به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نشست تحلیل و نقد برخی زوایای چهلمین جشنواره فیلم فجر، با حضور حجت الاسلام سیدنژاد کارشناس هنر و رسانه و سید مهدی میرغیاثی از نویسندگان و کارگردانان فیلم، امروز در خبرگزاری حوزه برگزار شد.
حجت الاسلام سید نژاد کارشناس رسانه و تبلیغ در این نشست نقد و تحلیل گفت: در مجموعه فیلمهایی که امسال در جشنواره چهلم مشاهده کردیم، حس میکنم عقب گردی در حال شکلگیری است و فرم معناگرایی که کارگردانها بین دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ داشتند، امروز شاید مخاطب خاصی نداشته باشد، ولی احساس ما بر این است که هنوز سینما نتوانسته است فرم مناسب با ذوق جوان امروز را پیدا کند.
ببینید:
تحلیل و نقد برخی زوایای چهلمین جشنواره فیلم فجر
فیلم کامل نشست
فیلمهای بسیاری را دیدیم که به صحنههای خشن و اکشن بالیوودی و دهه ۵۰ عقب گرد داشت، همچنین روند کند فیلمها نیز از عوامل نقطه ضعف این فیلمها بود. در این میان فیلم «موقعیت مهدی» فیلمی بود که کارگردان تلاش کرده بود که این فیلم را با ذوق جوانان امروزی وفق دهد.
فرم برخی فیلمها مثل بازیهای آتاری دوران گذشته است. بسیاری از فیلم سازان ما هنوز نتوانستهاند ذوق مردم امروز را کشف کنند. مقام معظم رهبری بارها بر مساله فیلمهای معنا گرا تاکید داشتهاند و برخی نهادها هم بیان کردند که در این زمینه کارهایی خواهند کرد ولی عملاً اتفاقی نیفتاد. امروزه در بحث سینمای معنا گرا نقطه ضعف جدی داریم. امروزه سینمای مسیحیت و یهود در راستای تقویت مباحث دینی خود فیلمهای قوی ساختند.
نباید فراموش کنیم که دهه شصتی ها انقلاب را با همین سینما شناختند. ولی همین اندیشه به سبکهای دیگری دارد تعمیم پیدا میکند. اولین طنازان فرهنگی ملت ایران، روحانیون بودهاند که تولیدات آنها در تاریخ ادبیات ما مشهود است. ولی کارهای سطحی و جلف، گیشهها را به خود جلب کرده است. ولی متأسفانه بستر خاصی برای حضور حوزویان در عرصه تولید طنز فراهم نیست. با حفظ احترام به همه کارگردانانی که از حوزه دین و طلبگی، روایت کردهاند، ولی تاکنون روایت دقیقی از حوزه ارائه نشده است.
کلاً کارگردانان به این نتیجه رسیده بودند که فیلمهای این حوزه باید با طلابی ساخته شود که یک طلبه باید یک دردی داشته باشد از جمله اینکه یا مشکل مسکن دارد یا همسر بیمار داشته باشد. روایت سینمای ما از طلاب، یک روایت مفلسی است.
طلاب ما مشکلات خود را بروز نمیدهند و با عزت زندگی میکنند ولی میتوانند حتی با شغل دیگر زندگی راحت تری داشته باشند، چرا باید این روایتها عنوان نشود؟
در برخی از فیلمها اشتباهات بارزی داشتیم. یکی از کارگردانان انقلابی فیلمی ساخته بود که در آن، یک شخص باید قصاص میشد ولی در فقه و قانون، این قصاص انجام نمیشود. وقتی این پنجره باز نشده است روایت درستی از حوزه و دین انجام نمیشود.
یک فیلم در هر مرحلهای، از نوشتار اولیه تا تولید تکمیلی، یک جهان بینی خاص دارد. جهان ذهنی افراد، نگاهی به قصه و سینما و رسانه دارد که میخواهد آن را در فیلم خود ارائه دهد.
نقطه ضعف جدی ما در عرصه جهان بینی است. مدتی پیش کلیپی از یک خانم منتشر شد که گفته بود به نظر من اگر از بین دختر و پسر بچهای از عشق به دنیا بیاید حلال زاده است. این مساله جهان بینی یک فرد است و در ذهن او جای دارد. این تفکر در بازی و بعد ممکن است در فیلمهایش هم رسوخ کند.
یکی از مباحثی که سینمای ایران را تحتالشعاع قرار داده است، مساله قصه است. در حالی که فیلم نامه، کارگردان را در خود تسخیر کرده است. فیلم نامه قوی کارگردان را تسخیر میکند.
اولین چیزی که به نظر میرسد، ارتباط حوزه و سینما گران است. ورود حوزه به سینما نیز دارای مراتبی است. چند فیلم ساز و بازیگر و نویسنده خوب به حوزه دعوت شدند و با آنها صحبت شد؟ واقعاً این کار انجام نشده است. به نظر میرسد که مرکز رسانه حوزه در این عرصه قصد ورود جدی دارد که امیدواریم بیشتر شود. حوزه به این بلوغ رسیده است که بتواند کمپانی فیلم سازی خود را داشته باشد. حوزه در این حوزه پتانسیل خاص خود را دارد.
میرغیاثی از کارگردان عرصه سینما نیز گفت: بنده در حوزه سینما چندان در نقد و تحلیل ورود نمیکنم و تلاش کردم که در حوزه تولید متمرکز شوم و انرژی خود را در این حوزه به کار بگیرم. از سال ۹۱ با تعدادی از فعالان این حوزه در برج میلاد فیلمهای جشنواره را میدیدیم و نقد و بررسی میکردیم ولی در سالهای اخیر به خلاف سالهای گذشته، موفق به دیدن تمام فیلمها را نشدم.
جشنوار فیلم فجر، بازتاب کامل سینمای ایران نیست و نباید این تحلیلها و فیلمها را به حساب کل جریان سینمای ایران بیاوریم. در کشور ما سالانه بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی ساخته میشود که به این تعداد سریالهای شبکه خانگی را نیز باید اضافه کنیم. بنده در جشنواره امسال هشت فیلم را تماشا کردم. البته معقتد هستم که نقد و تحلیل ما چندان مثمر ثمر نیست و بیشتر یک گپ و گفت است که روی جریان سینما تأثیری نخواهد داشت.
امروزه با سینمایی مواجه هستیم که عدهای فیلم میسازند و یک عدهای دیگر چون اصناف، طیفها، جناحها و جریانات فکری به دنبال گرفتن سهم خود از سینما هستند. بر همین اساس بخش دینی و انقلابی جامعه نیز سعی دارند در این عرصه حضور داشته باشد. هنر و سینما این گونه نیست که یک طیفی برای ذائقه طیف دیگر اثر هنری تولید کند. مقام معظم رهبری از جنگ روایتها سخن گفتند. در جنگ روایتها هر کسی که ابتدا روایت کرده، قطعاً جلوتر است و اگر کسی تماشاچی باشد و فقط منتظر دیدن و شنیدن روایت دیگران باشد، زمین را واگذار کرده است.
امروزه ما منتظریم که فیلمی ساخته شود و بعد مترمان را بر میداریم تا نسبت سنجی کنیم. از طرفی سینماگر نیز متری دارد که خود را با آن تطبیق میدهد. و چه بسیار متر سینماگر و متر ما یکی نیست.
سینمای ما در زمینه تکنیک و صنعت سینما پیشرفت داشته است و در بخش مضامین و ژانرها وارد سلایق و تنوعهای مختلف شدیم و اینها دستاوردهای تازهی سینما است. اما اینکه در حوزه محتوی رشدی داشتهایم یا نه قابل بحث است.
در دوران دفاع مقدس، در ارتش بعث عراق مزدورانی از کشورهای مختلف عربی حضور داشتند. مزدورانی که در ازای دستمزد برای کشوری دیگر میجنگیدند. حالا سوال اینجاست آیا این مزدوران با جان و دل و غیرت میجنگیدند؟ آیا برای وطنشان میجنگیدند؟ خب معلوم است که جنگیدن سرباز مزدور با سرباز وطن فرق میکند.
حالا برای جنگ روایتها میتواند مزدور اجیر کرد؟ من حس میکنم که ما نیز به دنبال مزدورانی هستیم که برای ما در این عرصه هنری بجنگند. شاید این راحتترین کار به نظر بیایید اما درستترین کار نیست.
وقتی بنشینیم و ببینیم که اقتصاد اسلامی شکل گرفته است یا خیر یا سینمای دینی شکل گرفته است یا خیر اتفاقی رخ نمیدهد. زیرا ما فقط متر میکنیم و راهکاری نداریم و مسیری را باز نمیکنیم.
کار ما این شده است که سال به سال منتظریم جشنواره فیلم شروع بشود بعد برای خودمان حرف میزنیم و حرف میزنیم. گله و شکایت و تشویق میکنیم. اما واقعیت این است که تولیدگران کار خود را میکنند و روایت خودشان را دارند. خوشبینانهترین حالت این است که یک کارگردان سینما میگوید که من از این واقعه روایت خودم را دارم و این روایت شخص من است.
حوزه هم باید روایت خود را بیان کند. به طور مثال اگر بتوانیم موضوع انسان مومن را به درستی روایت کنیم. پنجرهای از یک زندگی مومنانه و لذت بخش به سوی مخاطب باز خواهد شد که تشویق خواهد شد تجربهی زیست مومنانه داشته باشد.
متأسفانه فقط نشستهایم و تحلیل روایتهای دیگران را انجام دهیم. اگر حوزه روایت نکند دیگران این مسائل را همانگونه که میخواهند روایت میکنند. حوزه باید فیلم خودش را بسازد و کار در این عرصه زمان بر است. برای فیلمساز شدن یک شخص، زمان و صبر و حوصله و تلاش و هزینه لازم است. نباید انتظار داشته باشیم که یک شبه فیلمسازی که میخواهیم، درست شود. افرادی چون ابراهیم حاتمی کیا، داود میرباقری تکرار نشدنی هستند و جز سرمایههای کشور محسوب میشوند.
خوشبختانه توجه حوزه به رسانه جدی شده است، ولی نباید توجه آنها در این عرصه انفعالی باشد. حوزه نباید وقت خود را فقط صرف نقد و تحلیل فیلمها و جریانات و حواشی کم اهمیت سینما کند. باید وارد عرصه تولید شود. باید عرصه تولید را از همین نقاط کوچک شروع کرد و به پنجرههای بزرگتر رسید. ما امروز با جنگ روایتها مواجه هستیم. در یک جنگ هم پیروزی داریم و هم شکست. در جنگ تحمیلی، عملیاتهای ناموفقی هم داشتیم.
اگر فکر کنیم که باید یک کار بی نقص انجام دهیم و فقط به محاسبه بپردازیم، قطعاً موفق نمیشویم. باید عملیاتهای زیادی انجام دهیم تا به پیروزی برسیم. کسانی که در حوزه تولید وارد شدند و در این عرصه کار کردند خط شکنان این مسیر بودند. ممکن است در این مسیر کار قابل توجهی هم انجام نداند اما نباید مورد سرزنش قرار بگیریند و ما نباید به خاطر عدم توفیق از ادامه مسیر باز بمانیم و عرصه را واگذار کنیم.
بخش عمده صحبتهای بنده ناظر به تولید بود اما حوزه در زمینهی مشاوره و مطالعه نیز نباید غافل شود.
ارتباطات حوزویان با سینما باید از جنس طلبگی باشد و نباید از جنس رسانهای و تعارفات صرف باشد. شما ببینید وقتی یک طلبه مردمی که یک عده ماموم دارد و محل مراجعه مردم است و با تودههای مردم در تماس است و خود را پذیرای همهی اقشار میکند، چقدر میتواند راهگشا باشد. ارتباط طلبه با سینماگران نیز باید از این جنس باشد.