یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
انتخاب اصلح

حوزه/ در نشست مجازی الگوی انتخاب اصلح در نهج البلاغه به صورت مجازی تبیین شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام  ایمان شکیبایی در نشست مجازی و حضوری «الگوی انتخاب اصلح در نهج البلاغه» با حضور  جمعی از طلاب بسیجی و جهادی در سخنانی اظهار کرد: در حکمت نورانی شماره(٢٨٩)نهج البلاغه، سخن از برادری است که دارای یازده صفت برجسته از فضایل مهم انسانی است؛ فضائلی که در قرآن مجید و روایات اسلامی با اهمیت فراوان ذکر شده است. در اینکه آیا این برادر دینی یک شخص معیّن خارجی بوده و یا از قبیل تمثیل است مختلف سخن گفته اند.

وی افزود: گروهی از شارحان نهج البلاغه معتقدند کلام امام علیه السلام اشاره به شخص خاصی است؛ اما در اینکه این شخص چه کسی بوده اختلاف نظر دارند. بعضی او را ابوذر غفاری و برخی عثمان بن مظعون، عدّه ای مقداد و گروهی حتی رسول خدا پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ذکر کرده اند. جمعی دیگر معتقدند این بیان از قبیل تمثیل است. امام علیه السلام برای اینکه الگو و اسوه ای جهت شناخت انسان های با فضیلت و والا مقام ارائه دهد، شخصی را فرض کرده که واجد این صفات عالی است. و قرائنی در کار است که نظر دوم را تأیید می کند که بعد به آن اشاره می کنیم. ولی هرکدام از این دو نظر واقعیت داشته باشد، در اهمیت گفتار حکیمانه مزبور تفاوتی ندارد و انسانی بافضیلت و واقعی در این کلام ترسیم شده است تا طالبان فضیلت و پویندگان راه قربِ پروردگار از او سرمشق بگیرند.

حجت الاسلام شکیبایی ادامه داد: نخست می فرماید: «در گذشته برادری الهی و دینی داشتم (که وصفش چنین بود)»؛ (کَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ فِی اللَّهِ). آنگاه امام علیه السلام یازده صفت بسیار ممتاز درباره این برادر دینی الهی بیان می کند: نخست می فرماید: «آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه می داد کوچکی دنیا در نظر او بود»؛ (وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ). این مسئله ای مهم است که دنیا در نظر انسان کوچک باشد و خداوند، بزرگ. این کوچکی سبب می شود که برای رسیدن به مال و مقام و ثروت و شهوت به سراغ گناه نرود و برای رسیدن به آن زیاد دست و پا نزند. حرص و طمع وحسادت و صفاتی از این قبیل را که زاییده حب دنیاست از خود دور سازد.

مدرس حوزه علمیه بیان داشت: در دومین وصف می فرماید: «او از تحت حکومت شکم خارج بود از اینرو آنچه نمی یافت اشتهایش را نداشت (و به دنبال او نمی رفت) و آنچه را می یافت زیاد مصرف نمی کرد»؛ (وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا یَشْتَهِی مَا لا یَجِدُ وَلا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ). در حدیثی که در کتاب شریف کافی از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده می خوانیم : «أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِی النَّارَ الاَْجْوَفَانِ الْبَطْنُ وَالْفَرْجُ؛ بیشترین چیزی که امت من به وسیله آن وارد آتش دوزخ می شوند دو چیز میان تهی است: شکم و فرج».

وی تأکید کرد: در سومین وصف می فرماید: «بیشتر اوقات زندگانی اش ساکت بود و (در عین حال) اگر سخنی می گفت بر گویندگان چیره می شد و عطش سؤال کنندگان را فرو می نشاند»؛ (وَ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ وَ نَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ). «بَذَّ» به معنای غلبه و پیشی گرفتن است و «نَقَعَ» به معنای سیراب کردن و «غلیل» به معنای تشنگی. اشاره به اینکه هرگاه سخن می گفت گزیده و حساب شده میگفت به گونه ای که از همه پیشی می گرفت و مستمعین را بهره مند می ساخت و عطش آنها را فرو می نشاند.

حجت الاسلام شکیبایی گفت: آنگاه در چهارمین وصف می فرماید: «(به دلیل نهایت تواضع بر حسب ظاهر) انسان ضعیفی بود و مردم نیز او را ضعیف می شمردند ولی هرگاه کار مهم و جدّی به میان می آمد همچون شیر بیشه می خروشید و مانند مار بیابانی به حرکت در می آمد»؛ (وَکَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَصِلُّ وَادٍ). آری آنها اظهار قدرت و توانایی نمی کنند و متکبر و خودبزرگ بین نیستند ولی مرد عملند؛ به هنگام بروز مشکلات یا در میدان جهاد در مقابل دشمن، توانایی خویش را آشکار می سازند و دشمن را دَرهم می کوبند.

وی به پنجمین وصف اشاره کرد و گفت: «پیش از حضور در مجلس داوری، دلیلی اقامه نمی کرد»؛ (لا یُدْلِی بِحُجَّةٍ حَتَّی یَأْتِیَ قَاضِیاً). «یُدْلِی» از ماده «ادلاء» در اصل به معنای فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است و گاه به معنای رشوه دادن نیز استعمال شده و به اقامه دلیل در نزد قاضی یا جز او نیز «ادلاء» گفته می شود. اشاره به اینکه اگر حقی را می خواست از دیگری بگیرد، جار و جنجال به راه نمی انداخت و زمین و آسمان را از فریاد خود پر نمی ساخت فقط بعد از حضور در محضر قاضی دلیل خود را ارائه می کرد. به تعبیر دیگر او پیوسته تابع قانون شرع بود و چیزی ماورای قانون خدا از کسی نمی طلبید.

این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه ادامه داد: امام علیه السلام در ششمین وصف این برادر الهی می فرماید: «هیچکس را نسبت به کاری که انجام داده، در آنجا که امکان داشت عذری داشته باشد ملامت نمی کرد تا عذر او را بشنود»؛ (وَکَانَ لا یَلُومُ أَحَداً عَلَی مَا یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتَّی یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ)، به یقین شتاب کردن در ملامت افراد کار عاقلانه ای نیست. چه بسا برای کار خلافی که انجام داده اند عذری داشته اند که اگر انسان آن عذر را بشنود آنها را معذور می دارد.

وی بیان داشت:در هفتمین وصف می فرماید: «او هرگز از درد خود جز هنگام بهبودی شکایت نمی کرد»؛ (وَ کَانَ لا یَشْکُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ). روشن است، اگر انسان هنگام ابتلا به درد شکایت کند، چنانچه برای دوستان باشد سبب آزردگی خاطر آنها می شود و اگر برای دشمنان باشد سبب شادی و شماتت آنها می گردد؛ اما اگر به هنگام بهبودی باشد توأم با نوعی شکرگزاری است و به بیان دیگر حکایت است نه شکایت. کلینی؛ در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند: «مَنِ اشْتَکَی لَیْلَةً فَقَبِلَهَا بِقَبُولِهَا وَ أَدَّی إِلَی اللَّهِ شُکْرَهَا کَانَتْ کَعِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَةً قَالَ أَبِی فَقُلْتُ لَهُ مَا قَبُولُهَا؛ هر کسی شبی بیمار شود و آنگونه که شایسته است بیماری را قبول و تحمّل کند و شکر آن را به پیشگاه خداوند به جا آورد، مانند عبادت شصت سال است. راوی می گوید: پرسیدم: قبول آن به طور شایسته یعنی چه؟ امام علیه السلام فرمود: «یَصْبِرُ عَلَیْهَا وَ لا یُخْبِرُ بِمَا کَانَ فِیهَا فَإِذَا أَصْبَحَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَی مَا کَانَ؛ بر آن صبر می کند و به کسی از آن خبر نمی دهد؛ ولی هنگامی که صبح شد (وعافیت یافت) خدا را بر آنچه واقع شده است شکر می گوید».

حجت الاسلام شکیبایی گفت: سپس در هشتمین وصف می فرماید: «همواره سخنی می گفت که خود انجام می داد و چیزی را که انجام نمی داد نمی گفت»؛ (وَکَانَ یَقُولُ مَا یَفْعَلُ وَلا یَقُولُ مَا لا یَفْعَلُ). این جمله شبیه چیزی است که از امام علیه السلام در جای دیگر نقل شده و فرموده است: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَاللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَی طَاعَةٍ إِلاَّ وَأَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَلا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلاَّ وَأَتَنَاهَی قَبْلَکُمْ عَنْهَا؛ ای مردم به خدا سوگند من شما را دعوت به اطاعتی (نسبت به اوامر الهی) نمی کنم جز اینکه خودم پیش از شما آن را انجام می دهم و شما را از معصیتی نهی نمی کنم جز اینکه خودم قبلاً آن را ترک می گویم». قرآن مجید نیز شاهد این مدعاست آنجا که به زبان سرزنش و توبیخ می گوید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتآ عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید!؟

وی گفت: در نهمین وصف می فرماید: «اگر در سخن گفتن مغلوب می شد هرگز در سکوت کسی بر او غلبه نمی یافت»؛ (وَکَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَی الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَی السُّکُوتِ). اشاره به اینکه او کمتر سخن می گفت و بیشتر سکوت می کرد به گونه ای که دیگران در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند؛ ولی هیچکس در سکوت بر او پیشی نمی گرفت و این در واقع نکوهش و مذمتی است از پرگویی و مدح و ستایشی است درباره سکوت، زیرا می دانیم سخن گفتن خطرات زیادی دارد؛ بسیاری از گناهان کبیره با سخن انجام می شود و پرهیز از آنان به وسیله سکوت حاصل می گردد.

مدرس حوزه علمیه بیان کرد: سپس در دهمین وصف او که در واقع تأییدی بر وصف گذشته است، می فرماید: «او بر شنیدن حریص تر بود تا گفتن»؛ (وَکَانَ عَلَی مَا یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَی أَنْ یَتَکَلَّمَ). روشن است که بسیاری از علوم و دانش هایی که عاید انسان می شود از طریق شنوایی است. تمام دروس را انسان از استادش با شنیدن فرا می گیرد و حل مشکلات را از این طریق انجام می دهد.

دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز        
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگو

محقق و پژوهشگر حوزه علمیه بیان داشت: آنگاه در یازدهمین و آخرین وصف می فرماید: «او چنان بود که هرگاه دو کار برایش پیش می آمد اندیشه می کرد که کدام به هوا و هوس نزدیکتر است، با آن مخالفت می ورزید. (و آن را که خلاف هوای نفس بود مقدم می شمرد)»؛ (وَکَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَی الْهَوَی فَیُخَالِفُهُ).

وی گفت: امام علیه السلام در مقام نتیجه گیری کلی از مجموع این صفات برجسته انسانی که این برادر الهی واجد همه آنها بود می فرماید: «(اگر می خواهید راه سعادت و نجات را پیدا کنید) بر شما باد که این صفات را تحصیل کنید، پیوسته با آن باشید و از یکدیگر در داشتن آنها سبقت بگیرید و اگر نمی توانید همه آنها را انجام دهید (به مقدار توان انجام دهید) و بدانید انجام مقدار کم بهتر از ترک بسیار است»؛ (فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلائِقِ فَالْزَمُوهَا وَتَنَافَسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ).

حجت الاسلام شکیبایی در پایان از شرکت کنندگان در نشست درخواست کرد که علاوه بر توجه به ویژگی های بالا، توصیه های رهبر معظم انقلاب را هم مدّنظر قرار بدهند تا إن شاء الله در این انتخابات دشمن کورکن و دوست شادکن برگ برنده را به دست آوریم.

انتهای پیام   ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • IR ۲۱:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۸
    1 0
    سلام علیکم قلباً از حُسن انتخاب سوژه های خبری حوزه تقدیر و تشکر می کنم. دست مریزاد و مرحبا رهبر معظم انقلاب فرمودند:انتخابات سرمایه‏ گذارى عظیم ملت ایران است؛ مثل این‌كه شما سرمایه‏ى سنگین و عظیمى را در بانك می‌گذارید، بانك با آن كار می‌كند و شما از سودش استفاده می‌كنید؛ انتخابات یك چنین چیزى است. ملت ایران سرمایه‏گذارى عظیمى را می‌كند، سپرده‏گذارى بزرگى را انجام می‌دهد و سود آن را می‌برد. آراء یكایك شما مردم سهمى است از همان سرمایه‏گذارى و سپرده‏گذارى. هر رأیى كه شما در صندوق مى‏اندازید، مثل این است كه یك بخشى از پول آن سپرده را دارید تأمین می‌كنید. یك رأى هم اهمیت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ براى ملت ایران حرمت بیشترى خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال می‌شوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان می‌دهد. بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)۰۱/۰۱/۱۳۸۸
  • سید IR ۰۰:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
    1 0
    سلام و احترام احسنت بر استاد زمان شناس جناب حجت الاسلام شکیبایی. اینی که استاد محترم در پایان فرمودند به نظرات رهبر معظم انقلاب توجه شود یادم هست در اردیبهشت ماه ١٣٨٠ حضرت آقا فرمودند :به آقایان محترمى كه در این میدان هستند، این چند توصیه را عرض مى‌كنیم: در تبلیغاتشان ارزش‌هاى نظام را ندیده نگیرند؛ همدیگر را تخریب نكنند و از دادن آمارهاى سست بپرهیزند... با مردم با كمال صداقت حرف بزنند؛ هرچه عقیده‌شان هست، به مردم بگویند. اگر بخواهند در دل مردم اثر بگذارند، این صداقت، بیشتر در دل مردم اثر مى‌گذارد. آن چیزى كه حقیقتاً عقیده و نیت آن‌هاست، آن را به مردم بگویند؛ اختیار با مردم است كه چیزى را انتخاب كنند. وحدت ملى را خدشه‌دار نكنند. طورى نباشد كه به خاطر جذب یك دسته یا یك گروه، حرفى بزنند كه وحدت ملت خدشه‌دار شود. وعده‌هایى كه معلوم است نمى‌توانند به آن‌ها عمل كنند، به مردم ندهند. آن‌چه كه در چارچوب قانون اساسى است و امكانات مملكت از امكانِ آن حكایت مى‌كند، آن را به مردم بگویند. بله، به مردم قول بدهند كه اگر رأى آوردند، با همه‌ى قوا و قدرتِ خودشان و با اتّكال به خدا و با اتّكاى به مردم، مدیریت عالى و كلان كشور را در دست مى‌گیرند و پیش مى‌برند؛ «خذها بقوّة»؛ با قوت این مأموریت را به دست بگیرند و پیش بروند و در هیچ‌جا ضعف نشان ندهند. با تشکر. به امید پیروزی حق بر باطل
  • عبدالله IR ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
    0 0
    السلام علی کلّ الأساتید و الفضلاء اما بعد؛عزیزی الشیخ شکیبایی، شکرا لک على توجیهنا من انوار نهج البلاغه سیّما فی زماننا هذا فی جمیع المواضع مِن سیاسة، من اقتصاد، من تربیة، من مسائل الاجتماعیة، و سایر مواضع الأساسیة... استادنا : وأنک أظهرت أفضل طریقة للبناء الیوم أنت الذی نقلتنا من "لا شیء" إلى "کل شیء" جزاکم الله احسن الجزاء تلمیذک الصغیر
  • IR ۱۸:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
    0 0
    سلام علیکم و رحمة الله آفرین به اساتید محترم حوزه انقلابی و همچنین خبرگزاری فهیم و انقلابی حوزه علمیه قم. همانطوری که استاد بزرگوار حجت الاسلام شکیبایی اشاره کردند توجه به منویات رهبری در زمینه انتخابات بسیار بسیار مهم است. رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: به همه‌ی برادران و خواهران و همه‌ی ملت عزیز ایران سفارش می‌کنم که فضای انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند... خُب چطور این فرمایش حضرت آقا عملی می شود؟ بخشی از آن با همت اساتید برجسته حوزه علمیه عملیاتی خواهد شد مثلا استاد نهج‌البلاغه مباحث انتخاباتی را از نهج‌البلاغه استخراج کند مثل همین گزارش زیبا. استاد صحیفه سجادیه معارف انتخاباتی را از صحیفه سجادیه استخراج کند و منتشر نماید. استاد فقه از منظر فقه انتخابات. استاد اصول از منظر اصول انتخابات. و هر استادی در حد توان و معلومات خود در عرصه انتخابات فعالیت علمی نماید تا فضای انتخابات گرم و سالم بماند ولی اگر اساتید محترم پا در این میدان نگذارند احتمال برپا شدن فتنه ای همچون فتنه سال ٨٨ قریب الوقوع خواهد بود. موفق و منصور باشید
  • Hosin IR ۰۰:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۲/۳۰
    1 0
    Hi Mr.shakibaey, The most important things you ever taught me weren’t the lessons about the class material, but the lessons about life that you taught. You have been a great mentor and role model for me.
  • محمد IR ۰۸:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    1 1
    به نظرم تطبیق این حکمت نورانی به انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری ، دقیق و قابل پذیرش نیست زیرا این صفات اخلاقی و معنوی، توصیه امیرالمومنین به همه آحاد جامعه است نه حاکمان و زمامداران، آنهم در حد و اندازه ریاست جمهوری. صد البته که زمامداران باید تلاش بیشتری در کسب و پایبندی به این صفات داشته باشند.
    • سید علی موسوی IR ۱۰:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
      1 0
      سلام بزرگوار شما اگر معنی کلمه اصلح را بدانید دیگر چنین حرفی نخواهید زد. کسی که مسئول کشور می شود حتما باید این ویژگی ها رو مرور کند و در خود تقویت کند. سید علی موسوی(استاد دانشگاه)
    • علی خوش سیما IR ۱۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
      1 0
      سلام علیکم اولا خوب است که اول هر پیامی سلام کنیم که این نشانه ادب و شخصیت است ثانیا شما انتقاد خودتان را نقض کرده اید اول گفتید که تطبیق این حکمت با انتخاب اصلح در ریاست جمهوری قابل تطبیق نیست و بعد باز فرمایش حضرت استاد شکیبایی(زیدعزه) را بیان کردید که صد البته مسئولین باید این ویژگی ها را در خود بپرورانند ثالثا مگر استاد شکیبایی گفتن که این حکمت برای ریاست جمهوری صادر شده؟! رابعاً معلوم می‌شود که متأسفانه گزارش را تا آخر مطالعه نکردید. جناب استاد در پایان در قالب نتیجه گیری فرمودند که بر شما باد که این صفات را تحصیل کنید و نگفتند که مثلا آقای رئیس جمهور باید و باید این صفات را تحصیل کند بلکه بطور عمومی تذکر دادند خامساً وقتی می خواهید انتقاد کنید حتما اول نقاط مثبت را ببینید و بعد نظر خودتان را مطرح بفرمایید سادسا بنده چون از شاگردان استاد شکیبایی هستم و از نزدیک با دغدغه های ایشان آشنا هستم به نظرم ایشان خیلی خوش سلیقگی کرده اند و به موقع و در زمان مناسب خود به تبیین معارف نهج البلاغه می پردازند که ما از سایر اساتید هم توقع داریم که در عرصه های مختلف انقلاب با معارف قرآن کریم و روایات به میدان جهاد بیایند و مدافع ولایت شوند. موفق باشید
    • حسینی نسب IR ۱۲:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
      0 0
      سلام علیکم. اوقات عزیزان بخیر بله همانطوری که در گزارش مطرح شده موضوع الگوی انتخاب اصلح هست نه ویژگی های صد در صدی ریاست جمهوری به کلمه الگو دقت کنیم وقتی مطالب از نظر الگویی بررسی می شوند دیگر اینگونه انتقادات جایی ندارد.