زهرا راد در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با اشاره به بازنمایی نقش زن و خانواده در سریال های شبکه نمایش خانگی طی سال های اخیر اظهار داشت: در سال های اخیر، این سریال ها به شیوه های مختلف مباحث زن و خانواده را دنبال کرده اند و قطعاً یکی از سریال های مطرح در این زمینه، سریال شهرزاد بوده است که با رویکرد و نگاه فمینیستی در قالب یک سریال تاریخ معاصر، موفق به جلب بیننده های بسیاری شد.
وی افزود: محور سریال نیز ایده مطرح فمینیستی ظلم به زن بوده که این ظلم از بابت رویکرد مردسالارانه و پدرسالارانه به زن وارد شده است. البته شخصیت شهرزاد زن مستقل و قدرتمندی است که اگر مورد ظلم هم واقع شد اما هرگز از موضع خود کوتاه نیامد و در فصل های دوم و سوم شخصیت او تغییر یافت و از نقش همسری و مادری به شخصیت اجتماعی تبدیل شد.
این پژوهشگر و مدرس سواد رسانه همچنین گفت: بعد از شهرزاد، مهم ترین سریال با تمرکز بر مساله خانواده، سریال هم گناه بود که این سریال به نوعی، خانواده سنت گرای ایرانی و اسلامی را منشأ تعارضات و مشکلات اعضای خانواده نشان می داد و می خواست بگوید که والدین به عنوان بزرگترهای فاقد درک مناسب از نیازهای اعضای خانواده باعث اضمحلال نهاد خانواده می شود و ایده اش این بود که آن کسی که در نهایت باید تغییر کند پدر و مادرها هستند و بچه ها راه درست را می روند.
وی بیان داشت: جالب این که در برخی انیمیشن های مطرح خارجی نیز این مساله به گونه ای رایج است و این ها همه برگرفته از نگاه فمینیستی است که متأسفانه رد پای برخی از این رویکردها در شبکه نمایش خانگی نیز مشهود است.
راد همچنین ادامه داد: آن چه مورد نظر اسلام است و بر اساس نگاه دینی باید در سریال های ما نمایش داده شود، تفوق و برتری اندیشه و خواست فرزندان نیست بلکه آن چه دنبال آن هستیم و باید باشیم، تأکید بر رویکرد تعامل سازنده میان فرزندان و والدین و تقویت محبت و صمیمیت در نهاد خانواده است.
وی افزود: در برخی سریال های شبکه نمایش خانگی مشاهده می کنیم که پدر، نماد مرد سالاری است و به هر قیمتی می خواهد آن چیزی را که می خواهد به دیگران بقبولاند و از آن سو فرزندان نیز بر نظر خود اصرار کرده و در خیلی از موارد حرمت ها را زیر پا می گذارند. البته ممکن است بین نسل ها تعارض باشد اما در ارتباطی سازنده و دوستانه مشکلات را باید حل کنند و با یکدیگر می بایست همدرد باشند اما این که بین والدین که در این قبیل آثار نماد سنت معرفی شده و فرزندان به عنوان نماد تجدد مدام تنش و کشمکش به تصویر کشیده شود، اصلاً جالب نیست.
پژوهشگر حوزه زنان و خانواده همچنین گفت: نشان دادن این مدل تعارض میان والدین و فرزندان که در نهایت خانواده را متزلزل می کند، یک بازنمایی منفی است که برای نظام اندیشه ای و تفکری ما کارآمدی ندارد و ما را به سمت سوی اندیشه و تفکر غربی می برد که خود بنیان خانواده را هدف گرفته است.
وی بیان داشت: همین حالا سریالی در شبکه نمایش خانگی پخش می شود که اتفاقاً محورش حفظ نهاد خانواده است و در آن افراد با وجود همه مشکلاتی که دارند در این راستا تلاش می کنند و خانواده اصل و مهم است و لذا این طور نیست که بگوییم همه یا اکثریت سریال های شبکه نمایش خانگی ضد خانواده هستند اما به هر حال بخشی از آن ها دارای رویکرد فمینیستی و غربی هستند.
راد یادآور شد: دنیای مدرن با نگاه فردگرایانه فمینیستی، زن را از دل سنت بیرون کشید و به سان مردان به او ثروت و قدرت داد، اما هویت زنانه او را نابود کرد. حال با قدرت و ثروت در پی مردان روان شده تا چند مثقال عشق بخرد، البته به قیمت شکستن در خود و نابودی هویت زنانه اش.
وی گفت: از این حیث، سریال های شبکه خانگی، زنان نقش اولی را به نمایش می گذارد که به جای ناز، مظهر نیازند و عشق گدایی می کنند و در نزد مردان به هیچ نمی ارزند. این زنان در نهایت چیزی بیش از در هم شکستن تمامیت زنانه خود را تجربه نمی کنند، چه آن که خودکشی، فرار از کشور و ... سرنوشت محتوم آن ها در قصه های سوپرمارکتی است.
مدرس سواد رسانه همچنین بیان داشت: این که نقش و جایگاه زن ها را به شکل مستقل در شبکه نمایش خانگی دنبال کنیم، باید به سریال هایی همچون مانکن و کرگدن اشاره کنیم؛ این دو سریال روایتگر زن هایی بوده اند که به موفقیت هایی چه از راه خلاف یا غیره رسیده اند و به قدرت رسیده اند اما زنانگی را تجربه نکرده اند یعنی نه مادر شده اند و نه همسر و برای جبران این مساله به دنبال مردان جوان تری رفته اند که فکر می کرده اند به آنها علاقه ای دارند. با این حال در این سریال ها مرد ها تمایل به این زن ها نداشته اند و این وضعیتی است که شاید بشود در جامعه نیز نشانه های آن را یافت کرد.
وی افزود: آزادی هایی که از دنیای تجدد وارد شده بود مبنی بر که در خارج از نهاد خانواده به دنبال موفقیت و کسب قدرت و ثروت باشند و این مساله زن ها را به تدریج به پوچ و تهی بودن رساند چرا که هویت زنانه خود را از دست می دادند. نباید از نظر دور داشت که بخش های مهمی از هویت زنانه با نقش همسری و مادری متجلی می شود و وقتی این ابعاد نادیده گرفته شود، طبعاً زن به بلوغ و رشدی که لازم دارد دست پیدا نمی کند و این مساله وضع مطلوبی برای زنان جامعه ما نیست.
راد در خاتمه گفت: با توجه به توضیحاتی که داده شد، مشخص می شود که ما نیاز به سریال هایی به خصوص در بستر شبکه نمایش خانگی داریم که زن موفق را در وضع متعادلی در ارتباط با نهاد خانواده نشان دهد و حضور اجتماعی آن نیز در عین ارتباط با خانواده و برجسته شدن نقش زنانگی اش باشد.