به گزارش خبرگزاری حوزه، علیرضا مرندی در «سلام تهران» با اشاره به فعالیت‌های سیاسی خود پیش از انقلاب، گفت: پدر من اعتقادات سیاسی ضد رژیم داشت. من نیز از دوران دانشجویی خود در کارهای محدودی که در آن روزها می‌شد انجام داد مانند پخش اعلامیه مشارکتی داشتم و گاهی اوقات شعارهایی علیه رژیم می‌دادیم. هرچه روبه‌جلو می‌رفتیم فعالیت‌ها نیز بیشتر می‌شد؛ همچنین توزیع کاست‌های صوتی بین آشنایان و دوستان و شرکت در محافلی که درباره امام خمینی (ره) و مسائل سیاسی بحث می‌شد در برنامه بود.
وی با اشاره به تظاهرات در دانشگاه و برگزاری محافل سیاسی، عنوان کرد: در آن زمان اجازه ورود به دانشگاه برای نیروی نظامی وجود نداشت، به همین جهت تظاهراتی در دانشگاه برگزار می‌کردیم، البته کسی اسم شاه را نمی‌برد ولی علیه دولت، نخست‌وزیر و شرایط زمان شعار می‌دادیم. به‌ندرت دانشجویان از دانشگاه بیرون می‌رفتند که به‌محض خروج نیروی نظامی حمله کرده افراد را متفرق می‌کردند.
مرندی درباره ماجرای دستگیری خود، بیان داشت: جلساتی می‌گذاشتیم که برای آن نام تعیین کرده بودیم اما مانند انجمن اسلامی بود و بین دانشجویان کوی دانشگاه برگزار می‌شد؛ از شهید مطهری، بازرگان و غیره دعوت می‌کردیم که برای ما سخنرانی کنند که هر هفته یا یک هفته در میان برگزار می‌شد. فرصت زیادی نداشتیم که در ۱۵ خرداد به کوی دانشگاه هجوم آوردند و مؤسسین این برنامه‌ها را که من نیز از آن‌ها بودم دستگیر کرده و چند ماهی زندانی کردند. این ماجرا بین سال ششم و هفتم پزشکی بود بنابراین همه امتحانات از خردادماه باقی ماند تا اواخر شهریور که آزاد شدیم و امتحانات را دادیم. فعالیت‌های سیاسی در آن زمان در همین حدود بود و توفیق نداشتم مانند افرادی مثل شهید نواب صفوی فعالیت کنم.
وی با اشاره به نقش عباس شیبانی در فعالیت سیاسی خود، اظهار کرد: شخصیت او را نمی‌شناختم، اما نام او میان جوانان و نوجوانان می‌چرخید چراکه دانشجوی پزشکی بود که دوره پزشکی‌اش را به‌جای ۶ سال عملاً ۱۷ سال گذراند و افرادی که عقاید سیاسی داشتند حسرت او را می‌خوردند. بضاعت مالی پدرم خیلی خوب نبود که به تهران آمده و درس بخوانم. در دانشکده پزشکی اصفهان نام‌نویسی کردم؛ در آن موقع کنکور هر دانشگاه جدا بود که هم اصفهان و هم تهران را قبول شدم. علت عمده‌ای که به تهران آمدم هم به این دلیل که دانشگاه تهران بهتر بود و هم اسم عباس شیبانی بود. چراکه او در آنجا حضور داشت و برای من افتخاری بود که در دانشگاهی باشم که او از دانشجویان آن دانشگاه است.
مرندی با اشاره به ماجرای گذراندن دوران تحصیلی خود در آمریکا، مطرح کرد: در سال ۱۳۴۵ به آمریکا رفتم البته در ایران پزشک شده و سپاه بهداشت را نیز گذرانده بودم. برای تخصص به آمریکا رفتم؛ تخصص کودکان و برد تخصص را از آمریکا گرفتم. رشته فوق تخصص نوزادان را خواندم و برد فوق تخصص را نیز دریافت کردم. در حال حاضر ۲ نفر در کشور بیشتر نیستیم که برد فوق تخصص از آمریکا داریم. در آمریکا ابتدا استادیار و سپس دانشیار شدم. ازنظر راحتی و آسایش وضع خیلی مطلوبی داشتیم خصوصاً که بعد از مدتی که به‌صورت تمام‌وقت در دانشگاه بودم، پاره‌وقت شدم و بعدازظهر مطب زدم و بسیار موفق بودم. همچنین رئیس بخش کودکان دانشگاه و رئیس بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بودم. درواقع زندگی دنیوی خوبی داشتم.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با بیان دلیل بازگشت از آمریکا به ایران در زمان انقلاب، ابراز داشت: پیش از اینکه به ایران بیایم منزل قصر مانندی خریده بودم اما آن زمان در ایران نیز زمان طاغوت بود و خاطراتی که از آن زمان داشتیم، خاطرات خوشی نبود یعنی از اسلام خبری نبود در نتیجه تفاوت چندانی بین ایران و آمریکا در آن زمان وجود نداشت البته قطعاً در ایران افراد متدین وجود داشتند اما امام خمینی (ره) اکثر ما را تربیت کردند نه اینکه همه از ابتدا انقلابی بودند؛ دوست داشتیم برگردیم اما نه به آن ایران. وقتی مسائل مربوط به انقلاب شروع شد علاقه‌مندی ما خیلی بیشتر شد و روزی که اعلام شد که انقلاب پیروز شده است همان لحظه من و همسرم تصمیم گرفتیم که باید به ایران بازگردیم البته برای ما نیز راحت نبود چراکه همه امکانات مانند منزل، مطب و غیره را باید فروخته و بازمی‌گشتیم. لطف الهی شامل حال ما شد که این تصمیم را گرفتیم. برای ما توفیق عظیمی بود که از سرزمین کفر به زیر پرچم جمهوری اسلامی بیاییم. از روزی که آمدیم مدت‌ها بیکار بودم؛ با اینکه آنجا دانشیار بودم اما هیچ‌یک از دانشگاه‌ها در ایران من را نپذیرفتند حتی بهداری نیز به همین ترتیب. اما به‌طورکلی نفس کشیدن در این کشور و در این فضا برای ما ارزشمند بوده و هست. اینجا برای ما بهشت است و منتی بر سر ما است که در این سرزمین زندگی کنیم.
وی با توجه به ارتباط خود با رهبر معظم انقلاب، گفت: در آن زمان وزیر بهداری بودم و ایشان رئیس‌جمهور بودند بنابراین این توفیق را داشتم که در خدمت ایشان باشم. گاهی بعد از جلسات دولت دونفره قدم می‌زدیم، من از فداکاری‌های همسرم در دوران زندگی می‌گفتم که اگر توفیق در زندگی یا تحصیل داشتم از او بوده است. رهبر معظم انقلاب نیز از همسرشان می‌گفتند که در زمان زندان و تبعید ایشان با چه سختی‌ها، با وضع مادی نامطلوب و شرایط سخت چطور زندگی را یک‌تنه اداره می‌کرده است. مشخص بود که ایشان به زنان و بنیاد خانواده اعتقاد دارند. پس از آن تدریجاً پزشک کودکانشان شدم و توفیق تردد درون منزل و ارتباط خانوادگی با ایشان را داشتم. از جانب من به سمت ایشان همیشه عشق است و ایشان نیز خیلی محبت دارند.
مرندی درباره میزان توجه رهبر معظم انقلاب به مسائل پزشکی و رعایت پروتکل‌ها، اظهار داشت: در مراسمی که به‌تازگی داشتند ما از ایشان خواهش کردیم که به استفاده از ماسک و کم کردن تعداد افراد در سالن توجه کنند. در این موارد ایشان بسیار رعایت می‌کنند و هر چه که گروه پزشکی می‌گویند توجه می‌کنند البته این ویژگی را دارند که باید برایشان تبیین کنیم و وقتی دلیلش برایشان مشخص می‌شود به‌طور کامل اجرا می‌کنند.
وی با اشاره به ساده‌زیستی رهبر معظم انقلاب در زندگی شخصی خود، بیان کرد: ازآنجایی‌که با خانواده‌شان در ارتباط بودم می‌دانم که همسرشان خارق‌العاده بوده و تمامی اعضای خانواده ساده‌زیست هستند. خود ایشان در زندگی، تغذیه و غیره تلاش می‌کنند مانند پایین‌ترین طبقات زندگی کنند. مثلاً وقتی به ایشان توصیه می‌کنیم که میوه خوردن برای بدنتان لازم است، جواب منفی نمی‌دهند اما وقتی می‌خواهند میوه را خریداری کنند سوال می‌کنند که ارزان‌ترین میوه کدام است و ارزان‌ترین مواد غذایی چه چیزی است. همیشه دلشان می‌خواهد با سختی طبقات پایین آشنا باشند؛ این ویژگی کمتر بین مسئولین و افراد پیدا می‌شود.
مرندی با بیان مثالی از لباس پوشیدن رهبر معظم انقلاب، گفت: لباس‌های ایشان را همیشه تمیز می‌بینیم اما گاهی دیده می‌شود که سوراخ‌هایش دوخته شده است البته ممکن است این مورد در تلویزیون دیده نشود. یک‌بار به سفر کربلا رفته بودم و عبایی برای ایشان آورم. پس از چند روز به من گفتند آیا می‌شود این عبا را داده و به‌جای آن سه عبای دیگر بدوزم؛ البته آن عبا نیز ویژگی خاصی نداشت اما مقداری قیمتش از متوسط بیشتر بود. ایشان حاضر نبودند از آن استفاده کنند و من طبیعتاً حرفی نداشتم. هرگونه که فکر کنیم ایشان بهترین الگو برای یکایک ما مردم هستند.
وی با اشاره به تبعیت مردم از رهبری علی‌رغم مشکلات فعلی، مطرح کرد: عامه مردم هم‌زمان امام خمینی و هم در زمان فعلی از رهبری تبعیت می‌کنند و به همین دلیل جمهوری اسلامی این‌گونه شده است؛ هم به خاطر رهبری و هم به خاطر مردم. افراد باوجوداینکه مشکلات اقتصادی و غیره دارند اما آن‌ها را تحمل می‌کنند که به خاطر اصل نظام است. تمام این موارد علی‌رغم فشارهای اقتصادی است که از خارج از کشور می‌آید اما مردم پایمردی می‌کنند و اکثریت مردم افراد خوبی هستند.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با اشاره به روند بهبود شبکه بهداشت و درمان، عنوان کرد: این شبکه وجود خارجی نداشت. زمانی که من معاون وزیر بودم امام خمینی (ره) مرتباً راجع به مستضعفین توصیه می‌کردند که مراقب آن‌ها باشیم. رهبر معظم انقلاب نیز همیشه راجع به عدالت اجتماعی و عدالت در سلامت و غیره تأکید دارند. به‌عنوان معاون وزیر وظیفه خود می‌دیدم کار تحقیقاتی که در ارومیه انجام شده بود در سراسر ایران اجرایی کنم که این شبکه همان الگوی تحقیق شده است؛ اما در آن موقع در اوایل انقلاب ازآنجایی‌که خیلی کم پزشک داشتیم و اغلب پزشکان از بنگلادش، هند، پاکستان و غیره بودند، که آن‌ها نیز لیسانس پزشکی داشته و پزشک نبودند، بنابراین پزشک ایرانی کافی نداشتیم که بتوانیم شبکه را تکمیل کنیم. سپس توانستیم ادغام وزارت بهداری را با دانشکده‌های گروه پزشکی وزارت علوم انجام دهیم یعنی آن‌ها را از وزارت علوم گرفته و در وزارت بهداری ادغام کردیم. دانشگاه علوم پزشکی را در همه استان‌ها تأسیس کرده و تعداد دانشجویان را چندین برابر کردیم که درنهایت کشور به خودکفایی رسید.
مرندی در پاسخ به چگونگی دستیابی به حد مطلوب شبکه بهداشت و درمان، ابراز داشت: در حال حاضر نیروی انسانی نیست به‌اندازه کافی داریم. اگر یکی از وزرا واقعاً همت کند مخصوصاً اینکه رهبر معظم انقلاب نیز بر اهمیت این شبکه تأکید کردند، این شبکه تکمیل می‌شود؛ سیستم اجرای آن راه می‌افتد و پزشک خانواده و عدالت در سلامت پیاده خواهد شد؛ راه اقتصاد مقاومتی در سلامت همین است. اینکه در حال حاضر در مناطق محروم دسترسی به پزشک ندارند، حل خواهد شد، توضیح غیرعادلانه که در حال حاضر وجود ندارد، عادلانه می‌شود. میدانیم که کرونا مزاحم است اما در آن زمان که ما شرایط را ایجاد کردیم نیز جنگ بود یعنی در همان زمان که این ادغام انجام شد. شهید سلیمانی می‌گفت از بحران‌ها باید به‌عنوان فرصت استفاده کرد.
وی با اشاره به شعار فرزند کمتر زندگی بهتر، مطرح کرد: در آن زمان چون رشد جمعیت خیلی بالا یعنی ۳.۹ درصد بود، جمهوری اسلامی ایران هر ۱۷ سال یا ۱۷ سال و نیم جمعیتش ۲ برابر می‌شد. زمان جنگ بوده، امکانات کم بود و کوپن غذایی و غیره به‌اندازه کافی وجود نداشت؛ مدارس چهار شیفته شده بودند و جنگ نیز تمام‌شدنی نبود. در آن زمان این قضیه مطرح شد که این رشد جمعیت را باید کنترل کرد و با اجازه امام خمینی (ره) این کار صورت گرفت و رهبر معظم انقلاب نیز هرگاه صحبتی کردند، نگفتند آن سیاست غلط بوده است بلکه آن کار در زمان خود درست بود اما باید آن را در زمانی متوقف می‌کردیم اما متأسفانه همین‌طور ادامه پیدا کرد.
مرندی درباره سیاست‌های افزایش جمعیت و فرزند آوری، اظهار داشت: به‌طورکلی وقتی در هر کشوری، توسعه اتفاق می‌افتد، زنان تحصیل‌کرده شده و موارد دیگر موجب می‌شود که مسئله فرزند آوری کم شود. در جمهوری اسلامی رهبر معظم انقلاب چندین بار توصیه کردند اما مانند بسیاری از موارد دیگر، عملیاتی کردن توسط مسئولین و متولیان امر نشان داده نمی‌شود البته منظور این نیست که هیچ‌کس انجام نمی‌دهد اما باید به‌گونه‌ای باشد که در عمل دیده شود؛ نوشتن یک لایحه یا تصویب قانون کافی نیست بلکه اجرای آن اهمیت دارد. مدت‌زمان زیادی است که ایشان این مطلب را گفتند اما اتفاق عملیاتی دیده نشده است. امیدوار هستم کاری که در سال ۱۴۰۱ قرار است در بودجه اتفاق بیافتد که تمهیداتی برای ازدواج جوانان در نظر گرفته شده و فرزند آوری ایجاد شود.
وی با اشاره به اهمیت تسهیل ازدواج جوانان، بیان کرد: مهم این است که در حال حاضر ۱۳ میلیون جوان در سن ازدواج هستند اما فرصت ازدواج ندارند و تا زمانی که افراد ازدواج نکنند فرزندی به وجود نمی‌آید پس باید زمینه ازدواج را فراهم کرد. بسیاری از این دلایل به مسائل اقتصادی برمی‌گردد اما از آن بدتر اشرافی‌گری است که افراد پیدا کردند. در همان زمان جنگ وقتی دختر من ازدواج کرد در منزل کوچکی که در سه‌راه طالقانی داشتیم هیچ‌کس از همسایه‌ها و دیگران متوجه نشدند که عقد ازدواج صورت گرفته است. یک مراسم کوچکی گرفتیم و حتی شام نیز ندادیم صرفاً شیرینی و میوه‌ای بود که اعضای خانواده عروس و داماد کنار هم صرف کردیم و این شد تمام مراسم. در حال حاضر نیز چنین شرایطی عملی است اما سطح توقعات خود را بسیار بالا برده‌ایم و بیشتر آن به مسئولین برمی‌گردد یعنی الگوها بد بوده‌اند.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی پیرامون چگونگی برگزاری مراسم‌های رهبر معظم انقلاب، گفت: من در ازدواج یکایک فرزندان رهبر معظم انقلاب بودم. هر مراسمی رهبر معظم انقلاب داشته باشند بیش از یک نوع غذا وجود ندارد یعنی تنوع نیست؛ چه عزا باشد و چه عروسی. گاهی اوقات در پذیرایی حتی میوه نیز وجود ندارد و فقط چای و شیرینی است. بقیه مسئولین نیز اگر مانند ایشان عمل می‌کردند و الگو بودند مردم نیز می‌گفتند ما نیز باید این‌گونه باشیم اما چون مسئولین این‌گونه نیستند مردم نیز تصور می‌کنند که باید اشرافی باشند. هرکدام از مسئولین که اشرافی‌گری را باب کردند یا هنوز نشان می‌دهند که به معنای واقعی مردمی نیستند، ظلم کرده و باید پاسخگو باشند.
مرندی با اشاره به تزریق دوز سوم واکسن کرونا برای رهبر معظم انقلاب، ابراز کرد: ۲ یا ۳ ماه قبل بود که دوز سوم واکسن به رهبر معظم انقلاب تزریق شد. سر زمان خودش ایشان تزریق کردند. دوز سوم را دلیل نمی‌دیدند که در تلویزیون نشان داده شود؛ برخی از مردم تصور کردند که ایشان فقط ۲ دوز تزریق کردند اما این‌گونه نبود. هر مطلب پزشکی را هر زمان که خدمت ایشان گفتیم می‌پذیرند و عمل می‌کنند هم در ارتباط با خودشان و هم اعضای خانواده‌شان. مشکل ما در این زمینه‌ها بسیار کم است. ایشان بلافاصله مسائل را پذیرفته و عمل می‌کنند و به تخصص پزشک احترام می‌گذارند که کار ما را بسیار راحت‌تر می‌کند.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با اشاره به توصیه‌هایی درباره مقابله با کرونا، اظهار داشت: باید مانند همه مسائل از خودمان شروع کنیم و منتظر نباشیم که دیگران کاری بکنند. خود من باید پا پیش بگذارم مانند زمان جنگ که هرکس جان خود را گذاشته و به جبهه می‌رفت و هیچ‌گاه نمی‌گفت که چرا همسایه و دیگران نرفتند. این نیز مانند جنگ است که با ویروس می‌باشد. هر کس باید خود و خانواده را به زدن واکسن ملزم کند. همچنین رعایت اصول بهداشتی باید وجود داشته باشد؛ ماسک را باید با جدیت استفاده کنیم و همچنین اهمیت دادن به شستن دست‌ها، فاصله‌گذاری اجتماعی و غیره که اگر این موارد را رعایت کنیم خیلی سریع‌تر می‌توان این ویروس را مهار کرد. حتی به‌عنوان امربه‌معروف و نهی از منکر باید به یکدیگر تذکر بدهیم. مردم نباید این مورد را به‌عنوان تحکم در نظر بگیرند. در اسلام امر به معروف و نهی از منکر از واجبات است اما متأسفانه ما فراموش کرده‌ایم.
گفتنی است برنامه «سلام تهران» برنامه صبحگاهی گروه اجتماعی شبکه پنج سیما است که از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۶:۳۰ تا ۹ صبح با بخش‌های مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی با اجرای مصطفی امامی و صدیقه مرادی روی آنتن شبکه پنج می‌رود.
