خبرگزاری حوزه | فوتبال رشتهای است که دنبالکنندگان آن بیش از سایر رشتههاست و تنها ورزشی است که در سادهترین قالب ممکن میتوان به آن پرداخت، حتی با دو سنگ و یک توپ ساده.
این ورزش، محبوب دل آقا و خانم، پیر و جوان و بزرگ و کوچک است؛ طرفداران آن سر از پا نمیشناسند و برای دیدن بازی تیم محبوبشان هر جا که باشند خودشان را میرسانند.
چنین گوی و میدانی با چنین میزانی از علاقهمندی ما را به تفکر و تحلیل میدان سبز میکشاند؛ تحلیلی که در دل آن رشد فرهنگی و اجتماعی نتیجه دهد.
بازیکنان، مربیان و برپاکنندگان اگر به این باور برسند که از ورزش به ویژه فوتبال میتوان به انتشار الگوهای اخلاقی و فرهنگی رسید، نگاه منفعتطلبانه و خودپسندانه باید رخت ببندد.
ظرفیت الگوسازی و الگودهی در مستطیل سبز بیش از آنی است که فکرش را بکنیم؛ چنانچه مسئولان برگزارکننده بدانند که در هنگام برگزاری یک مسابقه ۹۰ دقیقهای، نوجوانان و جوانان چه به صورت خودآگاه و ناخودآگاه الگویاب هستند.
اگر آماری از میزان الگوپذیری داشته باشیم و در کنارش دوستدار فرهنگ و دلسوز جامعه باشیم، برنامهریزی ما جان میگیرد؛ برای نمونه؛ وقتی مدل موی یک بازیکن هم از نظر ببیندگان دور نمیماند و الگوی دیداری در حقیقت به الگوی عملی گره میخورد، میتوان به عمق مسأله پی برد؛ دغدغهمندان و برنامهدهندگان فرهنگی و تربیتی نباید مستطیل سبز را فراموش کنند؛ منظور از مستطیل سبز ۹۰ دقیقه به علاوه هزاران دقیقه است، چرا که دنبالکنندگان فوتبالی فقط به تک مسابقه توجه نمیکنند بلکه در مواردی زندگی اقتصادی و رفتاری بازیکن را پیگیری و خود را به آن نزدیک خواهند کرد.
در صورتی که نوجوان ما نتواند از الگوی حقیقی و صحنه دیداری، تطبیقی صحیح دریافت کند، دچار سردرگمی خواهد شد؛ مخاطبان اگر نتوانند برداشت و تحلیلی صحیح از میدان فوتبالی داشته باشند، میدان زندگیشان را میبازند.
اینجاست که برپاکنندگان این رشته جذاب باید تلاش کنند تا سکانسهای اخلاقمدارانه و عزتمندانه بیش از پیش رقم بخورد؛ بیننده و تماشاگری که در یک مسابقه فوتبالی چندین بار سکانس بلند کردن بازیکن روی زمین افتاده و بیرون انداختن توپ برای رسیدگی به همان بازیکن را ببیند، به صورت ناخودآگاه هم که شده، گزاره اخلاقی «چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار» و گزاره اخلاقی «از خودگذشتگی» در ذهن او نقش میبندد و چنین گزارهای میتواند در تثبیت رویکردهای اجتماعی موثر باشد.
تطبیقسازی مفاهیم دیگر فرهنگی؛
۱: دلجویی از حریفی که در بازی فینال شکست خورده است = اهمیت دادن و رسیدگی به غم انسانها
۲: در بازی جوانمردانه، توپ به اشتباه وارد دروازه حریف میشود و سپس به خودت گل میزنی = صداقت رفتاری
۳: عدم ناراحتی از تعویض = مهم بودن جمع نه خود
۴: تا دقیقه آخر به دنبال گل زدن = تلاش برای هدف
۵: دفاع از تک گل = حفظ داشتهها
۶: پاسکاری فراوان = تقدم کار جمعی بر فردی
بنابراین میتوان پیامهای فرهنگی و اجتماعی را از فوتبال استخراج کرد و رفتهرفته آن مفاهیم فرهنگی را تشریح و تبیین کرد.
البته میتوان از فرهنگ ملتها پا فراتر گذاشت و به توسعه فرهنگ دینی از طریق فوتبال اندیشید که البته پیشنیاز چنین ترویج مهمی آن است که ارزشِ ارزشها و باورهای دینی در دل بازیکنان، مربیان و به ویژه برگزارکنندگان نهادینه شده باشد.
علی کردانی
نظر شما