به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، شهید طلبه حیدر قاسم پور سال ۱۳۴۴ در روستای یامچی مرند دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به مرند رفت. پس از اتمام سال دوم راهنمایی در راستای وصیت پدر بزرگش، با شور و اشتیاق رهسپار حوزه علمیه شد.
دو سال در محضر اساتید مدرسه طالبیه مرند، مقدمات را فرا گرفت و آن گاه به مدرسه ولیعصر(عج) تبریز رفت و پنج سال در این مدرسه، نزد فرزانگان علم و ادب کسب علم کرد.
شهید قاسم پور پس از پنج سال حضور در تبریز، برای ادامه تحصیل به قم هجرت کرد و سپس برای دفاع از دین و وطن بارها در جبهه های غرب و جنوب حضور یافت و سرانجام اسفند ۱۳۶۲ به فیض شهادت نائل آمد.
یعقوب چشمان پدر و مادر سالها در حسرت یوسف گم گشته بر درماند تا سرانجام سیام مهرماه سال ۱۳۷۵ مرند قهرمان، پیکر این دلاور سال های دفاع را در آغوش کشید و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید حیدر قاسم پور
فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ» (آل عمران/۱۹۵) آنهایی که هجرت میکنند و از وطن و دیار خویش خارج میگردند و در راه خدا مهذب میگردند و جنگ میکنند و شهید میشوند؛ هر آیینه از سیئات آنها چشم پوشی میکنم و آنها را به بهشت داخل میکنم.
وظیفهای در قبال جامعه احساس میشود و همین احساس وظیفه، موجب گشت تا وصیت نامه بنویسم؛ این است که ما باید آگاه باشیم، ایادی استکبار و مهرههای ریاکار و منافق، نیروهای متعهد را کنار نگذارند، اگر ما در مقابل این توطئه، آگاهانه برخورد نکنیم و نقشه دشمن را نقش بر آب نکنیم باید شکست انقلاب را از متن آن تماشاگر باشیم، دشمن برای رسیدن به این هدف کثیفاش از طرق مختلف استفاده میکند و شاید با صورت زیّن و با افراد متدین و ساده لوح به میدان آید، این در تاریخ بسیار دیده شده و شاهد بر این سخن جنگ جمل است که برای شکست دادن مولا علی (علیه السلام) و گوشه گیر نمودن حکومت از عایشه استفاده می کنند، در این انقلاب هم از این تاکتیک بهره مند بوده اند، ما باید روحانیت آگاه را در صحنه نگاه بداریم و مواظب باشیم که روحانی را با دست روحانیت نکوبند؛ اگر روحانیت آگاه و متعهد و کارا را کنار بگذاریم آن وقت فاتحه انقلاب و اسلام و روحانیت را باید بخوانیم، آگاه باشیم این توطئهها را در نطفه خفه سازیم.
باید دنباله رو امام و روحانیت آگاه و متعهد باشیم و هیچ وقت خودمان را از روحانیت جدا نسازیم و افراد ریاکار و مقام پرست را از افراد صادق و متعهد تمیز دهیم و ببینیم که کدام اشخاص هستند که برای انقلاب دل میسوزانند و کدام اشخاص هستند که دشمن در مقابل سپر واقع شده اند.
پیام تمامی شهدای اسلام این است که اسلام را روحانیت تا حال زنده نگه داشته است و نگهداری خواهد کرد، البته هر روحانیت منظور نیست بلکه روحانیتی مورد نظر است که متقی و دلسوز و متعهد و مخلص باشد، باید افراد کارا را در مراکز حساس مملکتی حفظ کنیم و بی جهت آنها را از انقلاب سرد ننماییم و از مارک زدن و گوشهگیر نمودن بر حذر نماییم و نباید دشمن، نیروهای ما را خفه سازد و آنها را از انقلاب کنار بگذارد، دشمن کثیف از هر راه ممکن میخواهد به انقلاب اسلامی ما ضربه بزند. خدایا! ملت را هر چه بیشتر آگاه کن و آنها را از گزند افراد ریاکار و ساده محفوظ دار.
خدایا! به ما بینش عطا فرما که خدمتگذار صدیق و متعهد را از دیگران تشخیص داده و از اطاعت آنها بهرمند گردیم.
سلام به محضر مقدس پدر و مادر گرامی! انشاءالله که از من راضی هستید، خدا میداند که شما در قلبم جاری هستید و همیشه در فکر شما هستم که خدایا؛ من درباره پدر و مادرم تقصیر کردهام، من آنها را ناراضی کردهام، مخصوصاً به مادر مهربان و رئوفم که به او رنجهای بسیاری دادهام، اگر شما میدانستید که من چقدر از تقصیراتی که درباره شما کردهام ناراحت هستم و چقدر قلبم خون است و به چه مقدار تأسف میخورم که نتوانستم برای شما پسری بهتر و مؤدب باشم و چه مقدار از آینده خودم نگران هستم؛ حتماً مرا خواهید بخشید.
پدر و مادر عزیزم! اسلام خون میخواهد، جان میخواهد، اسلام از همه چیز برای ما با ارزشتر است و ماها باید همه چیز را فدای اسلام کنیم تا بتوانیم از شیعیان واقعی علی (علیه السلام) و اولاد او باشیم. ای مادر بسیار خوبم اگر برای من گریه کنید من راضی نیستم بلکه برای حسین (علیه السلام) و اولاد حسین گریه کنید تا من هم از گریه کردن شما بهرهمند شوم، از خداوند میخواهم که به همهتان صبر عطا کند.
حوزههای علمیه از هر لحاظ باید تقویت شوند و طلاب را از لحاظ علمی سیاسی اخلاقی و فرهنگی تربیت کنند و مورد قبول جامعه و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) قرار گیرند و بزرگان حوزهها نیز باید در معمم کردن طلاب قوانین مدون وضع نمایند تا هر بی سر و پایی نتواند در این لباس مقدس، اسلام را لکه دار کند.
والسلام
نظر شما