به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین جواد سلیمانی امیری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در یکصد و شصت و پنجمین نشست از سلسله نشست های مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه که در تلویزیون اینترنتی «پاسخ» وابسته به این مرکز تولید و پخش شد به نقد و بررسی وقایع مشروطه پرداخت و گفت: انقلاب مشروطه تقریباً صد سال پیش در این مملکت به پا شد و هدف اصلی آن ایجاد عدالتخانه بود.
وی اظهار کرد: در دوران قاجاریه مخصوصاً بعد از ناصرالدین شاه وضعیت به گونه ای شد که مردم از استبداد دستگاه قاجار و بی عدالتی هایی که در استان ها می شد، رنج می بردند؛ زیرا استان ها معمولاً به شاهزاده ها فروخته می شد و هر شاهزاده ای مبلغی به عنوان اجاره به دربار پرداخت می کرد و این مبلغ به علاوه هزینه های زندگی اشرافی شاهزاده ها از کدخداها و سران اقوام استان های خودشان دریافت می کردند و سران قبایل هم این پول را از توده های مردم می گرفتند.
تمنای تحول در جامعه ایرانی در اثر فشارهای استعماری
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری نفوذ انگلستان و روسیه در دوران قاجار را یکی دیگر از عوامل ایجاد فشار بر توده مردم ایران در آن عصر برشمرد و گفت: در اثر قراردادهای استعماری که در این ایام بسته شده بود، فشار بر گرده توده های جامعه افزایش یافته بود و موجب نارضایتی در شهرهای مختلف و تمنای تحول در جامعه شد. در اینجا بود که علما به خاطر مسئولیتی که احساس می کردند وارد صحنه شدند و آمدند مردم را به اعتراض علیه حکومت دعوت نمودند تا حکومت بیاید و مجلس عدالتخانه را ایجاد کند.
وی بیان داشت: در دوران مشروطه در کنار علما، روشنفکرانی همچون میرزاملکم خان و تقی زاده بودند که این ها هم می گفتند ما خواهان تحول هستیم. آن ها خودشان را پشت سر علما و روحانیون قرار دادند تا از این طریق مردم را به صحنه بیاورند. در آن زمان مرحوم آقای طباطبایی، مرحوم آقای بهبهانی و مرحوم آقای شیخ فضل الله نوری در ایران و مرحوم آقایان آخوند خراسانی که مرجع تقلید اعلای آن زمان بود و مرحوم آقای یزدی در نجف در جریان این مسائل بودند. مرحوم آقای نائینی و مرحوم مازندرانی در مرتبه بعد مطرح بودند ولی در رأس این مسائل مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی در نجف است.
دو تحصن مهم و سرنوشت ساز نهضت مشروطه
استاد تاریخ مؤسسه امام خمینی (ره) با تأکید بر اینکه نهضت مشروطه در زمان مظفرالدین شاه و در قالب یکسری اعتراضات خیابانی و تحصن ها شروع شد، تصریح کرد: این حرکت آرام آرام به دو تحصن کشیده شد؛ یکی از آن ها در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) اتفاق افتاد و دیگری در قم به وقوع پیوست. به تحصن اول تحصن صغری گفته می شود و تحصن دوم را تحصن کبری می خوانند.
وی گفت: در زمانی که مردم در مهاجرت صغری تحصن کردند، مطالبه ای که این افراد از دولت مظفرالدین شاه داشتند تشکیل مجلس عدالتخانه با حضور نمایندگان اقشار صنفی مختلف جهت تصمیم سازی و قانون نویسی بود.
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری اظهار کرد: دولت مظفرالدین شاه در قبال مطالبات متحصنین مخالفت کرد ولی وقتی علمایی همچون مرحوم بهبهانی، طباطبایی و شیخ فضل الله نوری به قم و حرم حضرت معصومه(س) آمدند، به طرز عجیبی درب سفارت انگلیس به روی انقلابیونی که در تهران متحصن شده بودند باز شد. یکسری از روشنفکران و روحانی نماها و برخی از علمایی که فریب خورده بودند مردم را به این حضور دعوت کردند.
وی حضور انقلابیون در سفارت انگلستان را با آمادگی های قبلی این سفارت برشمرد و افزود: برای این افراد که شامل چهارده هزار نفر بودند به تعداد زیادی دستشویی ساخته شده بود، حجم زیادی مواد غذایی آماده کرده و چادرهای متعددی را در حیات سفارت برپا نمودند تا جلسات هیئات مذهبی در آن ها برقرار گردد.
نقش آفرینی جریان فراماسونری در نهضت مشروطه
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به نقش و تأثیرات جریان فراماسونری در وقایع نهضت مشروطه گفت: در حیات سفارت انگلیس که جمع کثیری از انقلابیون گرد هم آمده بودند، سید جمال واعظ که از روشنفکران آن زمان محسوب می شد و همچنین ملک المتکلمین در این هیئات سخنرانی می کردند. جالب اینجاست که این دو نفر عضو جریان فراماسونری بودند.
وی بنیانگذاری جریان فراماسونری در ایران را از زمان ناصرالدین شاه و از سوی میرزاملکم خان دانست و گفت: این جریان دارای لژهایی بود که در زمان تحصن انقلابیون مهمترین لژ آن تحت عنوان «بیداری ایرانیان» فعالیت می کرد. در همین لژ شیخ ابراهیم زنجانی حضور دارد که حکم اعدام شیخ فضل الله نوری را صادر کرد. در کتاب « فراموشخانه و فراماسونری در ایران» که در زمان محمدرضا پهلوی به چاپ رسید، نام این افراد به عنوان اعضای لژ فراماسونری آمده است.
فراماسون ها می گفتند که ما باید حکومت مشروطه برپا کنیم، نه عدالتخانه!
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری در پرداختن به جزئیات سخنرانی های اعضای لژ فراماسونری در جمع انقلابیون تصریح کرد: آن ها می گفتند که ما باید حکومت مشروطه برپا کنیم. آرام آرام کسانی که در این مجالس حضور داشتند نیز گفتند که ما مشروطه می خواهیم. این ها اول می گفتند که ما عدالتخانه می خواهیم!
وی افزود: انقلابی هایی که متأثر از سخنرانی های واعظ و ملک المتکلمین گفتند ما مشروطه می خواهیم، اساساً تفاوت عدالتخانه و مجلس مشروطه را نمی دانستند و برای آن ها توضیح داده می شد که حکومت مشروطه همان حکومتی است که در غرب بعد از رنسانس به تدریج ایجاد شد؛ به این صورت که اقدامات دولت های پادشاهی به تصمیمات مجلسی جهت قانون گذاری مقید شدند.
مجلس مشروطه چه تفاوتی با عدالتخانه داشت؟
استاد تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: وجه تمایز مجلس مشروطه با عدالتخانه اینجا بود که عدالتخانه اساساً خاستگاه کاملاً اسلامی داشت و می بایست در آن بر اساس احکام اسلام قانونگذاری می شد. اما مجلس مشروطه از احکام دینی آزاد بود.
وی برخی از مطالبه گران مجلس مشروطه را افراد با رویکرد اسلامی بلندمدت دانست و عنوان داشت: بعضی از افرادی که در آن ابتدا روی لفظ مشروطه حساس نشدند گفتند که ما می توانیم این الگوی حکومتی را بگیریم و آن را به نفع اسلام مصادره کنیم. به این معنی که آن را به مشروطه مشروعه، مشروطه اسلامی و مشروطه شرعی تبدیل کنند. آن ها معتقد بودند که بعداً می توانند بر اساس دین در مقابل آزادی مجلس مشروطه بایستند و اکثریت و عرف را به رسمیت نشناسند.
شیخ فضل الله نوری خواستار تعیین حدود آزادی مورد نظر مشروطه خواهان شد
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری یادآور شد: مرحوم شیخ فضل الله نوری زمانی که در قم حضور داشت و به او خبر داده شد که عده ای در تهران می گویند ما آزادی می خواهیم، مشروطه می خواهیم و مساوات می خواهیم، گفت که این آزادی و مساوات گفتن ها می بایست حدودش مشخص شود که چیست؟! برخی گفتند که حساس نشوید و ما آن را بعداً کنترل می کنیم.
وی گفت: در همان ایامی که علما در قم حضور داشتند، فراماسون ها در باغ سلیمان خان میکده که از قبل نیز جلساتی در آن جا برگزار می کردند، جمع شدند و گفتند که ما مشروطه غربی می خواهیم و آرام آرام در بیوت علما نفوذ می کنیم تا به آن ها بگوییم که "مشروطه مد نظر ما با اسلام تعارضی ندارد"، اما آنچه ما می خواهیم همانی است که در غرب وجود دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه اظهار کرد: یکی از اعضای سفارتخانه انگلیس به مشروطه خواه ها گفته بود شما می دانید که ما وقتی حکومت مشروطه تشکیل دادیم سر کشیش ها را بریدیم؟! آیا می دانید که مشروطه ای که در ایران می خواهید به جایی می رسد که باید سر علمای خودتان را ببرید؟!
وی افزود: این خبر منتشر شد و وقتی به مظفرالدین شاه مراجعه کردند خود سفارت انگلیس و فراماسون ها بین دربار قاجار و مشروطه خواهان واسطه شدند؛ آن ها به مظفرالدین شاه گفتند که ما عدالتخانه نمی خواهیم و فقط مجلس شورای ملی می خواهیم. در نهایت مظفرالدین شاه در اثر فشارهای حاصل از تحصن های تهران و قم به این موضوع تن داد و حکم مجلس شورای ملی را امضا کرد.
آزادی تا جایی که علیه خدا هم می شود تظاهرات کرد!
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری تصریح کرد: پس از امضای حکم مجلس شورای ملی از سوی شاه قاجار علما از قم بازگشتند. آن ها دیدند که مجلس شورای ملی در حال تشکیل است و افراد فعال در تشکیل آن می گویند که ما قائل به آزادی و مساوات هستیم و این آزادی هیچ حد و حصری ندارد! یعنی علیه خدا هم می شود تظاهرات کرد! مسلمان هم با غیرمسلمان برابر است! در نتیجه همین نگاه بود که در منشورات آن ها علیه اسلام و قرآن نیز مطالبی نوشته شد.
وی در تبیین چگونگی نگارش قانون اساسی در مجلس مشروطه اظهار کرد: در آن مجلس که از علما شیخ فضل الله نوری، مرحوم طباطبایی و مرحوم بهبهانی و دیگران حضور داشتند و در طرف دیگر فراماسون ها بودند، درگیری ایجاد شد و گفتند که می خواهیم قانون اساسی بنویسیم. فراماسون ها گفتند که این قانون اساسی را از روی قانون اساسی بلژیک می نویسیم. اینجا بود که آزادی بی حد و حصر و مساوات را از روی اصول قانون اساسی بلژیک نوشتند.
تحصن شیخ فضل الله اینبار در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و در اعتراض به روند نگارش قانون اساسی
استاد تاریخ مؤسسه امام خمینی (ره) گفت: شیخ فضل الله نوری به نشان اعتراض به هواداران فرآیند نگارش قانون اساسی و همین طور اهل سکوت به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) رفت و در آنجا متحصن شد. او در آنجا بود که رساله تحریم مشروطه را نوشت. او گفت که این مشروطه همان حکومت طبیعیون(مادی گراها، بی دین ها) خواهد شد.
وی شیخ فضل الله نوری را عالمی شجاع و آزاده برشمرد و گفت: شیخ فضل الله نوری در درگیری با مشروطه خواهان می گفت که ما نمی خواهیم حکومتی به وجود بیاید که هم با قاجار که حداقل با دین سر جنگ ندارند و هم با اهل دین دعوا داشته باشد، روی کار بیاید. مرحوم طباطبایی و مرحوم بهبهانی نزد شیخ فضل الله آمدند و گفتند که شما با این کاری که می کنید در حالی که مشروطه خواه ها آزادی، مساوات و مشروطه را به عنوان شعار مقدس و مجلس مشروطه را به عنوان کعبه آمال جلوه داده و قانون اساسی را در حکم قرآن کریم مقدس می شمارند، جانتان در خطر است!
شیخ فضل الله نوری: "تو را هم می کشند!"
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری با یادآوری پاسخ شیخ فضل الله نوری به مرحوم آیت الله طباطبایی ابراز داشت: وقتی مرحوم طباطبایی با گریه خطاب به شیخ فضل الله گفت ما حریف این غوغاسالاری مشروطه خواه ها نمی شویم و تو کشته می شوی، شیخ فضل الله در پاسخ به او گفت: "تو را هم می کشند!"
وی اظهار کرد: از اینجا به بعد بود که دو گفتمان در جامعه پیدا شد؛ یکی گفتمان حامی مشروطه غربی بود که در رأس آن فراماسون ها و تقی زاده به عنوان یک روحانی تبریزی که به تدریج امامه از سر برداشت و محاسن خود را با تیغ می تراشید، قرار داشتند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفتمان مشروطه مشروعه را گفتمان دوم در جریان نهضت مشروطه برشمرد و گفت: این گفتمان را هم علمای نجف و هم علمای ایران مطرح می کردند. شیخ فضل الله در ابتدا با این گفتمان موافق بود. اما در ادامه گفت که نمی شود این مشروطه مشروعه را محقق کرد و به همین جهت به مقابله با مشروطه غربی به پا خاست.
وی بیان داشت: هژمونی گفتمان مشروطه غربی در مدت کوتاهی آنچنان حاکم شد که هواداران آن به طور شدیدی به تهران تسلط یافته و حتی نیروهایشان مسلح شده بودند. بعد از مرگ مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه روی کار آمده بود که یک روز در خیابان کالسکه او را منفجر کردند. محمدعلی شاه هم دستور داد مجلس را به توپ ببندند. مرحوم شیخ فضل الله نوری نیز گفت که من حامی مخالفین این مجلس هستم.
آغاز دوران استبداد صغیر
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری با تأکید بر اینکه پس از به توپ بسته شدن مجلس مشروطه عده ای از نماینده ها کشته شدند، تصریح کرد: عده ای از آن ها هم به کشورهای دیگر فرار کرده و عده ای هم پناهنده سفارتخانه های بیگانه شدند. مرحوم بهبهانی هم به نجف اشرف رفت و مرحوم طباطبایی نیز از تهران خارج شد. اینجا بود که استبداد صغیر دوران محمدعلی شاه آغاز پیدا کرد.
وی گفت: شیخ فضل الله نوری به استبداد صغیر نسبت به مشروطه غربی راضی تر بود و اینجا مقداری سکوت کرد. هواداران مشروطه غربی ایشان را متهم کردند به اینکه شیخ طرفدار استبداد است.
بازگشت مشروطه خواهان و اعدام شیخ فضل الله نوری
استاد تاریخ مؤسسه امام خمینی (ره) اظهار کرد: مشروطه خواهان پس از یکسال تجدید قوا کرده و با دو لشکر یکی از گیلان و دیگری از آذربایجان به تهران می آیند و تهران را فتح می کنند. آنها پس از فتح تهران می گویند هرکسی که مخالف مشروطه بوده است، چه از زاویه دینداری و چه از زاویه موافقت با استبداد، می بایست اعدام شود. محمدعلی شاه فوراً به سفارت روسیه پناهنده شد و پرچم سفارت عثمانی را به درب منزل شیخ فضل الله نوری می آورند و به ایشان می گویند شما هم پناهنده شوید. اما ایشان از این موضوع امتناع می کند.
وی، یپرم خان ارمنی را اجرا کننده حکم اعدام شیخ فضل الله نوری خواند و افزود: این حکم توسط شیخ ابراهیم زنجانی که یک فرد نفوذی در میان روحانیون بود و بعداً مشخص شد که عضو جریان فراماسونری است، صادر شد.
حرکت مرحوم آخوند خراسانی از نجف به سوی تهران
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری با اشاره به حرکت مرحوم آخوند خراسانی از نجف به سوی تهران گفت: این عالم بزرگ شیعه با شنیدن خبر اعدام شیخ فضل الله نوری تصمیم می گیرد از نجف به سمت تهران حرکت کند تا بیاید و این فضای آشفته ایران را اصلاح کند، در مسیر حرکت به شکل مشکوکی از دنیا می رود. برخی گفته اند که ایشان را مسموم کردند.
وی نهضت مشروطه را وسیله ای برای گذار از نهضت عدالتخانه اسلامی به سلطنت رضاخانی دانست و گفت: وقتی حکومت به دست روشنفکران غربگرا افتاد، دنبال تمدن ایران و ملی گرایی با نگاه و قالب غربی افتادند؛ اینجا بود که به تدریج انگلیسی ها بر آن ها مسلط شد و با ایجاد ناامنی در سطح کشور، فراماسون ها را به سمت انتخاب و انتصاب فردی قلدر برای سرکوب ناآرامی ها سوق داد.
استحاله نهضت عدالتخانه به مشروطه غربی ایجاد حکومت دیکتاتوری پهلوی را به دنبال داشت
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پرداخت به اینکه رضاخان فردی بی سواد، بی فرهنگ و قلدر بود، تصریح کرد: این فرد وقتی به قدرت رسید، همه روشنفکران غرب زده مجبور شدند زیر بیرق او بروند و به این ترتیب بود که نهضت عدالتخانه در فرآیندی چندساله به مشروطه غربی استحاله شود و در نهایت این دوران نیز عصر گذار به دیکتاتوری و سلطنت پهلوی ها بود که استبدادی به مراتب بدتر از استبداد قاجار را به دنبال داشت.
وی افزود: امام خمینی(ره) می فرمایند: اگر روحانیون، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی کنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، بر سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد.
فرآیند مشروطه در حال حاضر نیز در بخشی از جامعه در حال پیگیری است
حجت الاسلام والمسلمین سلیمانی امیری ادامه داد: فرآیند مشروطه در حال حاضر نیز در بخشی از جامعه در حال پیگیری است. اما وجه تفاوت این دو جریان اینجاست که قشر بیدار مشروطه که به دنبال مشروطه اسلامی بودند تعداد بسیار کمی داشتند و به تدریج در گفتمان مشروطه مشروعه شکست می خورند و در اقلیت قرار می گیرند. اما در حال حاضر بخشی از جامعه ما که به دنبال حکومت غرب گراست و انقلاب غربی می خواهد، این ها یک جریان سیاسی در کشور ما هستند که عقبه آن ها به همان جریان های فراماسون های نشسته در غرب باز می گردد و در اقلیت می باشند. از سوی دیگر قشری که به دنبال برپایی انقلاب اسلامی ناب است، قوی است.
وی در پایان غربگراها را غیرقابل اعتماد دانست و عنوان داشت: هرگز نباید به غربگراها اعتما کنیم. غربگراها بودند که انقلاب مشروطه را فاسد کردند و بر سر مملکت ما آنچنان بلایی آوردند که ۵۰ سال این مملکت مبتلا به دو نوکر بی خاصیت غرب شد. شایسته است هرچه اصلاح و تحول می خواهیم را در دایره دین و در دایره نظام ولایت فقیه مطالبه کنیم. این مطالبه گری را خود مقام معظم رهبری نیز بارها از ما خواسته اند تا از نهادهای مختلف در داخل نظام اسلامی تحول های لازم را خواهان شویم.
انتهای پیام