حجت الاسلام عابدینی پور در گفت وگو با خبرگزاری حوزه، به تشریح فعالیت های علمی و تبلیغی خود و همچنین به اهمیت درس خارج و فقه پزشکی پرداخته که در ذیل مشروح این گفتگو آمده است:
احسان عابدینی پور ورودی سال ۷۶ در حوزه علمیه و اهل شهرستان بابل هستم و در ابتدا وارد حوزه شهر خودم شدم. سال اول در مدرسه علمیه خاتم الانبیا که زیر نظر نماینده ولی فقیه بود درس خواندم. سال دوم وارد مدرسه روحیه بابل شدم. در سال ۸۶ پس از قبولی در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) وارد قم شدم. یکی از مهمترین و بهترین اتفاقات زندگی علمی بنده که همیشه برای آن شکر گزاری می کنم آن است که در این مرکز حضور یافتم. چون مساله ادامه تحصیل برای بنده نگرانی های بسیار زیادی همراه داشت.
آن سال از ماه مبارک رمضان ما هم استفاده شد. بنده در آن سال در مدرسه علمیه بقیة الله هم قبول شدم ولی حسنی که مرکز تخصصی داشت آن بود که از وقت ها به خوبی استفاده می کرد و در ماه مبارک رمضان نیز برنامه درسی داشت.
بنده قسمت خارج مرکز ائمه اطهار که یک دوره هفت ساله است را تمام کردم و قسمت تخصصی خارج که فقه پزشکی است را نیز دنبال کردیم که امسال سال آخر آن را طی می کنم. دوره تخصصی خارج یک دوره سه ساله است که بسیار قابل استفاده است. طلاب برای اینکه یک طلبه پژوهشگر و موفق باشد، نیاز داریم با اساتید تراز این مرکز در ارتباط باشیم و بودن این گروه تخصصی خارج یک توفیقی شد که بدون اینکه مشکلی در ادامه تحصیل داشته باشیم در این مرکز به شکل کارآمد و تخصصی و کاربردی تحصیل می کنیم و خود استاد نیز تشریف می آورند و در قسمت خارج تخصصی به شکل همه جانبه آموزش های عالی را ارایه می دهند.
اهمیت درس خارج
درس خارج در حقیقت ثمره تحصیل است. طلبه ای که مشغول تحصیل است همیشه در قید و بند کتاب است و اینکه لغت به لغت کتاب را یاد بگیرد و تحویل دهد. گویا می گویند در یک جنگل به حدی درخت بود که جنگل را ندیدیم مثل پایه ده است. ولی در درس خارج گویا از این قید و بند رها می شوید و به عنوان یک محقق در این عرصه کار می کنید.
یک محقق باید آرزوی تحصیل در درس خارج را داشته باشد. گاهی نگاه اشتباهی نیز به درس خارج بوجود می آید که برخی تصور می کند معنی درس خارج همان یک د فتر ۶۰ برگ و یک کاغذ است و هرچه استاد می گوید را باید نوشت و بدون هیچ سوال و نقدی همان مطالب را در آن دفتر ثبت کرد. این نگاه اشتباه است و باید اصلاح شود.
استاد ما حجت الاسلام محمدی بحث را از قبل برای ما مشخص می کرد و ما هم باید چند کتاب را تحقیق و جمع بندی می کردیم و آماده می بودیم که در کلاس مثل یک استاد بحث را ارایه کنیم و بعد از ارایه کردن بحث و اشکالاتی که از ما می گرفتند و تلاشی که برای پاسخگویی داشتیم، استاد جمع بندی ارایه می کرد. با این وضعیت وارد درس خارج شدیم به شکلی که وقتی ناهار می خوردیم دستمان را در کتابخانه و مسجد می شستیم. به قول آیت الله حسن زاده آملی که گاهی از شدت درس و بحث خواب مارا می برد. با این شدت درس می خواندیم تا بتوانیم در این عرصه موفق باشیم. این مساله باعث شد که روش کار این مرکز فقهی را بپسندم و بخواهم در این مجموعه مشغول به کار شوم.
سنت های حوزوی و فقه پزشکی
بحث سنت های حوزوی در این مرکز بسیار عالی است. پیش از ورود به این مرکز از طلاب زحمت کش بودم و همیشه تقریر نویسی را به شدت انجام می دادم، ولی بحث نویسی را کمتر می توانستم پوشش بدهم یعنی آنچه را در سر کلاس می نوشتم به عنوان ارایه دهنده درس نمی نوشتم و به دلیل وسواس و نگرانی حس می کردم در این بخش موفق نبودم.
برای من جالب بود که مرکز فقهی اتفاقا روی این بحث خیلی تمرکز داشت و همین مساله که نقطه ضعف من بود را پوشش میداد و این مساله برای من به یک نقطه قوت مبدل شد. این مساله بسیار مهم است که حوزه باید به این سمت برود. یعنی حوزه با این همه زحمتی که برای تربیت طلاب موفق می کشد باید به این سمت طلاب را هدایت کند.
متاسفانه در زمینه انگیزشی مشکل داریم. مشکلات اقتصادی این چند ساله و هجمه ای که از دادن انگیزه های اشتباه ایجاد شد باعث شد که زحمات ما به باد برود و انگیزه سازی موفق نشود.
انگیزه سازانی که در حوزه برای آنها هزینه شده است و عزیزانی که هم در این حوزه رشد کردند و از گزینش ها و فیلترهایی که برای حضور نخبگان برای حضور در این مراکز عبور کردند و از توانایی های خوبی هم برخوردار هستند باید نیازهای جامعه به فقه وجود دارد شناخته شود و علاقه مندی های این طلاب پروش داده شده را نیز در یک سمت هدایت کنند تا طلاب مبرز بتوانند در مسیر پاسخگویی به سوالاتی که در زمینه های مختلف وجود دارد پاسخ دهند.
همین فقه پزشکی که از پر مساله ترین فقه ها است نیز نیاز به پرورش چنین طلابی دارد. بسیاری از مراکز از ما می خواهند که مشکلات فقهی در حوزه پزشکی را حل کنیم. در مساله اقتصادی و بانکداری و حقوقی نیازهای بسیاری داریم که فقه و فقهای ما باید به آنها پاسخ دهند. حوزه باید در این زمینه کوشا باشد.
تقاضا همیشه از سوی نهادهای ذیربط وجود داشته است و کارهایی نیز به شکل فردی انجام شده است یعنی افرادی بودند چه بسا پرورش یافته مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) بودند و با تالیف کتب و پاسخگویی به سوالات فعال بودند ولی نیاز است که کار به شکل کاملا منسجم کار را انجام دهند و کار نیز به این سمت حرکت می کند. افرادی که در دوره های فقه پزشکی در این مرکز فعالیت می کنند امروزه به مسایل و سوالات خاصی پاسخ می دهند. در زمینه ناباروری و اینکه از چه طریقی باید در زمینه درمان ناباروری کار کرد سوالات بسیاری مطرح است. مشکلات بسیاری ممکن است در این زمینه ایجاد شود یعنی ناباروران ممکن است کمک هایی از مراکز درمانی بگیرند که الزاما باید صاحب اسپرم یا تخمک مشخص نباشد که این مساله ممکن است از یک نسب نباشد و چه بسا که کسی که این خدمت را می گیرد از سادات باشد و... .
ما اولین طلابی هستیم که دوره تخصصی فقه پزشکی را در این مرکز می گذرانیم. پژوهشگران موفقی که در این عرصه پژوهشگران موفقی هستند را می شناسیم که برخی از آنها تا حد معاون وزارت هم پیش رفته اند ولی درس فقه پزشکی در این مرکز شروع شده است. ولی گروه فقه پزشکی در ابتدای این مسیر است که مسایل را شناسایی می کند. ما باید پیش از این مساله یک دوره قابل اطمینانی برای آموزش و پرورش طلاب فقه پزشکی داشته باشیم. این کار سه سال است که آغاز شده و طلابی که در این عرصه هستند در ابتدای پژوهش در حد رساله هستند.
مساله رازداری پزشکان و اهمیت این مساله از جمله این مسایل است که یک کتاب در این حوزه نوشته شده است. بنده نیزدر خصوص جایگاه اذن در حوزه پزشکی یعنی اقدام یک بیمار برای درمان اجازه هر نوع درمانی به پزشک می دهد یا خیر یک تحقیق کاملی را انجام دادم.
یک سری تحقیقات دیگری نیز در دست شناسایی و در دست اقدام است. دانشگاه علوم پزشکی نیز از این مساله استقبال کرده است. البته شماتت هایی را هم می شنویم که چرا این کار را زودتر انجام دادید. در این عرصه باید کارهایی انجام دهیم که قانع کننده باشد. از برخی اساتید شنیده ایم که نوشتن یک کتاب از انتشار آن راحت است. یعنی نه اینکه کسی بخواهد در چاپ کردن، اذیت کند ولی این نوشته باید در مستوای یک نوشته قابل ارایه باشد.
این مرکز تلاش می کند همه الزامات یک کتاب را در انتشار آن در نظر بگیرد تا یک اثر قابل ارایه را تولید کند.
کرونا
خوشبختانه به شکل دقیق و موشکافانه در این عرصه تحقیق صورت می گیرد و این تحقیق به سمت انجام پژوهش هایی می رود که به شکل مستند و مستدل و قابل ارایه هستند. چند رساله طلابی که در این عرصه سال آخر تحصیل خود را در فقه پزشکی می گذرانند به مساله بیماری های واگیر نگاه کردند که هم سوالاتی که امروز وجود دارد را پاسخ می دهد و هم سوالاتی که در آینده رخ می دهد را پاسخ می دهد.
مطمئنا فعالیتی که به پاسخ دادن یک سوال اکتفا نمی کند و یک بحث عمیقی که با حضور یک استاد عمیقی که استاد درس خارج است و کتبی را در عرصه فقه پزشکی نوشته است و با حضور طلابی که در این عرصه کار می کنند، پتانسیل و پشتوانه ای بیش از آنچه اتفاق افتاده است فراهم می کند که آمادگی رویارویی با چنین مسایلی را ایجاد می کند. این ویروس باعث شد که یک نیاز بزرگی در حوزه فقهی شناختی شود و در این مسیر نیز حرکت شود. اساتید که فقه پزشکی را به شکل مستقل دنبال می کردند با حضور طلابی که به شکل تخصصی در این عرصه کار می کردند آمادگی خوبی برای کار کردن در این حوزه داشتند و امیدواریم که نتایج آن نیز به زودی استخراج شود و جامعه نیز از آنها استفاده کنند.
در بحث علمی نباید عجله کرد زیرا عجله کار را خراب می کند هرچند که طلاب و اساتید ما با تمام توان کار می کنند.
سبک علمی آیت الله فاضل لنکرانی
سبک علمی که در نزد وی داشتیم در شهرستان نیز دنبال می کردیم و ملاک من هم برای حضور در این مرکز همین مورد بود، همین سبک و تتبع استاد است. تتبع وی در دروس بسیار جالب است که هیچ وقت پرونده بحث ها را نمی بندد و روی بحث ها کار می کند و گاهی نظرات جدید تری که به بحث ها دارد را دنبال می کند.
یک دوره بنده در این مرکز به تحصیل می پرداختم، یکی از موقعیت هایی که این مرکز در اختیار ما قرار داد آن بود که توانستیم با اساتید بسیار خوبی ارتباط داشته باشیم. هرساله سه مرحله با اساتید طراز اول حوزه یعنی پس از مراجع کار می کردیم. برخی از اساتیدی که انتخاب می کردیم به حدی عمیق بودیم که بخش اعظم وقت ما صرف آن می شد که استاد چه گفته است؟ چه برسد که سخن ایشان را با مآخذ بعدی تطبیق دهیم. بعضی اساتید به حدی بحث ها را می پروراندند که هر کس که درس را نفهمیده است فکر می کرد که درس را فهمیده است. این اساتید درس را به شکل شسته و رُفته بیان می کردند و ما مجبور بودیم که با هم بحث خود به جد تلاش کنیم تا یک نکته جدید را استخراج کنیم و بعد با استاد در یک بحث خصوصی بنشینیم و یک قیدی را که استاد در این بیان شسته و رُفته بیان نکرده اند را بیابیم و ایشان نیز برای ما بیان کنند.
توصیه به طلاب جوان
توصیه بنده آن است که طلاب به زندگی علمای بزرگی که در گذشته بودند توجه کنند زیرا این علمای بزرگ با اخلاص کامل در این مسیر گام بردارند تا بدانند مرارت هایی که امروزه می کشند در گذشته نیز به شکل بیشتری وجود داشته است. طلاب باید از اساتید وارسته ای که صاحب تاثیر هستند استفاده کنند. منظور من مرشد بازی نیست. به نظر من هیچ معجزه ای از این بالاتر نیست که اهل بیت(ع) نزد مردم زندگی می کردند و سختی ها و مشکلاتی که برای مردم بوجود می آید
برای آنها هم ایجاد می شد، ولی از مسیر گمراه نشدند و خود چراغی برای زندگی مردم شدند. در این زمینه نیز باید عرض کنم، اساتیدی که با تمام این زحمات و مشکلاتی که وجود دارد به کار علمی مشغول هستند و این فشارها آنها را از راه به در نکرده و پای کار ایستاده اند، قطعا بزرگترین آرامشی است که به قلب انسان می رسد. زیرا بودن در کنار این اساتید و نگاه کردن به آنها برای همه ما الهام بخش است.
انتهای پیام