چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۹ شوال ۱۴۴۵ | May 8, 2024
کد خبر: 1152988
۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۷
عبدالله والي

حوزه/ ۸اردیبهشت ماه به مناسب سالروز رحلت حاج عبدالله والی بصورت مختصر به زندگینامه  این مرد جهادی می پردازیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از هرمزگان، ۸ اردیبهشت ماه به مناسب سالروز درگذشت حاج عبدالله والی بصورت مختصر به زندگینامه این مرد جهادی می پردازیم.

حاج عبدالله والی کارمند ساده یکی از بانک‌های دولتی بود که تا هنگام مرگ در سال ۱۳۸۴، ۱۲ بار مبتلا به بیماری مالاریا در منطقه محروم بشاگرد می‌شود و سر آخر نیز با درد آن مردم محروم در یکی از بیمارستان‌های تهران، گمنام جان می‌سپارد. حاجی اکنون اسطوره‌ای برای بسیاری از مردم محروم بشاگرد و البته بچه‌های جهادی به شمار می‌رود که برای آشنایی هرچه بیشتر با او گفت‌وگوی کوتاهی با برادر و همکارش حاج امیر والی انجام داده‌ایم.

حضور حاج عبدالله والی در بشاگرد از کجا آغاز شد؟

اواخر سال ۶۰ وقتی که حاج عبدالله از وجود منطقه بشاگرد توسط یکی از دوستان‌شان مطلع می‌شوند، سفری به این منطقه می‌کند و با دیدن محرومیت خاص مردم آنجا، تصمیم می‌گیرد که برای خدمت رهسپار بشاگرد بشود، اما در آن ایام جنگ تازه آغاز شده بود و ما به اتفاق حاجی در منطقه کردستان حضور داشتیم و غیراز شرکت در جنگ در امور سازندگی هم فعالیت می‌کردیم، به همین خاطر حاج عبدالله مردد بود که صلاح است مناطق جنگی را رها کند و به بشاگرد برود یا نه، بنابراین دیداری به همراه حاج آقا نیری رئیس وقت کمیته امداد و چند نفر دیگر با حضرت امام(ره) صورت می‌گیرد و در آن دیدار امام با توصیه برای کمک به مردم محروم بشاگرد این جمله را می‌گویند که آیا گمان نمی‌کنید سربازانی برای امام زمان(عج) در میان بچه‌های محروم این منطقه وجود داشته باشند. این جمله باعث می‌شود که اگر شک و شبهه‌ای هم در این خصوص وجود داشت، برطرف شده و حاجی رهسپار بشاگرد شود.

در مورد خصوصیات اخلاقی حاج عبدالله والی

صبر و تحمل ایشان واقعاً بی‌نظیر بود. حاجی یک طرز فکر عمده برای سازندگی اینجا داشت و آن هم این بود که از طریق آموزش و فرهنگ‌سازی باعث شویم این مردم روی پای خودشان بایستند مثلاً وقتی یک محلی را برای یادگرفتن یک فن مانند آهنگری نزد خودمان می‌آورد، به محض اینکه کار را یاد می‌گرفت، او را راهی می‌کرد. دلیل کارش را می‌پرسیدیم و می‌گفت این فرد باید با هنری که آموخته یک شغل راه بیندازد و چند نفر از افراد محلی را دور خودش جمع کند. اکنون همان روش حاجی نتیجه داده است. از استادان حوزه‌های علمیه بشاگرد گرفته تا معلمان مدارس شبانه‌روزی، اکثراً از افرادی هستند که در کودکی با زحمات امثال حاجی آموزش دیده‌اند و اکنون خودشان برای آموزش بچه‌های منطقه‌شان تلاش می‌کنند. نمونه بارزشان آقای محمود شهدادی رئیس آموزش و پرورش خمینی‌شهر از همان بچه‌هایی است که در دهه ۶۰ پیش ما درس خوانده بود.

حاج عبدالله اکنون به عنوان نماد بسیج سازندگی به شمار می‌رود؛ این نشان افتخار چطور به ایشان داده شده است؟

علاوه بر اینکه ایشان با سازندگی در مناطق محروم نظیر کردستان و همین بشاگرد، یکی از پیشکسوتان بسیج سازندگی به شمار می‌آیند، از اوایل دهه ۷۰ نیز با ابتکاری جالب دانشجوها را به اردوهای بازدید از بشاگرد می‌آوردند و هدف‌شان این بود که بچه‌های شهری را با مناطق محروم آشنا و به نوعی فرهنگ سازندگی و همدلی را بین بچه‌های بشاگرد و سایر نقاط کشورمان ایجاد کنند. به نظر من نفس حضور بچه‌های جهادی در مناطق محروم بیشتر از آنکه سبب سازندگی مادی شود، به لحاظ معنوی باعث فرهنگ سازندگی می‌شود. یک نمونه بارز آن آمدن بچه‌های جهادی به بشاگرد است که بعد از رفتن آنها، خود جوانان و نوجوانان بشاگردی پیش ما می‌آمدند و از ما می‌خواستند که برای آبادانی مناطق محروم‌تر بشاگرد یا حتی سایر نقاط، آنها را اعزام کنیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha