به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله جوادی آملی در ویژه برنامه امام المتقین که به مناسبت ایام شهادت امیرمؤمنان علی(ع) از لایو مراسمات مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران پخش شد، اظهار داشتتد: در لیالی قدر حقیقت قرآن که یک طرف آن علی حکیم است و یک طرف آن عربیِ مبین تجلی پیدا کرد، نه تجافی و خداوند قرآن را به عنوان حبل المتین به زمین آویخت، نه به زمین انداخت.
ایشان با بیان این که انزال قرآن نظیر انزال باران نیست که به زمین بیندازد، بنابراین این طناب طولانی یک طرفش به دست خداست و یک طرفش به دست خلق، افزودند: اگر در مراسم قرآن به سر، این کتاب الهی را بالای سر می گذاریم و خدا را به قرآن و چهارده معصوم علیهم السلام قسم میدهیم یعنی ذیل حبل المتین را گرفتهایم که به اندازه معرفت و اعتقاد خود از این استفاده کنیم و بالا برویم.
این مرجع تقلید ادامه دادند: ممکن است این لیالی قدر بر بعضی از معصومین همچون حضرت زهرا(س) نیز تطبیق بشود؛ اگر در بعضی از تعابیر از حقیقت لیالی قدر به عنوان حضرت زهرا(س) یاد می شود، این همه مقام آن حضرت نیست، زیرا آن حضرت همانند سایر معصومین علیهم السلام ادل قرآن هستند. وقتی ادل قرآن شدند، یقیناً بالاتر از لیلةالقدر هستند، زیرا به برکت قرآن لیله القدر شرف پیدا کرد.
ایشان با بیان این که یکی از مسائل مهم آن است که در این لیالی قدر و مراسم قرآن به سر گرفتن، در هنگام سوگند دادن، مقامات را از خداوند متعال طلب کنیم، گفتند: یکی از برجستهترین مقامات آن است که خدای سبحان به ما امر کرده است که به رسول خدا(ص) تاسی کنیم؛ یعنی به آن حضرت اقتدا کنیم، ایشان را امام خود قرار دهیم «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب-۲۱ )
حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کردند: مطلب مهم دیگر آن است رسول اکرم(ص) از کوثر برخوردار است «انا اعطیناک الکوثر» و برای کوثر مصادیق فراوانی ذکر کردهاند؛ یکی از برجستهترین مصادیق این است که حقیقت قرآن، نبوت و امامت حضرت زهرا(س) هستند، اما یکی از مصادیق دینی کوثر آن است که وجود مبارک حضرت منشأ خیرکثیر است.
ایشان با بیان این که هیچکس در مغرب و مشرق عالم به اندازه رسول خدا(ص) کار پر ثواب نکرده است و اسلام و دعوت به قرآن و عترت، سنت جاودانه حضرت است، بیان داشتند: گرچه حاکم اصلی خداست، اما سنت گذار از طرف خدا وجود مبارک حضرت است، اسلام سنت اوست و دینی است که او سنت گذاری کرده است؛ اگر کسی سنتی را گذاشت معادل ثوابی که عمل کننده به سنت می برد، آن سنت گذار نیز می برد، بدون آنکه از عمل کنندگان چیزی کم شود.
مفسر برجسته قرآن کریم افزودند: حضرت رسول(ص) بنیانگذار دین اسلام است، خود به آن عمل کرد و هر کس تا روز قیامت به آن عمل کند و این عملش با حسن فعلی و فاعلی همراه باشد، ثواب این عمل او را همانطور که در نامه اعمالش می نویسند در نامه وجود پیامبر اکرم(ص) نیز نوشته می شود.
ایشان با تأکید بر این که ما موظف هستیم به حضرت رسول(ص) اقتدا کنیم و اقتدای به ایشان دو قسم است به این صورت که توده مردم به یک شکل اقدام میکنند و عالمان ربانی، محققان، مجتهدان و ... به طرز دیگری، ادامه دادند: یک مرجع تقلید فتوا میدهد، مقلدان عمل می کنند و بر فراز کرسی تدریس می نشینید، شاگردان او به او اقتدا می کنند، این مرجع تقلید برای دیگران در حد فتوا و برای شاگردانش در حد مجتهدپرور مطرح است، هم افراد عادی، هم شاگردانش به مجتهد تاسی دارند؛ منتها شاگردان او می کوشند تا رشته او را انتخاب کنند و مجتهد می شوند و توده مردم فقط از فتواها استفاده می کنند.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این که مقام نبوت چون «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» انعام-۱۲۴) است به دست احدی نخواهد رسید و ممکن نیست، اما سنت گذاری چرا، گفتند: ما می توانیم به جایی برسیم که به کوثر راه یابیم، سنتی بگذاریم که فراگیر باشد؛ عدهای عامل به آن باشند و ما هم در ثواب آنها سهیم باشیم.
ایشان اظهار داشتند: «انا اعطیناک الکوثر» برابر آن دعایی است که در صلوات شعبانیه آمده که از خدای سبحان مسئلت می کنیم «فَأَعِنَّا عَلَی الاِسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ؛ خدایا ما را کمک کن که پیرو سنت رسول الله باشیم» و مشابه این در زیارت امین الله نیز مطرح است؛ ما میتوانیم به آن حضرت استنان کنیم و صاحب کوثر شویم، اگر کسی کار و سنت خوب در نظام اسلامی اجرا کرد، بهترین های دین و دنیای مردم با او محفوظ می شود؛ این سنت حسن است و همه را می برد، بدون اینکه در نامه اعمال دیگران چیزی از ثواب آن کم شود.
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین مقام و جایگاه امیرمؤمنان علی(ع) پرداختند و افزودند: نهج البلاغه کتاب علی بن ابیطالب(ع) است، نه آن طوری که مؤلفان و مصنفان کتاب دارند؛ این کتاب سخنان الهی است که در سخن و نوشتار حضرت علی(ع) تجلی پیدا کرده است.
ایشان تصریح کردند: امیرمؤمنان(ع) خلیفه الله است، خلیفه حرف مستخلف عنه را می زند، نه حرف خود را؛ چون علی بن ابیطالب(ع) جانشین رسول گرامی اسلام است و آن حضرت خلیفه الله است؛ لذا سخنان الهی را به جامعه منتقل میکند.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به سخن امیرمؤمنان علی(ع) در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه که در وصف قرآن می فرمایند «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ» بیان داشتند: این یعنی، خداوند متعال مؤلف و کاتب قرآن و مصنف قرآن نیست، او در کلماتش تجلی کرده است، آن که قرآن را می فهمد و تفسیر می کند، در آغاز راه است و وقتی به پایان راه می رسد که متکلم را با قلب و جانش در کلماتش مشاهده کند.
ایشان ادامه دادند: علی بن ابیطالب(ع) همان بیانات الهی را میگوید و قرآن ناطق است؛ دیگران اگر بخواهند نهج البلاغه را تفسیرکنند، در آغاز راه هستند، وقتی می توانند بگویند ما نهجالبلاغه را درست ارزیابی کردیم که ولایت، امامت و خلافت را در کلمات، گفته ها و نوشته های علی بن ابیطالب(ع) مشاهده کنند.
این مفسر برجسته قرآن کریم در پایان با بیان این که حضرت علی(ع) با فقر مبارزه میکرد و گاهی می فرمود: من فقر را ریشه کن می کنم، اظهار داشتند: یعنی وظیفه حاکم آن است که فقرزدایی کند، نه فقیر را کمک کند؛ چون کمک به فقیر کاری عاطفی است و از غیر رهبران الهی هم ممکن است صادر شود، اما فقرزدایی وظیفه رهبران الهی است.