به گزارش خبرگزاری حوزه، فرزانه شرف پور در «سلام تهران» با اشاره به چگونگی سربلندی از چالشهای والدگری، گفت: اولین چیزی که خیلی مهم است واقعاً برای اینکه که بتوانیم از این چالشهای والدگری سربلند بیرون بیاییم این است که آرامش خودمان را حفظ کنیم؛ آنوقت میتوانیم از دانستههای خودمان نیز استفاده کنیم اما خیلی وقتها دانستهها هم کمک میکند به حفظ آرامش ما؛ مثلاً وقتی من بدانم که کودک ۳ یا ۴ ساله من کورتکس ندارد، بخش منطقی مغز، آن بچه فقط احساس میکند و عمل میکند مثلاً دوست دارد من را هل بدهد و ببرد و این کار را انجام میدهد و اصلاً عواقب کار را نمیتواند در نظر بگیرد. بر همین اساس اگر من این موضوع را بدانم میدانم که بچه نمیخواهد حرصم را دربیاورد.
وی در پاسخ به شیوه عملکرد در مواقع ناراحتی و عدم تمرکز در مواجهه با کودک، ابراز داشت: دقیقاً اینجا یکی از مباحث خیلی مهم است که ما رفتار بچه را نگاه نکنیم؛ این رفتار یک بخش از آن انسان است و زیر آنیک دامنه وسیعی است به نام احساس و نیاز که ما باید با آن مرتبط شویم و بدانیم که اگر بچه من فلان رفتار را انجام میدهد پشت آنچه نیاز و احساسی دارد و فقط به خواسته کودکان در لحظه توجه نکنیم. مهم است که صرفاً به خواسته نچسبید بلکه زیرش را نگاه کنید، ببینید چه نیازی دارد و وقتی نیاز را متوجه بشویم مثلاً متوجه میشویم بچه نیاز به تفریح دارد و این نیاز به تفریح را با امکانهای مختلف میتوان برآورده کرد که نیازهای خودم هم در کنارش برآورده شود چون این خواستهها خیلی وقتها باهم در تضاد و تقابل هستند. من اگر بخواهم خواسته فرزندم را برآورده کنم ممکن است آن لحظه خواسته او دقیقه برعکس و مخالف خواسته من باشد اما اگر در آن زمان وارد نیاز بچه شوم میتوانم چیزی را برآورده کنم که درواقع به نفع هردوی ما باشد و به آرامش برسیم.
شرف پور بابیان اینکه باید کاربردی پیش برویم تا بتوانیم در زندگی استفاده کنیم، مثالی را مطرح کرد: من مادر دست بچهام را گرفتهام برویم خرید، داریم از جلوی یک مغازه اسباببازیفروشی عبور میکنیم و نه درحالیکه من پول همراهم است و نه بچه به اسباببازی نیاز دارد بچه اصرار میکند که من باید همین اسباببازی را بخرم و شروع میکند وسط خیابان جیغ زدن و گریه کردن. در لحظه اول باید آرامش خود را حفظ کنیم تا ببینیم چه امکانهای دیگری وجود دارد و من باید چک کنم، کودک چه نیازی دارد آیا گرسنه است؟ خوابش میآید؟ یا نه واقعاً الآن نیاز به تنوع دارد. ممکن است این نیازها چند چیز باشد مثلاً ممکن است من حدس بزنم کودک نیاز به تفریح دارد باید حدس بزنیم کودک چه نیازی دارد و یک جایگزین به او پیشنهاد بدهیم مثلاً همین اتفاق روز گذشته برای من افتاد و من احساس کردم کودک از بازار گردی خسته شده است و نیاز دارد از بازارچه خارج شود؛ فرزندم پلهبرقی خیلی دوست دارد همان موقع به او پیشنهاد دادم که به پلهبرقی برویم، او درنهایت ذوق استقبال کرد.
وی درباره پرت کردن حواس کودکان، گفت: ما با حواسپرت کردن کاملاً مخالف هستیم. میگوئیم نیاز بچه باید برآورده شود. گاهی این سوال پیش میآید که در آن اوج قشقرق من چگونه بگردم نیاز بچه را پیدا کنم. من همینکه آرامش خودم را حفظ کنم کلی است. بحثی که اینجا مطرح میشود این است که یک نیاز دمدستیتر بچه را برآورده کنیم مثلاً نیاز دمدستی بچهها که همیشه دارند احتمالاً نیاز به بازی و سرگرمی است که در تمام کودکان همیشگی است؛ میتوانیم نیاز را برآورده کنیم اما نمیخواهیم حواسش را پرت کند، چون باید در فضای آرامش، بچه آرام شود و در آن فضا به نیاز او رسیدگی کنیم، به آن نیازی که بابتش دارد بهانهگیری میکند چون اگر آن نیاز اصلی برآورده نشود از جاهای دیگر خود را نشان میدهد و میگوئیم چرا بچه غرغرو شد؟ چرا بچه گریه میکند؟ و مثلاً چرا امروز اینجوری است؟ در کل اگر حواس بچه را پرت کنید ممکن است حواس خودمان هم پرت شود و یادمان برود که نیاز اصلی این وسط چه بود و مسائل درجاهای دیگر ادامه پیدا بکند.