل فرهنگی نیز رسوخ می‌نماید و این ایدئولوژی حاکم، تمام جهان اجتماعی را در بر می‌گیرد.

قدرت اندیشه‌ی او به اندازه‌ای بود که توسط سایر اندیشمندان هم دنبال شد؛ اما برخی برای حل و جذبِ مسائل فرهنگی در نقش مستقل و فعال فرهنگ همت گماردند.

در این بین یکی از چهره‌های معروف در مارکسیسم غربی "لوکاچ " است که به بحث درباره‌ی کارکرد انسانیت‌زدا و رابطه‌ی کالایی شدن انسان‌ها می‌پردازد.

این بحث در اثر روابط تولید و شرایط کار به وجود آمد. او مدعی است که امروزه روابط و فعالیت‌های اجتماعی و بهای انسان‌ها بیش از پیش دارد با مقیاس و ارزش مبادلاتی پول تعیین و تعریف می شود که نتیجه‌ی آن ازخودبیگانگی و شیءشدگی انسان است. به طوری که عامل فقر جهان و تهی شدن از معنای راستین و اصیل انسان بودن، همین عامل است.

به همین ترتیب این شی‌شدگی، پوچ شدگیِ انسان را هم به‌همراه می‌آورد. یعنی لوکاچ فهمیده بود که انسان‌ها در غرب، کارکرد اصیل خود را از دست داده‌اند. آنان همچون شی‌ء و کالا مبادله می‌شوند. دیگر آن معانی عمیق و محوری انسان‌بودن از بین رفته است و همه چیز با محور پول و سرمایه مورد سنجش قرار می‌گیرد. او در نظریه‌اش پرده از موضوع ازخودبیگانگی انسان برمی‌داشت.

اما در نگاه اسلام انسان اشرف مخلوقات معرفی می‌شود. به هیچ عنوان به او به چشم یک کالا یا شئ نگاه نمی‌شود و جایگاه والایی برای او تعریف می‌شود. هدف او رسیدن به کمال است؛ ولی متاسفانه آنچه امروزه شاهد آن هستیم، این است که داستان کسب و کار در جامعه‌ی اسلامی ما علی‌رغم اینکه قانون و مقررات آن از متن دین مبین اسلام سرچشمه گرفته، دگرگون شده است.

در دین اسلام، برای تامین معاش و کسب درآمد، قوانین متعددی بیان شده است؛ ولی با این حال شاهد این دگرگونی در سبک و سیاق کار و تلاش مسلمانان هستیم.

افراد جامعه که می‌بایست برحسب این قوانین رفتار کنند، کارکردشان به طرز شگفت‌آوری وارونه شده و تقریبا شبیه آموزه‌های سکولاری کار در غرب گردیده است.

آموزه‌های کار و تلاش که در آیات و روایات اسلامی انسان را صراحتا به رزقِ حلالِ همراه با عزت نفس توصیه کرده، جای خود را به بیزینس‌های بی زحمت و پررنگ و لعاب و پول‌آوری به هر قیمت داده است.

به طور مثال متاسفانه زیر پوست شهرها حرفه‌ای با عنوان تن فروشی رونق گرفته که فارغ از جنسیت و نوع افرادی که به این عمل می‌پردازند، بی‌صدا در حال افزایش است.

اگرچه همه‌ی ما به محض شنیدن این واژه ذهنمان به سمت برقراری روابط جنسی آزاد در قبال پول معطوف می‌شود، اما با کمی تامل به این نتیجه می‌رسیم که تن فروشی فقط مختص مباحث جنسی آزاد نیست. اتفاقا جایی که عزت انسان خدشه‌دار می‌شود و نظام سرمایه‌داری در جهت بهره برداری و رسیدن به اهداف خویش از انسان سوء‌استفاده می‌کند و نفس محترم انسانی در قبال پول مبادله می‌شود، اینجا هم سخن از تن‌فروشی است.

آنجا که آدمی برای تامین پول و مایحتاج، هویت و آبرویش را زیر سوال می‌برد؛ آنجایی که با جسمش کارهایی می‌کند که در مقابل، پول ناچیزی دریافت می‌کند؛ آنجایی که با در اختیار گذاشتن بدنش برای مقاصد دیگران پول‌آوری می‌کند همه و همه تن فروشیست! و متاسفانه مصادیق این عمل در جامعه‌ی اسلامی ما کم نیست؛ بدین خاطر که از یک سو منطق سرمایه‌داری و محاسبه‌پذیری در برگیرنده‌ی تمامی جنبه‌های زندگی آدمی شده است و از دیگر سو انسان جاه‌طلب، حاضر می‌شود برای تامین نیازمندی‌های خویش، دست به هر کاری بزند و این کار تن فروشی که هیچ، بلکه هویت و شخصیت فرد را هم به تاراج می‌برد.

افسوس و صد حیف که انسان عصر حاضر با این مبادله‌ی جان، در اصل دین خود را واگذار نموده و خود را در شی‌شدگی محصور کرده است.

آری نفس محترم آدمی در این گیرو دار سردرگم جهانی شدن و دنیای پول و سرمایه نباید خود را یله و رها کرده و همچون شی، تهی و پوچ گردد. بر انسان لازم است که هر دم بنا به اصل فطرت خود، به دین رجوع کند و در بازار هزار رنگ دنیا به تن فروشی تن ندهد؛ چرا که نتیجه‌ای جز دین فروشی نخواهد داشت.

اسلام عزیز با تمام اصول و ملاحظات دینی‌اش کار و تلاش را برای انسان ضروری می‌داند، در عین حال هم اجازه نمی‌دهد او هر کاری انجام دهد، خصوصا کارهایی که شان و منزلت او را پایین بیاورد؛ از همین رو کار و تلاش هم از منظر دین، محترم و ارزشمند معرفی می‌شود تا مبادا انسان برای تامین رفاه و نیازمندی‌های مادی‌اش به پایین‌ترین و پست‌ترین عمل واداشته شود. پس هر گونه کار و کسبی که قرار است چند صباحی به کام دل انسان باشد و اصل و اساس دینش را چوب حراج بزند، از منظر جامعه‌ی دینی مطرود است.

نگاهی هر چند گذرا به این موضوع فرهنگی در جامعه‌ی کنونی ما با بررسی آثار اندیشمندانی همچون لوکاچ این وضعیت را مشخص می‌سازد، تا چه رسد به نظریه های اسلامی پیرامون کسب و کار که بیش از پیش آگاهی دینی و اجتماعی افراد را در مسایل اقتصادی و اوضاع معیشتی بالا می‌برد. هر چند بهبود اوضاع اقتصادی و فراهم نمودن شرایط کار از وظایف مسئولین جامعه‌ی اسلامی بوده و در این بین نقش دولت‌مردان بسیار پررنگ و حائز اهمیت می‌باشد؛ اما انتخاب شغلِ مناسب با شان و شخصیت و هویت انسان در هر رده و منزلت اجتماعی که باشد وظیفه‌ی خود اوست. 

ندا اثنی عشران

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha