دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۷ شوال ۱۴۴۵ | May 6, 2024
حجت‎الاسلام والمسلمین علیزاده

حوزه/ استاد حوزه بیان کرد: برای توسعه علوم انسانی و اسلامی در چارچوبه نظری عقلانیت وحیانی لازم است که به بازنگری های مستمر به نسبت عقل و نقل بپردازیم؛ اخلاق و سیاست دو شهر از سه شهر آباد حکمت عملی هستند و مستقلات عقلیه در حوزه سیاست و اخلاق نیز باید تبیین شود که تا چه زمانی حجت هستند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»،حجتالاسلام والمسلمین علیزاده، ظهر امروز در پیش نشست توسعه و تعالی علوم بر پایه عقلانیت وحیانی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با ذکر این مطلب که بر خلاف عقلانیت اومانیستی و سکولار، عقل در کنار خرد خودمختار و معطوف به خود انسانی، منبع دیگری به نام کتب آسمانی را به رسمیت میشناسد، گفت: این نقل از ثقل اکبر و اصغر تشکیل شده است.

وی با اشاره به حدیثی از امام علی(ع) تصریح کرد: بعثت انبیا برای استخراج گنجینههای عقل انسانی به عنوان حجت باطنی است؛ این عقل نیز نیازمند منبع آسمانی و وحیانی است که عقل را تربیت و مهتدی به هدایت توحیدی کند؛ در ساحت حیات جمعی ، انسان به مثابه شهروندان و جامعه میتوانند اکثریتی را شکل دهند و بر اساس این اکثریت دست به انتخاب بزنند، ولی در عقلانیت وحیانی که یک تراز زندگی و منطقی برای حیات است در ساحت انگیزشی اراده انسان مقید به اراده و خواست الهی است.

محقق و پژوهشگرحوزه اظهارکرد: انسان از نظر تشریعی در این منطق زندگی آنچیزی را که می خواهد در طول خواست و اراده الهی انتخاب می شود و به قیودی که خداوند برای او پسندیده است التزام دارد.

حجتالاسلام والمسلمین علیزاده با ذکر این مطلب که بحث دیگر در این حوزه، دو گانه عقل کاشف و عقل مفسر است، عنوان کرد: برای توسعه علوم انسانی و اسلامی در چارچوبه نظری عقلانیت وحیانی لازم است که به بازنگری های مستمر به نسبت عقل و نقل بپردازیم؛ اخلاق و سیاست دو شهر از سه شهر آباد حکمت عملی هستند و مستقلات عقلیه در حوزه سیاست و اخلاق نیز باید تبیین شود که تا چه زمانی حجت هستند.

استاد حوزه بیان کرد: تشبه و تخلق به اخلاق الله از مظاهر عقلانیت وحیانی است؛ علما و فلاسفه ما مدخل راه یابی به مدینه حکمت را اخلاق میدانند؛ سپس تهذبب نفس مدخل ورودی باریافتن به حکمت است و برخی نوصدرا ییان بیان کردهاند که نفس مطمئنه است که به معارف دست مییابد و به حکمت بار نمییابد.

حجتالاسلام والمسلمین علیزاده اظهارکرد: شاید بتوان این گونه گفت که اخلاق در مرتبه دانیه‏‎اش در پارادیم عقلانیت وحیان پیش نیاز یورود به حکمت است و مراتبه عالیه، غرض و غایت حکمت است؛ در دوران پس از عصر روشنگری تا دهه 50 فضیلت گرایی مورد بیمهری قرارگرفت و از دهه 60 به بعد رویکرد به اخلاق فضیلت جدی شد؛ و آخرین چیزی که در حکمت مغرب به آن رسیدند یک گمشده ای دارند و آن را به دوران باستان و حکمت جاودان و فضلیت است.

وی گفت: آیتاللهالعظمی جوادی بر اساس چهار بعد در زندگی شامل خلافت در دنیا، برزخ، قیامت و بهشت قاعده‎‎‎ای دارند که این چهارگانه آفاقی را با چهارگانه انفسی متناظر کردند؛ همواره ابزار بر مدار غایت می‏ چرخد، حال اگر اخلاق داریم باید ببنیم که اخلاق عدالت پیرو قاعده نقره ای است؟

وی عنوان کرد: این سخن یعنی قاعده نقره ای به این معنی است، آنچه که برای خود ناپسند می داری برای دیگران نیز ناپسند بدار؛ یعنی به دیگران ظلم نکن ولی در عرصه اخلاق احسانی بیان میکند،هر چه برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند؛ در آنجا به تئوری دولت حداکثری میرسیم که بر اساس آن تئوی اخلاق احسانی مطرح می ‏شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha