میل کن نان لواشی __توأمان با هر آشی __پرهیز کن از حواشی __ با هر که هستی داشی __ فرقش بگذار ز کاشی __محسوب نگردی نا شی _

نا شناس عزیزی در جائی نوشته بود : « اولا آقایی که سالها در قدرت هستی دهانت را ببند واز علی محق مطلق حرف نزن که بیست وپنج سال سکوت کردوبرای حفظ اسلام فتنه بپا نکرد». بنده ی حقیر بجهت تشکر از بابت این سخن ارزشمندشان ، به خدمت آن بزرگوار عرضه داشتم : «با سلام و احترام بر جنابعالی نا شناس عزیزم، ضمن تشکر از بابت بیان بسیار ارزشمندتان، عرض می کنم : آفرین بر تو عزیز خوش سخن __آشکار کردی ز وی درد کهن _ او که با شیطان رفاقت داشته است ___عقده ها در قلب خود انباشته است __حیف نامت را نمیدانم که چیست __نمره ات در نزد حقجویان بیست__ با عرض ارادت و ادب ، محمد مهدی اسلامی .»

در دل امید نباشد ، خشتی نمیتوان زد __افسوس که 14/3(چارده و سه)خیلی کم است از صد __

رنگ اگر باشد سیاه و سرخ و زرد ___کی بود بر مردمان در مان درد ؟__ چاره و درمان مشکل رنگ نیست __-آن که باید باشد عقل است ، نزد کیست ؟__ دین و عقل و علم و ایمان چاره است ___غیر از ای کمتر ز آجر پاره است __

ی مهندس جان بگیر آچار بدست ___ در نظر گیر کارها را خرد و پست ___ بشکن و در هم بریز هر آنچه هست __ خود نشان ده همچنان افراد مست __ _گو منم آنکو ز سختی ها برست ___بود اگر مشکل بدست من شکست __ گر نداری باورم می کن سؤآل ___لکن از آدم نه ،بلکه از شغال __ این هم یک مزاح برای تفریح خوانندگان عزیز . با عرض ادب ، محمد مهدی اسلامی .

باز میگردانم ، باز می گردانم ___مثل گردن غاز می گردانم___صوتش را مثل ساز می گردانم__ خیلی خوشگل و ناز میگردانم __دنیارا بدان خوب می چرخانم ___چون مهندسم خیلی کار دانم __باور کن زمن ای عزیزجانم ___کار ها را یقین خوب پیش می رانم __ زنده میکنم محمد مرسی __می نشانمش روی آن کرسی __باور م بکن نیستم من نرسی __قبول نداری باید بپرسی

اخیراََ گویا جناب آقای دادستان اطلاعیه ای دادبود که در آن حضرات آقایان نامزدهای ریاست جمهوری را به رعایت معیارها و ملاک های قانونی دعوت کرده بود ، در حالی که هیچیک از نامزد های محترم نسبت به آن عکس العملی نشان نداده بودند ، جناب آقای رضائی سخنان معترضانه ای در آن مورد ایراد کرده بود که چرا ایشان این تذکر را داده اند و پرسیده بودند آیا این اقدامی را که خواهید کرد درمورد جناب آقای رئیسی نیز اعمال می کنید یا نه ، نمیتوانید چون ایشان در رأس قوه ی قضائیه هستند .بنده ی حقیر درجائی ،مطالبی را خطاب به این بزرگوار نوشتم که آن را ذیلاََ بنظر مبارک خوانندگان عزیز می رسانم : «با سلام و احترام بر جناب آقای رضائی ، بنده ی حقیر از بیانات جناب آقای دادستان خبر ندارم ، ولی بعنوان فردی که معتقدم به قانون باید احترام گذاشت ، اگر مطالبی که ایشان فرموده اند منطقی و قانونی است که قاعدةََ باید چنین باشد ،همه باید لبیک بگویند ، خود جناب رئیس جمهور نیز باید مطیع قانون باشد تا چه رسد به نامزد های محترم ریاست جمهوری که بقول معروف هنوز نه به بار است و نه به دار . لذا این که ناراحتی ندارد . این فرمایش جنابعالی بصورتی ، در جهت تضعیف جناب آقای رئیسی محسوب میشود . جناب آقای رضائی تا خدا نخواهد کسی به جائی نمی رسد حتی سیبی هم از درختی نمی افتد . پس خوب است ان شاءالله همه با توجه به این نکته با رعایت موازین قانونی و اخلاقی تلاش کنند و یقین داشته باشند آنچه صلاحشان است خدای تعالی برایشان پیش خواهد آورد . چون .ممکن است این فرماش حضرت عالی در برخی اذهان القاء شبهه کند که دادستان محترم بیانی ایراد کرده استت که از هفت نامزد ، شش نفرشان تهدید شده و فقط یک نفر که رئیس محترم قوه ی قضائیه باشد میتواند هرچه میخواهد ولو باعبور از خطوط قرمز بگوید و بقیه بسبب این محرومیت نتوانند از اقبال عمومی بر خوردار باشند . جناب آقای رضائی فکر مردم شریف ما امروز به این امور می رسد ، از جناب شما بیشتر انتظار می رود که به این جهات توجه کنید پس بهتر است همه در برابر سخنان معقول و منطقی از هر کسی که باشد از ان جمله جناب داد ستان محترم خاضع باشند . با عرض پوزش و ادب ، محمد مهدی اسلامی .

بگو تا توانی سخن های پوچ____بزن هرکسی با سرت همچو قوچ __ چرا باید عاقل شدن در جهان ___مقید شدن بهر بستن دهان ؟___ بگو هر چه خواهی سخنهای هرز ___ز بی عقلی خود نترس و نلرز __ پذیرای حرفت شوند جاهلان ___اگر چه گر یزان شوند عاقلان .

یک سؤآل در اینجا مطرح است و آن این است که هنوز کسی که روی کار نیامده ، جز ادعاء چگونه و با چه استدلالی میخواهد ثابت کند که او در طرح و بر نامه ی خود موفق خواهد شد؟ مگر جناب آقای روحانی با آن کلید دارازی که در دست داشت بطوری که تصور میشد حتی از راه دور بتواند هر قفلی را باز کند ، در دست داشت و بهمه نشان میداد ، غیر از این بود که ادعا میکرد با آن کلید ، قفلی را نا گشوده نخواهد گذاشت ؟! اما اگر نگوئیم که در هائی را نیز بست ، کدام درب را میتوانیم نشان دهیم که گشود ؟ ! پس اکنون کسانی که از داشتن هر گونه کلیدی ولو کوتاه محرومند ، چگونه میخواهند قفل های مشکلات را بگشایند ؟ در حالی که بجای اثبات توانمندی های خود به تخریب رقبا پرداخته و ضد اخلاق عمل میکنند ؟ البته این بمعنای آن نیست که ما مردم بی تفاوت شده و خدای نا کرده دست از کار بر داریم ، بلکه بر عکس باید خیلی جدی تر فعالیت کرده و حضرات آقایان را به تلاش و ارائه ی برنامه ی خوب باور کردنی و رعایت اخلاق وادار کنیم ، ان شاءالله تعالی .

درود بر مهرعلیزاده